اهلی شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ اوت ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «شیخ محمّد بن یوسف بن شهاب متخلّص به اهلی شیرازی از شعرای شیعی نامدار قرن نهم...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ای نقد جان، نثار شهیدان کربلاچون خاک رهگذار شهیدان کربلا }}
{{ب| ای نقد جان، نثار شهیدان کربلا|چون خاک رهگذار شهیدان کربلا }}


{{ب| طوری که قدر و منزلش از فلک گذشت‌سنگی‌ست از مزار شهیدان کربلا }}
{{ب| طوری که قدر و منزلش از فلک گذشت‌|سنگی‌ست از مزار شهیدان کربلا }}


{{ب| آب خضر به پرده‌ی ظلمت نهفته چیست؟گر نیست شرمسار شهیدان کربلا }}
{{ب| آب خضر به پرده‌ی ظلمت نهفته چیست؟|گر نیست شرمسار شهیدان کربلا }}


{{ب| در چشم آفتاب کند خاک، اگر رودبر آسمان، غبار شهیدان کربلا }}
{{ب| در چشم آفتاب کند خاک، اگر رود|بر آسمان، غبار شهیدان کربلا }}


{{ب| گر خضر از حیات پشیمان شود رواست‌کو نیست در شمار شهیدان کربلا }}
{{ب| گر خضر از حیات پشیمان شود رواست‌|کو نیست در شمار شهیدان کربلا }}


{{ب| گلگشت عاشقان همه در خون خود بوداین است لاله‌زار شهیدان کربلا }}
{{ب| گلگشت عاشقان همه در خون خود بود|این است لاله‌زار شهیدان کربلا }}


{{ب| تا دست لطف حق چه نهد مرهم نهان‌بر زخم آشکار شهیدان کربلا }}
{{ب| تا دست لطف حق چه نهد مرهم نهان‌|بر زخم آشکار شهیدان کربلا }}


{{ب| استاده است ساقی کوثر، می طهوربر کف، در انتظار شهیدان کربلا  }}
{{ب| استاده است ساقی کوثر، می طهور|بر کف، در انتظار شهیدان کربلا  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| آغشته شد به خون، سرو فرقی که موی اوخون در درون نافه‌ی تاتار کرده است }}
{{ب| آغشته شد به خون، سرو فرقی که موی او|خون در درون نافه‌ی تاتار کرده است }}


{{ب| قدر حسین کم نشد و شد عزیزترخود را یزید، روسیه و خوار کرده است }}
{{ب| قدر حسین کم نشد و شد عزیزتر|خود را یزید، روسیه و خوار کرده است }}


{{ب| چون سوز این عزا نچکد ز دیده آب؟جایی که چشم چشمه گهربار کرده است }}
{{ب| چون سوز این عزا نچکد ز دیده آب؟|جایی که چشم چشمه گهربار کرده است }}


{{ب| آن ناکسی که قصد حسین اختیار کردبی‌شک که قصد احمد مختار کرده است  }}
{{ب| آن ناکسی که قصد حسین اختیار کرد|بی‌شک که قصد احمد مختار کرده است  }}


{{ب| و انکس که به خاطر نبی آزرده شد از اوحق را ز جهل و معصیت، آزار کرده است }}
{{ب| و انکس که به خاطر نبی آزرده شد از او|حق را ز جهل و معصیت، آزار کرده است }}


{{ب| یا مرتضی علی، به شهیدان روا مدارظلمی چنین، که چرخ ستمکار کرده است }}  
{{ب| یا مرتضی علی، به شهیدان روا مدار|ظلمی چنین، که چرخ ستمکار کرده است }}  
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| آمد عشور و در همه ماتم گرفته است‌آه این چه ماتم است که عالم گرفته است؟ }}
{{ب| آمد عشور و در همه ماتم گرفته است‌|آه این چه ماتم است که عالم گرفته است؟ }}


{{ب| زان مانده است تشنه جگر، خاک کربلاکز خون اهل بیت نبی نم گرفته است }}
{{ب| زان مانده است تشنه جگر، خاک کربلا|کز خون اهل بیت نبی نم گرفته است }}


{{ب| بر نیزه نیست سرخی خون از سر حسین‌کآتش به جان نیزه و پرچم گرفته است }}
{{ب| بر نیزه نیست سرخی خون از سر حسین‌|کآتش به جان نیزه و پرچم گرفته است }}


{{ب| زین دود سینه‌ها که برآمد عجب مدارگر تیرگی در آینه‌ی جم گرفته است }}
{{ب| زین دود سینه‌ها که برآمد عجب مدار|گر تیرگی در آینه‌ی جم گرفته است }}


{{ب| سیمرغ‌وار گم شد ازین غصّه، خرّمی‌کز قاف تا به قاف جهان غم گرفته است }}
{{ب| سیمرغ‌وار گم شد ازین غصّه، خرّمی‌|کز قاف تا به قاف جهان غم گرفته است }}


{{ب| از بار منّت کرم خاندان اوست‌پشت فلک که همچو کمان خم گرفته است }}
{{ب| از بار منّت کرم خاندان اوست‌|پشت فلک که همچو کمان خم گرفته است }}


{{ب| زال سپهر، خون جگر گوشه‌اش بریخت‌شیری که صد هزار چو رستم گرفته است }}
{{ب| زال سپهر، خون جگر گوشه‌اش بریخت‌|شیری که صد هزار چو رستم گرفته است }}


{{ب| پیوسته گرچه کار جهان صید کردن است‌صیدی چنین به دام فنا کم گرفته است }}  
{{ب| پیوسته گرچه کار جهان صید کردن است‌|صیدی چنین به دام فنا کم گرفته است }}  
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| چرخ از شفق نه صاعقه در خرمنش گرفت‌خون حسین تازه شد و دامنش گرفت }}
{{ب| چرخ از شفق نه صاعقه در خرمنش گرفت‌|خون حسین تازه شد و دامنش گرفت }}


{{ب| باد اجل بکُشت چراغی که بر فلک‌قندیل مهر و مه، ز دل روشنش گرفت }}
{{ب| باد اجل بکُشت چراغی که بر فلک‌|قندیل مهر و مه، ز دل روشنش گرفت }}


{{ب| از داغ دل بسوخت چنان لاله زین عزاکآتش ز داغ سینه به پیراهنش گرفت }}
{{ب| از داغ دل بسوخت چنان لاله زین عزا|کآتش ز داغ سینه به پیراهنش گرفت }}


{{ب| روزم شب از عزای حسین است و روزگارزان است تیره‌روز که آه منش گرفت }}
{{ب| روزم شب از عزای حسین است و روزگار|زان است تیره‌روز که آه منش گرفت }}


{{ب| خون حسین آن که پی لعل و دُر بریخت‌آن لعل و دُر شد آتش و در مخزنش گرفت }}
{{ب| خون حسین آن که پی لعل و دُر بریخت‌|آن لعل و دُر شد آتش و در مخزنش گرفت }}


{{ب| این نور چشم شاهسواری‌ست کآسمان‌کحل نظر ز گرد سم تُوسَنش گرفت }}
{{ب| این نور چشم شاهسواری‌ست کآسمان‌|کحل نظر ز گرد سم تُوسَنش گرفت }}


{{ب| در خون نشست ساکن نُه مسکن فلک‌از رستخیز گریه که در مسکنش گرفت }}
{{ب| در خون نشست ساکن نُه مسکن فلک‌|از رستخیز گریه که در مسکنش گرفت }}


{{ب| آن کو امان نداد به خون حسین و آل‌فریاد الامان همه در مأمنش گرفت }}
{{ب| آن کو امان نداد به خون حسین و آل‌|فریاد الامان همه در مأمنش گرفت }}


{{ب| بر اهل بیت و آل علی مرحمت نکردشمر لعین که لعنت مرد و زنش گرفت }}
{{ب| بر اهل بیت و آل علی مرحمت نکرد|شمر لعین که لعنت مرد و زنش گرفت }}


{{ب| زیر زمین ز مَکْمن <ref>مکمن: کمینگاه.</ref> غیبش عذابهاست‌تنها نه دست مرگ درین مکمنش گرفت }}
{{ب| زیر زمین ز مَکْمن <ref>مکمن: کمینگاه.</ref> غیبش عذابهاست‌|تنها نه دست مرگ درین مکمنش گرفت }}


{{ب| همسایه هم ز پهلوی او سوخت زیر خاک‌ز آن عذاب که در مدفنش گرفت  }}
{{ب| همسایه هم ز پهلوی او سوخت زیر خاک‌|ز آن عذاب که در مدفنش گرفت  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ماه محرّم است و شد دجله روان ز چشم مابهر حسین تشنه لب، شاه شهید کربلا }}
{{ب| ماه محرّم است و شد دجله روان ز چشم ما|بهر حسین تشنه لب، شاه شهید کربلا }}


{{ب| با شهدای کربلا، لاف وفا هر آن که زدگرنه شهید گریه شد، مدّعی است و بی‌وفا }}
{{ب| با شهدای کربلا، لاف وفا هر آن که زد|گرنه شهید گریه شد، مدّعی است و بی‌وفا }}


{{ب| بس که ز آتش جگر، گریه‌ی گرم می‌کنم‌مردمک دو دیده‌ام، سوخته شد درین عزا }}
{{ب| بس که ز آتش جگر، گریه‌ی گرم می‌کنم‌|مردمک دو دیده‌ام، سوخته شد درین عزا }}


{{ب| دشمن آل مرتضی، پرده‌ی خویش می‌دردپنجه‌ی شیر حق کجا، روبه حیله‌گر کجا؟ }}
{{ب| دشمن آل مرتضی، پرده‌ی خویش می‌درد|پنجه‌ی شیر حق کجا، روبه حیله‌گر کجا؟ }}


{{ب| بنده‌ی اهل بیت شده اهلی از آن همیشه است‌روی نیاز بر زمین، دست امید بر دعا <ref>سیری در مرثیه عاشورایی؛ ص 195 و 196.</ref> }}
{{ب| بنده‌ی اهل بیت شده اهلی از آن همیشه است‌|روی نیاز بر زمین، دست امید بر دعا <ref>سیری در مرثیه عاشورایی؛ ص 195 و 196.</ref> }}




۱۰٬۰۷۲

ویرایش