شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| دیگر فعالیت‌ها  =
| دیگر فعالیت‌ها  =
}}
}}
==زندگینامه==
==زندگینامه==
نخستین یادکرد از او به سال 11 هجری باز می‌گردد که در خدمت سجاع دختر حارث‌ بن سوید تمیمی، زنی که مدعی پیامبری بود، قرار گرفت.<ref>- ر.ک : المعارف، ص405؛ تاریخ طبری، ج3، ص274؛ التنبیه و الاشراف، ص285؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص15. </ref> هنگامی که ابوبکر نبرد با مرتدین را آغاز کرد، وی به مسلمانان پیوست. سپس در زمان خلیفه دوم عمر بن خطّاب در فتوحات اسلامی شرکت نمود و در جنگ بویب در سال 13 هجری رهبری  بنی‌حنظله را بر عهده داشت.<ref>- تاریخ طبری، ج3، ص464. </ref> به گفته عِجلی، شبث نخستین کسی بود که در قتل عثمان کمک کرد<ref>- تاریخ الثقات، ص214. </ref> و اما کمی بعد و در جنگ جمل از عایشه حمایت کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص483؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص228. </ref> آن‌گاه در ذی‌الحجه سال 36 به عنوان نماینده امیرالمؤمنین‌ به همراه کسانی چون بشیر بن عمرو انصاری و سعید بن قیس هَمدانی به نزد معاویه رفت تا او را به سوی خدا و اطاعت و پیوستن به جماعت دعوت کند. پس از آنکه امام چاره‌ای جز جنگ در برابر خود ندید، او در صف امام علی (ع) قرار داشت و به جنگ با سپاه معاویه پرداخت. امام علی (ع) در جنگ صفین سرداران خود از جمله شبث را با دسته‌ای از لشکریان برای نبرد با سپاه شام گسیل می‌داشت.<ref>- وقعة صفین، ص195،187؛ تاریخ طبری، ج4، ص569؛ 573-574. </ref>
نخستین یادکرد از او به سال 11 هجری باز می‌گردد که در خدمت سجاع دختر حارث‌ بن سوید تمیمی، زنی که مدعی پیامبری بود، قرار گرفت.<ref>- ر.ک : المعارف، ص405؛ تاریخ طبری، ج3، ص274؛ التنبیه و الاشراف، ص285؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص15. </ref> هنگامی که ابوبکر نبرد با مرتدین را آغاز کرد، وی به مسلمانان پیوست. سپس در زمان خلیفه دوم عمر بن خطّاب در فتوحات اسلامی شرکت نمود و در جنگ بویب در سال 13 هجری رهبری  بنی‌حنظله را بر عهده داشت.<ref>- تاریخ طبری، ج3، ص464. </ref> به گفته عِجلی، شبث نخستین کسی بود که در قتل عثمان کمک کرد<ref>- تاریخ الثقات، ص214. </ref> و اما کمی بعد و در جنگ جمل از عایشه حمایت کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص483؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص228. </ref> آن‌گاه در ذی‌الحجه سال 36 به عنوان نماینده امیرالمؤمنین‌ به همراه کسانی چون بشیر بن عمرو انصاری و سعید بن قیس هَمدانی به نزد معاویه رفت تا او را به سوی خدا و اطاعت و پیوستن به جماعت دعوت کند. پس از آنکه امام چاره‌ای جز جنگ در برابر خود ندید، او در صف امام علی (ع) قرار داشت و به جنگ با سپاه معاویه پرداخت. امام علی (ع) در جنگ صفین سرداران خود از جمله شبث را با دسته‌ای از لشکریان برای نبرد با سپاه شام گسیل می‌داشت.<ref>- وقعة صفین، ص195،187؛ تاریخ طبری، ج4، ص569؛ 573-574. </ref>
==جنگ صفین==
==جنگ صفین==
در ماه محرم سال 37 هجری هنگامی‌که در اثنای جنگ صفین، امام علی (ع) و معاویه متارکه جنگ کردند، دو طرف فرستادگانی را به امید صلح نزد یکدیگر فرستادند. امیرالمؤمنین‌، عدی‌ بن حاتم، یزید بن قیس، شبث‌ بن ربعی و زیاد بن خصفه را سوی معاویه فرستاد،<ref>- وقعة صفین، ص197؛ تاریخ طبری، ج5، ص5؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص173. </ref> اما با پایان محرم جنگ دوباره آغاز شد و شبث‌ بن ربعی ریاست دو قبیله عمرو و حنظله از خاندان‌های کوفه را به دستور امام علی (ع) برعهده داشت.<ref>- وقعة صفین، ص205؛ الاخبار الطوال، ص171-172. </ref>
در ماه محرم سال 37 هجری هنگامی‌که در اثنای جنگ صفین، امام علی (ع) و معاویه متارکه جنگ کردند، دو طرف فرستادگانی را به امید صلح نزد یکدیگر فرستادند. امیرالمؤمنین‌، عدی‌ بن حاتم، یزید بن قیس، شبث‌ بن ربعی و زیاد بن خصفه را سوی معاویه فرستاد،<ref>- وقعة صفین، ص197؛ تاریخ طبری، ج5، ص5؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص173. </ref> اما با پایان محرم جنگ دوباره آغاز شد و شبث‌ بن ربعی ریاست دو قبیله عمرو و حنظله از خاندان‌های کوفه را به دستور امام علی (ع) برعهده داشت.<ref>- وقعة صفین، ص205؛ الاخبار الطوال، ص171-172. </ref>
==جریان خوارج==
==جریان خوارج==
پس از پایان جنگ در سال 37 هجری و بازگشت سپاه امام علی (ع) به کوفه، شبث یکی از  بنیان‌گذاران جریان خوارج بود که به عنوان اعتراض به قضیه حکمیت همراه دوازده هزار نفر به قریه حروراء در نیم فرسخی کوفه رفتند. در آنجا خوارج، شبث را به امارت برگزیدند. امام علی (ع) با آنان گفت‌وگو و محاجّه کرد. پس از سخنان امام همگی به کوفه بازگشتند.<ref>- ر.ک : تاریخ خلیفة  بن خیاط، ص115؛ جمهرة النسب، ص217؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص191؛ تاریخ طبری، ج5، ص63-66؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص326-328.</ref> در گفتاری که از شبث نقل شده وی خود را نخستین کسی دانسته که ”حَروریه“ را  بنیان نهاد<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج11، ص665.</ref> اما خود توبه کرد و در نهروان در سپاه امام حسین (ع) فرماندهی میسره را برعهده داشت و علیه خوارج جنگید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص85؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص345؛ الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref>
پس از پایان جنگ در سال 37 هجری و بازگشت سپاه امام علی (ع) به کوفه، شبث یکی از  بنیان‌گذاران جریان خوارج بود که به عنوان اعتراض به قضیه حکمیت همراه دوازده هزار نفر به قریه حروراء در نیم فرسخی کوفه رفتند. در آنجا خوارج، شبث را به امارت برگزیدند. امام علی (ع) با آنان گفت‌وگو و محاجّه کرد. پس از سخنان امام همگی به کوفه بازگشتند.<ref>- ر.ک : تاریخ خلیفة  بن خیاط، ص115؛ جمهرة النسب، ص217؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص191؛ تاریخ طبری، ج5، ص63-66؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص326-328.</ref> در گفتاری که از شبث نقل شده وی خود را نخستین کسی دانسته که ”حَروریه“ را  بنیان نهاد<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج11، ص665.</ref> اما خود توبه کرد و در نهروان در سپاه امام حسین (ع) فرماندهی میسره را برعهده داشت و علیه خوارج جنگید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص85؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص345؛ الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref>
==ازدیان==
==ازدیان==
بنا به روایت ثقفی کوفی، چون عبدالله حضرمی، یکی از سرداران معاویه بر بصره یورش برد، ازدیان از امام علی (ع) خواستند تا کسی از  بنی‌تمیم را بر سر بصره فرستد نه فردی از ازد عمان را، مخنف‌ بن سلیم جدّ ابومخنف که حاضر بود و نمی‌توانست کنایه‌های شبث علیه ازدیان را تحمل کند، در پاسخ شبث که به امام توصیه کرد تا از ارسال سرداری ازدی به بصره اجتناب ورزد، به دفاع از وفاداری قومِ خویش نسبت به امام علی (ع) پرداخت و در سرزنش شبث گفت: بیگانگان کینه‌توزی که بر خدا عصیان می‌ورزند و به مخالفت با امام علی (ع) می‌پردازند، قوم تواند؛ اما یاران نزدیک و آن کسانی که خدا را اطاعت می‌کنند، قوم من‌اند که یک نفر از آنان بهتر از ده تن از افراد قوم تو است.<ref>- الغارات، ج2، ص395.</ref>
بنا به روایت ثقفی کوفی، چون عبدالله حضرمی، یکی از سرداران معاویه بر بصره یورش برد، ازدیان از امام علی (ع) خواستند تا کسی از  بنی‌تمیم را بر سر بصره فرستد نه فردی از ازد عمان را، مخنف‌ بن سلیم جدّ ابومخنف که حاضر بود و نمی‌توانست کنایه‌های شبث علیه ازدیان را تحمل کند، در پاسخ شبث که به امام توصیه کرد تا از ارسال سرداری ازدی به بصره اجتناب ورزد، به دفاع از وفاداری قومِ خویش نسبت به امام علی (ع) پرداخت و در سرزنش شبث گفت: بیگانگان کینه‌توزی که بر خدا عصیان می‌ورزند و به مخالفت با امام علی (ع) می‌پردازند، قوم تواند؛ اما یاران نزدیک و آن کسانی که خدا را اطاعت می‌کنند، قوم من‌اند که یک نفر از آنان بهتر از ده تن از افراد قوم تو است.<ref>- الغارات، ج2، ص395.</ref>
==در زمان معاویه==
==در زمان معاویه==
پس از شهادت امام حسن (ع) و مسلط شدن معاویه بر اوضاع، به او پیوست.
پس از شهادت امام حسن (ع) و مسلط شدن معاویه بر اوضاع، به او پیوست.
خط ۴۸: خط ۴۳:
شبث، کوفیان را به دلیل شادی و شعف پس از کشتن مسلم‌ بن عوسجه سرزنش کرد و گفت: به خدا قسم او جایگاه رفیعی در میان مسلمانان داشت. در فتح آذربایجان دیدم که پیش از رسیدن سپاه اسلام، خود شش تن را کشته بود.<ref>-  الکامل فی التاریخ، ج4، ص36. </ref>
شبث، کوفیان را به دلیل شادی و شعف پس از کشتن مسلم‌ بن عوسجه سرزنش کرد و گفت: به خدا قسم او جایگاه رفیعی در میان مسلمانان داشت. در فتح آذربایجان دیدم که پیش از رسیدن سپاه اسلام، خود شش تن را کشته بود.<ref>-  الکامل فی التاریخ، ج4، ص36. </ref>
در روز عاشورا هنگامی که شمر به خیمه امام حسین (ع) رسید و قصد آتش زدن خیمه و کشتن زنان و کودکان را داشت، شبث مانع او شد و به او گفت: ترساننده زنان شده‌ای؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص438؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص69. </ref>
در روز عاشورا هنگامی که شمر به خیمه امام حسین (ع) رسید و قصد آتش زدن خیمه و کشتن زنان و کودکان را داشت، شبث مانع او شد و به او گفت: ترساننده زنان شده‌ای؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص438؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص69. </ref>
==پس از عاشورا==
==پس از عاشورا==
===پیوستن به زبیریان===
===پیوستن به زبیریان===
خط ۷۷: خط ۷۱:
==مسجد شبث==
==مسجد شبث==
شبث مسجدی در کوفه  بنا کرده بود. امام علی (ع) مردم را از خواندن نماز در پنج مسجد در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از واقعه کربلا، او مسجدش را تجدید  بنا کرد.<ref>- الکافی، ج3، ص101، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه. </ref>
شبث مسجدی در کوفه  بنا کرده بود. امام علی (ع) مردم را از خواندن نماز در پنج مسجد در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از واقعه کربلا، او مسجدش را تجدید  بنا کرد.<ref>- الکافی، ج3، ص101، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه. </ref>
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 130-139.
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 130-139.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: فرماندهان سپاه]]
[[رده: فرماندهان سپاه]]