زنان در نهضت عاشورا

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زنانى که در نهضت عاشورا در کربلا حضور داشتند، برخى از اولاد على(ع)بودند و برخى جز آنان، چه از بنى هاشم یا دیگران.

زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیّه و امّ هانى از اولاد علی(ع)بودند، فاطمه و سکینه دختران سیدالشهدا(ع) بودند، رباب،عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضّۀ نوبیّه، کنیز خاصّ امام حسین(ع) و مادر وهب بن عبداللّه نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.[۱] دلهم، دختر عمر(همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتّفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست. رباب،دختر ،همسر امام حسین(ع)نیز در کربلا حضور داشت،مادر سکینه و عبد الله .زنى از قبیلۀ بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود،ولى هنگام حملۀ سپاهیان کوفه به خیمه‌هاى اهل بیت،شمشیرى برداشت و رو به خیمه‌ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید.

۵ نفر زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد اللّه کلبى، مادر عبداللّه کلبى، مادر عمر بن جناده، زینب کبرى(ع). زنى که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوى نمیریّۀ قاسطیّه، زن عبد اللّه بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد،کشته شد.

زنانی که به حمایت از امام برخاستند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عاشورا دو زن از فرط عصبیّت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:

یکى مادر عبداللّه بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیلۀ آن کشت، سپس شمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت،که امام حسین(ع) او را به خیمه‌ها برگرداند.[۲]

زینب کبرى و امّ کلثوم، دختران امیرالمؤمنین(ع)، همچنین فاطمه دختر امام حسین(ع) نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانیهاى افشاگر داشتند. مجموعۀ این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسراى اهل بیت را تشکیل مى‌دادند که پس از شهادت امام و حملۀ سپاه کوفه به خیمه‌ها، ابتدا در صحرا متفرّق شدند، سپس بصورت گروهى و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

آثار حضور زنان در مراحل نهضت عاشورا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مشارکت زنان در جهاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شرکت در جبهۀ پیکار و همدلى و همراهى با نهضت مردانۀ امام حسین و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه‌هاى این حضور است.چه همکارى طوعه در کوفه با نهضت مسلم،چه همراهى همسران برخى از شهداى کربلا،چه حتّى اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه کوفه به جنایتهاى شوهرانشان مثل زن خولى.

آموزش صبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روحیۀ مقاومت و تحمّل زنان به شهادتها در کربلا درس دیگر نهضت بود.اوج این صبورى و پایدارى در رفتار و روحیات زینب کبرى(ع)جلوه‌گر بود.

پیام‌رسانى[ویرایش | ویرایش مبدأ]

افشاگریهاى زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه.پاسدارى از خون شهدا بود.سخنان بانوان،هم به صورت خطبه جلوه داشت،هم گفتگوهاى پراکنده به تناسب زمان و مکان.

روحیّه بخشى[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در بسیارى از جنگها حضور تشویق‌آمیز زنان در جبهه،به رزمندگان روحیّه مى‌بخشید.در کربلا نیز مادران و همسران بعضى از شهدا این نقش را داشتند.

پرستارى[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رسیدگى به بیماران و مداواى مجروحان از نقشهاى دیگر زنان در جبهه‌ها، از جمله در عاشوراست.نقش پرستارى و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد(ع)یکى از این نمونه‌هاست. [۳]

مدیریت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بروز صحنه‌هاى دشوار و بحرانى،استعدادهاى افراد را شکوفا مى‌سازد. نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا و سرپرستى کاروان اسرا، درس«مدیریّت در شرایط بحران»را مى‌آموزد.وى مجموعۀ بازمانده را در راستاى اهداف نهضت،هدایت کرد و با هر اقدام خنثى کنندۀ نتایج عاشورا از سوى دشمن،مقابله نمود و نقشه‌هاى دشمن را خنثى ساخت.

حفظ ارزشها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درس دیگر زنان قهرمان در کربلا،حفظ ارزشهاى دینى و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده است.زنان اهل بیت،با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه‌هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند،امّا اعتراض کنان،بر حفظ عفاف تأکید مى‌ورزیدند.امّ کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمى‌کنید براى تماشاى اهل بیت پیامبر جمع شده‌اید؟ وقتى هم در کوفه در خانه‌اى بازداشت بودند،زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند.در سخنرانى خود در کاخ یزید نیز بر اینگونه گرداندن بانوان شهر به شهر،اعتراض کرد:«آمن العدل یا بن الطّلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول اللّه سبایا قد هتکت ستورهنّ و ابدیت وجوههنّ یحدو بهنّ الأعداء من بلد الى بلد و یستشرفهنّ اهل المناهل و المعاقل و یتصفّح وجوههنّ القریب و البعید و الغائب و الشّهید...» [۴] و نمونه‌هاى دیگرى از سخنان و کارها که همه درس‌آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.

تغییر ماهیّت اسارت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسارت را به آزادى بخشى تبدیل کردند و در قالب اسارت،به اسیران واقعى درس حریّت و آزادگى دادند.

عمق بخشیدن به بعد عاطفى و تراژدیک کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گریه‌ها،شیونها،عزادارى بر شهدا و تحریک عواطف مردم،به ماجراى کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تأثیر گذاشت و از این رهگذر،ماندگارتر شد.

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۹۵-۱۹۸.

پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. زندگانى سید الشهدا،عمادزاده،ج ۲،ص ۱۲۴،به نقل از لهوف،کبریت احمر و انساب الأشراف.
  2. همان،ص۲۳۶.
  3. در این زمینه ر.ک:مقالۀ«درسهاى امدادگرى در نهضت عاشورا»از مؤلف(مجلۀ پیام هلال،شمارۀ ۲۶،شهریور ۱۳۶۹).
  4. عوالم(امام حسین)،ص ۴۰۳،حیاة الامام الحسین،ج ۳،ص ۳۷۸.