۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
سرودن نخستین تعزیه نامه ظاهرا با اجرای اولین تعزیه در ایران هم زمان است، ولی به درستی روشن نیست که اجرای نخستین تعزیه در چه زمانی صورت گرفته است. بسیاری بر این باورند که تعزیه ریشه در نمایش وارههای مذهبی در ایران پیش از اسلام داشته، و بعدها در دوران صفویه، حیاتی دوباره یافته است<ref> | سرودن نخستین تعزیه نامه ظاهرا با اجرای اولین تعزیه در ایران هم زمان است، ولی به درستی روشن نیست که اجرای نخستین تعزیه در چه زمانی صورت گرفته است. بسیاری بر این باورند که تعزیه ریشه در نمایش وارههای مذهبی در ایران پیش از اسلام داشته، و بعدها در دوران صفویه، حیاتی دوباره یافته است<ref>نک: چلکوفسکی، «گفت و گو...»، 14؛ بیضایی، نمایش...، 30-31؛ یارشاطر، 127-135؛ ملک پور، 211/1-213</ref>. نوشتههای جهانگردان و یا سیاست پیشگانی که در سدههای 1012ق/16-18م، از ایران بازدید کردهاند، مؤید این معناست که حکومت صفویه در ایجاد و تحول تعزیه به شکل کنونی و تحول آن، نقشی مؤثر داشتهاند.<ref>نکـ: ملک پور، 213-229/1؛ مسعودیه، 10/1</ref>تعزیه با گذر از دوره صفویه و زندیه، در دوره قاجار به اوج تحول و تکامل خود رسید.<ref>یکتاش، 7: شهیدی، پژوهشی...، 76-81، 119-111؛ چلکوفسکی، «کتاب شناسی»، 365-376</ref> بدین ترتیب، تعزیه در شمار پدیدههایی است که در گذار از سدههای متمادی، تحول یافته، و تعزیه نامه هم به دنبال تحول تعزیه، دگرگونیهایی پذیرفتهاست. ظاهرا کهن ترین تعزیه نامه موجود، در عصر کریم خان زند تدوین شدهاست.<ref>محجوب، 187-188</ref> | ||
تعزیه نامه در دوره قاجار، رشد کیفی یافت. در همین دوره بسیاری از تعزیه نامهها تدوین شد و به چاپ رسید.<ref>کالمار، 49؛ همایونی، «سیر ...»، 93</ref> تعزیه نامهها در آغاز بسیار ساده بود و فقط در یک یا دو روز (تاسوعا و عاشورا) از سال اجرا می شد، ولی از دوران زندیه به این سو، در تمام 10 روز اول محرم و نیز برخی دیگر از ایام مذهبی سال، مانند روز شهادت امام علی (ع) به اجرا در می آمد.<ref>چلکوفسکی، «تعزیه ...»، 19، شهیدی، پژوهشی، 74</ref> | تعزیه نامه در دوره قاجار، رشد کیفی یافت. در همین دوره بسیاری از تعزیه نامهها تدوین شد و به چاپ رسید.<ref>کالمار، 49؛ همایونی، «سیر...»، 93</ref> تعزیه نامهها در آغاز بسیار ساده بود و فقط در یک یا دو روز (تاسوعا و عاشورا) از سال اجرا می شد، ولی از دوران زندیه به این سو، در تمام 10 روز اول محرم و نیز برخی دیگر از ایام مذهبی سال، مانند روز شهادت امام علی (ع) به اجرا در می آمد.<ref>چلکوفسکی، «تعزیه...»، 19، شهیدی، پژوهشی، 74</ref> | ||
اجرای تعزیه در مقیاس گسترده، سبب استفاده پی در پی از تعزیه نامهها و نسخه برداری مکرر از آنها شد و این امر سبب آشفتگی، تحریف و اختلاط بخشهایی از تعزیه نامهها با یکدیگر شد.<ref>همان، 127، 131</ref> ظاهرا این آشفتگی در زمان امیر کبیر ( | اجرای تعزیه در مقیاس گسترده، سبب استفاده پی در پی از تعزیه نامهها و نسخه برداری مکرر از آنها شد و این امر سبب آشفتگی، تحریف و اختلاط بخشهایی از تعزیه نامهها با یکدیگر شد.<ref>همان، 127، 131</ref> ظاهرا این آشفتگی در زمان امیر کبیر (مق 1268 ق) به اوج خود رسیده بود، زیرا امیر از شهاب اصفهانی درباره او،<ref>نکـ: خیام پور، 517/2</ref> خواست تا 12 مجلس از وقایع کربلا را منظوم سازد و بدینسان از آشفتگیها بکاهد.<ref>آدمیت، 321</ref> به هر تقدیر تعزیه نامه در حرکت رو به رشد خود، دچار تغییرات و تحولاتی شد که از جمله آنها، کاهش آواز و کلام یک نفره و کاسته شدن از گفت و گوهای طولانی و ملال آور بود که به دنبال خود، حرکت و عمل را بر گفتار چیرگی داد.<ref>شهیدی، همان، 74-75، 561-562</ref> | ||
==سرایندگان== | ==سرایندگان== | ||
شمار موضوع تعزیه نامههای موجود، به بیش از 100 می رسد.<ref>محجوب، 185؛ ملک پور، 229/1</ref> تنها شماری از سرایندگان این آثار شناخته شده، و اکثر آنها ناشناخته مانده است. علت این ناشناختگی به نظر برخی<ref>صیاد، «ب»</ref> آن است که تعزیه نویس از ابتدا در فکر ایجاد یک اثر ادبی نبودهاست که بخواهد نام خود را در پای آن ثبت کند. به نظر برخی دیگر سبب این امر آن است که تعزیه نویس در واقع همان تعزیه گردان بوده که در زمان اجرای تعزیه، متون نمایشی را فی البداهه می سروده، و در اختیار بازیگران قرار می داده است.<ref>ملک پور، همانجا؛ آرین پور، 323/1؛ همایونی، تعزیه 268</ref> همچنین توجه تعزیه سرا به کسب اجر اخروی و نه اشتهار دنیوی، و ترس از تکفیر از سوی علمایی که تعزیه را مردود یا مکروه می شمردند، نیز از جمله علل ناشناختگی تعزیه سرایان به شمار می آید و نکته آخر آن که تعزیه نامه در طول زمان، آن چنان دچار دستخوش تغییر و تبدیل می شد که اطلاق نام سراینده واحد بر آن امکان نداشت.<ref>همان، 266، 268؛ ممنون،16؛ شهیدی، پژوهشی، 511-513</ref> به هر روی، نام شماری از تعزیه سرایان مشهور که برخی از آنان تعزیه گردان هم بودهاند، در منابع ثبت شدهاست، مانند خواجه حسین علی خان، که در دربار فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار معین البکا بود<ref>خوجکو، 116؛ ممنون، 15</ref>، سید مصطفی کاشانی (میر عزا)، میرزا باقر (معین البکا) و میرزا محمد تقی خان، معروف به تعزیه گردان.<ref>برای آگاهی از این افراد و دیگر تعزیه سرایان، نکـ: ممنون، 15-16؛ شهیدی، همان، 511-514، «دگرگونی...»، 84، | شمار موضوع تعزیه نامههای موجود، به بیش از 100 می رسد.<ref>محجوب، 185؛ ملک پور، 229/1</ref> تنها شماری از سرایندگان این آثار شناخته شده، و اکثر آنها ناشناخته مانده است. علت این ناشناختگی به نظر برخی<ref>صیاد، «ب»</ref> آن است که تعزیه نویس از ابتدا در فکر ایجاد یک اثر ادبی نبودهاست که بخواهد نام خود را در پای آن ثبت کند. به نظر برخی دیگر سبب این امر آن است که تعزیه نویس در واقع همان تعزیه گردان بوده که در زمان اجرای تعزیه، متون نمایشی را فی البداهه می سروده، و در اختیار بازیگران قرار می داده است.<ref>ملک پور، همانجا؛ آرین پور، 323/1؛ همایونی، تعزیه 268</ref> همچنین توجه تعزیه سرا به کسب اجر اخروی و نه اشتهار دنیوی، و ترس از تکفیر از سوی علمایی که تعزیه را مردود یا مکروه می شمردند، نیز از جمله علل ناشناختگی تعزیه سرایان به شمار می آید و نکته آخر آن که تعزیه نامه در طول زمان، آن چنان دچار دستخوش تغییر و تبدیل می شد که اطلاق نام سراینده واحد بر آن امکان نداشت.<ref>همان، 266، 268؛ ممنون،16؛ شهیدی، پژوهشی، 511-513</ref> به هر روی، نام شماری از تعزیه سرایان مشهور که برخی از آنان تعزیه گردان هم بودهاند، در منابع ثبت شدهاست، مانند خواجه حسین علی خان، که در دربار فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار معین البکا بود<ref>خوجکو، 116؛ ممنون، 15</ref>، سید مصطفی کاشانی (میر عزا)، میرزا باقر (معین البکا) و میرزا محمد تقی خان، معروف به تعزیه گردان.<ref>برای آگاهی از این افراد و دیگر تعزیه سرایان، نکـ: ممنون، 15-16؛ شهیدی، همان، 511-514، «دگرگونی...»، 84، «تعزیهها...» 128، 132؛ نیز نکـ: همایونی، همان، 266-267؛ ملک پور، همانجا؛ فقیهی، 250/1؛ منزوی، خطی، 4443/6؛ آستان قدس، 665/7؛ ملک، 156/2، صیاد، «الف»-«ب»</ref> | ||
==موضوعات و مضامین== | ==موضوعات و مضامین== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
ج- «گوشه»، شبیههایی بودند بیشتر دارای داستانی مستقل، غیر مذهبی و غیر مرتبط با کربلا و عاشورا با غلبه عنصر طنز در آنها، مانند «شست بستن دیو».<ref>ملک پور، 242/1 -243؛ بیضایی، گوشه ای...،837؛ شهیدی، «دگرگونی»، 72-73 پژوهشی، 262</ref> | ج- «گوشه»، شبیههایی بودند بیشتر دارای داستانی مستقل، غیر مذهبی و غیر مرتبط با کربلا و عاشورا با غلبه عنصر طنز در آنها، مانند «شست بستن دیو».<ref>ملک پور، 242/1 -243؛ بیضایی، گوشه ای...،837؛ شهیدی، «دگرگونی»، 72-73 پژوهشی، 262</ref> | ||
تنوع اشکال تعزیه نامهها، همچنین سبب ورود موضوعات جدید به این گونه آثار شد و آن را به موضوعات تاریخی (امیر تیمور و والی شام)، افسانهای (جابلقا و جابلسا) و اساطیری (قصاب جوانمرد)، تقسیم کرد.<ref>نکـ: همان، 261-263؛ همایونی، «سیر»، 92، آرین پور، 324/1</ref> موضوعات جدید نیز دست تعزیه نویس را برای استفاده از مضامین نو باز گذاشت و به وی امکان داد تا مضامینی از ایران باستان، فرهنگ زردشتی و فولکلور ایرانی (مانند سنت حنا بستن در تعزیه «حضرت قاسم»)، فرهنگ مسیحی (تعزیه «وهب») و فرهنگ یهودی (تعزیه «چهار مرغ») را در آثارشان وارد کنند.<ref>کالمار، 68، 97: فتحعلی بیگی، 37، 39، 41، 49، 50، 52؛ ملک پور، 230/1؛ شهیدی، همانجا، نیز | تنوع اشکال تعزیه نامهها، همچنین سبب ورود موضوعات جدید به این گونه آثار شد و آن را به موضوعات تاریخی (امیر تیمور و والی شام)، افسانهای (جابلقا و جابلسا) و اساطیری (قصاب جوانمرد)، تقسیم کرد.<ref>نکـ: همان، 261-263؛ همایونی، «سیر»، 92، آرین پور، 324/1</ref> موضوعات جدید نیز دست تعزیه نویس را برای استفاده از مضامین نو باز گذاشت و به وی امکان داد تا مضامینی از ایران باستان، فرهنگ زردشتی و فولکلور ایرانی (مانند سنت حنا بستن در تعزیه «حضرت قاسم»)، فرهنگ مسیحی (تعزیه «وهب») و فرهنگ یهودی (تعزیه «چهار مرغ») را در آثارشان وارد کنند.<ref>کالمار، 68، 97: فتحعلی بیگی، 37، 39، 41، 49، 50، 52؛ ملک پور، 230/1؛ شهیدی، همانجا، نیز «تعزیهها»، 122؛ همایونی، «تحلیلی...»، 37-38؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، همانجا</ref> | ||
===ویژگیهای ادبی=== | ===ویژگیهای ادبی=== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ویژگیهای ادبی متون تعزیه نامه از این جنبه قابل بررسی است: | ویژگیهای ادبی متون تعزیه نامه از این جنبه قابل بررسی است: | ||
====الف - قالبهای شعری==== | ====الف- قالبهای شعری==== | ||
بیشترین قالب مورد استفاده در تعزیه نامهها، قالب مثنوی است، به ویژه در آثار قدیمی. از دورۀ ناصری به بعد، مسمط، ترجیع بند، مستزاد و رباعی هم مورد استفاده تعزیه سرایان قرار می گیرد.<ref>شهیدی، همان، 586-571، «دگرگونی»، 81، | بیشترین قالب مورد استفاده در تعزیه نامهها، قالب مثنوی است، به ویژه در آثار قدیمی. از دورۀ ناصری به بعد، مسمط، ترجیع بند، مستزاد و رباعی هم مورد استفاده تعزیه سرایان قرار می گیرد.<ref>شهیدی، همان، 586-571، «دگرگونی»، 81، «تعزیهها»، 125</ref> | ||
====ب - صناعات ادبی==== | ====ب- صناعات ادبی==== | ||
از میان صنایع ادبی، «تضمین» بیش از دیگر صنایع مورداستفاده قرار دارد و تعزیه سرا، به تضمین اشعار سعدی و حافظ توجهی خاص دارد. از دیگر صنایع مورد استفاده تعزیه سرا صنایع اقتباس، تلمیح، المام، براعت استهلال، تشابه الأطراف، استقبال، لف و نشر، تجنیس، تنسیق الصفات، سیاقه الأعداد، و ایهام قابل ذکر است.<ref>صیاد، «ب»؛ شهیدی، پژوهشی، 501، 558 - | از میان صنایع ادبی، «تضمین» بیش از دیگر صنایع مورداستفاده قرار دارد و تعزیه سرا، به تضمین اشعار سعدی و حافظ توجهی خاص دارد. از دیگر صنایع مورد استفاده تعزیه سرا صنایع اقتباس، تلمیح، المام، براعت استهلال، تشابه الأطراف، استقبال، لف و نشر، تجنیس، تنسیق الصفات، سیاقه الأعداد، و ایهام قابل ذکر است.<ref>صیاد، «ب»؛ شهیدی، پژوهشی، 501، 558-557، 578-573، «دگر گونی»، 85، «تعزیهها»، 122، 132، 129، 128</ref> | ||
====ج- بحور عروضی==== | ====ج- بحور عروضی==== | ||
تعزیه نامهها معمولا در بحور عروضی پذیرفته شده شعر فارسی عرضه | تعزیه نامهها معمولا در بحور عروضی پذیرفته شده شعر فارسی عرضه میشدند.<ref>ساتن، 231</ref> از میان بحور مختلف، بحر مجتث، بیشترین بسامد را در متون تعزیه دارد و پس از آن، رمل، مضارع، هزج، متقارب و خفیف، از بحور مورد استفاده بود.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، پژوهشی، 564-568، «دگرگونی»، 90، «تعزیهها»، 119؛ هنوی، 261؛ ساتن، 231-255، 256</ref> | ||
===ویژگیهای زبانی=== | ===ویژگیهای زبانی=== | ||
زبان تعزیه نامه، زبانی است روشن، ساده، صمیمی و دارای ویژگیهای نمایشی که بی هیچ تعقیدی، برای همگان قابل فهم است. سادگی زبان در این آثار چند دلیل عمده دارد، از جمله آنکه تعزیه نامه تنها برای خواندن، سروده نمی شد؛ بلکه جنبه اجرایی و نمایشی آن، بیشتر مورد توجه بود؛ از این رو سراینده مجبور به استفاده از زبانی بود که بتوان با آن، ارتباطی نزدیک با مخاطب (مردم کوچه و بازار برقرار کرد. سادگی زبان، آن چنان صمیمیتی میان تعزیه سرا و مردم بر قرار می ساخت که در مواردی، عامه مردم برخی از ظرایف زبان فارسی (مانند عبارات مصطلح و ضرب المثلها) را در پرتو شنیدن تعزیه نامهها و تماشای تعزیه فرا می گرفتند.<ref>کالمار، 93؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، 83؛ ملک پور، 235 / 1 -236، به نقل از گوبینو ساتن، 245؛ برای اطلاعات بیشتر، نک: همایونی، تعزیه، 314 بب؛ شهیدی، پژوهشی، 534-539، صیاد، «ب»</ref> | زبان تعزیه نامه، زبانی است روشن، ساده، صمیمی و دارای ویژگیهای نمایشی که بی هیچ تعقیدی، برای همگان قابل فهم است. سادگی زبان در این آثار چند دلیل عمده دارد، از جمله آنکه تعزیه نامه تنها برای خواندن، سروده نمی شد؛ بلکه جنبه اجرایی و نمایشی آن، بیشتر مورد توجه بود؛ از این رو سراینده مجبور به استفاده از زبانی بود که بتوان با آن، ارتباطی نزدیک با مخاطب (مردم کوچه و بازار برقرار کرد. سادگی زبان، آن چنان صمیمیتی میان تعزیه سرا و مردم بر قرار می ساخت که در مواردی، عامه مردم برخی از ظرایف زبان فارسی (مانند عبارات مصطلح و ضرب المثلها) را در پرتو شنیدن تعزیه نامهها و تماشای تعزیه فرا می گرفتند.<ref>کالمار، 93؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، 83؛ ملک پور، 235/ 1-236، به نقل از گوبینو ساتن، 245؛ برای اطلاعات بیشتر، نک: همایونی، تعزیه، 314 بب؛ شهیدی، پژوهشی، 534-539، صیاد، «ب»</ref> | ||
تعزیه نامهها به لحاظ زبانی دارای ویژگیهای دیگری نیز بودند، از جمله: داشتن لغات و اصطلاحات عامیانه همراه واژگان یا در کنار واژگان ادبی، مانند «گل سر سبد»؛ اصطلاحات و کلمات خاص تعزیه (تغییر کلمات بر حسب ضرورت)، مانند «شرار» به جای «شریر»؛ اصطلاحات، مفردات و ترکیبات درباری و نظامی و اداری، مانند «فرمان همایون» و «توپ»؛ و ترکیبات عربی (غافر الذنوب)، ترکی (قالوب غریب...)، کلمات فارسی و خارجی متداول جدید (آمار، فامیل) و یا گویشهای محلی (حسن و حسین و فاطمه براره) از گویش مازندرانی.<ref>شهیدی، همان، 539-544</ref> | تعزیه نامهها به لحاظ زبانی دارای ویژگیهای دیگری نیز بودند، از جمله: داشتن لغات و اصطلاحات عامیانه همراه واژگان یا در کنار واژگان ادبی، مانند «گل سر سبد»؛ اصطلاحات و کلمات خاص تعزیه (تغییر کلمات بر حسب ضرورت)، مانند «شرار» به جای «شریر»؛ اصطلاحات، مفردات و ترکیبات درباری و نظامی و اداری، مانند «فرمان همایون» و «توپ»؛ و ترکیبات عربی (غافر الذنوب)، ترکی (قالوب غریب...)، کلمات فارسی و خارجی متداول جدید (آمار، فامیل) و یا گویشهای محلی (حسن و حسین و فاطمه براره) از گویش مازندرانی.<ref>شهیدی، همان، 539-544</ref> | ||
==منابع ادبی== | ==منابع ادبی== | ||
بسیاری از متون ادبی - مذهبی به ویژه آنها که از دوره صفویه به بعد، تصنیف و یا تألیف گردیدهاند، مورد استفاده تعزیه سرایان بود که از آن جملهاند: | بسیاری از متون ادبی-مذهبی به ویژه آنها که از دوره صفویه به بعد، تصنیف و یا تألیف گردیدهاند، مورد استفاده تعزیه سرایان بود که از آن جملهاند: | ||
الف - مقتلها و سوگنامههای داستانی: مانند آثاری که عالمان دینی و ذاکران، اولا به نثر و ثانیا به سبک مقاتل و مستند به احادیث و اخبار تالیف کردهاند. آثاری مانند جلاء العیون علامه مجلسی و نوحة الاحزان محمد یوسف دهخوارقانی<ref>شهیدی، همان، 499</ref>؛ یا داستانهایی که به نثر و گاه آمیخته به نظم نوشته شده است، مانند روضة الشهداء کاشفی و تحفة الذاکرین بیدل<ref>همان، 500-499؛ ملک پور، 213/1 -214؛ ساتن، 250، 252؛ هنوی، 258</ref>؛ و نیز آثاری که جنبههای قصه پردازی و نمایشی آنها بر وجوه روایتی غلبه دارد. بسیاری از جنگها و سفینهها و مجموعههایی که تاکنون چاپ نشدهاند، دارای این ویژگی هستند.<ref>شهیدی، همان، 500-506</ref> | الف- مقتلها و سوگنامههای داستانی: مانند آثاری که عالمان دینی و ذاکران، اولا به نثر و ثانیا به سبک مقاتل و مستند به احادیث و اخبار تالیف کردهاند. آثاری مانند جلاء العیون علامه مجلسی و نوحة الاحزان محمد یوسف دهخوارقانی<ref>شهیدی، همان، 499</ref>؛ یا داستانهایی که به نثر و گاه آمیخته به نظم نوشته شده است، مانند روضة الشهداء کاشفی و تحفة الذاکرین بیدل<ref>همان، 500-499؛ ملک پور، 213/1 -214؛ ساتن، 250، 252؛ هنوی، 258</ref>؛ و نیز آثاری که جنبههای قصه پردازی و نمایشی آنها بر وجوه روایتی غلبه دارد. بسیاری از جنگها و سفینهها و مجموعههایی که تاکنون چاپ نشدهاند، دارای این ویژگی هستند.<ref>شهیدی، همان، 500-506</ref> | ||
ب - منظومههای نیمه نمایشی از شاعران ساده گوی دوران صفویه به بعد که بسیاری از اشعار آنها، عین و یا با اندکی تغییر در تعزیه نامهها درج شده است، مانند مدایح و مناقبی که حسن کاشی سروده است<ref>همان، 506-510</ref>؛ سوگنامههایی که از سده 5 و 6 ق/11 و 12م در ادب فارسی وارد شده است، مانند برخی سرودههای سنایی غزنوی و قوامی رازی<ref>همان، 507</ref>؛ مرثیههایی که دارای بار احساسی بسیار است و شاعر با استفاده از کلمات عاطفی به بر انگیختن احساسات خواننده و یا شنونده می پردازد، مانند مرثیههای محتشم کاشانی و صباحی بیدگلی.<ref>شهیدی، هنوی، همانجاها؛ محجوب، 185؛ نیز نک: اقبال، 279-293</ref> | ب- منظومههای نیمه نمایشی از شاعران ساده گوی دوران صفویه به بعد که بسیاری از اشعار آنها، عین و یا با اندکی تغییر در تعزیه نامهها درج شده است، مانند مدایح و مناقبی که حسن کاشی سروده است<ref>همان، 506-510</ref>؛ سوگنامههایی که از سده 5 و 6 ق/11 و 12م در ادب فارسی وارد شده است، مانند برخی سرودههای سنایی غزنوی و قوامی رازی<ref>همان، 507</ref>؛ مرثیههایی که دارای بار احساسی بسیار است و شاعر با استفاده از کلمات عاطفی به بر انگیختن احساسات خواننده و یا شنونده می پردازد، مانند مرثیههای محتشم کاشانی و صباحی بیدگلی.<ref>شهیدی، هنوی، همانجاها؛ محجوب، 185؛ نیز نک: اقبال، 279-293</ref> | ||
ج - حماسههای منظوم مذهبی که در بحر متقارب سروده شده، و شرح دلاوریهای پیامبر (ص) و امام علی(ع) و حمزه سیدالشهدا ست. از جمله این آثار است: حمله حیدری باذل مشهدی و خاوران نامه ابن حسام خوسفی.<ref>شهیدی، همان، 510-511: ملک پور، 213 / 1 -214؛ نیز نک: گلچین معانی، 193-203</ref> | ج- حماسههای منظوم مذهبی که در بحر متقارب سروده شده، و شرح دلاوریهای پیامبر (ص) و امام علی(ع) و حمزه سیدالشهدا ست. از جمله این آثار است: حمله حیدری باذل مشهدی و خاوران نامه ابن حسام خوسفی.<ref>شهیدی، همان، 510-511: ملک پور، 213 / 1 -214؛ نیز نک: گلچین معانی، 193-203</ref> | ||
==دست نویس، چاپ و ترجمه== | ==دست نویس، چاپ و ترجمه== | ||
اجرای مداوم و مستمر تعزیه، سبب نسخه برداریهای مکرر از متون تعزیه نامهها شده است؛ به گونهای که هم اینک رونوشت بسیاری از آنها به شکل دست نویس در گوشه و کنار، از جمله در کتابخانهها یافت می شود.<ref>نک: منزوی، | اجرای مداوم و مستمر تعزیه، سبب نسخه برداریهای مکرر از متون تعزیه نامهها شده است؛ به گونهای که هم اینک رونوشت بسیاری از آنها به شکل دست نویس در گوشه و کنار، از جمله در کتابخانهها یافت می شود.<ref>نک: منزوی، فهرستواره، 302/1</ref> در این میان، مجموعه کتابخانه واتیکان، قابل توجه است.<ref>نک: عناصری سراسر اثر</ref> برخی از این آثار تاکنون به شکل مجموعههایی به چاپ رسیده، و حتی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه شدهاند، مانند مجموعههای خوجکو، پلی، لیطن و چرولی.<ref>نک: ملک پور، 230/1؛ باستان، 15؛ مسعودیه، 29/1- 31</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
*صیاد، پرویز، مقدمه بر متن تعزیه حر منسوب به مصطفی کاشانی، تهران، 1350 ش | *صیاد، پرویز، مقدمه بر متن تعزیه حر منسوب به مصطفی کاشانی، تهران، 1350 ش | ||
*عناصری، جابر، فهرست توصیفی نمایشنامههای مذهبی ایران، تهران، 1368 ش | *عناصری، جابر، فهرست توصیفی نمایشنامههای مذهبی ایران، تهران، 1368 ش | ||
*فتحعلی بیگی، داوود، «همزیستی ادیان توحیدی در قلمرو تعزیه»، پل فیروزه، تهران، 1382ش، | *فتحعلی بیگی، داوود، «همزیستی ادیان توحیدی در قلمرو تعزیه»، پل فیروزه، تهران، 1382ش، س 3، شم 10 | ||
*فقیهی، علی اصغر، تاریخ جامع قم، قم، 1350 ش | *فقیهی، علی اصغر، تاریخ جامع قم، قم، 1350 ش | ||
*کالمار، ژان، «بانیان تعزیه خوانی»، ترجمه جلال ستاری، درباره تعزیه و تئاتر، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش | *کالمار، ژان، «بانیان تعزیه خوانی»، ترجمه جلال ستاری، درباره تعزیه و تئاتر، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش |
ویرایش