هاشم شیرازى
هاشم شیرازی از شعرای قرن سیزدهم ایرانی است.
هاشم شیرازی | |
---|---|
نام اصلی | محمدهاشم شیرازی |
زمینهٔ کاری | شعر و ادبیات |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر |
سبک نوشتاری | سبک عراقى |
تخلص | هاشم |
سبک شعرى
محمدهاشم شیرازى به دو زبان فارسى و عربى و در سبک عراقى شعر مىسرودهاست. در تذکره مرآةالفصاحه نمونههایى از شعر عربى و فارسى او آمده است.[۱]
اشعار
ترکیببند عاشورایی
اى پرتو جلال و جمال و بهاى حق | وى مظهر کمال و صفا و ضیاى حق | |
اى تربت مقدس تو فتح کارها | وى مرقد منیر تو، کوى صفاى حق | |
زینب چو دید جسم برادر به خون تپان | گفتا: فدات جان من، اى جان مصطفى! | |
چون شد که باد حادثه افکند بر زمین | این نخل سربلند ز بستان مصطفى؟ | |
آن دم که جسم پاک على اکبرش تپید | در خاک و خون، به دامن صحراى کربلا | |
شد ناامید و گفت به حسرت به نعش او | بر این سراى یا ولدى! بعدک العفا | |
فریاد العطش به سما مىرود هنوز | از دشت کربلا، به هزاران فغان و آه | |
سرهاى سروران، به سر نیزۀ جفا | وز سیلى خسان، گل رخسار ما سیاه | |
آه از دمى که عترت و اولاد مصطفى | کردند رو به مقتل سلطان کم سپاه | |
دیدند پیکر شهدا گشته چاک چاک | بىدست و پا و بىسر و بىافسر و کلاه[۲] |