عبدالله بن حوزه
عبدالله بن حوزه، یکی از نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن حوزه |
نقش در واقعه کربلا | |
نقشهای برجسته | از نیروهای تحت امر عمر بن سعد در کربلا |
نقش در واقعه کربلا
عبدالله بن حوزه از قبیله بنیتمیم بود. در روز عاشورا قصد داشت روحیه یاران امام حسین (ع) را خراب کند، به همین جهت گستاخانه فریاد زد: ای حسین! تو را به آتش دوزخ بشارت باد. امام فرمود: ”کلاّ اِنّی اَقْدِمُ عَلی رَبٍّ رَحیمٍ وَ شَفیعٍ مُطاعٍ“ نه چنان است من بر پروردگاری مهربان و شفیعی که فرمانش برند، درآیم.
مرگ
آنگاه امام نامش را پرسید، به او گفتند ابن حوزه[۱] سپس دعا فرمودند: ”اَللّهُمَّ حُزهُ اِلَی النّارِ“ خداوندا او را در آتش بیانداز! لحظهای نگذشت که دعای امام مستجاب شد. اسب عبدالله سرکشی کرد و به تاخت درآمد و او را به طرف جوی آبی برد. عبدالله از اسب افتاد، اما یک پایش در رکاب بماند و اسب در آن هیاهوی میدان به تاخت میگریخت و سر او به هر مانعی، محکم برمیخورد و بالاخره به هلاکت رسید.
تأثیر نفرین امام حسین (ع)
ابومخنف از مسروق بن وائل حضرمی نقل کرده که گفت: من در ابتدای صفوف سواران عمر بن سعد که به حسین بن علی حملهور شدند، بودم و با خود گفتم: در آغاز صف قرار میگیرم شاید به سر حسین بن علی دسترسی یابم و بدین وسیله نزد عبیدالله بن زیاد منزلتی پیدا کنم، چون به نزدیک حسین رسیدیم، عبدالله بن حوزه گستاخی کرد و امام او را نفرین نمود. مسروق بن وائل که خود ناظر این ماجرا بود، سپاه کوفه را ترک کرده و برگشت و بعدها گفت: از این خاندان چیزی دیدم که هرگز حاضر به جنگ با آنان نمیشوم.[۲]
منبع
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 205-206.
پی نوشت
- ↑ - حوزه از حیازت میآید به معنی سوق دادن و به همین جهت امام از خداوند میخواهد او را به سوی دوزخ سوق دهد.
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 میلادی.، ج3، ص398؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 قمری / 1962 – 1967 میلادی.، ج5، ص430-431؛ الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: 1414 قمری.، ج2، ص240؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: 1385-1386 قمری.، ج4، ص66؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: 1932 میلادی. ، ج8، ص181.