خواجوی کرمانی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| تصویر                  = خواجوی کرمانی.jpg
| تصویر                  = خواجوی کرمانی.jpg
| توضیح تصویر            =  
| توضیح تصویر            =  
| نام اصلی              = ابوالعطا کمال‌الدٌین محمود بی علی بن محمود کرمانی
| نام اصلی              = ابوالعطا کمال‌الدین محمود بی علی بن محمود کرمانی
| زمینه فعالیت          =  
| زمینه فعالیت          =  
| ملیت                  =  
| ملیت                  =  
خط ۴۸: خط ۴۸:


==زندگینامه==
==زندگینامه==
ابوالعطا کمال‌الدّین محمود بن علی بن محمود کرمانی معروف به خواجوی کرمانی در پانزدهم شوّال سال ۶۸۹ ه. ق در شهر کرمان متولد شد. روزگار خردی و جوانی را به کسب علوم زمان و در یافتن رموز شعر و ادب در کرمان و فارس سپری کرد و پس از آن عمر خویش را در کسب انواع علوم و اشتغال به شاعری به سر برده‌است. نکته‌ی مهمی که باید در احوال و آثار خواجو مورد توجه قرار داد این است که وی از معدود شاعران پارسی‌گو است که پیش از قرن دهم و روی کار آمدن صفویان با اعتقاد راسخ به تشیّع، چهارده معصوم(ع) را ستوده‌است. وی در حدود ۳۰ سالگی به مسافرت پرداخت و به مصر، آذربایجان، بغداد، اصفهان، شیراز، خراسان و حجاز سفرها کرد. در ضمن این سفرها به ملاقات علاءالدین سمنانی که از بزرگان صفویه بود نایل آمد و حلقه‌ی ارادت او را در گوش کرد. وی در اثنای مسافرت‌های خود با عده‌ای از مشایخ، سلاطین، وزراء و همینطور طوایف گوناگون ملاقات نمود.
ابوالعطا کمال‌الدین محمود بن علی بن محمود کرمانی معروف به خواجوی کرمانی در پانزدهم شوال سال ۶۸۹ ه. ق در شهر کرمان متولد شد. روزگار خردی و جوانی را به کسب علوم زمان و در یافتن رموز شعر و ادب در کرمان و فارس سپری کرد و پس از آن عمر خویش را در کسب انواع علوم و اشتغال به شاعری به سر برده‌است. نکته‌ی مهمی که باید در احوال و آثار خواجو مورد توجه قرار داد این است که وی از معدود شاعران پارسی‌گو است که پیش از قرن دهم و روی کار آمدن صفویان با اعتقاد راسخ به تشیع، چهارده معصوم(ع) را ستوده‌است. وی در حدود ۳۰ سالگی به مسافرت پرداخت و به مصر، آذربایجان، بغداد، اصفهان، شیراز، خراسان و حجاز سفرها کرد. در ضمن این سفرها به ملاقات علاءالدین سمنانی که از بزرگان صفویه بود نایل آمد و حلقه‌ی ارادت او را در گوش کرد. وی در اثنای مسافرت‌های خود با عده‌ای از مشایخ، سلاطین، وزراء و همینطور طوایف گوناگون ملاقات نمود.


خواجو بعد از سفر حج مدتی در تبریز و سپس شیراز به سر برد و در پایان عمر چندی با شاعر بزرگ [[حافظ]] شیرازی معاشرت داشت و بالاخره در سال ۷۵۳ ه. ق درگذشت و او را در تل تنگ اللّه‌اکبر شیراز در محل اعتکاف و عبادت خودش به خاک سپردند.
خواجو بعد از سفر حج مدتی در تبریز و سپس شیراز به سر برد و در پایان عمر چندی با شاعر بزرگ [[حافظ]] شیرازی معاشرت داشت و بالاخره در سال ۷۵۳ ه. ق درگذشت و او را در تل تنگ الله‌اکبر شیراز در محل اعتکاف و عبادت خودش به خاک سپردند.


خواجو زبان عربی را خوب می‌دانست و اشعاری که بدین زبان سروده،  شیوا و دلنشین می‌باشند. هم چنین اکثر علوم به ویژه علوم نجوم را به حد استادی می‌دانسته و از این رو اصطلاحات فلکی را در قصاید خود استادانه به کار برده‌‌است. اگر چه در اکثر علوم دست داشت اما رغبت بیشتری به شاعری داشته‌است.
خواجو زبان عربی را خوب می‌دانست و اشعاری که بدین زبان سروده،  شیوا و دلنشین می‌باشند. هم چنین اکثر علوم به ویژه علوم نجوم را به حد استادی می‌دانسته و از این رو اصطلاحات فلکی را در قصاید خود استادانه به کار برده‌‌است. اگر چه در اکثر علوم دست داشت اما رغبت بیشتری به شاعری داشته‌است.


سبک سخن خواجو عراقی است و در سرودن غزل از سعدی تأثیر پذیرفته‌است. اگر چه خود نیز سبک خاصی دارد که بسیاری از شاعران پس از او شیوه‌ی او را دنبال کرده‌اند. او اگر چه در ابتدا مدح شاهان گفته امّا عاقبت پای در دامان توکل نهاده و اشعارش در مدح اهل بیت گواه آن می‌باشد. او خود را مداح اهل بیت می‌نامید.
سبک سخن خواجو عراقی است و در سرودن غزل از سعدی تأثیر پذیرفته‌است. اگر چه خود نیز سبک خاصی دارد که بسیاری از شاعران پس از او شیوه‌ی او را دنبال کرده‌اند. او اگر چه در ابتدا مدح شاهان گفته اما عاقبت پای در دامان توکل نهاده و اشعارش در مدح اهل بیت گواه آن می‌باشد. او خود را مداح اهل بیت می‌نامید.


شعرهایی که در شأن معصومین (ع) سروده از نظر فنی جزو آراسته‌ترین و پیراسته‌ترین اشعار دیوان اوست. <ref>مقدمه دیوان خواجوی کرمانی. تذکرة الشعراء دولتشاه؛ ص ۲۵۳مجمع الفصحاء؛ ج ۲، ص ۱۵ گنجینه نیاکان؛ ص ۵۲۵</ref>
شعرهایی که در شأن معصومین (ع) سروده از نظر فنی جزو آراسته‌ترین و پیراسته‌ترین اشعار دیوان اوست. <ref>مقدمه دیوان خواجوی کرمانی. تذکره الشعراء دولتشاه؛ ص ۲۵۳مجمع الفصحاء؛ ج ۲، ص ۱۵ گنجینه نیاکان؛ ص ۵۲۵</ref>


== آثار ==
==آثار==
آثار خواجو عبارتست از:
آثار خواجو عبارتست از:


* «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=502055&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان]» شامل قصیده‌ها، غزلها، رباعی‌ها و قطعه‌ها
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=502055&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان]» شامل قصیده‌ها، غزلها، رباعی‌ها و قطعه‌ها
* «صنایع الکمال» مشتمل بر قصاید و قطعات و ترکیبات و ترجیعات و غزل‌ها که این دیوان در حدود ۱۰۷۳۶ بیت می‌باشد.
*«صنایع الکمال» مشتمل بر قصاید و قطعات و ترکیبات و ترجیعات و غزل‌ها که این دیوان در حدود ۱۰۷۳۶ بیت می‌باشد.
* «بدایع الجمال» مشتمل بر قصاید و ترکیبات و غزلیات و رباعیات که دفتر غزلیات آن «شوقیات» نامیده می‌شود و ۴۳۴۰ بیت دارد.
*«بدایع الجمال» مشتمل بر قصاید و ترکیبات و غزلیات و رباعیات که دفتر غزلیات آن «شوقیات» نامیده می‌شود و ۴۳۴۰ بیت دارد.


خواجو در غزل‌های خود شیوه‌ی سعدی را اساس قرار داده و آنگاه آن را با افکار عرفانی در آمیخته است. این روش را حافظ دنبال نمود و کامل ساخت‌است. خواجو گذشته از دیوان اشعار، مثنوی‌هایی به سبک نظامی دارد، و خمسه‌ای به وجود آورده که اسامی آنان به قرار زیر است:
خواجو در غزل‌های خود شیوه‌ی سعدی را اساس قرار داده و آنگاه آن را با افکار عرفانی در آمیخته است. این روش را حافظ دنبال نمود و کامل ساخت‌است. خواجو گذشته از دیوان اشعار، مثنوی‌هایی به سبک نظامی دارد، و خمسه‌ای به وجود آورده که اسامی آنان به قرار زیر است:
خط ۶۹: خط ۶۹:
«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=531132&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author همای و همایون]» که داستانی است عاشقانه و در بحر تقارب می‌باشد. وی آن را در سال ۷۳۲ ه. ق در بغداد سروده است. وی در این مثنوی گذشته از نظامی از سبک شاهنامه نیز تأثیر پذیرفته است. این مثنوی شامل ۴۴۰۷ بیت می‌باشد.
«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=531132&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author همای و همایون]» که داستانی است عاشقانه و در بحر تقارب می‌باشد. وی آن را در سال ۷۳۲ ه. ق در بغداد سروده است. وی در این مثنوی گذشته از نظامی از سبک شاهنامه نیز تأثیر پذیرفته است. این مثنوی شامل ۴۴۰۷ بیت می‌باشد.


* «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=526749&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author گل و نوروز]» که مثنوی عاشقانه‌ای بر وزن «خسرو و شیرین» نظامی است که در سال ۷۴۲ ه. ق انجام یافته و  ۲۵۰۰ بیت دارد.
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=526749&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author گل و نوروز]» که مثنوی عاشقانه‌ای بر وزن «خسرو و شیرین» نظامی است که در سال ۷۴۲ ه. ق انجام یافته و  ۲۵۰۰ بیت دارد.
* «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=865070&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author روضة الانوار]» که خواجو به استقبال مخزن الاسرار نظامی رفته و اثری است با محتوا و معانی و به سال ۷۴۳ ه. ق انجام یافته و ۲۲۲۴ بیت دارد.
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=865070&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author روضة الانوار]» که خواجو به استقبال مخزن الاسرار نظامی رفته و اثری است با محتوا و معانی و به سال ۷۴۳ ه. ق انجام یافته و ۲۲۲۴ بیت دارد.
* «کمال نامه» که مثنوی عارفانه‌ای به وزن «هفت پیکر» نظامی است و تاریخ نظم آن ۷۴۴ ه. ق می‌باشد و ۱۸۴۹ بیت دارد.
*«کمال نامه» که مثنوی عارفانه‌ای به وزن «هفت پیکر» نظامی است و تاریخ نظم آن ۷۴۴ ه. ق می‌باشد و ۱۸۴۹ بیت دارد.
* «گوهرنامه» به وزن «خسرو و شیرین» و در اخلاق و تصوّف است و شامل ۱۰۳۲ بیت می‌باشد.
*«گوهرنامه» به وزن «خسرو و شیرین» و در اخلاق و تصوف است و شامل ۱۰۳۲ بیت می‌باشد.


خواجو رسالاتی نیز به نثر دارد که عبارتند از: «رسالةالباریه»، «رسالةسبع‌المثانی» و «رساله مناظره‌ی شمس و سحاب»
خواجو رسالاتی نیز به نثر دارد که عبارتند از: «رسالةالباریه»، «رسالةسبع‌المثانی» و «رساله مناظره‌ی شمس و سحاب»
خط ۸۳: خط ۸۳:
{{ب| آن دسته بند لاله‌ی بستان «هَلْ أَتی»|و آن قلعه‌گیر عرصه‌ی میدان لافتی }}
{{ب| آن دسته بند لاله‌ی بستان «هَلْ أَتی»|و آن قلعه‌گیر عرصه‌ی میدان لافتی }}


{{ب| کرّار بی‌فرار و خداوند ذو الفقار|قتّال عمرو و عنتر و داماد مصطفی }}
{{ب| کرار بی‌فرار و خداوند ذو الفقار|قتال عمرو و عنتر و داماد مصطفی }}


{{ب| شیر خدا و مخزن اسرار «لو کشف» <ref>اسرار لو کشف ... اشاره است به کلام امیر مؤمنان علی(ع) «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینی» اگر پرده برداشته شود، چیزی بر یقین من افزوده نمی‌گردد.</ref> |جفت بتول و نقطه‌ی پرگار اجتبا }}
{{ب| شیر خدا و مخزن اسرار «لو کشف» <ref>اسرار لو کشف ... اشاره است به کلام امیرمومنان علی(ع) «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینی» اگر پرده برداشته شود، چیزی بر یقین من افزوده نمی‌گردد.</ref> |جفت بتول و نقطه‌ی پرگار اجتبا }}


{{ب| سلطان تختگاه «سلونی» <ref>سلونی ...: اشاره است به گفتار علی(ع) که بارها می‌فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی» از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید.».</ref> شه نجف‌|سبط خلیل صف شکن خیل اصفیا }}
{{ب| سلطان تختگاه «سلونی» <ref>سلونی ...: اشاره است به گفتار علی(ع) که بارها می‌فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی» از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید.».</ref> شه نجف‌|سبط خلیل صف شکن خیل اصفیا }}


{{ب| بیرون نهاده از ره کبر و ریا قدم‌|و آورده رخ به حضرت عُلیای کبریا }}
{{ب| بیرون نهاده از ره کبر و ریا قدم‌|و آورده رخ به حضرت علیای کبریا }}


{{ب| پشت هدی و بازوی ایمان بدو قوی‌|مقصود دین و حاجت ایمان ازو روا }}
{{ب| پشت هدی و بازوی ایمان بدو قوی‌|مقصود دین و حاجت ایمان ازو روا }}
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
{{ب| شاهی که زیر سایه‌ی عرشش زدند تخت‌|مرغی که شد ورای نهم طارمش چمن }}
{{ب| شاهی که زیر سایه‌ی عرشش زدند تخت‌|مرغی که شد ورای نهم طارمش چمن }}


{{ب| نور دل بتول و جگر گوشه‌ی رسول‌|خورشید برج دین و دُرّ درج بو الحسن }}
{{ب| نور دل بتول و جگر گوشه‌ی رسول‌|خورشید برج دین و دُر درج بو الحسن }}


{{ب| با زخم‌های خنجر الماس در جگر|آورده رخ به حضرت بیچون ذو المنن }}
{{ب| با زخم‌های خنجر الماس در جگر|آورده رخ به حضرت بیچون ذوالمنن }}


{{ب| هر چند کز حجاز چو او شعبه‌یی نخاست‌|آن دور بی‌نوای حسینی نگشت راست }}
{{ب| هر چند کز حجاز چو او شعبه‌یی نخاست‌|آن دور بی‌نوای حسینی نگشت راست }}
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
{{ب| درویش مُلک بخش و جهاندار خرقه‌پوش‌|خسرو نشان صوفی و سلطان حیدری }}
{{ب| درویش مُلک بخش و جهاندار خرقه‌پوش‌|خسرو نشان صوفی و سلطان حیدری }}


{{ب| در صورتش معیّن و در سیرتش مبین‌|انوار ایزدی و صفات پیمبری }}
{{ب| در صورتش معین و در سیرتش مبین‌|انوار ایزدی و صفات پیمبری }}


{{ب| در بحر شرع لؤلؤی شهوار و همچو بحر|در خویش غرقه گشته ز پاکیزه گوهری  }}
{{ب| در بحر شرع لؤلؤی شهوار و همچو بحر|در خویش غرقه گشته ز پاکیزه گوهری  }}


{{ب| اقرار کرده حرّ یزیدش به بندگی‌|خط باز داده روح امینش به چاکری }}
{{ب| اقرار کرده حر یزیدش به بندگی‌|خط باز داده روح امینش به چاکری }}


{{ب| لب خشک و دیده تر شده از تشنگی هلاک‌|وآنگه طفیل خاک درش خشکی و تری }}
{{ب| لب خشک و دیده تر شده از تشنگی هلاک‌|وآنگه طفیل خاک درش خشکی و تری }}
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
{{ب| گلگون هنوز چنگ پلنگان کوهسار|از خون حمزه شاه شهیدان روزگار }}
{{ب| گلگون هنوز چنگ پلنگان کوهسار|از خون حمزه شاه شهیدان روزگار }}


{{ب| یک شمّه از حدیقه‌ی رضوان به ما فرست|درد گناه خسته دلان را دوا فرست }}
{{ب| یک شمه از حدیقه‌ی رضوان به ما فرست|درد گناه خسته دلان را دوا فرست }}


{{ب| بیمار معصیت شده‌ایم ای حکیم حیّ‌|ما را ز گنج خانه‌ی غفران شفا فرست }}
{{ب| بیمار معصیت شده‌ایم ای حکیم حی|ما را ز گنج خانه‌ی غفران شفا فرست }}


{{ب| من ناشتا و مطبخ لطفت پر از ابا <ref>ابا- با: آش.</ref>| آخر نواله‌ای به من ناشتا فرست }}
{{ب| من ناشتا و مطبخ لطفت پر از ابا <ref>ابا- با: آش.</ref>| آخر نواله‌ای به من ناشتا فرست }}


{{ب| یکره نوازشی کن و بر دست باد صبح‌|بوی تفضّلی به من بینوا فرست }}
{{ب| یکره نوازشی کن و بر دست باد صبح‌|بوی تفضلی به من بینوا فرست }}


{{ب| از چین زلف شاهد رحمت شمامه‌ای‌|سوی منِ هوائی راه خطا فرست }}
{{ب| از چین زلف شاهد رحمت شمامه‌ای‌|سوی منِ هوائی راه خطا فرست }}
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
{{ب| بهرام و مشتری نظر آفتاب تیغ‌|جمشید نره دیو شکار سپه شکاف }}
{{ب| بهرام و مشتری نظر آفتاب تیغ‌|جمشید نره دیو شکار سپه شکاف }}


{{ب| کسری نشان هاشمی و خضر چم نشین‌|او آفتاب ملت و عبّاس بدر دین }}
{{ب| کسری نشان هاشمی و خضر چم نشین‌|او آفتاب ملت و عباس بدر دین }}


{{ب| در قیامت کآفرینش خیمه بر محشر زنند|سکه دولت به نام آل پیغمبر زنند }}
{{ب| در قیامت کآفرینش خیمه بر محشر زنند|سکه دولت به نام آل پیغمبر زنند }}
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
===شعر ۲===
===شعر ۲===
در منقبت ائمه اثنی عشر:{{شعر}}
در منقبت ائمه اثنی عشر:{{شعر}}
{{ب| تا کی بر آستانه‌ی این شش دری سرا|باشم از آشیانه‌ی مألوف خود جدا }}
{{ب| تا کی بر آستانه‌ی این شش دری سرا|باشم از آشیانه‌ی مالوف خود جدا }}


{{ب| وقتست کز منازل تقلید بگذرم‌|و آدم به صحن گلشن تحقیق متکا }}
{{ب| وقتست کز منازل تقلید بگذرم‌|و آدم به صحن گلشن تحقیق متکا }}


{{ب| من رافضی نیَم که کنم پشت بر عتیق‌|یا خارجی که روی بتابم ز مرتضی }}
{{ب| من رافضی نیم که کنم پشت بر عتیق‌|یا خارجی که روی بتابم ز مرتضی }}


{{ب| کین اگر به کعبه کنم سجده یا به دیر|باشد مرا به عترت پیغمبر اقتدا }}
{{ب| کین اگر به کعبه کنم سجده یا به دیر|باشد مرا به عترت پیغمبر اقتدا }}
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
{{ب| هم بسته را شفاعت او می‌دهد نجات‌|هم خسته را به کلی از او می‌رسد شفا }}
{{ب| هم بسته را شفاعت او می‌دهد نجات‌|هم خسته را به کلی از او می‌رسد شفا }}


{{ب| چون هر دو کونْ روشن از انوارِ روی اوست‌|صلوا علیه ما طلع البدر فی الدجی <ref> سلام بر او زمانی که ماه در تاریکی‌ها طلوع می‌کند.</ref> }}
{{ب| چون هر دو کون روشن از انوارِ روی اوست‌|صلوا علیه ما طلع البدر فی الدجی <ref> سلام بر او زمانی که ماه در تاریکی‌ها طلوع می‌کند.</ref> }}


{{ب| فرخنده روز آنک شبی بیندیش به خواب‌|کالورد فی الحدیقه و الشمس فی السماء <ref> مانند گل در گلستان و خورشید در آسمان.</ref> }}
{{ب| فرخنده روز آنک شبی بیندیش به خواب‌|کالورد فی الحدیقه و الشمس فی السماء <ref> مانند گل در گلستان و خورشید در آسمان.</ref> }}
خط ۲۳۸: خط ۲۳۸:
{{ب| بار دیگر بر عروس چرخ زیور بسته‌اند|پرده‌ی زر بفت بر ایوان اخضر بسته‌اند }}
{{ب| بار دیگر بر عروس چرخ زیور بسته‌اند|پرده‌ی زر بفت بر ایوان اخضر بسته‌اند }}


{{ب| چرخ کُحلی پوش را بند قبا بگشوده‌اند|کوه آهن چنگ را زرّین کمر دربسته‌اند }}
{{ب| چرخ کُحلی پوش را بند قبا بگشوده‌اند|کوه آهن چنگ را زرین کمر دربسته‌اند }}


{{ب| اطلس گلریز این سیماب گون خرگاه را|نقش پردازان چینی نقش ششتر بسته‌اند  }}
{{ب| اطلس گلریز این سیماب گون خرگاه را|نقش پردازان چینی نقش ششتر بسته‌اند  }}
خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:
===شهر ۴===
===شهر ۴===
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| عصمت احمد ز مطرودان بوجهلی مجوی‌|قصّه‌ی حیدر به مردودان مروانی مگوی }}
{{ب| عصمت احمد ز مطرودان بوجهلی مجوی‌|قصه‌ی حیدر به مردودان مروانی مگوی }}


{{ب| معشر المستغفرین صلوا علی خیرِ الوَری‌|زمرة المسترحمین حیّوا الوفی المرتضی }}
{{ب| معشر المستغفرین صلوا علی خیرِ الوَری‌|زمرة المسترحمین حیوا الوفی المرتضی }}


{{ب| قلعه‌گیر کشور دین حیدرِ درنده حی‌|دسته‌بند لاله عصمت، وصی مصطفی }}
{{ب| قلعه‌گیر کشور دین حیدرِ درنده حی‌|دسته‌بند لاله عصمت، وصی مصطفی }}


{{ب| کاشف شرّ خلافت راز دار «لو کشف»|قاضی دین نبی، مسند نشین «هَلْ أَتی» }}
{{ب| کاشف شر خلافت راز دار «لو کشف»|قاضی دین نبی، مسند نشین «هَلْ أَتی» }}


{{ب| مالک ملک «سلونی» «باب شهرستان علم» <ref>اشاره به حدیث نبوی: «انا مدینة العلم و علیّ بابها» من شهر علمم و علی در آن شهر است.</ref> |سالک اطوار «لم اعبد» شه تخت رضا }}
{{ب| مالک ملک «سلونی» «باب شهرستان علم» <ref>اشاره به حدیث نبوی: «انا مدینة العلم و علی بابها» من شهر علمم و علی در آن شهر است.</ref> |سالک اطوار «لم اعبد» شه تخت رضا }}


{{ب| سرو بستان امامت دُرّ دریای هُدی‌|شمع ایوان ولایت، نور چشم اولیا }}
{{ب| سرو بستان امامت دُر دریای هُدی‌|شمع ایوان ولایت، نور چشم اولیا }}


{{ب| معنی درس الهی خاتم دست کرم‌|گوهر جام فتوّت روح شخص لا فَتی }}
{{ب| معنی درس الهی خاتم دست کرم‌|گوهر جام فتوت روح شخص لا فَتی }}


{{ب| مقتدای سروران ملک دین، جفت بتول‌|پیشوای رهروان راه حق، شیر خدا }}
{{ب| مقتدای سروران ملک دین، جفت بتول‌|پیشوای رهروان راه حق، شیر خدا }}
خط ۲۷۳: خط ۲۷۳:


===شعر ۵===
===شعر ۵===
منقبت و مرثیه سیدالشهداء (ع):
منقبت و مرثیه سیدالشهداء (ع)


{| style="margin: 0 auto; "
{| style="margin: 0 auto; "
خط ۲۹۰: خط ۲۹۰:
| class="b" |<span class="beyt"> این سواد خوابگاه قرة العین علیست‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> این سواد خوابگاه قرة العین علیست‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">وین حریم بارگاه کعبه‌ی عزّ و عُلاست </span>
| class="b" |<span class="beyt">وین حریم بارگاه کعبه‌ی عز و عُلاست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> روضه‌ی پاک حسین است آنکه مشکین زلف حور</span>
| class="b" |<span class="beyt"> روضه‌ی پاک حسین است آنکه مشکین زلف حور</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">خویشتن را بسته بر جاروب این جنّت سراست </span>
| class="b" |<span class="beyt">خویشتن را بسته بر جاروب این جنت سراست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> ز آب و چشم زائران روضه‌اش «طوبی لهم» <ref>طوبی لهم: خوشا به حال ایشان.</ref> </span>
| class="b" |<span class="beyt"> ز آب و چشم زائران روضه‌اش «طوبی لهم» <ref>طوبی لهم: خوشا به حال ایشان.</ref> </span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">شاخ طوبی را به جنّت قوّت نشو و نماست </span>
| class="b" |<span class="beyt">شاخ طوبی را به جنت قوت نشو و نماست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> شمع عالمتاب عیسی را درین دیر کهن <ref> این مصرع کنایه از خورشید است.</ref> </span>
| class="b" |<span class="beyt"> شمع عالمتاب عیسی را درین دیر کهن <ref> این مصرع کنایه از خورشید است.</ref> </span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">هر صباح از پرتو قندیل زرّینش ضیاست </span>
| class="b" |<span class="beyt">هر صباح از پرتو قندیل زرینش ضیاست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> مهبط انوار عزّت، مظهر اسرار لطف‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> مهبط انوار عزت، مظهر اسرار لطف‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">مُنزل آیات رحمت، مشهد آل عباست </span>
| class="b" |<span class="beyt">مُنزل آیات رحمت، مشهد آل عباست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> ای که زوّار ملایک را جنابت مقصد است‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> ای که زوار ملایک را جنابت مقصد است‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">وی که مجموع خلایق را ضمیرت پیشواست </span>
| class="b" |<span class="beyt">وی که مجموع خلایق را ضمیرت پیشواست </span>
خط ۳۳۰: خط ۳۳۰:
| class="b" |<span class="beyt"> بهره جز آتش چه یابد هر که بُرَد سر به تیغ‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> بهره جز آتش چه یابد هر که بُرَد سر به تیغ‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">خاصّه شمعی را که او چشم و چراغ انبیاست </span>
| class="b" |<span class="beyt">خاصه شمعی را که او چشم و چراغ انبیاست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> هر سگی کز روبهی با شیر یزدان پنجه زد</span>
| class="b" |<span class="beyt"> هر سگی کز روبهی با شیر یزدان پنجه زد</span>
خط ۳۴۰: خط ۳۴۰:
| class="b" |<span class="beyt">هر سحر پیراهن شب در بر گیتی قباست </span>
| class="b" |<span class="beyt">هر سحر پیراهن شب در بر گیتی قباست </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> در حق باب شما آمد «علیّ بابُها»</span>
| class="b" |<span class="beyt"> در حق باب شما آمد «علی بابُها»</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">هر کجا فصلی درین باب است، در باب شماست </span>
| class="b" |<span class="beyt">هر کجا فصلی درین باب است، در باب شماست </span>