مقتل ابومخنف
مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا بازسازی کتاب مقتل ابی مخنف است که با تحقیق محمدهادی یوسفی غروی گردآوری شده است و ترجمه و تدوین آن به عهده جواد سلیمانی بوده است.
مقتل ابومخنف
| |
---|---|
پرونده:مقتل ابومخنف.gif | |
نویسنده | هادی یوسفی غروی |
ناشر | مرکز آموزشی و پژوهشی امام خمینی |
محل نشر | قم |
تاریخ نشر | 1380 |
موضوع | واقعه کربلا |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
درباره مولف
ابیمخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی (م 157 ه. ق.) تاریخ نگار شیعه اهل کوفه است که اولین گزارش نبرد کربلا را با عنوان مقتل الحسین تالیف نمودهاست. از کتابهای دیگر او میتوان به خطبه حضرت زهرا (س)، جنگ جمل و صفین، ماجرای شهادت محمد بن ابی بکر، نهضت امام حسین(ع) و قیام مختار اشاره نمود.[۱]
درباره کتاب
کتاب مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، ترجمه کتاب «وقعه الطف» است که به نوبه خود بازسازی شده کتاب مقتل ابی مخنف بوده که با تحقیق استاد محمدهادی یوسفی غروی انجام گردیده است. کتاب «وقعه الطف» سپس توسط سلیمانی ترجمه و تدوین شد و با عنوان «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» از سال 1380 در هفت نوبت توسط انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در قم در قطع رقعی و 216 صفحه منتشر شد.
تاریخنویسی اسلامی شعبات و شاخههای متعددی دارد که از جمله آنها، میتوان به مقتلنویسی اشاره کرد. مقتلنویسی روایت و بازگو نمودن نحوه شهادت ائمه(ع)، رجال و شخصیتهای مذهبی است. اما به طور اخص، واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، سبب رواج زیاد مقتلنویسی در بین شیعیان گردید. در یک حالت کلی، مقتل در معنای لغوی، به معنی محل قتل یا همان قتل گاه گفته میشود. اما در بیان اخص آن مقتلها، حاوی تمامی احادیث نبوی، امام علی(ع)، و امام حسن(ع) در باره امام حسین و واقعه عاشورا، روایات و احادیث به جای مانده از وقایعی که منجر به واقعه کربلا شد و نیز شرح رویداد کربلا و عاشورا و همچنین عزیمت کاروان اسرای کربلا به شام و سپس به مدینه است. مجموعه مذکور، تشکیل کتابی با عنوان مقتل را میدهد. اَصبَغ بن نُباتَه مُجاشِعِی را نخستین مقتلنویس واقعه کربلا و عاشورا دانستهاند. از جمله متقدمترین مقاتل، مقتل ابی مخنف است[۲] که توسط ابیمخنف لوط بن یحیی، در حدود دهه 130 هجری قمری نوشته شده است.[۳] همچنین از جمله کتاب های مقاتل که در دوره معاصر نوشته شد، می توان به «قمقام زخار و صمصام بتار»، «نفس المهموم» و «مقتل جامع سیدالشهداء» اشاره کرد.
مقتل ابیمخنف به دلیل نزدیکی زمان نگارش آن به واقعه و نیز آشنایی کامل نویسنده آن با بسیاری از افراد حاضر در واقعه کربلا و رویدادهای پس از آن، جزو یکی از مقاتل معتبر در تاریخ شیعه محسوب میشود. اما در طول زمان متن اصلی کتاب مقتل ابیمخنف مفقود شد و اثری از آن به جای نمانده است[۴]. البته گزارشهایی از وجود نسخههای خطی از مقتل ابیمخنف در برلین، لیدن، سن پترزبورگ و میلان منتشر شده است[۵]. البته کتابی با عنوان «مقتلالحسین علیه السلام» وجود دارد که به نام مقتل ابومخنف مشهور بوده و بنا به بیان علمای بزرگ، نامعتبر و جعلی میباشد.[۶]
اما فقدان متن اصلی مقتل ابیمخنف، نقصی بزرگ در تاریخنویسی کربلا و واقعه عاشورا شمرده میشد و برای رفع نقیصه مزبور، تلاشهای زیادی از سوی پژوهشگران و مورخین تاریخ اسلام و نهضت کربلا انجام گردید. محور اصلی آن تلاشها، بر اساس گردآوری روایات نقل شده از مقتل مورد بحث در کتابهای معتبر و متقدم تاریخ اسلام شکل گرفت که از جمله آنان میتوان به تلاشهای یوسفی غروی اشاره کرد. ایشان در متن خود نوشتهای، پیرامون کتاب مذکور چنین توضیح داد: «در نجف به تحقیق مقتل امام حسین( ع) پرداخته بودم که حدود بیست سال طول کشید و در قم، تحویل دفتر انتشارات جامعه مدرسین دادم. این کتاب در سال ۱۳۶۵ شمسى چاپ شد و دفعه بعد، با تصحیحات مجمع جهانى اهلبیت( ع) چاپ کردند. از این کتاب سه ترجمه فارسى، یک ترجمه انگلیسى، یک ترجمه ترکمانى و ترکى استانبولى شده و یک ترجمه اردو نیز دارد که هنوز [تا سال 1395] زیر نوبت چاپ است».
در دیدگاه های دیگر
علامه تستری مقتل ابیمخنف را صحیحترین مقتل میداند. نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان، ابومخنف را از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سِیّر و تواریخ و مقتل او را در نهایت اعتبار، معرفی میکند[۷]. شیخ عباس قمی نیز مقتل ابومخنف را در نهایت اعتبار میداند[۸] و در مجموع به باور بسیاری از محققین تاریخ اسلام، یکی از مهمترین و معتبرترین مقاتل، مقتل ابیمخنف است[۹]. به نحوی که مورخین سلف همچون طبری نیز در هنگام بیان واقعه کربلا، به طور گستردهای از آن استفاده کردند.
محتوای کتاب
کتاب «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» از سه قسمت کلی مقدمه، متن (فصلها) و ضمایم (فهارس) تشکیل میشود. مقدمه کتاب با عنوان «ابیمخنف و مقتل او» نوشته جواد سلیمانی است. مترجم و تدوینگر کتاب در مقدمه مذکور، شرح مختصر و موجزی از اهمیت مقتل ابیمخنف، علت انجام پژوهش توسط غروی و تالیف کتاب مذکور، شرح شیوه تحقیق استاد و منابع مورد استفاده وی در تالیف کتاب و نیز نکات خاصی در رابطه با فهم بیشتر کتاب را در هفت صفحه مطرح کرده است. توضیحات سلیمانی کمک مناسبی در فهم و درک متن کتاب مقتل مینماید.
متن کتاب «مقتل ابی مخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» از هشت فصل تشکیل میشود. ترتیب فصول، زمانی بوده و همراه با زمان، مطالب کتاب ارائه میگردد. بدین ترتیب فصل اول از بیان وقایع حضور امام حسین (ع) در مدینه آغاز میشود. در ذیل عناوین فرعی این فصل وقایع همزمان با حضور امام (ع) در مدینه همچون: «وصیت معاویه»، «نامه یزید به ولید»، «حسین بن علی (ع) در مسجد مدینه» و «خروج امام حسین (ع) از مدینه»، بازگو شده است. به همین ترتیب در فصل دوم وقایع همزمان حضور امام حسین (ع) در مکه و در فصل سوم حوادث کوفه پس از ورود مسلم، در فصل چهارم رویدادهای همزمان با خروج امام (ع) از مکه بیان میشود و بالاخره فصل پنجم کتاب نیز به بیان منازل و حوادث بین راه مکه به کوفه اختصاص دارد.
در فصول ششم تا هشتم کتاب، ابیمخنف وقایع دهه اول محرم و روز عاشورا را بیان میکند. فصل ششم به بیان وقایع سوم محرم تا شب عاشورا اختصاص دارد. در این فصل، ماجرای رفتن ابن سعد به جنگ امام حسین (ع)، تلاش عمر بن سعد برای یافتن علت سفر امام (ع) به کوفه، اولین نامه عمر بن سعد و پاسخ ابن زیاد، ملاقات ابن سعد با امام (ع)، دومین نامه ابن سعد و پاسخ ابن زیاد، جریان بستن آب به روی امام (ع) و یارانش، حمله به خیام امام (ع) در عصر تاسوعا بیان میشود.
در فصل هفتم کتاب با روایت ابیمخنف با وقایع شب عاشورا آشنا میشویم. در این رابطه او در ذیل عنوان «اتمام حجت سیدالشهداء (ع) با یاران» می نویسد: «علی بن حسین (ع) می فرماید: شنیدم پدرم به یارانش می گفت: من یارانی برتر و بهتر از یاران خویش و اهل بیتی نیکوکارتر و پرهیزکارتر از اهل بیت خود نمیشناسم. نظرم این است که شما همگی با آزادی بروید. از ناحیة من عهدی بر گردن شما نیست. هر مردی از شما دست یکی از مردان اهل بیتم را بگیرد و در آبادیها و شهرهایتان پراکنده شوید تا اینکه خداوند گشایشی ایجاد کند».[۱۰] در ادامه فصل هفتم، ابی مخنف از عکس العمل بنیهاشم [حضرت عباس و فرزندان عقیل]، عکس العمل سایر اصحاب، وصیت و دلداری حسین بن علی (ع) به زینب کبری (ع)، تدابیری برای حفاظت از خیام، عبادت و استغفار و بالاخره مجادلة بریر با مامورین ابن سعد، روایاتی نقل میکند.
و بالاخره همان گونه که میباید انتظار داشت ابیمخنف در آخرین فصل (هشتم) کتاب «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» روایات حوادث روز عاشورا را ارئه میکند. این فصل یکی از طولانیترین فصول کتاب بوده و در ذیل آن ابیمخنف تلاش کرده به دقت وقایع روز عاشورا را بیان کند. در همین راستا او به مبارزه و شهادت امام حسین (ع) پرداخته و آن واقعه را در طی پنج صفحه از کتاب شرح میدهد.
پس از شهادت امام حسین (ع) ابیمخنف وقایع: «غارت خیمهها»، «اسب تازی بر بدن سیدالشهداءع»، «بردن اهلبیت به کوفه»، «سر مطهر امام ع در مجلس ابن زیاد»، «سرگذشت اسرا در مجلس ابن زیاد»، «شهادت عبدالله بن عفیف به خاطر اعتراض به ابن زیاد»، «سرنوشت کاروان اسرا در شام و مجلس یزید»، «ورود کاروان اسرا به مدینه» و «اولین زائر کوفی بر مزار سیدالشهدا ع» را توضیح میدهد.
پایان بخش کتاب دو ضمیمه «فهرست اعلام» و «فهرست منابع» کتاب است که جهت سهولت دسترس خوانندگان کتاب و نیز دیگر محققین و پژوهشگران وقایع و رویدادهای نهضت کربلا، مفید است.
بررسی جایگاه آن کتاب در مجموعه تالیفات و پژوهش های مشابه
همان گونه که گفته شد کتاب «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا»، در اصل، متن بازسازی شده یکی از منابع معتبر در تاریخنویسی نهضت کربلا و واقعه عاشورا است. به نظر میرسد بازسازی متن اصلی مقتل، به علاوه لزوم جلوگیری از انتساب کتاب و یا کتابهای شبهناک به مقتل ابی مخنف، انگیزههای اصلی جمعی از محققین و پژوهشگران تاریخ کربلا برای باز آفرینی متن مقتل ابیمخنف می باشد. در این راستا بخشهایی از کتاب تاریخ الامم و الملوک (نوشته طبری) که از مقتل ابیمخنف نقل شده، توسط تعدادی از محققین استخراج و به صورت مستقل چاپ شد که از جمله آنها میتوان به: قیام سیدالشهداء حسینبنعلی ع و خونخواهی مختار به روایت طبری و انشای ابوعلی بلعمی از محمد سرور مولائی[۱۱] و مقتلالحسین علیهالسلام از حسن غفاری[۱۲] اشاره کرد.[۱۳]
اما کار مهم یوسفی غروی در «وقعه الطف» این است که دایره پژوهش را وسعت داده و تلاش نمود تا با گردآوری ارجاعات موجود به مقتل ابیمخنف در کتابهای معتبر تاریخی تاریخ الامم و الملوک (طبری)، کتاب مقاتلالطالبین (ابوالفرج اصفهانی)، کتاب ارشاد (شیخ مفید) و تذکرهالخواص (ابنجوزی) به بازسازی کتاب ابیمخنف بپردازد. روش تحقیق مذکور بر مبنای اصل قرار دادن متنهای نقل شده از مقتل ابیمخنف در کتاب «الامم و الملوک طبری» و سپس تکمیل آن با متنهای نقل شده از آن مقتل در دیگر کتابهای مذکور استوار است. بدین ترتیب کتاب «وقعه الطف» و یا ترجمه شده فارسی آن «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» که موضوع بحث حاضر است، از نظر علمی، جایگاه مستحکمتری نسبت به تلاشهای انجام شده مشابه توسط دیگر پژوهشگران دارد.
یقینا چنین تلاشی، تاثیر مستقیمی بر دیگر شاخههای عاشورا پژوهی و تالیف کتابهای تحلیلی در رابطه با واقعه عاشورا خواهد داشت. در آن گونه کتابها ( که مشهورترین و پر سر و صداترین آنها کتابهای شهید جاوید و شهید آگاه در چند دهه گذشته بوده است)، مولفین عمدتا با استفاده از منابع اصلی، به تحلیل واقعه کربلا و عاشورا پرداختهاند. اما کتاب «وقعه الطف» و یا «مقتل ابیمخنف نخستین .....» در واقع یک کتاب مادر و اصلی بوده که به عنوان مرجع، سند و منبع پژوهشی برای تالیف کتابهای تحلیلی دیگر در همین موضوع قرار خواهد گرفت. علاوه بر آن، طبعا با گسترش هر چه بیشتر توجهات محققین عاشورا پژوهی به بازسازی اسناد، مدارک و منابع معتبر پیرامون واقعه کربلا، چاپ و انتشار کتابهای شبهناک از حیث منبع و تحلیل در این رابطه محدودتر خواهد شد.
نکات قابل تاملی در کتاب
این بخش از نوشتار حاضر با تذکر این نکته آغاز میکنیم که نکات ذیل در ارتباط با کتاب «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» بوده که در سال 1380 چاپ شده و به شرح مذکور در فوق، معرفی گردیده است. با توجه به این نکته، در ادامه نوشتار حاضر را به بیان چند موضوع قابل تأمل در کتاب مذکور اختصاص میدهیم:
نکته اول: اولین موضوع قابل توجه، تیتر کتاب است. در صفحه روی جلد کتاب، چنین تیتری برای آن انتخاب شده است: «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا». اسفندیاری در کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه السلام، فهرستی از کتابهایی را ذکر می کند که با هدف باز آفرینی مقتل ابیمخنف و با شیوه پژوهشی مشابه، تدوین و طی حداقل دو دهه قبل از کتاب مزبور، چاپ و منتشر شده است[۱۴]. بنابر این اطلاق «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» به کتاب، جای تامل دارد.
نکته دوم: در منابع دیگر و همچنین در شناسنامه کتاب، عنوان اصلی آن «وقعه الطف» ذکر شده است. جای داشت در جلد کتاب همراه با عنوان «مقتل ابیمخنف، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا»، عنوان اصلی کتاب نیز، ذکر شود.
نکته سوم: در جلد کتاب، یوسفی غروی به عنوان محقق، و جواد سلیمانی به عنوان «مترجم و تدوین کننده» کتاب، معرفی می شود. معنی «تدوین» در اینجا کاملا مبهم است. نخست اینکه در شناسنامه کتاب که در صفحه سوم آن چاپ شده، جواد سلیمانی تنها به عنوان مترجم معرفی شده است. از طرف دیگر، قید «تدوین» در کنار نام جواد سلیمانی در جلد کتاب، این تصور را در ذهن خواننده ایجاد می کند که یوسفی غروی، تنها یک محقق بوده و کسی که کتاب را تدوین کرده است، جواد سلیمانی می باشد، در صورتی که در نوشتهای از غروی، ایشان هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند. بنابر این، عنوان «تدوین» در کتار نام «جواد سلیمانی، در روی جلد کتاب، قابل تأمل است.»
نکته چهارم: به همین ترتیب، مرسوم است که در هنگام چاپ ترجمهای یک کتاب، نخست مقدمه مولف و تدوین کننده (در اینجا یوسفی غروی) و سپس مقدمه مترجم ( در اینجا جواد سلیمانی) آورده شود. ولی در کتاب مورد بحث، هیچ گونه مطلبی یا نوشته توضیحی از غروی وجود ندارد. بدیهی است این موضوع زیبنده کتابی که با تلاش و کوشش دراز مدت ایشان تدوین شده است، نمی باشد.
نکته پنجم: توقع و حق این است که مترجم کتاب، تنها در مقام مترجمی به بیان نکاتی که در رابطه با فرآیند ترجمه اش از کتاب، انجام شده است، بپردازد. نه اینکه به جای مولف (استاد غروی) نشسته، برای تاریخ، تاریخنگاری شیعه، منبعشناسی واقعه عاشورا تعیین تکلیف نماید. زیرا این گونه موارد، در حیطه صلاحیت نویسنده و پژوهشگر صاحب تالیف است و نه مترجم کتاب.
نکته ششم: مقدمه مترجم (جواد سلیمانی) یک متن مناسب و گویائی است. اما جای داشت مترجم اشارهای هم به خصوصیات متن عربی، سال تدوین و دیگر مرتبط با آن نیز در مقدمه اش داشته باشد.
نکته هفتم: متاسفانه به دلیل فقدان نوشتهای از استاد یوسفی غروی در کتاب مذکور، نمیتوان در مورد دیدگاه ایشان پیرامون نحوه تحقیق و پژوهش، علل اولویتبندی منابع تاریخی و مسائلی از این دست، سخنی گفت. لیکن تا آن حدی که مترجم کتاب (جواد سلیمانی) در مورد منابع کتاب توضیح داده، سئوالاتی در مورد اولویتبندی منابع و ترجیح کتاب تاریخ طبری بر کتابهای دیگر و محور قرار گرفتن منقولات موجود در آن کتاب از مقتل ابیمخنف وجود دارد. علاوه بر آن و به عنوان مثال، گفته می شود در قرون سوم و چهارم هجری قمری، بیشترین تعداد مقاتل نوشته شد؛ سئوال این است که آیا در آنها، اشاره ای به مقتل ابیمخنف نشده است؟ و یا از آن مقتل نقل قول نشده است؟ اگر نشده، چرا؟ و اگر پاسخ سئوالات مثبت است، به چه دلیل برای گردآوری و بازآفرینی متن مقتل ابیمخنف، از متن آن مقاتل استفاده نشد؟
به هر حال در هنگام خواندن و مطالعه کتاب مورد بحث و بررسی نوشتار حاضر، چنین سئوالاتی برای خوانندگان مطرح شده و جای داشت نویسنده مقدمه کتاب، امعان نظری در باب این گونه سئوالات میکردند. امید است در هنگام بررسی چاپهای بعدی کتاب مذکور که احتمالا با مقدمه شخص محقق و تدوینگر کتاب (استاد یوسفی غروی) همراه است، آن سئوالات مورد توجه قرار گرفته باشند.
منابع
- نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا یا وقعه الطف، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، ترجمه جواد سلیمانی. قم موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1380.
- محمد اسفندیاری، کتابشناسی امام حسین (ع)، ویرایش دوم. قم: انتشارات فرهنگیار، 1391.
- محسن رنجبر، سيرى در مقتلنويسى و تاريخ نگارى عاشورا از آغاز تا عصر حاضر، قسمت اول: مجله تاریخ اسلام در آئینه پژوهش، ش 14، تابستان 1386.
- رسول جعفریان، درباره منابع عاشورا، 1380.
پینوشت
- ↑ نخستین گزارش مستند، 1380:ص 12.
- ↑ نخستین گزارش مستند، 1380: ص 13.
- ↑ نخستین گزارش مستند، 1380: ص 12.
- ↑ اسفندیاری، 1391: ص 43.
- ↑ رنجبر، 1386: ص 74.
- ↑ اسفندیاری، 1391: صص 42- 44
- ↑ اسفندیاری، 1391: ص 43
- ↑ اسفندیاری، 1391: ص 43
- ↑ رسول جعفریان، 1380: ص 42
- ↑ نخستین گزارش مستند،1380: ص 137
- ↑ انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1359
- ↑ قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی، 1398 ق
- ↑ اسفندیاری، 1391: ص 45
- ↑ اسفندیاری، 1391: ص 45