سلمان ساوجی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


==زندگینامه==
==زندگینامه==
ملک‌الشعراء، خواجه جمال‌الدّین سلمان ابن خواجه علاءالدّین محمّد مشهور به سلمان ساوجی از غزل سرایانی است که [[حافظ]] او را «پادشاه ملک سخن» نامیده است. در مورد تاریخ تولد او اختلاف است، از سال ۶۹۲ تا سال ۷۰۹ ه. ق دانسته‌اند. وی در خاندانی نسبتا سرشناس در شهر ساوه به دنیا آمد. پدرش اهل فضل و قلم بود و در علم سیاق مهارت داشت. ظهور سلمان در شعر و اشتهارش در این فن، پس از کسب مقدمات علوم و آموختن آداب دیوانی و علم سیاق، در اواخر عهد ایلخانیان و به هنگام وزارت غیاث‌الدّین محمّد (م ۷۳۶ ه. ق) بوده‌است. سلمان در آغاز کار خود، این وزیر ادب پرور را چند بار ستوده و قصیده‌ی معروف او موسوم به «بدایع‌الاسحار» در ستایش اوست. سلمان پس از برهم خوردن اساس سلطنت ایلخانان و مرگ [[ابوسعید ابی الخیر|ابوسعید]] به خدمت امرای جلایر پیوست و در سال ۷۴۰ ه. ق که شیخ حسن ایلکانی به استقلال سلطنت یافت، خدمت او را اختیار کرد و به همراه شیخ حسن ایلکانی و همسرش دلشاد خاتون به بغداد پایتخت ایلکانیان رفت و در آنجا سکونت گزید. دوران شهرت و رواج کار سلمان ساوجی در آن شهر بود و سمت ملک‌الشعرایی دربار ایلکانی را داشت و مداح آنان بود. پس از مرگ شیخ حسن و همسرش (۷۵۷ ه. ق) سلمان در دربار سلطان اویس ایلکانی با سمت پیشین روزگار گذرانید. سلطان اویس که پیش از سلطنت تحت تعلیم و ارشاد سلمان قرار گرفته‌ بود با همان چشم استادی در سلمان می‌نگریست و شاعر هم قصیده‌های متعددی در ستایش او سروده است. سلمان پس از سلطان اویس (م ۷۷۶ ه. ق) جانشین و فرزند او سلطان حسین را هم در چند قصیده مدح گفته است. سلمان علاوه بر وظیفه و مقررّی معینی که در دربار پادشاهان ایلکانی داشت، به فرمان اویس اقطاع‌هایی در حدود ری و ساوه نیز برای او معلوم گردید.
ملک‌الشعراء، خواجه جمال‌الدین سلمان ابن خواجه علاءالدین محمد مشهور به سلمان ساوجی از غزل سرایانی است که [[حافظ]] او را «پادشاه ملک سخن» نامیده است. در مورد تاریخ تولد او اختلاف است، از سال ۶۹۲ تا سال ۷۰۹ ه. ق دانسته‌اند. وی در خاندانی نسبتا سرشناس در شهر ساوه به دنیا آمد. پدرش اهل فضل و قلم بود و در علم سیاق مهارت داشت. ظهور سلمان در شعر و اشتهارش در این فن، پس از کسب مقدمات علوم و آموختن آداب دیوانی و علم سیاق، در اواخر عهد ایلخانیان و به هنگام وزارت غیاث‌الدین محمد (م ۷۳۶ ه. ق) بوده‌است. سلمان در آغاز کار خود، این وزیر ادب پرور را چند بار ستوده و قصیده‌ی معروف او موسوم به «بدایع‌الاسحار» در ستایش اوست. سلمان پس از برهم خوردن اساس سلطنت ایلخانان و مرگ [[ابوسعید ابی الخیر|ابوسعید]] به خدمت امرای جلایر پیوست و در سال ۷۴۰ ه. ق که شیخ حسن ایلکانی به استقلال سلطنت یافت، خدمت او را اختیار کرد و به همراه شیخ حسن ایلکانی و همسرش دلشاد خاتون به بغداد پایتخت ایلکانیان رفت و در آنجا سکونت گزید. دوران شهرت و رواج کار سلمان ساوجی در آن شهر بود و سمت ملک‌الشعرایی دربار ایلکانی را داشت و مداح آنان بود. پس از مرگ شیخ حسن و همسرش (۷۵۷ ه. ق) سلمان در دربار سلطان اویس ایلکانی با سمت پیشین روزگار گذرانید. سلطان اویس که پیش از سلطنت تحت تعلیم و ارشاد سلمان قرار گرفته‌ بود با همان چشم استادی در سلمان می‌نگریست و شاعر هم قصیده‌های متعددی در ستایش او سروده است. سلمان پس از سلطان اویس (م ۷۷۶ ه. ق) جانشین و فرزند او سلطان حسین را هم در چند قصیده مدح گفته است. سلمان علاوه بر وظیفه و مقرری معینی که در دربار پادشاهان ایلکانی داشت، به فرمان اویس اقطاع‌هایی در حدود ری و ساوه نیز برای او معلوم گردید.


سلمان اواخر عمر خود به ساوه برگشت و در آنجا منزوی شد و در دوازدهم ماه صفر سال ۷۷۸ ه. ق در مِلک خود درگذشت.
سلمان اواخر عمر خود به ساوه برگشت و در آنجا منزوی شد و در دوازدهم ماه صفر سال ۷۷۸ ه. ق در مِلک خود درگذشت.


سلمان آخرین شاعر قصیده‌سرای بزرگ پس از حمله‌ی مغول است و در قصیده، سبک کمال‌الدّین اسماعیل اصفهانی و ظهیر فاریابی و انوری را پیروی کرده‌است. در دیوانش به چند قصیده‌ی زیبا در تحمید خداوند و نعت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) بر می‌خوریم.
سلمان آخرین شاعر قصیده‌سرای بزرگ پس از حمله‌ی مغول است و در قصیده، سبک کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی و ظهیر فاریابی و انوری را پیروی کرده‌است. در دیوانش به چند قصیده‌ی زیبا در تحمید خداوند و نعت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) بر می‌خوریم.


سلمان در غزل نیز از شاعران موفق است. فصاحت گفتار و مضمون‌یابی‌های او و آمیختن افکار عاشقانه و عارفانه در غزل باعث شده که در ردیف بهترین غزل سرایان قرن هشتم درآید.
سلمان در غزل نیز از شاعران موفق است. فصاحت گفتار و مضمون‌یابی‌های او و آمیختن افکار عاشقانه و عارفانه در غزل باعث شده که در ردیف بهترین غزل سرایان قرن هشتم درآید.


==آثار==
==آثار==
سلمان ساوجی علاوه بر [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1078706&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان] قصاید، غزلیات و مقطعات، دو مثنوی به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=842856&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جمشید و خورشید]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2330631&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author فراقنامه]» دارد. دیوان او از نظر اشارات تاریخی دارای اهمیت بسیار است. مجموع شعرهای سلمان به حدود ۱۱۰۰۰ بیت از قصیده، غزل، قطعه، ترجیع، ترکیب، رباعی و مثنوی می‌رسد و او در همه‌ی این انواع استاد بود. <ref>دیوان سلمان ساوجی؛ مقدمه با تلخیص. دائرة المعارف تشیع. مجمع الفصحاء؛ ج ۲، ص ۱۹.</ref>
سلمان ساوجی علاوه بر [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1078706&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان] قصاید، غزلیات و مقطعات، دو مثنوی به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=842856&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جمشید و خورشید]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2330631&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author فراقنامه]» دارد. دیوان او از نظر اشارات تاریخی دارای اهمیت بسیار است. مجموع شعرهای سلمان به حدود ۱۱۰۰۰ بیت از قصیده، غزل، قطعه، ترجیع، ترکیب، رباعی و مثنوی می‌رسد و او در همه‌ی این انواع استاد بود. <ref>دیوان سلمان ساوجی؛ مقدمه با تلخیص. دائره المعارف تشیع. مجمع الفصحاء؛ ج ۲، ص ۱۹.</ref>


==اشعار==
==اشعار==
خط ۷۳: خط ۷۳:
{{ب| آب، کف بر روی ازین غم می‌زند لیکن چه سود|کف زدن بر سر کنون کاندر کفش باد هواست }}
{{ب| آب، کف بر روی ازین غم می‌زند لیکن چه سود|کف زدن بر سر کنون کاندر کفش باد هواست }}


{{ب| یا امام المتّقین ما مفلسان طاعتیم‌|یک قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست }}
{{ب| یا امام المتقین ما مفلسان طاعتیم‌|یک قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست }}


{{ب| یا شفیع المُذنبین در خشکسال محنتیم‌|ز ابرِ احسان تو ما را چشم احسان و عطاست }}
{{ب| یا شفیع المذنبین در خشکسال محنتیم‌|ز ابر احسان تو ما را چشم احسان و عطاست }}


{{ب| یا امیر المؤمنین عام است خوان رحمتت‌|مستحقْ بینوا را بر درت بانگ صلاست }}
{{ب| یا امیرالمومنین عام است خوان رحمتت‌|مستحق بینوا را بر درت بانگ صلاست }}


{{ب| یا امام المسلمین از ما عنایت را مگیر|خود تو می‌دانی که سلمان بنده‌ی آل عباست }}
{{ب| یا امام المسلمین از ما عنایت را مگیر|خود تو می‌دانی که سلمان بنده‌ی آل عباست }}
خط ۸۵: خط ۸۵:
{{ب| روضه‌ات را من هوا دارم به جان قندیل‌وار|آتشین دل در برم دایم معلق بر هواست }}
{{ب| روضه‌ات را من هوا دارم به جان قندیل‌وار|آتشین دل در برم دایم معلق بر هواست }}


{{ب| خدمتی لایق نمی‌آید ز ما بهر نثار|خرده‌ای آورده‌ام و آن درّ منظوم ثناست }}
{{ب| خدمتی لایق نمی‌آید ز ما بهر نثار|خرده‌ای آورده‌ام و آن در منظوم ثناست }}


{{ب| هرکسی را دست بر چیزی و ما را بر دعاست‌|رد مکن چون دست این درویش مسکین در دعاست }}
{{ب| هرکسی را دست بر چیزی و ما را بر دعاست‌|رد مکن چون دست این درویش مسکین در دعاست }}

منوی ناوبری