۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| نقشهای برجسته =فرمانده گروه چهارصد نفره از سوی عمر بن سعد به سوی قبیله بنیاسد | | نقشهای برجسته =فرمانده گروه چهارصد نفره از سوی عمر بن سعد به سوی قبیله بنیاسد | ||
| دیگر فعالیتها = | | دیگر فعالیتها = | ||
}}'''ازرق بن حرث صیداوی،''' فرمانده گروه چهارصد | }}'''ازرق بن حرث صیداوی،''' فرمانده گروه چهارصد نفره از طرف [[عمر بن سعد]] به سوی قبیله بنی اسد بود که مانع همراهی این قبیله با [[امام حسین(ع)]] شد. | ||
==نقش در واقعه کربلا== | ==نقش در قبل واقعه کربلا== | ||
در [[کربلا]] [[حبیب بن مظاهر|حبیب بن مُظاهر]] زمانی که کمی یاران امام را دید، عرض کرد که در این منطقه تیرهای از بنیاسد زندگی میکنند، اگر اجازه میدهی با آنان صحبت کنم که برای یاری شما به کربلا بیایند.امام حسین (ع) موافقت کردند. حبیب نیمه شب به سوی آنان رفت. آنان با او به احترام برخورد کردند. حبیب گفت: »شما را به شرافت و بزرگی که در روز بازپسین خواهید داشت، میخوانم. پسر دختر پیامبر شما تنها و مظلوم در بیابان [[کربلا]] محاصره شده است. مردم کوفه او را دعوت کردند تا یاریاش کنند، در حالی که بهسوی آنان آمده است، او را رها کرده و آمادهاند با او بجنگند و او را به قتل برسانند. به خداوند سوگند یاد میکنم هر یک از شما در کنار حسین (ع) کشته شود، در برترین جایگاهها در بهشت، دوست و همنشین محمد (ص) خواهد بود.» | در [[کربلا]] [[حبیب بن مظاهر|حبیب بن مُظاهر]] زمانی که کمی یاران امام را دید، عرض کرد که در این منطقه تیرهای از بنیاسد زندگی میکنند، اگر اجازه میدهی با آنان صحبت کنم که برای یاری شما به کربلا بیایند.امام حسین (ع) موافقت کردند. حبیب نیمه شب به سوی آنان رفت. آنان با او به احترام برخورد کردند. حبیب گفت: »شما را به شرافت و بزرگی که در روز بازپسین خواهید داشت، میخوانم. پسر دختر پیامبر شما تنها و مظلوم در بیابان [[کربلا]] محاصره شده است. مردم کوفه او را دعوت کردند تا یاریاش کنند، در حالی که بهسوی آنان آمده است، او را رها کرده و آمادهاند با او بجنگند و او را به قتل برسانند. به خداوند سوگند یاد میکنم هر یک از شما در کنار حسین (ع) کشته شود، در برترین جایگاهها در بهشت، دوست و همنشین محمد (ص) خواهد بود.» | ||
=== ممانعت از همراهی === | |||
[[عبدالله بن بشر بن ربیعه خثعمی|عبدالله بن بشر]] از میان جمع برخاست و گفت: «من این درخواست را میپذیرم.» دیگران نیز اعلام کردند که آمادهاند از امام حسین (ع) حمایت کنند. | [[عبدالله بن بشر بن ربیعه خثعمی|عبدالله بن بشر]] از میان جمع برخاست و گفت: «من این درخواست را میپذیرم.» دیگران نیز اعلام کردند که آمادهاند از امام حسین (ع) حمایت کنند. | ||