در حال ویرایش
فاطمه دختر امام حسین(ع)
(بخش)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
پیشرفته
نویسههای ویژه
راهنما
عنوان
سطح ۲
سطح ۳
سطح ۴
سطح ۵
قالب
افزودن
لاتین
لاتین گسترشیافته
آوانگاری بینالمللی
نمادها
یونانی
یونانی قدیمی
سیریلیک
عربی
عربی گسترشیافته
عبری
بنگالی
تامیلی
تالوگو
سینهالی
دیواناگرى
گجراتی
تایلندی
لائو
خمر
بومی کانادا
رونی
Á
á
À
à
Â
â
Ä
ä
Ã
ã
Ǎ
ǎ
Ā
ā
Ă
ă
Ą
ą
Å
å
Ć
ć
Ĉ
ĉ
Ç
ç
Č
č
Ċ
ċ
Đ
đ
Ď
ď
É
é
È
è
Ê
ê
Ë
ë
Ě
ě
Ē
ē
Ĕ
ĕ
Ė
ė
Ę
ę
Ĝ
ĝ
Ģ
ģ
Ğ
ğ
Ġ
ġ
Ĥ
ĥ
Ħ
ħ
Í
í
Ì
ì
Î
î
Ï
ï
Ĩ
ĩ
Ǐ
ǐ
Ī
ī
Ĭ
ĭ
İ
ı
Į
į
Ĵ
ĵ
Ķ
ķ
Ĺ
ĺ
Ļ
ļ
Ľ
ľ
Ł
ł
Ń
ń
Ñ
ñ
Ņ
ņ
Ň
ň
Ó
ó
Ò
ò
Ô
ô
Ö
ö
Õ
õ
Ǒ
ǒ
Ō
ō
Ŏ
ŏ
Ǫ
ǫ
Ő
ő
Ŕ
ŕ
Ŗ
ŗ
Ř
ř
Ś
ś
Ŝ
ŝ
Ş
ş
Š
š
Ș
ș
Ț
ț
Ť
ť
Ú
ú
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
Ũ
ũ
Ů
ů
Ǔ
ǔ
Ū
ū
ǖ
ǘ
ǚ
ǜ
Ŭ
ŭ
Ų
ų
Ű
ű
Ŵ
ŵ
Ý
ý
Ŷ
ŷ
Ÿ
ÿ
Ȳ
ȳ
Ź
ź
Ž
ž
Ż
ż
Æ
æ
Ǣ
ǣ
Ø
ø
Œ
œ
ß
Ð
ð
Þ
þ
Ə
ə
قالببندی
پیوندها
عنوانها
فهرستها
پروندهها
منابع
بحث
توضیح
آن چه مینویسید
آن چه به دست میآورید
مورب
''متن مورب''
متن مورب
پررنگ
'''متن پررنگ'''
متن پررنگ
پررنگ و مورب
'''''متن پررنگ و مورب'''''
متن پررنگ و مورب
===شام=== در شام و در مجلس [[یزید]] یکی از شامیان از یزید خواست تا فاطمه را به عنوان کنیز به او بدهد. فاطمه در حالی که از وحشت میلرزید به عمهاش [[زینب (س)|زینب(س)]] پناه برد. زینب به تندی و فقیهٰانه پاسخ داد: «گمان دروغ بردی و فرومایگی کردی. نه تو و نه یزید چنین حقی ندارید.» یزید گفت: «من این حق را دارم و اگر بخواهم این کار را خواهم کرد.» زینب پاسخ داد: «نه والله، مگر اینکه از دین و آیین ما خارج شوی و دین دیگری اختیار کنی.» یزید خشمگین شد و گفت: «این چنین با من سخن میگویی! پدر و برادرت از دین خارج شدند» زینب فرمود: «تو، پدر و جدت به دین خدا و دین جد و دین پدر و برادر من هدایت شدید.» یزید گفت: «دروغ میگویی ای دشمن خدا.» زینب فرمود: «تو امیر مسلط هستی، از روی ستم دشنام میدهی و زور میگویی.» در این زمان یزید ساکت شد. مرد شامی دوباره به سخن آمد و گفت: «یا امیرالمومنین این دختر را به من ببخش.» یزید فریاد زد: «خفه شو! خدا به تو مرگ حتمی دهد.»<ref>تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۶۱- ۴۶۵؛ الفتوح، ج ۵، ص ۲۴۳-۲۴۴؛ الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۸۶</ref> بنا بر نقلی مرد شامی پرسید که مگر این دختر کیست؟ یزید پاسخ داد: «او فرزند حسین و نوه فاطمه است.» مرد شامی پرسید: «فاطمه دختر پیامبر(ص)» یزید گفت: «آری» مرد شامی جواب داد: «لعنت خدا بر تو ای یزید من گمان میکردم که اینان اسرای روم هستند.» سپس به دستور یزید گردن او را زدند.<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۶-۱۳۷</ref> گفته شده فاطمه به یزد گفت: «ای یزید، اینان دختران رسول خدایند که اسیر شدهاند. آیا رواست که آنان اسیر باشند و در معرض تماشای مردم قرار گیرند؟» مردم گریستند و خاندان یزید شیون کردند. یزید گفت: «من به این کار راضی نبودم.» پس از آن یزید دستور داد تا با اسرا در کمال مهربانی رفتار شود.<ref>تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۶۴؛ شرح الاخبار فی فضائل ائمه الاطهار، ج ۳، جز ۱۳، ص ۲۶۷</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ورود
فضاهای نام
صفحه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
دربارهٔ ویکی حسین
تماس با ما
شیوهنامه
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
پایگاههای دیگر
ویکی حج
ویکی پاسخ
تعداد مداخل
۳٬۵۵۲