ام وهب همسر عبدالله بن‌ عمیر کلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عبدالله بن‌ عمیر بن عباس بن عبد قیس بن عُلیم بن جناب کلبی عُلیمی اهل کوفه که با همسرش امّ‌وهب (هانیه) دختر عبد از تیره نمر بن قاسط، کنار چاه جُعد در محله بنی‌همدان در کوفه زندگی می‌کردند. عُلَیم تیره‌ای از بنی‌کلب بود.
'''امّ‌وهب (هانیه)،''' دختر عبد از تیره نمر بن قاسط، با همسرش عبدالله بن‌ عمیر بن عباس بن عبد قیس بن عُلیم بن جناب کلبی عُلیمی، کنار چاه جُعد در محله بنی‌ همدان در کوفه زندگی می‌کردند. امّ‌وهب از زنان شجاعی بود که ضمن وفاداری به همسر خویش، شیفته امام‌ حسین (ع) و از شیعیان خالص آن حضرت به شمار می‌رفت. شخصیت‌هایی نظیر این زن نه تنها در تاریخ جهان، بلکه در تاریخ اسلام و شیعه که زنان فداکاری را در خود دیده است، نادر و اندک است.
 
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
| عنوان              =
| تصویر              =
| اندازه تصویر      =
|توضیح تصویر        =
| نام کامل          =امّ‌وهب (هانیه)
| لقب                =
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          =کوفه
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              =اُمّ‌وهب‌ خود را بر سر جسد شوهرش‌ رساند و چهره‌ او را که‌ خاک‌ و‌ خون‌ پوشانده‌ بود، با دست‌ پاک‌ می‌کرد و می‌گفت‌: عبدالله! بهشت‌ بر تو گوارا باد. از خدایی که بهشت را بر تو ارزانی داشت، می‌خواهم مرا نیز در آنجا مصاحب تو گرداند. شمر به‌ یکی‌ از غلامانش‌ به‌ نام‌ رستم‌ دستور داد که ‌این‌ بانوی‌ فداکار را بکشد و او با عمودی‌ که‌ بر سر ام‌وهب‌ کوبید، او را به‌ شهادت‌ رساند و او در کنار شوهرش‌ برخاک‌ افتاد و تنها زنی است که در کربلا به شهادت رسید
}}
 
 
 




عبدالله مکنی به ابووهب از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) و نیز از یاران امام‌ حسین (ع) بود. همسرش امّ‌وهب نیز از زنان شجاعی بود که ضمن وفاداری به همسر خویش، شیفته امام‌ حسین (ع) و از شیعیان خالص آن حضرت به شمار می‌رفت. شخصیت‌هایی نظیر این زن نه تنها در تاریخ جهان، بلکه در تاریخ اسلام و شیعه که زنان فداکاری را در خود دیده است، نادر و اندک است.




پس از شهادت عبدالله ام‌وهب‌ بی‌درنگ‌ عمودی‌ برداشت‌، نزد شوهر خود آمد و گفت‌: پدر و مادرم‌ به‌ فدایت‌! در راه‌ این‌ خاندان ‌پاک‌ جهاد کن‌ و لحظه‌ای‌ آرام‌ نگیر. عبدالله بار دیگر به‌ میدان‌ شتافت‌ و کارزاری‌ سخت‌ نمود و پس‌ از به‌ هلاکت ‌نمودن‌ چند نفر در اثر حمله‌ گروهی‌ از سپاه‌ پسر سعد بر خاک‌ افتاد و شهید شد. قاتل‌ او هانی ‌بن‌ ثبیت‌ حضرمی ‌بود. اُمّ‌وهب‌ خود را بر سر جسد شوهرش‌ رساند و چهره‌ او را که‌ خاک‌ و‌ خون‌ پوشانده‌ بود، با دست‌ پاک‌ می‌کرد و می‌گفت‌: عبدالله! بهشت‌ بر تو گوارا باد. از خدایی که بهشت را بر تو ارزانی داشت، می‌خواهم مرا نیز در آنجا مصاحب تو گرداند. شمر به‌ یکی‌ از غلامانش‌ به‌ نام‌ رستم‌ دستور داد که ‌این‌ بانوی‌ فداکار را بکشد و او با عمودی‌ که‌ بر سر ام‌وهب‌ کوبید، او را به‌ شهادت‌ رساند و او در کنار شوهرش‌ برخاک‌ افتاد و تنها زنی است که در کربلا به شهادت رسید. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص194؛ تاریخ طبری، ج5، ص446؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص68-69، 202؛ البدایه و النهایه، ج8، ص181-182؛ نهایة الارب، ج7، ص187؛ تنقیح المقال، ج2، ص201؛ اعلام النساء، ج5، ص292؛ بحار الانوار، ج44، ص320، ج45، ص17؛ انصار الحسین (ع)، ص84.</ref>




عبدالله به هنگام شهادت 30 سال و همسرش20 ساله بوده است. غلام شمر سر عبدالله را از تن جدا کرد و به سوی خیمه‌ها انداخت. مادرش سر را برداشت، پاک کرد و بوسید. آنگاه سر را به طرف میدان پرتاب کرد و گفت ما چیزی را که در راه خدا داده‌ایم، پس نمی‌گیریم. سپس عمودی به دست گرفت و به سوی دشمن حرکت کرد. امام حسین (ع) دستور داد تا او را به خیمه‌ها برگردانند و خطاب به او فرمود: در راه حمایت از اهل بیت من به پاداش نیک نائل شوید. خداوند رحمتت کند. به سوی خیمه‌ها بازگرد که جهاد از تو برداشته شده است. او بازگشت در حالی که زیر لب زمزمه می‌کرد که خدایا! ناامیدم مگردان و امام فرمود: خداوند هرگز ناامیدت نسازد. <ref>فرهنگ عاشورا، ص268.</ref>




==نقش در واقعه کربلا==
پس از شهادت عبدالله ام‌وهب‌ بی‌درنگ‌ عمودی‌ برداشت‌، نزد شوهر خود آمد و گفت‌: پدر و مادرم‌ به‌ فدایت‌! در راه‌ این‌ خاندان ‌پاک‌ جهاد کن‌ و لحظه‌ای‌ آرام‌ نگیر. عبدالله بار دیگر به‌ میدان‌ شتافت‌ و کارزاری‌ سخت‌ نمود و پس‌ از به‌ هلاکت ‌نمودن‌ چند نفر در اثر حمله‌ گروهی‌ از سپاه‌ پسر سعد بر خاک‌ افتاد و شهید شد. قاتل‌ او هانی ‌بن‌ ثبیت‌ حضرمی ‌بود. اُمّ‌وهب‌ خود را بر سر جسد شوهرش‌ رساند و چهره‌ او را که‌ خاک‌ و‌ خون‌ پوشانده‌ بود، با دست‌ پاک‌ می‌کرد و می‌گفت‌: عبدالله! بهشت‌ بر تو گوارا باد. از خدایی که بهشت را بر تو ارزانی داشت، می‌خواهم مرا نیز در آنجا مصاحب تو گرداند. شمر به‌ یکی‌ از غلامانش‌ به‌ نام‌ رستم‌ دستور داد که ‌این‌ بانوی‌ فداکار را بکشد و او با عمودی‌ که‌ بر سر ام‌وهب‌ کوبید، او را به‌ شهادت‌ رساند و او در کنار شوهرش‌ برخاک‌ افتاد و تنها زنی است که در کربلا به شهادت رسید. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص194؛ تاریخ طبری، ج5، ص446؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص68-69، 202؛ البدایه و النهایه، ج8، ص181-182؛ نهایة الارب، ج7، ص187؛ تنقیح المقال، ج2، ص201؛ اعلام النساء، ج5، ص292؛ بحار الانوار، ج44، ص320، ج45، ص17؛ انصار الحسین (ع)، ص84.</ref>
عبدالله به هنگام شهادت 30 سال و همسرش 20 ساله بوده است. غلام شمر سر عبدالله را از تن جدا کرد و به سوی خیمه‌ها انداخت. مادرش سر را برداشت، پاک کرد و بوسید. آنگاه سر را به طرف میدان پرتاب کرد و گفت: ما چیزی را که در راه خدا داده‌ایم، پس نمی‌گیریم. سپس عمودی به دست گرفت و به سوی دشمن حرکت کرد. امام حسین (ع) دستور داد تا او را به خیمه‌ها برگردانند و خطاب به او فرمود: در راه حمایت از اهل بیت من به پاداش نیک نائل شوید. خداوند رحمتت کند. به سوی خیمه‌ها بازگرد که جهاد از تو برداشته شده است. او بازگشت در حالی که زیر لب زمزمه می‌کرد که خدایا! ناامیدم مگردان و امام حسین (ع) فرمود: خداوند هرگز ناامیدت نسازد. <ref>فرهنگ عاشورا، ص268.</ref>
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 307-310.
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 307-310.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری