۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل =ابوسفیان (صخر) بن حَرببن | | نام کامل =ابوسفیان (صخر) بن حَرببن امیةبن عبدشمسبن عبدمنافبن قُصَی بن کِلاب | ||
| کنیه =ابوحنظله | | کنیه =ابوحنظله | ||
| لقب = | | لقب = | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
}} | }} | ||
'''ابوسفیان''' نام کاملش (صخر) بن حَرببن | '''ابوسفیان''' نام کاملش (صخر) بن حَرببن امیةبن عبدشمسبن عبدمنافبن قُصَیبن کِلاب است. کُنیهاش ابوحنظله بود و به همین جهت او را گاهی با کُنیهاش میخواندند.<ref>- مغازی واقدی، ج2، ص817؛ اسدالغابه، ج3، ص12.</ref> تاریخ دقیق تولد او روشن نیست به نقلی ده سال پیش از عامالفیل(560 م) متولد شد.<ref>- انساب الاشراف، ج1، ص13.</ref> مادرش صفیه دختر حَزنبن بُجَیربن هُزَم بود.<ref>- الاغانی، ج6، ص341؛ التبیین فی انساب القرشین، ص202.</ref> | ||
==شخصیت سیاسی و اجتماعی== | ==شخصیت سیاسی و اجتماعی== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==اسلام ابوسفیان== | ==اسلام ابوسفیان== | ||
با آنکه در جریان صلح | با آنکه در جریان صلح حُدَیبیه، ابوسفیان مداخله آشکاری نداشت، اما پس از شکستن پیماننامه صلح حدیبیه، ابوسفیان از سوی مشرکان به مدینه آمد تا درباره تمدید مدت صلح با پیامبراکرم(ص) مذاکره کند، اما کسی به او اعتنا نکرد و بینتیجه به مکه بازگشت.<ref>- ر.ک : السیرة النبویه ابن هشام، ج4، ص37-39.</ref> سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال هشتم هجرت و به هنگام فتح مکه به یاری و وساطت عباس عموی پیامبر نزد آن حضرت آمد و اسلام آورد.<ref>- مغازی واقدی، ج2، ص817-818.</ref> پیامبراکرم(ص) خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد.<ref>- ر.ک : مغازی واقدی، ج2، ص817-818؛ سیره ابن هشام، ج4، ص46.</ref> پس از آن ابوسفیان و خانوادهاش در شمار مسلمانان در آمدند. رفتاری که پیامبر (ص) با مردم مکه کرد، سماحت اسلام و بزرگواری پیغمبر این دین را در دیده مخالفان آشکار ساخت. با اعلان چشمپوشی پیامبر (ص) از همه کسانی که در برابر اسلام جنگافروزی کرده و مدت بیست سال از هیچ آزاری نسبت به پیامبر و پیروان او دریغ نکرده بودند و از کیفر میترسیدند، چون از او شنیدند که به آنان گفت: همه شما را آزاد کردم،<ref>- روزی که پیامبراکرم (ص) مکه را فتح کرد، بزرگان قریش نزد پیامبر آمدند. پیامبر پرسید گمان میکنید با شما چگونه رفتار میکنم؟ گفتند آنچه درخور برادری بزرگوار و برادرزاده ای بزرگوار است. پیامبر فرمود: اِذهَبُوا اَنتُمُ الطُّلَقاء بروید شما آزادید. از آن روز بزرگان و مشرکین سابق قریش به طلقا معروف شدند. ر.ک : السیرة النبویه ابن هشام، ج4، ص54-55؛ مغازی واقدی، ج2، ص835-836.</ref> سران بنیامیه نیز برای مدتی فرصت و امکان مخالفت و دشمنی با بنیهاشم را نیافتند. | ||
==یاری ابوسفیان در غزوه طائف== | ==یاری ابوسفیان در غزوه طائف== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ابوسفیان پنج سال پیش از قتل عثمان در سال 30 هجری درگذشت.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص13.</ref> اما تاریخهای 31 تا 33 هجری را هم برای مرگ او آوردهاند.<ref>- انساب الاشراف، همانجا.</ref> از او فرزندان متعددی برجای ماندند که بنامترین آنان معاویه است که نقش سیاسی مهمی در سده اول هجری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد. فرزند دیگرش یزید بود که ابوبکر او را فرمانده سپاه کرد و سپس عمر او را به امارت گمارد. یزید در هنگام فتوحات بر اثر بیماری طاعون درگذشت. فرزند دیگرش عتبه بود که با عایشه در جنگ جمل شرکت داشت و معاویه او را به امارت مصر فرستاد.<ref>- المعارف، ص344-345.</ref> فرزند عتبه، ولید در آغاز خلافت یزید و هنگام هجرت امام حسین(ع) به مکه، والی مدینه بود. یکی از دختران ابوسفیان به نام اُمّحبیبه است که به حبشه هجرت کرد و سپس به مدینه بازگشت و پیامبراکرم(ص) با او ازدواج کرد.<ref>- الطبقات الکبری، ج8، ص96.</ref> | ابوسفیان پنج سال پیش از قتل عثمان در سال 30 هجری درگذشت.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص13.</ref> اما تاریخهای 31 تا 33 هجری را هم برای مرگ او آوردهاند.<ref>- انساب الاشراف، همانجا.</ref> از او فرزندان متعددی برجای ماندند که بنامترین آنان معاویه است که نقش سیاسی مهمی در سده اول هجری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد. فرزند دیگرش یزید بود که ابوبکر او را فرمانده سپاه کرد و سپس عمر او را به امارت گمارد. یزید در هنگام فتوحات بر اثر بیماری طاعون درگذشت. فرزند دیگرش عتبه بود که با عایشه در جنگ جمل شرکت داشت و معاویه او را به امارت مصر فرستاد.<ref>- المعارف، ص344-345.</ref> فرزند عتبه، ولید در آغاز خلافت یزید و هنگام هجرت امام حسین(ع) به مکه، والی مدینه بود. یکی از دختران ابوسفیان به نام اُمّحبیبه است که به حبشه هجرت کرد و سپس به مدینه بازگشت و پیامبراکرم(ص) با او ازدواج کرد.<ref>- الطبقات الکبری، ج8، ص96.</ref> | ||
اگر چه ابوسفیان پس از فتح مکه اسلام آورد اما سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده است، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص13.</ref> ابن حبیب او را از زنادقه قریش خوانده است.<ref>- المنمق، ص388.</ref> | اگر چه ابوسفیان پس از فتح مکه اسلام آورد اما سخنی که در ماجرای ردّه به او نسبت داده شده است، نشان از بستگی و علاقه او به آیین گذشته دارد.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص13.</ref> ابن حبیب او را از زنادقه قریش خوانده است.<ref>- المنمق، ص388.</ref> | ||
ویرایش