۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «'''محمد صادق رحمانیان،''' مشهور به صادق رحمانی در تیر ماه 1344 شمسی در شهر «گراش»...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = | |کتابها = «با همین واژههای معمولی»، «انار و بادگیر»، «یک شروه سکوت»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 120»، «در این شب آهسته»، «سیمای لارستان»، «تاریخ مفصل لارستان»، «سبزها قرمزها» و «سرود آفتاب» که تصحیح دیوان شیخ علی اصغر رحمانی است | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
|تحصیلات = | |تحصیلات = کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی | ||
|دانشگاه = | |دانشگاه = | ||
|حوزه = | |حوزه = | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خط ۵۶: | خط ۶۸: | ||
در سال 61 به جبهه رفت و با اینکه جنگ در ذات خود، تنش و اضطراب را به همراه دارد، اما او در شبهای ساکت و آرام پاسداری از مرزها، در منطقه قصر شیرین نخستین شعرهای جدیاش را سرود. ابتدا شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات مختلف کشور، جُنگهای ادبی و مجموعه شعرهای گردآوری شده انتشار مییافت. | در سال 61 به جبهه رفت و با اینکه جنگ در ذات خود، تنش و اضطراب را به همراه دارد، اما او در شبهای ساکت و آرام پاسداری از مرزها، در منطقه قصر شیرین نخستین شعرهای جدیاش را سرود. ابتدا شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات مختلف کشور، جُنگهای ادبی و مجموعه شعرهای گردآوری شده انتشار مییافت. | ||
==آثار محمد صادق رحمانیان== | ==آثار محمد صادق رحمانیان== | ||
آثار منتشر شده محمد صادق رحمانیان عبارتاند از: «با همین واژههای | آثار منتشر شده محمد صادق رحمانیان عبارتاند از: «با همین واژههای معمولی»، «انار و بادگیر»، «یک شروه سکوت»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 120»، «در این شب آهسته» و «سرود آفتاب» که تصحیح دیوان شیخ علی اصغر رحمانی است، اما کتاب «سبزها قرمزها» او را بیش از پیش به عنوان شاعری خلاق و ابداعگر به جامعه ادبی معرفی کرد. او در این مجموعه نگاهی خاص به اشیا و پیرامون خود دارد. به اذعان منتقدان و نویسندگان، او در شعر کوتاه ایرانی، تجربهای نو را به ارمغان آورده است. سید علی میرافضلی، رباعیشناس درباره این مجموعه شعر گفته است: «طبیعیگرایی، از شاخصههای این مجموعه است که خوشبختانه از رهگذر برخورد بیواسطه با طبیعت زادگاه شاعر حاصل آمده است. شاعر در درنگهای کوتاه، تاریخ و جغرافیای دیار خود را در هم آمیخته و توصیفهای موجزی از مناظر و حالات و رفتارهای مردمان آن ارائه داده است. این بومیگرایی اصیل، البته گاه در دامن یک حس نوستالژیک بدوی در غلتیده، اما شاعر اغلب حد و فاصله خود را با موضوع شعرش رعایت کرده است». | ||
صد رباعی نیمایی، عنوان زیر تیتر مجموعه سبزها قرمزهاست و نشان میدهد که در قالب رباعی ابداعاتی صورت داده است و این ابداع به نام او ثبت شده است. | صد رباعی نیمایی، عنوان زیر تیتر مجموعه سبزها قرمزهاست و نشان میدهد که در قالب رباعی ابداعاتی صورت داده است و این ابداع به نام او ثبت شده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۹: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
یک لاله سرخ | یک لاله سرخ | ||
روی یک دست سپید | روی یک دست سپید | ||
فرزند بخواب رفته در گهواره | فرزند بخواب رفته در گهواره | ||
آواز کبوتران | آواز کبوتران | ||
در این ظهر شهید | در این ظهر شهید | ||
از پنجرههای این حسینیه وزید | از پنجرههای این حسینیه وزید | ||
غم | |||
غم میچکد از میان انگشتانش | |||
این باد | این باد | ||
که پا برهنه بر خاک افتاد | که پا برهنه بر خاک افتاد | ||
آن روز فرات | آن روز فرات | ||
آه آن روز فرات | آه آن روز فرات | ||
در برزخی از رفتن و ماندن شه مات | در برزخی از رفتن و ماندن شه مات | ||
سبز، رها و شاد | سبز، رها و شاد | ||
رقصان در باد | رقصان در باد | ||
میخواست که جای شاخه باشد نیزه | میخواست که جای شاخه باشد نیزه | ||
در باغ گلابی سیاهی افتاد | در باغ گلابی سیاهی افتاد | ||
ارابه باد | ارابه باد | ||
بوی مرگ آورده است | بوی مرگ آورده است | ||
کاش | کاش میگشتم فدای دست تو | ||
خیمههای ظهر عاشورا هنوز | |||
از درخت سبز باغ مصطفی | از درخت سبز باغ مصطفی | ||
اشک | |||
یک چمن | اشک میریزد ز چشم اهل دل | ||
گلشنی از | |||
یک چمن گلهای سرخ نینوا | |||
گلشنی از لالههای زخم شد | |||
رود شد، دریا شد، اقیانوس شد | رود شد، دریا شد، اقیانوس شد | ||
میشود آن سوی اقیانوس رفت | |||
در شگفتم از تو ای دست خدا | در شگفتم از تو ای دست خدا | ||
تا | |||
تا نمیدیدم عزای دست تو | |||
تکیه دارد بر عصای دست تو | تکیه دارد بر عصای دست تو | ||
تا فتاده | |||
تا فتاده شاخههای دست تو | |||
در عزای غم فزای دست تو | در عزای غم فزای دست تو | ||
سبز | |||
سبز میگردد به پای دست تو | |||
ابتدا تا انتهای دست تو | ابتدا تا انتهای دست تو | ||
چشمهای از ماجرای دست تو | |||
تا خدا با ناخدای دست تو | تا خدا با ناخدای دست تو | ||
چیست آیا خونبهای دست تو <ref>دانشنامه شعر عاشورایی، ج 2، ص 1600. </ref> | |||
'''رباعی''' | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| هوای های های گریه دارم | به دل چون نی نوای گریه دارم }} | |||
{{ب| کنار چاه غم، دور از تو هر شب | پریشانم هوای گریه دارم }} | |||
کنار چاه غم، دور از تو هر شب | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| دلم هر جا که باشد، غم همانجاست | تمام ماتم عالم، همانجاست }} | |||
{{ب| دل شوریده را فردا، الهی | ببر آنجا که زینب هم همانجاست }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| آن سوی افق کبوتری پرپر زد | در پرده عشق نغمهای دیگر زد }} | |||
{{ب| در غربت کوفه پیش چشم زینب | از مشرق نیزه آفتابی سر زد }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| چون حرف از غربت دیرینه میزد | نگاهم شعله در آیینه میزد }} | |||
{{ب| غریبانه دل من نوحه میخواند | دو دسته اشک نم نم سینه میزد }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| غروبی شانههای ابر لرزید | دل شیر ژیان و ببر لرزید }} | |||
{{ب| در آن هنگامه پیش عزم «زینب» | دلا دیدی که پشت صبر لرزید }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| ستاره گرید و الماس با من | شب است و بوی زخم یاس با من }} | |||
{{ب| تمام حزن «زینب» را بخوان باز | گلوی زخمی احساس با من <ref>دانشنامه شعر عاشورایی، ج 2، ص 1600-1601. </ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش