در حال ویرایش غلامرضا امام علیزاده (بخش)

==اشعار==

===صدای صاعقه===
{{شعر}} 
{{ب| با دست‏‌های خالی بی‌نان چه می‌‏کنی         |            با این همه یتیم پریشان چه می‏‌کنی }}

{{ب| با خیمه‌‏های مانده در آغوش شعله‏‌ها         |               در دشت‌‏های تشنه بی‌جان چه می‏‌کنی }}

{{ب| دریا هنوز تشنه یک جرعه غیرت است           |           با این لبان تشنه سوزان چه می‌‏کنی }}

{{ب| در زوزه مداوم یک سرزمین شغال                  |             با قحطی قبیله انسان چه می‏‌کنی }}

{{ب| باد مخالف است وزیدن گرفته است                  |         بر گیسوان خیل اسیران، چه می‏‌کنی }}

{{ب| سرها به نیزه‏‌اند و بدن‌‏ها به روی خاک                 |           تنها درین غروب بیابان چه می‌‏کنی }}

{{ب| شب می‏‌رسد ز راه و تو در شام بی‌‏کسی                   |    بی‌شام و شعله، گوشه زندان چه می‏‌کنی }}

{{ب| ناگه عبور می‌‏کنی از مرز اضطراب                              |     داری تو با قبیله انسان چه می‏‌کنی }}

{{ب| می‏‌لرزد از صدای تو اندام روزگار                  |        بانو درین کشاکش و بحران چه می‏‌کنی }}
{{پایان شعر}}

===رباعی===
{{شعر}} 
{{ب| پرپر شدن تو سرخ و میلاد تو سرخ          |                       بر مرکب نیزه بانک فریاد تو سرخ }}

{{ب| بر چهره نیلگون و غم‌بار افق                     |              چشمان شفق همیشه با یاد تو سرخ }}
{{پایان شعر}}{{شعر}} 
{{ب| چشمان به خون نشسته خنجر را            |                     وقتی که به آب خم نکردی سر را }}

{{ب| بر ساحل حنجر تو دیدم ای مرد                 |             دادی به لب تیغ سر و پیکر را     }}
{{پایان شعر}}{{شعر}} 
{{ب| بر شانه آسمان سرت را دیدم                       |                آن گیسوی سرخ پرپرت را دیدم }}

{{ب| در بارش بی‌امان سرنیزه و تیر                        |                 غرق گل لاله پیکرت را دیدم }}
{{پایان شعر}}
{{شعر}} 
{{ب| سوز عطش تو مانده در گوش فرات                    |           بیرق زده غیرت تو بر دوش فرات }}

{{ب| آن‌گونه که در اوج عطش ننهادی                          |         ای مرد بزرگ سر در آغوش فرات }}
{{پایان شعر}}

===مثنوی===
{{شعر}} 
{{ب| در هوس مثنویی‌‏ای دیگرم               |    عشق حسین (ع) است و من و دفترم }}

{{ب| مثنوی و عشق حسین (ع) آتش است    |         کرب و بلا خوانی ما دلکش است }}

{{ب| کرب و بلا خوانی ما سوز داشت              |          ناله به لب‌‏های جرس می‌نگاشت }}

{{ب| بانگ جرس خواب مرا پاره کرد                  |           دست عطش تاب مرا پاره کرد }}

{{ب| گفتم عطش سوخت تمام دلم                      |            شد عطش آباد خیام دلم }}

{{ب| گفتم عطش کرب و بلا زنده شد                       |        در خم دل خون خدا زنده شد }}

{{ب| گفتم عطش علقمه شرمنده شد                          |        حادثه کرب و بلا زنده شد }}

{{ب| گفتم عطش بغض قلم تازه شد        |                  داغ کهنسال دلم تازه شد }}

{{ب| گفتم عطش سوخت تمام دلم            |                    شد عطش آباد خیام دلم }}

{{ب| گفتم عطش روح زمین تب گرفت          |                    سینه مجروح زمین تب گرفت }}

{{ب| شورشی افتاد به قصر فلک                          |      غلغله افتاد در انس و ملک }}

{{ب| قصه تاریخ وزیدن گرفت                       |       مرغ دل شیعه تپیدن گرفت }}

{{ب| پر شد از آوای جرس کربلا                              |   آمد از آن‏ سوی فلک این ندا: }}

{{ب| حال سواران عطش می‏‌رسند         |              قافله‌داران عطش می‏‌رسند }}

{{ب| قافله‌سالار گل فاطمه (س)‌ست         |                کرب و بلا باز پر از همهمه‌ست }}

{{ب| آل علی (ع) صف به صف استاده‌‏اند      |                        بهر شهادت همه آماده‌‏اند }}

{{ب| می‌‏شود آوای جنون را شنید                  |               زوزه گرگان زبون را شنید }}

{{ب| دشت پر از گله گرگان شده‌‏ست                 |        کنگره عاطفه ویران شده‌ست }}

{{ب| باد خزان می‌‏وزد از کوچه‏‌ها                        |          سمت درختان دیار بلا }}

{{ب| شعله فتادست به نیزار عشق                         |  آل علی (ع) سر زده از دار عشق }}

{{ب| شانه صحرای بلا زخمی است             |          سینه زهرا (س) به خدا زخمی است }}

{{ب| گلشن احساس علی (ع) سوخته‌ست       |            بازوی عباس علی (ع) سوخته‌ست... }}

{{ب| در تب بیداد و بلا یا حسین (ع)              |                 قحطی مردان خدا یا حسین (ع)  }}

{{ب| کیست که از قله نی سر زند                       |      یک تنه بر جمله لشکر زند؟ }}

{{ب| کیست بداند عطش و آب چیست                  |       تشنگی کودک بی‌تاب چیست؟ }}

{{ب| کیست که آشفته کند سنگ را                          |   پاره کند پرده نیرنگ را؟ }}

{{ب| کیست که از خط عطش بگذرد            |            تشنه لب از شط عطش بگذرد؟ }}

{{ب| کیست درین غمکده غم‌ زده                  |                   خیمه اندوه بر عالم زده؟ }}

{{ب| کیست درین کوفه بی‌آبرو                        |        می‌کند از مردی خود گفتگو؟ }}

{{ب| کیست درین بادیه تب زده                         |        چادر غم بر دل زینب (س) زده؟ }}

{{ب| کیست درین دشت بلا سوخته                        |           سینه‌‏اش از عشق خدا سوخته؟ }}

{{ب| کیست به جز زاده زهرا (س)، حسین (ع)              |         جز تو بگو کیست؟ بگو یاحسین!؟ }}
{{پایان شعر}}