در حال ویرایش
سید رضی
(بخش)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
پیشرفته
نویسههای ویژه
راهنما
عنوان
سطح ۲
سطح ۳
سطح ۴
سطح ۵
قالب
افزودن
لاتین
لاتین گسترشیافته
آوانگاری بینالمللی
نمادها
یونانی
یونانی قدیمی
سیریلیک
عربی
عربی گسترشیافته
عبری
بنگالی
تامیلی
تالوگو
سینهالی
دیواناگرى
گجراتی
تایلندی
لائو
خمر
بومی کانادا
رونی
Á
á
À
à
Â
â
Ä
ä
Ã
ã
Ǎ
ǎ
Ā
ā
Ă
ă
Ą
ą
Å
å
Ć
ć
Ĉ
ĉ
Ç
ç
Č
č
Ċ
ċ
Đ
đ
Ď
ď
É
é
È
è
Ê
ê
Ë
ë
Ě
ě
Ē
ē
Ĕ
ĕ
Ė
ė
Ę
ę
Ĝ
ĝ
Ģ
ģ
Ğ
ğ
Ġ
ġ
Ĥ
ĥ
Ħ
ħ
Í
í
Ì
ì
Î
î
Ï
ï
Ĩ
ĩ
Ǐ
ǐ
Ī
ī
Ĭ
ĭ
İ
ı
Į
į
Ĵ
ĵ
Ķ
ķ
Ĺ
ĺ
Ļ
ļ
Ľ
ľ
Ł
ł
Ń
ń
Ñ
ñ
Ņ
ņ
Ň
ň
Ó
ó
Ò
ò
Ô
ô
Ö
ö
Õ
õ
Ǒ
ǒ
Ō
ō
Ŏ
ŏ
Ǫ
ǫ
Ő
ő
Ŕ
ŕ
Ŗ
ŗ
Ř
ř
Ś
ś
Ŝ
ŝ
Ş
ş
Š
š
Ș
ș
Ț
ț
Ť
ť
Ú
ú
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
Ũ
ũ
Ů
ů
Ǔ
ǔ
Ū
ū
ǖ
ǘ
ǚ
ǜ
Ŭ
ŭ
Ų
ų
Ű
ű
Ŵ
ŵ
Ý
ý
Ŷ
ŷ
Ÿ
ÿ
Ȳ
ȳ
Ź
ź
Ž
ž
Ż
ż
Æ
æ
Ǣ
ǣ
Ø
ø
Œ
œ
ß
Ð
ð
Þ
þ
Ə
ə
قالببندی
پیوندها
عنوانها
فهرستها
پروندهها
منابع
بحث
توضیح
آن چه مینویسید
آن چه به دست میآورید
مورب
''متن مورب''
متن مورب
پررنگ
'''متن پررنگ'''
متن پررنگ
پررنگ و مورب
'''''متن پررنگ و مورب'''''
متن پررنگ و مورب
== زندگینامه == ذو الحسبین، ابو الحسن، محمّد بن ابی احمد الحسین موسوی، معروف به سیّد رضی و شریف رضی به سال 359 هجری در بغداد متولّد شد. روزگار سیّد مقارن با دورهی سوم خلافت عباسیان (334- 447 هجری) و فرمانروایی آل بویه در عراق میباشد. این دوره را از لحاظ فرهنگی عصر زرّین مینامند و از جهت تاریخ ادبیّات، عصر شاعران سهگانه: متنبّی، سیّد رضی و ابو العلاء معرّی نام دارد. در این دوره آل بویه با داشتن پیوند با نژاد ایرانی و مذهب شیعه چنان فرهنگ پیشرفته و جهانی در حوزه حکومت خود گسترش دادند که در تاریخ اسلام سابقه نداشت. از نظر تاریخی در این دوره خلافت مقامی تشریفاتی بود و خلیفه، پیشوای مسلمانان وظیفهاش مشروعیت بخشیدن به حکومت امرا بود و امرا بودند که خلفا را به ارادهی خود عزل و نصب میکردند. <ref>دایرة المعارف فارسی؛ ج 2، ذیل عباسیان.</ref> پدر سیّد رضی به نام ابو احمد حسین ملقب به طاهر اوحد ذی المناقب، نقابت طالبیان بغداد و سرپرستی همهی آنها و متصدّی دادگاه مظالم و امیری حج را به عهده داشت. <ref>یتیمة الدهر؛ ج 3، ص 155.</ref> با تسلّط عضد الدّوله بر بغداد به خاطر بیم از قدرت و نفوذ او، وی را به همراه بزرگان شیعه به زندان انداخت. لیکن بعد از پایان حکومت عضد الدّوله از زندان آزاد شد ولی به جهت پیری و خستگی ناشی از زندان، همهی مناصب خود را به تدریج از سال 376 تا 381 قمری به پسرش سیّد رضی منتقل کرد و خود در سال 400 هجری درگذشت. سیّد سی و سه قصیده در مدح پدرش گفته که تاریخ گویایی از آن روزگار است. مادرش فاطمه دختر حسین بن ابی محمّد الحسین الاطروش از نوادگان امام علی بن ابی طالب (ع) و از بزرگان زیدیهی طبرستان میباشد که زنی دانشمند و با فضیلت و تقوا و دوستدار علم و مورد احترام دانشمندان و فقیهان بوده است و شیخ مفید کتابی به نام او تحت عنوان «احکام النساء» تالیف کرده است. وی به سال 385 هجری وفات یافت. سید رضی پسری به نام ابو احمد عنان معروف به شریف مرتضای ثانی داشت که ادیبی دانشمند و شاعر و از بزرگان علم و فضیلت و کمال و به لقب جدّش «طاهر ذی المناقب» ملقّب بود و پس از نیا و پدر و عمو، نقابت طالبیان در بغداد را بر عهده داشت. ابو احمد یک فرزند داشت که در زمان خودش از دنیا رفت و با درگذشت او خاندان شریف رضی به پایان رسید. نبوغ ذاتی سیّد رضی و بهرهمندی از خانوادهای فرهیخته و محیط و شرایط فرهنگی بسیار پیشرفته قرن چهارم و پنجم بغداد زمینه فرهنگی مناسبی برای سید فراهم ساخت و هیچ دانشی نبود که او فرانگرفته باشد، فقه را نزد متکلّم بزرگ شیخ مفید، علم حدیث را نزد فقیه ثقه تلعکبری و محدّث بزرگ ابو محمّد دیباجی، فقه حنفی را نزد ابو عبد اللّه جرجانی، مختصر الطحاوی در فقه را نزد ابو بکر محمّد بن موسی الخوارزمی، نحو را نزد قاضی سیراقی و ابو الفتح عثمان بن جنّی نحوی، کلام و اصول فقه را نزد ابو الحسن قاضی عبد الجبّار معتزلی، فنون بلاغت و ادبیّات را نزد ابن نبّاته سخنور بزرگ شیعه، و قرآن و حدیث را نزد ابو حفص عمر بن ابراهیم الکنانی آموخت. سیّد رضی که در همهی رشتههای دانش روزگار خود به استادی دست یافته بود به منظور پرداخت زکات علم خود مدرسهای در نزدیکی خانهی خود در کوی کرخ بغداد تأسیس کرده و آن را «دار العلم» نامید که افزون بر تالارهای تدریس و سخنرانی و جلسات بحث و پژوهش و گفتگوی علمی، غرفههایی برای زیست دانشجویان و کتابخانهی بزرگی داشت که با ارزشترین مراجع و منابع عربی را دارا بود و سرپرستی هر سهبخش را سیّد خود بر عهده داشت. از این مدرسه دانشمندان بسیاری فارغ التحصیل شدند. سیّد رضی نه تنها در شعر استادی بیمانند که در نویسندگی و نثر و علوم بلاغت نیز یکّهتاز میدان ادبیات عرب به شمار میرود. آثار او گواهی راستین بر این مدّعاست: «تلخیص البیان فی مجازات القران» در این کتاب مجازها و استعارههای موجود در قرآن به شیوهای بدیع و استادانه بررسی شده است. «مجازات الآثار النبویه» 361 حدیث از احادیث رسول اکرم (ص) که دارای معانی مجازی یا استعارهای و یا دیگر نکتهی بلاغی است در این کتاب گردآوری شده است. «نهج البلاغه» مهمترین تألیف سیّد رضی است که مجموعهی گزیدهای از خطبهها، کلامها، نامهها، وصیّتنامهها، بخشنامهها، یک پیماننامه، چند دعا و کلمات قصار و حکمتآمیز امیر مؤمنان علی (ع) است و این کار سترگ را در 13 رجب سال 400 به پایان رساند. «حقایق التأویل فی متشابه التنزیل» کتاب تفسیری از سیّد رضی است که متأسفانه فقط جلد پنجم آن در تفسیر آیات متشابه و سوره آل عمران تا آیه 48 سوره نساء به دست ما رسیده است. «خصائص امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع)»، دیوان شعر که به ترتیب الفبایی تنظیم شده و مشتمل بر 16300 بیت در انواع شعر است و آثار بیشمار دیگر. در هنر شاعری او از همه قریشیان شاعرتر است <ref>همانجا.</ref> وی تعبیرات مجازی را بدون تکلّف در قالب مناسب میریزد و میان شاعران عصر خود به عفّت کلام ممتاز است. در اشعارش چنان روحیهی بزرگوارانهی عربی و احساس به عزّت و سروری مشاهده میشود که از اصلاب خاندان علوی به او رسیده است. سبک شعرش آمیزهای از بدویت و حضارت با نرمی و آراستگی شعر حضری درهم آمیخته است و از الفاظ و قافیههایش موسیقی سحرانگیزی اوج میگیرد. سیّد در سرودن انواع شعر استاد است و دیوان او مشهورترین انواع شعر را در خود جای داده است. سیّد هنر شعر را فضیلت و افتخار نمیدانست، بلکه آن را وسیلهای برای پیشبرد مقاصد خود میشناخت. در چکامهها و قصائدش، خود را با احساسترین شعرای جهان میشناساند. بیشتر نقّادان ادب، او را سرآمد شاعران قریش میشناسند. سیّد 108 قصیدهی مدحیه در مدح پدرش، برادرش، خلیفهی عباسی، مقامات و دوستان دارد که در همهی اشعار احساس بزرگواری خود را نگاه میدارد. <ref>مناهل الادب العربی؛ ج 1، ص 8.</ref> مرثیه که از امتیازات سیّد است و وی تحوّلی عمیق در آن ایجاد کرد. وی الفاظی فصیح و معانیای عمیق و اطّلاعات تاریخی بسیار و نکات بیشمار به کار میبرد. 84 قصیده رثائیه در رثای امام حسین (ع) و شهیدان کربلا، پدر و مادر و دیگر خویشان و دوستان دارد. آنچه در مورد امام (ع) و شهیدان کربلا سروده سرشار از اندوه و احترام و بزرگداشت و شکایت از ظالمان و بدگویی نسبت به بنی امیّه و یارانشان است. فخریات یکی دیگر از امتیازات سیّد رضی است. به خود، پدران و نیاکان خود بالیدن و احساس برتری بر دیگران در همه اشعارش به چشم میخورد. حجازیات یا وصف که حدود چهل قصیده است که احساسات و رازهای درون را به شکل غزل و انواع وصف به زبان میآورد. این احساسات عاشقانه شاعر به برکت راه حج و مراسم حج شکفته شده است. قصائد رسائلی که میان او و دوستانش مبادله میشود. اشعار حکمی که در اشعارش حکمت میآموزد و عبرت از تاریخ و حوادث را نشان میدهد. استقلال شخصیت سیّد رضی در نقد و نوآوریها به دلیل اینکه در دوران شکوفایی فرهنگ اسلامی و عصر زرّین دانش و پژوهش میزیست خود یکی از پایهگذاران فرهنگ انسانی اسلامی است و در این دوران به برکت فرمانروایی فرهنگ تشیّع با دو ویژگی آزاداندیشی و خردگرایی، در همهی رشتههای دانش پیشرفت چشمگیری یافت. در چنین محیطی نقد علمی و سازنده، افق روشن و باز اندیشه، و استقلال شخصیّت علمی و نوآوریها به پیشرفت دانش و جهانی کردن آن یاری میرساند و سیّد رضی با داشتن همه امتیازات یاد شده و با ذوقی سرشار و استعدادی جوشان به نقد آثار دانشمندان دیگر میپردازد و زمینه را برای رقابت سازندهی دانشمندان در همهی رشتههای علوم فراهم میکند و خود نیز در نقدهایش تنها به حقایق علمی توجه دارد. نمونههای فراوانی از نقدهای علمی و عالمانه او در «المجازات النبوّیه»، «تلخیص البیان» و «حقایق التاویل» مشاهده میشود. باورها و دانشهای ژرف او نه تنها از خلال آثارش مشاهده میشود بلکه دیوان اشعار او نیز سرشار از اطّلاعات بسیار ادبی و علمی و نشاندهندهی حوادث و رخدادهای تاریخی و مسائل سیاسی و اجتماعی و مذهبی است. یکی از ویژگیهای او پیوند زدن میان شعر و سیاست است و واقعیّتهای خشک سیاسی را در قالب اشعار احساسی و درونی ریخته و واقعیتها را با روح و با عاطفه گردانده و احساسها و عاطفههای درونی را واقعی کرده و با مسائل اجتماعی هماهنگ ساخته است. سیّد رضی شعلهای تابان و آتشی علیه ستمگران و تجاوزکاران بود، آتشی که هرگز خاموش نشد و تا دم مرگ میافروخت و میسوخت او فریاد میزد: «میراث محمّد را برگردانید. چوگان خلافت و برد پیامبر از آن شما نیست، آیا در میان شما تبار کسی به فاطمه (س) میرسد، یا جدّی مانند محمّد (ص) دارد.»<ref>الدیوان الشریف الرضی؛ ج 1، ص 407.</ref> سیّد چون یاوری در روزگار ندید و آرمانهایش تحقّق نیافت که بر علیه ستمگران برخیزد و بر بیدادخواهان بشورد در اوج جوانی از اندوه ذوب شد و در بامداد یکشنبه 6 محرم سال 406 هجری در خانهاش در بغداد زندگی پرماجرا و پویا و پربرکت را بدرود گفت. برادر بزرگش سیّد مرتضی این مصیبت باورنکردنی و غیر منتظره را تاب نیاورد و به حرم جدّش امام موسی کاظم پناه برد. او را پس از غسل و کفن در منزلش در محله «کرخ» دفن کردند و به قولی پس از خراب شدن خانهاش سیّد مرتضی او را به کاظمین برده و در جوار امام موسی کاظم (ع) دفن کرده و به قول دیگری او را به کربلا برده و در کنار قبر پدرش دفن کردند. در مرگ او مرثیههای بسیار گفتهاند که از همه آنها بهتر، مرثیهی برادرش سیّد مرتضی و شاگردش مهیار دیلمی شاعر شیعی است. <ref> دایرة المعارف تشیع.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ورود
فضاهای نام
صفحه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
دربارهٔ ویکی حسین
تماس با ما
شیوهنامه
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
پایگاههای دیگر
ویکی حج
ویکی پاسخ
تعداد مداخل
۳٬۵۵۲