۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ذوالجناح'''، نامی که در تشیع عامیانه به اسب [[حسین بن علی (ع)|امام حسین (ع)]] داده شده است. در هیچ یک از منابع متقدم حتی در مقتلهای عربی و فارسی نامی از ذوالجناح برده نشده و وجه تسمیه اسب ایشان بدین نام مشخص نیست. | |||
در گزارشهایی<ref>ابن سعد، ج 4، ص 121؛ طبری، سلسله 1، ص 1669</ref> جناح نام اسب یزید بن زمعه، از صحابیان پیامبر (ص) که در روز حنین به [[شهادت]] رسید، و نیز نام اسب حوفزان بن شریک <ref>ابن جزی، ص 112</ref> ذکر شده است. همچنین طبری، در ذکر غزوہ ذی قرد در سال 6، نام اسبی از عکاشة بن مخضن را جناح آورده است <ref>سلسله 1، ص 1509-1510</ref> | |||
در گزارشهایی<ref>ابن سعد، ج | |||
==نامگذاری ذوالجناح== | ==نامگذاری ذوالجناح== | ||
در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور | در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور العین فی مشهد الحسین اثر ابواسحاق اسفراینی (ص 43-46)، نام اسب [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]] میمون ذکرشده و در مرثیهای هم که در این کتاب به عنوان زبان حال اهل حرم آن حضرت، پس از شهادت ایشان، خطاب به اسب بیسوارشان آمده، از این اسب با نام میمون یاد شده است. | ||
در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج | در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج 5، ص220)، اللهوف ابن طاووس (ص 54) یا مقتل الحسین ابومؤید اخطب خوارزم (ج 2، ص 42_43) که از منابع اصلی متون متأخرتر روضه خوانی از جمله روضة الشهدای ملاحسین واعظ کاشفی (تألیف 908) بوده اند، در شرح ماجرای شهادت امام حسین (ع)، نام اسب ذکر نشده است<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص 7978؛ ابن نما، ص 73-79</ref> | ||
ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است. | ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است. | ||
بنابر روایت کاشفی [[امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]]، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله | بنابر روایت کاشفی [[امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]]، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را بر سر نهاد و سپر حمزه علیه السلام را بر پشت افکند و ذوالفقار را حمایل ساخت و بر ذوالجناح سوار شد. در بیشتر روایتها و مقتلهای متاخرتر هم نام اسب آن حضرت ذکر نشده است<ref>مجلسی، ج45، ص47، 56 - 57، 60، 262-264؛ مقرم، ص283؛ حکیم، ج 1، ص 612611</ref> | ||
در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است <ref>عمان سامانی، ص | در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است <ref>عمان سامانی، ص 326، پانویس 1</ref> که جناح را نه به نام اسب، بلکه نام نژادی از اسبهای عربی دانسته است. | ||
==ذوالجناح در روز عاشورا== | ==ذوالجناح در روز عاشورا== | ||
[[پرونده:Evening-of-ashoora.jpg|بندانگشتی|نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح]] | [[پرونده:Evening-of-ashoora.jpg|بندانگشتی|نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح]] | ||
درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایتهای متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخمها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. [[عمر سعد|عمرسعد]] گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت | درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایتهای متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخمها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. [[عمر سعد|عمرسعد]] گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت خیمهها دوید. | ||
اهل حرم چون در خیمهها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ <ref>ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص | اهل حرم چون در خیمهها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ <ref>ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص 353</ref> | ||
این مضمون در بسیاری از مقتلها و [[مرثیه]]<nowiki/>های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخشهای [[روضه]] های ظهر عاشوراست. <ref>مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص | این مضمون در بسیاری از مقتلها و [[مرثیه]]<nowiki/>های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخشهای [[روضه]] های ظهر عاشوراست. <ref>مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص 125-127؛ مقرم؛ حکیم، همانجاها: الول - ساتون ، ص 244؛ شیمل ، ص300؛ نیز - عاشورا*؛ برای تحلیل نمونه هایی در ادبیات عربی و اردو - پینالت ، ص 128125؛ برای حضور ذوالجناح در تعزیه نامه ها - همایونی، 1367ش، ص 29؛ همو، 1380ش، ص 488، 635634، 870، 895 - 896، 914، گلواژه های عزا بر گلبرگلهای رثا، ص 129</ref> | ||
==سرنوشت ذوالجناح== | ==سرنوشت ذوالجناح== | ||
درباره سرنوشت ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت <ref>ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج | درباره سرنوشت ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت <ref>ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج 3، ص 85_86؛ نیز - حکیم، ج 1، ص 613</ref> یا آنقدر سرش را بر زمین زد تا جان داد <ref name=":0">کاشفی، همانجا؛ مجلسی، ج 45، ص60</ref> یا اینکه به سوی بادیه دوید و بینشان شد. <ref name=":0" /> | ||
ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود. | ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:همراهان قافله کربلا]] | [[رده:همراهان قافله کربلا]] | ||
[[en:DU’L-JANAH]] |