اذان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
شعار فراخوانى مسلمین به نماز که در اوایل هجرت تشریع شد. در حادثۀ [[کربلا]] چند مورد، به کار گرفته شده است. یکى آنگاه که [[کاروان حسین (ع)]] با سپاه [[حرّ]] در [[«ذو حسم»]] در مسیر کربلا مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید.  
'''اذان'''، شعار فراخوانى مسلمین به نماز که در اوایل هجرت تشریع شد. در حادثۀ [[کربلا]] چند مورد، به کار گرفته شده است. یکى آنگاه که کاروان حسین (ع) با سپاه [[حرّ بن یزید ریاحى|حر]] در [[ذو حسم|«ذو حسم»]] در مسیر کربلا مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید.
امام حسین (ع) به [[حجّاج بن مسروق]] (و به گفتۀ برخى منابع، به پسر خویش) فرمود:اذان بگو.  
 
===اذان در روز عاشورا===
امام حسین (ع) به [[حجّاج بن مسروق جعفى|حجاج بن مسروق]] (و به گفتۀ برخى منابع، به پسر خویش) فرمود: اذان بگو.
اذان گفته شد و امام حسین (ع) نماز جماعت خواند.
اذان گفته شد و امام حسین (ع) نماز جماعت خواند.
سپاه حرّ نیز به آن حضرت اقتدا کرد. <ref>''بحار الأنوار،ج 44،ص 376،عوالم(الامام الحسین)،بحرانى،ص 163.''</ref>  
 
مورد دیگر در شام و بارگاه [[یزید]]، وقتى [[امام سجّاد (ع)]] آن خطبۀ افشاگر و کوبنده را ایراد کرد و پیاپى فضایل خویش را بر شمرد و حاضران به گریه افتادند و افکارشان دگرگون شد و یزید بیم آن داشت که فتنه‌اى پیش آید که پایانش ناخوشایند باشد، به مؤذّن اشاره کرد که اذان بگوید تا بدین وسیله خطبۀ امام را قطع کند. مؤذّن چون تکبیر گفت، حضرت فرمود: «خدا بزرگتر از هر چیز است و برتر از حواس.»
سپاه حرّ نیز به آن حضرت اقتدا کرد. <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۷۶،عوالم(الامام الحسین)،بحرانى،ص ۱۶۳.</ref>
مؤذن چون گفت:اشهد ان لا اله الاّ الله،حضرت فرمود: «مو و پوست و گوشت و خون و مغز و استخوانم به یگانگى خدا گواهى مى‌دهد.»
 
چون مؤذن گفت:اشهد انّ محمّدا رسول الله،حضرت سجّاد خطاب به یزید کرد:«اى یزید!این [[محمّد]]آیا جدّ من است یا جدّ تو؟اگر بگویى جدّ توست، دروغ گفته‌اى و اگر بگویى جدّ من است، پس چرا عترت او را کشتى؟ <ref>''حیاة الامام زین العابدین،باقر شریف القرشى،ص 177 به نقل از مقتل خوارزمى.''</ref>» و اینگونه بود که حضرت زین العابدین (ع)، روش یزید را در به کار گرفتن اذان براى خاموش کردن فریاد اذان مجسّم خنثى کرد و از همان موقعیّت، بهترین بهره‌بردارى سیاسى را نمود.
===اذان در مجلس یزید (شام)===
مورد دیگر در شام و بارگاه [[یزید]]، وقتى [[زین العابدین «ع»|امام سجاد (ع)]] خطبۀ را ایراد کرد و پیاپى فضایل خویش را بر شمرد و حاضران گریه کردند.
 
یزید بیم آن داشت که فتنه‌اى پیش آید که پایانش ناخوشایند باشد، به مؤذّن اشاره کرد که اذان بگوید تا خطبۀ امام را قطع کند. مؤذّن چون تکبیر گفت، حضرت فرمود: «خدا بزرگتر از هر چیز است و برتر از حواس.»
 
مؤذن چون گفت: «اشهد ان لا اله الاّ الله» حضرت فرمود:«مو و پوست و گوشت و خون و مغز و استخوانم به یگانگى خدا گواهى مى‌دهد».
 
چون مؤذن گفت: «اشهد انّ محمّدا رسول الله» حضرت سجّاد خطاب به یزید کرد: «اى یزید! این محمّد آیا جدّ من است یا جدّ تو؟ اگر بگویى جدّ توست، دروغ گفته‌اى و اگر بگویى جدّ من است، پس چرا عترت او را کشتى؟ <ref>حیاة الامام زین العابدین،باقر شریف القرشى،ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمى.</ref>»
 
اینگونه بود که امام سجاد (ع)، از این موقعیت به نفع خود استفاده کرد.


==منابع==
==منابع==


* ''جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص39-40.''
*''[[فرهنگ عاشورا|فرهنگ عاشورا، جواد محدثی قم، معارف، ج۱، ص۳۹-۴۰.]]''


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:اصطلاحات]]
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۷

اذان، شعار فراخوانى مسلمین به نماز که در اوایل هجرت تشریع شد. در حادثۀ کربلا چند مورد، به کار گرفته شده است. یکى آنگاه که کاروان حسین (ع) با سپاه حر در «ذو حسم» در مسیر کربلا مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید.

اذان در روز عاشورا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امام حسین (ع) به حجاج بن مسروق (و به گفتۀ برخى منابع، به پسر خویش) فرمود: اذان بگو.

اذان گفته شد و امام حسین (ع) نماز جماعت خواند.

سپاه حرّ نیز به آن حضرت اقتدا کرد. [۱]

اذان در مجلس یزید (شام)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مورد دیگر در شام و بارگاه یزید، وقتى امام سجاد (ع) خطبۀ را ایراد کرد و پیاپى فضایل خویش را بر شمرد و حاضران گریه کردند.

یزید بیم آن داشت که فتنه‌اى پیش آید که پایانش ناخوشایند باشد، به مؤذّن اشاره کرد که اذان بگوید تا خطبۀ امام را قطع کند. مؤذّن چون تکبیر گفت، حضرت فرمود: «خدا بزرگتر از هر چیز است و برتر از حواس.»

مؤذن چون گفت: «اشهد ان لا اله الاّ الله» حضرت فرمود:«مو و پوست و گوشت و خون و مغز و استخوانم به یگانگى خدا گواهى مى‌دهد».

چون مؤذن گفت: «اشهد انّ محمّدا رسول الله» حضرت سجّاد خطاب به یزید کرد: «اى یزید! این محمّد آیا جدّ من است یا جدّ تو؟ اگر بگویى جدّ توست، دروغ گفته‌اى و اگر بگویى جدّ من است، پس چرا عترت او را کشتى؟ [۲]»

اینگونه بود که امام سجاد (ع)، از این موقعیت به نفع خود استفاده کرد.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۷۶،عوالم(الامام الحسین)،بحرانى،ص ۱۶۳.
  2. حیاة الامام زین العابدین،باقر شریف القرشى،ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمى.