عبید الله بن زیاد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:


==عبور سرهای شهیدان و کاروان اسیران از شهرها==
==عبور سرهای شهیدان و کاروان اسیران از شهرها==
عبیدالله می‌خواست‌ در روز دوازدهم‌ از فرصت‌ استفاده‌ کرده‌ و به‌ یک‌ نمایش‌ قدرت‌ و جشن‌ پیروزی‌ دست بزند و با عبور سرهای‌ شهیدان‌ و کاروان‌ اسیران‌ از برابر چشمان مردم‌ کوفه‌ به‌ آنان‌ بفهماند که‌ در مقابل‌ حکومت یزید، هیچ‌ قدرتی‌ یارای‌ مقابله‌ ندارد و هیچ‌ فریاد و مقاومتی‌ باقی‌ نمانده‌ است‌. به‌ همین‌ منظور مسیر عبور کاروان را از مسیر اصلی شهر‌ کوفه‌ تا میدان‌ مرکزی‌ که‌ قصر دارالاماره‌ در آنجا واقع‌ بود، قرار داده‌ و مردم‌ را نیز در طول‌ مسیر جمع‌ کرده‌ بود. مردم‌ کوفه‌ اولاد علی (ع) و خاندان‌ پیامبر (ص) را می‌شناختند. آنان هنوز خاطره‌های‌ حکومت پنج‌ ساله امیرالمؤمنین در کوفه‌ را در یادها داشتند و به‌ مجرد دیدن‌ خاندان رسالت و سرهای به نیزه‌ رفته‌، بغض‌ها در گلو شکست‌ و گریه‌ آغاز شد.
عبیدالله می‌خواست‌ در روز دوازدهم‌ از فرصت‌ استفاده‌ کرده‌ و به‌ یک‌ نمایش‌ قدرت‌ و جشن‌ پیروزی‌ دست بزند و با عبور سرهای‌ شهیدان‌ و کاروان‌ اسیران‌ از برابر چشمان مردم‌ کوفه‌ به‌ آنان‌ بفهماند که‌ در مقابل‌ حکومت یزید، هیچ‌ قدرتی‌ یارای‌ مقابله‌ ندارد و هیچ‌ فریاد و مقاومتی‌ باقی‌ نمانده‌ است‌. به‌ همین‌ منظور مسیر عبور کاروان را از مسیر اصلی شهر‌ کوفه‌ تا میدان‌ مرکزی‌ که‌ قصر دارالاماره‌ در آنجا واقع‌ بود، قرار داده‌ و مردم‌ را نیز در طول‌ مسیر جمع‌ کرده‌ بود. مردم‌ کوفه‌ اولاد علی (ع) و خاندان‌ پیامبر (ص) را می‌شناختند. آنان هنوز خاطره‌های‌ حکومت پنج‌ ساله امام علی (ع) در کوفه‌ را در یادها داشتند و به‌ مجرد دیدن‌ خاندان رسالت و سرهای به نیزه‌ رفته‌، بغض‌ها در گلو شکست‌ و گریه‌ آغاز شد.
 
==گفت‌وگوی حضرت زینب (س) و عبیدالله==
==گفت‌وگوی حضرت زینب (س) و عبیدالله==
در دارالاماره سر امام حسین (ع) را در طشتی روبه‌روی عبیدالله قرار دادند و او با چوب بر صورتش می‌زد که مورد اعتراض صحابی پیامبر (ص)، زید  بن ارقم<ref>- الاخبار الطوال، ص259-260؛ تاریخ طبری، ج5، ص456؛ ارشاد، ج2، ص114.</ref> یا انس‌ بن مالک<ref>- البدء و التاریخ، ج6، ص11؛ البدایه و النهایه، ج6، ص232.</ref> قرار گرفت. در همان مجلس نیز سخنانی بین حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام با عبیدالله رد و بدل شد که باعث خشم و رسوایی عبیدالله گردید. او خطاب به حضرت زینب (س) گفت:
در دارالاماره سر امام حسین (ع) را در طشتی روبه‌روی عبیدالله قرار دادند و او با چوب بر صورتش می‌زد که مورد اعتراض صحابی پیامبر (ص)، زید  بن ارقم<ref>- الاخبار الطوال، ص259-260؛ تاریخ طبری، ج5، ص456؛ ارشاد، ج2، ص114.</ref> یا انس‌ بن مالک<ref>- البدء و التاریخ، ج6، ص11؛ البدایه و النهایه، ج6، ص232.</ref> قرار گرفت. در همان مجلس نیز سخنانی بین حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام با عبیدالله رد و بدل شد که باعث خشم و رسوایی عبیدالله گردید. او خطاب به حضرت زینب (س) گفت: