در حال ویرایش صباحی بیدگلی‌ (بخش)

===شعر ۵===
{{شعر}}{{ب| چون تشنگی عنان ز کف شاه دین گرفت‌|از پشت زین قرار به روی زمین گرفت }}

{{ب| پس بی‌حیایی، آه که دستش بریده باد|از دست داد دین و سر از شاه دین گرفت }}

{{ب| داغ شهادت علی، ایّام تازه کرد|از نو جهان عزای رسول امین گرفت }}

{{ب| بر طشت مجتبی جگر پاره‌پاره ریخت‌|پهلوی حمزه چاک ز مضراب <ref> مضراب: آلت زدن، زخمه.</ref> کین گرفت }}

{{ب| هم پای پیل خاک حرم را به باد داد <ref>مصراع اشاره به داستان اصحاب فیل که در قرآن و قصص قرآن آمده دارد.</ref> |هم اهرمن ز دست سلیمان نگین گرفت <ref> مصراع تلمیحی به داستان ربودن خاتم حضرت سلیمان (ع) توسط دیو است.</ref> }}

{{ب| از خاک، خون ناحق یحیی گرفت جوش‌|عیسی ز دار راه سپهر برین گرفت }}

{{ب| گشتند انبیا همه گریان و بو البشر <ref>بو البشر: حضرت آدم (ع).</ref> |بر چشم تر ز شرم نبی، آستین گرفت }}

{{ب| کردند پس به نیزه سری را که آفتاب‌|از شرم او نهفت رخ زرد در نقاب }}
{{پایان شعر}}