سیاست الحسینیة یا رولیسیون کبیر

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۳ توسط Esmaeili (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سیاست الحسینیه یا رولیسیون کبیر کتابی است مشتمل‌ بر مقالاتی‌ درباره‌ی عظمت‌ سیاست‌ امر شهادت‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) و نفوذ این‌ امر خطیر در میان‌ ملل‌ مختلف‌ و اثبات‌ عظمت‌ و اهمیت‌ آن‌ که توسط ماربین آلمانی نوشته شده است.

سیاست الحسینیه یا رولیسیون کبیر

نویسنده ماربین
ناشر کانون انتشار
محل نشر تهران
تاریخ نشر 1351
تعداد صفحات 64
قطع رقعی

درباره‌ کتابویرایش

اثر فوق شامل دو مقاله است: «رولیسیون [انقلاب] بزرگ یا سیاسة [السّیاسة] الحسینیة» و «ترقیات محیرالعقول فرقهٔ شیعه». نویسندهٔ مقالهٔ نخست، ماربین آلمانی، و نویسندهٔ مقالهٔ دوم، ژوزف فرانسوی، معرفی شده‌اند و در این کتاب‌شناسی، مقالهٔ اول (ص 16-45)، مورد نظر ماست. این دو مقاله، نخست در مجلهٔ حبل المتین، چاپ کلکته (سال هفدهم، شمارهٔ 28، 19 محرم 1328) منتشر شد. مدیر مجله، سید جلال الدین حسینی کاشانی، معروف به مؤیدالاسلام، از نزدیکان سید جمال الدین اسدآبادی، بود که با انتشار این مجله در بیداری مردم و برقراری مشروطیت در ایران نقشی مهم داشت. مقالهٔ ماربین به عربی و اردو و ترکی ترجمه و بارها به صورت کتابی مستقل چاپ شد و حتی به تقلید از آن، چند کتاب ذیل عنوان السیاسة الحسینیه تألیف گردید (الذریعة، ج 12، ص 271-272؛ معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت، ج 7، ص 342-343؛ احمد منزوی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، تهران، مؤسسهٔ فرهنگی منطقه‌ای، 1353، ج 6، ص 4490؛ سید علی شرف الدین موسوی، معجم کتب و مؤلفین حیات و قیام امام حسین (ع)، چاپ اوّل: پاکستان، دارالثقافة الاسلامیة، 1422، ص 164؛ محمّد حیدری قاسمی، کتاب‌شناسی عاشورا، چاپ اول: تهران، انتشارات اطلاعات، 1378، ص 151).


السّیاسة الحسینیة چند ماه پس از انتشار آن در حبل المتین، در همان سال 1328 قمری، در تهران و تبریز به صورت مستقل منتشر شد. این اثر شامل گزارشی کوتاه است از آنچه پس از درگذشت پیامبر خدا (ص) رخ داد؛ از عملکرد معاویه و امویان، تا قیام امام حسین (ع) و پیامدهای آن و عزاداری‌هایی که امروزه رایج است. دو مطلب مهم و جدید در این اثر ملاحظه می‌شود: نخست برداشت سیاسی از قیام سیدالشهدا و اینکه آن حضرت نه شخصیتی منفعل، که قهرمان آزادگی و انقلاب و مبارزه علیه ظلم بود و با تدابیری عجیب، طرح انقلابی بزرگ درافکند. این برداشت سیاسی، که از همان عنوان کتاب آشکار است، در کتاب‌های گذشتگان برجسته نبوده و کتاب حاضر را شاید بتوان نخستین اثر در این موضوع دانست.


نکتهٔ دوم اینکه نویسنده می‌گوید امام حسین نه به قصد امامت، و نه با علم به شهادت، بلکه فراتر از آن، به قصد شهادت قیام کرد تا با ریخته شدن خونش و اثبات مظلومیتش، انقلابی ایجاد کند و بنی‌امیه را رسوا سازد: «حسین عالماً و عامداً برای آن خیال [آرمان] عالی که در سر داشت، تن به مرگ داد و پیش‌قدمی [پیشقدم] برای کشته شدن خود در انداختن رولیسیون در اسلام گردید» (ص 23). چنین مطلبی نیز، به شرحی که نویسندهٔ این کتاب‌شناسی در کتاب عاشوراشناسی گفته است، در آثار گذشتگان گفته نشده است.


این کتاب مورد عنایت روحانیت واقع شد؛ از آن رو که تفسیری انقلابی از قیام امام حسین ارائه کرده بود و این تفسیر با مقتضیات زمان، که دورهٔ انقلاب علیه استعمار و استبداد بود، سازگاری داشت. مضافاً اینکه نویسندهٔ آن از فیلسوفان و مورّخان بزرگ آلمان معرفی شده بود. آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب شهید آگاه، ذیل عنوان «تحقیق دربارهٔ کتاب السّیاسة الحسینیه»، می‌نویسد: «اساس آن با آراء و عقاید علماء بزرگ شیعه و متفکران عالی‌قدر، و تواریخ و اخبار و احادیث بسیار نزدیک، بلکه موافق است و بالنسبه به آثار خاورشناسان دیگر با ارزش و قابل توجه است. لذا شخصیت‌هایی... مانند آیت الله علامهٔ مجاهد سید شرف الدین و آیت الله صدر (اعلی الله فی الفردوس مقامهما) این کتاب را از لحاظ اینکه اصول مطالبش در موضوع قیام موافق با مبانی مذهب تشیع و مستفاد از احادیث و تواریخ معتبره است، پسندیده‌اند و نویسندهٔ آن را به عنوان حکیم آلمان و فیلسوف مستشرقین یاد کرده‌اند.... ارزش دیگر، که این کتاب دارد، این است که از قیام امام (علیه‌السلام) به همان مفهومی که در بین شیعه داراست، و از مراسمی که به عنوان عزاداری آن امام مظلوم (علیه‌السلام) برگزار می‌شود، دفاع کرده و قیام مقدس حسین (ع) را از قیام‌های دیگر، مانند قیام یحیی و عیسی (علی نبینا و آله و علیهما السلام) بالاتر شمرده است» (ص 413-414).


بنابراین کتاب حاضر به دو لحاظ بسیار مهم است: یکی به لحاظ محتوا که تفسیری سیاسی و انقلابی از قیام سیدالشهدا به دست داد، و دیگری به لحاظ تأثیرگذاری که تا چند کشور را درنوردید و مقبول بسیاری افتاد. با عنایت به همین مطلب است که نویسندهٔ کتاب شهید جاوید، بخشی از کتابش را به نقد بخشی از این اثر که امام حسین قصد شهادت داشت، اختصاص داده است (ص 316-326).


اما چنین می‌نماید که این کتاب، مجعول است و اساساً فردی به نام ماربین وجود خارجی نداشته. مؤید الاسلام، که اثر مزبور را نخست در حبل المتین منتشر کرد، نام نویسنده‌اش را «موسیو ماربین آلمانی» نوشته و این اثر را فصلی از کتاب سیاست اسلامیهٔ او معرفی کرده است. وی دربارهٔ ماربین فقط این توضیح را آورده است: «فیلسوفی معروف و حکیمی مشهور و واقف‌ترین فرنگیان به سیاست اسلامی و از مورّخین بزرگ به شمار است» (ص 16) و دربارهٔ ترجمهٔ کتاب و چگونگی دست یافتن به آن نوشته است: «یکی از اسلام‌خواهان ترجمهٔ آن فصل را برای ادارهٔ ما دفتر [مجله] فرستاده» (ص 16).

مجعول بودن کتابویرایش

چند قرینه و بیّنه برای مجعول بودن این کتاب وجود دارد:

1. اساساً ماربین نام نیست، بلکه مارتین و مارتن و مارتی و مارینی و ماریتی و مارتینی و مارتینث نام است. موسیو نیز به مردان فرانسوی می‌گویند. مردان آلمانی را هِر می‌خوانند.

2. اگر ماربین نام کوچک کسی است، نام خانوادگی او چیست؟ و اگر نام خانوادگی فردی است، نام کوچکش چیست؟ چرا نام کامل او ذکر نشده است؟

3. مشخصات فردی با نام ماربین یا مانند آن، که فیلسوف یا مورّخ آلمانی باشد و کتابی با عنوان سیاست اسلامیه یا مانند آن داشته باشد، در کتاب‌ها یافت نشد. این نویسنده با رجوع به ده‌ها کتاب، از جمله آثار ذیل، به مشخصات چنین فردی دست نیافت: فرهنگ خاورشناسان، از ابوالقاسم سحاب؛ موسوعة المستشرقین، از عبدالرحمان بدوی؛ فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، از نصرالله نیک‌بین؛ کتاب‌شناسی خاورشناسان، از گروه مؤلفان و مترجمان مؤسسهٔ مطالعات و تحقیقات فرهنگی؛ شرق‌شناسی و اسلام‌شناسی غربیان، از محمّد حسن زمانی؛ المستشرقون، از نجیب عقیقی.

4. نه در حبل المتین و نه در چاپ‌های مستقل السیاسة الحسینیة، هیچ اشاره‌ای به مشخصات کتاب‌شناختی سیاست اسلامیه (محل نشر و ناشر و تاریخ نشر)، نشده است. کجاست نسخه‌ای از این کتاب و محل نشر آن؟

5. به نام مترجم تصریح نشده و فقط گفته شده که وی «یکی از اسلام‌خواهان» است. حال اینکه هیچ انگیزه‌ای برای پنهان نگاه داشتن نام او وجود نداشت.

6. به لحاظ سبک‌شناختی، نثر کتاب بوی ترجمه نمی‌دهد؛ حال اینکه ترجمه‌های آن دوره بیشتر تحت‌اللفظی بود و بوی ترجمه از آنها استشمام می‌شد. فراتر از این، نثر کتاب عین نشر تألیفی دورهٔ مشروطه است.

7. محتوای کتاب نه تنها هیچ شباهتی به آثار خاورشناسان ندارد، بلکه پیداست که به قلم یک نویسندهٔ متصلب شیعی است. نویسنده با لحنی بسیار تبلیغی، به تحسین اسلام و ترجیح آن بر دیگر ادیان و تنقیص مسیحیت و تمدن جدید پرداخته و حتی از تحسین عزاداری و تشویق به آن و فایده‌های مترتّب بر آن خودداری نکرده است.


نکته‌ای که باقی می‌ماند، این است که این اثر، پرداختهٔ کیست و چه کسی آن را برساخته و به فردی به نام ماربین نسبت داده است؟ رازگشایی از این موضوع، منوط به این است که بدانیم چه کسی این اثر را به نام ترجمه، تألیف کرده است. خواندیم که مدیر حبل المتین گفته بود که این اثر را یکی از اسلام‌خواهان ترجمه کرده و برای دفتر مجله فرستاده است. اما در نسخه‌ای چاپی از السّیاسة الحسینیه، نام مترجم آن، سید جلال الدّین حسینی کاشانی (مؤیدالاسلام)، یعنی همان مدیر حبل المتین، درج شده است (معجم ماکتب عن الرّسول و اهل البیت، ج 7، ص 343؛ فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج 6، ص 4490؛ معجم کتب و مؤلفین حیات و قیام امام حسین (ع)، ص 164؛ کتاب‌شناسی عاشورا، ص 151). اگر این قول قابل اعتماد باشد، یعنی کسی از طریقی صحیح شنیده باشد که مترجم این کتاب مؤیدالاسلام است، بنابراین او در واقع مؤلف آن است. اضافه کنیم که شرح حال مؤیدالاسلام در منابعی چند آمده است، ولی در هیچ جا گفته نشده که وی آلمانی می‌دانست. از جمله رجوع شود به: شرح حال رجال ایران، ذیل عنوان «جلال‌الدین»؛ دایرةالمعارف تشیع، ذیل مدخل «حسینی کلهری کاشانی»؛ فرهنگ آثار ایرانی-اسلامی، ذیل مدخل «حبل المتین کلکته»؛ دانشنامهٔ جهان اسلام، ذیل مدخل «حبل المتین» ؛ دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، ذیل مدخل «حبل المتین».


انگیزهٔ نسبت دادن چنین کتابی به دانشمندی خارجی روشن است. نویسندهٔ کتاب قصد آن داشته است تا متجددان بی‌اعتنا به دین را که فریفتهٔ خارجی‌ها هستند، به دین علاقه‌مند کند. در مقدمه‌ای هم که مدیر حبل المتین بر این رساله نوشته، از ضرورت توجه متجددان به دین سخن گفته است. حاصل اینکه پردازندهٔ این کتاب به مقصود خود رسید و کتابش مقبول بسیاری افتاد و تفسیر سیاسی و انقلابی او از قیام امام حسین (ع) دامن‌گستر شد. اگر این اثر به نام ماربین نبود، اکنون نامی از آن در میان نبود.


جستارهای وابستهویرایش

منابعویرایش

  • کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 105-109.