۵۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالله بن یقطر،''' از قبیله حمیر، یمنی الاصل و ساکن مدینه بود. پدرش بقطر خادم پیامبر (ص) بود. او و همسرش میمونه در خانه امام علی (ع) زندگی میکردند. بنا به نقلی عبدالله سه روز قبل از [[امام حسین (ع)]] متولد شد. مادرش دایه امام حسین (ع) بود. به همین دلیل عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت نامیدهاند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص379؛ انصار الحسین (ع)، ص136.</ref> اگر چه بنا به نقلی امام حسین (ع) جز از مادرش از شخص دیگری شیر نخورده است. عبدالله یکی از فرستادگان امام حسین (ع) به کوفه بود. | '''عبدالله بن یقطر،''' از قبیله حمیر، یمنی الاصل و ساکن مدینه بود. پدرش بقطر خادم پیامبر (ص) بود. او و همسرش میمونه در خانه امام علی (ع) زندگی میکردند. بنا به نقلی عبدالله سه روز قبل از [[امام حسین (ع)]] متولد شد. مادرش دایه امام حسین (ع) بود. به همین دلیل عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت نامیدهاند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص379؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص136.</ref> اگر چه بنا به نقلی امام حسین (ع) جز از مادرش از شخص دیگری شیر نخورده است. عبدالله یکی از فرستادگان امام حسین (ع) به کوفه بود. | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | {{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==نقش پیش از واقعه کربلا== | ==نقش پیش از واقعه کربلا== | ||
عبدالله همراه با امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از آنجا نیز همراه کاروان امام حسین (ع) به سمت کوفه حرکت کرد. او از فرستادگان امام حسین (ع) و حامل پیامی برای [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] به کوفه بود و رهسپار آن دیار شد. اما توسط [[حصین بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] در نزدیکی قادسیه دستگیر شد. او را نزد عبیدالله بن زیاد بردند و چون اسرار نامه امام حسین (ع) را فاش نکرد، عبیدالله نیز دستور داد او را از بالای قصر به زمین افکندند و استخوانهایش خُرد شد. هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالملک بن عمیر لخمی با ضربتی او را کشت. <ref>ر.ک : انساب الاشراف، ج3، ص169؛ تاریخ طبری، ج5، ص397؛ انصار الحسین (ع)، ص136-137.</ref> | عبدالله همراه با امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از آنجا نیز همراه کاروان امام حسین (ع) به سمت کوفه حرکت کرد. او از فرستادگان امام حسین (ع) و حامل پیامی برای [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] به کوفه بود و رهسپار آن دیار شد. اما توسط [[حصین بن نمیر تمیمی|حصین بن نمیر]] در نزدیکی قادسیه دستگیر شد. او را نزد عبیدالله بن زیاد بردند و چون اسرار نامه امام حسین (ع) را فاش نکرد، عبیدالله نیز دستور داد او را از بالای قصر به زمین افکندند و استخوانهایش خُرد شد. هنوز رمقی در بدن داشت که عبدالملک بن عمیر لخمی با ضربتی او را کشت. <ref>ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، ج3، ص169؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص397؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص136-137.</ref> | ||
برخی نیز نوشتهاند عبدالله سفیر مسلم برای امام حسین (ع) بود تا تحول و انحطاط کوفه را خبر دهد که توسط مالک بن یربوع تمیمی دستگیر و به عبیدالله بن زیاد تحویل داده شد. در کوفه وی را از بالای قصر دارالاماره به پایین پرتاب کردند. وقتی بالای قصر رسید، از همان جا بر عبیدالله بن زیاد و پدرش لعنت کرد. پس از آنکه او را پایین انداختند، هنوز رمقی در تنش مانده بود که توسط عبدالملک بن عمیر لخمی، سر از تنش جدا شد. <ref>الفتوح، ج5، ص45.</ref> | برخی نیز نوشتهاند عبدالله سفیر مسلم برای امام حسین (ع) بود تا تحول و انحطاط کوفه را خبر دهد که توسط مالک بن یربوع تمیمی دستگیر و به عبیدالله بن زیاد تحویل داده شد. در کوفه وی را از بالای قصر دارالاماره به پایین پرتاب کردند. وقتی بالای قصر رسید، از همان جا بر عبیدالله بن زیاد و پدرش لعنت کرد. پس از آنکه او را پایین انداختند، هنوز رمقی در تنش مانده بود که توسط عبدالملک بن عمیر لخمی، سر از تنش جدا شد. <ref>الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: 1395 ه ق/ 1975 م.، ج5، ص45.</ref> | ||
در زیارت رجبیه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ یقطُر رَضیعِ الحُسین عَلیهِ السَّلام“ | در زیارت رجبیه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ یقطُر رَضیعِ الحُسین عَلیهِ السَّلام“ | ||
عدهای نیز قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر را که سرگذشتی مشابه دارند، یک فرد میدانند. زیرا هر دو سفیر امام حسین (ع) برای مسلم بن عقیل بودند و طریقه شهادت هر دو نیز یکسان بود. | عدهای نیز قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر را که سرگذشتی مشابه دارند، یک فرد میدانند. زیرا هر دو سفیر امام حسین (ع) برای مسلم بن عقیل بودند و طریقه شهادت هر دو نیز یکسان بود. | ||
==دعای امام حسین (ع)== | ==دعای امام حسین (ع)== | ||
در منزل زباله خبر شهادت [[قیس بن مسهر صیداوی]] و عبدالله بن یقطر به امام حسین (ع) رسید. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص 398-399؛ | در منزل زباله خبر شهادت [[قیس بن مسهر صیداوی]] و عبدالله بن یقطر به امام حسین (ع) رسید. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص 398-399؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، 1375 ﻫ ق.، ج،2 ص70-71.</ref> امام حسین (ع) آیه استرجاع را خواند و اشک ریخت. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ”فَمِنْهُم مَن قَضی نَحْبَه وَ مِنْهُم مَنْ ینْتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا“ از آنان کسانی هستند که به پیمان خود وفا کردند و برخی دیگر درانتظار وفای به عهد خود هستند و هرگز تبدیلی را در پیمان روا نمیدارند. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را پاداش آنان قرار دهد. بارالها برای ما و شیعیان ما جایگاه والایی قرار ده و ما را با ایشان در قرارگاهی از رحمت خود گرد آور و پاداش بسیار خودت را بر ما ارزانی دار که تو بر هر کاری توانایی. <ref>البدایه و النهایه، ابن کثیر الدمشقی، عماد الدین اسماعیل بن عمر، قاهره: 1932 م.، ابن کثیر الدمشقی، عماد الدین اسماعیل بن عمر، قاهره: 1932 م.، ج8، ص268؛ با اشاره به آیه 23 سوره احزاب.8.</ref> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 269-270. | مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 269-270. |
ویرایش