۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سینه | '''سینه زنی،''' از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای [[امام حسین (ع)]] و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود. | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی]] | [[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی]] | ||
==شیوههای متفاوت | ==شیوههای متفاوت سینهزنی در مناطق مختلف== | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز <ref>[https://www.isna.ir/news/97062411820/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9 خبرگزاری ایسنا]</ref>]] | [[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز <ref>[https://www.isna.ir/news/97062411820/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9 خبرگزاری ایسنا]</ref>]] | ||
در برخی مناطق، شیوه | در برخی مناطق، شیوه سینهزنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دستههای سوگوار در دو نوبت انجام میگرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شبها که گاهی تا نیمه شب طول میکشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محلهای خود برمیگشتند و متفرق میشدند. جلوی هر دسته، علمها، کتلها و بیرقها را میبردند و بعد، زنجیرزنها در دو صف مقابل هم، حرکت میکردند که نفرات اول هر دو صف، ریشسفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخهتر بود. در وسط دستههای زنجیرزن چند نوحهخوان میخواند و دسته جواب میداد. <ref>صبحدم، بینام، شیراز، فارس، 1346.</ref> | ||
در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع میشدند و جداگانه دستهبندی میشدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا [[میاندار]] انتخاب میشد. علمدار، علم سیاه به دست میگرفت و افراد دور او حلقه میزدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را میگرفت و با دست راست خود سینه میزد و همه متصل به هم دایرهوار با نظم و ترتیب خاصی حرکت میکردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست میگذاشت و به جلو میپرید. علمدار در وسط با یک دست علم را میگرفت و با دست دیگر به سینه میزد و میگفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه میزدند و به او جواب میدادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار میگفت: «حسین شهید»، آنها میگفتند: «آقام شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را میخواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا میبردند و سر و دست را با هم پایین میآوردند و دستها را محکم به سینه میزدند و میگفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» میخواند، عبارت بودند از: <ref>وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا. </ref> | در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع میشدند و جداگانه دستهبندی میشدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا [[میاندار]] انتخاب میشد. علمدار، علم سیاه به دست میگرفت و افراد دور او حلقه میزدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را میگرفت و با دست راست خود سینه میزد و همه متصل به هم دایرهوار با نظم و ترتیب خاصی حرکت میکردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست میگذاشت و به جلو میپرید. علمدار در وسط با یک دست علم را میگرفت و با دست دیگر به سینه میزد و میگفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه میزدند و به او جواب میدادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار میگفت: «حسین شهید»، آنها میگفتند: «آقام شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را میخواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا میبردند و سر و دست را با هم پایین میآوردند و دستها را محکم به سینه میزدند و میگفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» میخواند، عبارت بودند از: <ref>وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا. </ref> |