۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پنجه''' (پنج+ های نسبت)، پیکره و نقش دست از مچ تا سرپنج انگشت که آن را از مس، برنج، ورشو، نقره با طلا میسازند و یا بر روی کاغذ، پارچه و چیزهای دیگر میاندازند و همچون نماد قدرت و قداست ویا طلسم و تعویذ دفع شر وبلا به کار میبرند. | '''پنجه''' (پنج+ های نسبت)، پیکره و نقش دست از مچ تا سرپنج انگشت که آن را از مس، برنج، ورشو، نقره با طلا میسازند و یا بر روی کاغذ، پارچه و چیزهای دیگر میاندازند و همچون نماد قدرت و قداست ویا طلسم و تعویذ دفع شر وبلا به کار میبرند. | ||
نیروی جاودانه و قدسیانه عدد 5: در فرهنگ و ادبیات دینی و غیردینی ایرانی و اسلامی عدد 5 یک منبع مفهومی و از اعداد نمادینی بوده که ارزش فرهنگی- اجتماعی داشته است. مردم برای عدد 5 توان و خاصیت جادویی اثرگذار میپنداشته، و آن را در | == اهمیت عدد پنج در اعتقاد عامه == | ||
نیروی جاودانه و قدسیانه عدد 5: در فرهنگ و ادبیات دینی و غیردینی ایرانی و اسلامی عدد 5 یک منبع مفهومی و از اعداد نمادینی بوده که ارزش فرهنگی- اجتماعی داشته است. مردم برای عدد 5 توان و خاصیت جادویی اثرگذار میپنداشته، و آن را در گاهشماری سالنماها، زندگی روزانه و حیات معنوی- دینی برجسته و مقدس و همچون افسون ضد شر و چشم بد (ه م) به شمار میآوردهاند. | |||
نقش و اهمیت مفهومی نمادین عدد 5 در فرهنگ ایران و دین مزدیسنا در این شاخصهها آشکار میشود: 5 روز بودن هریک از گاهنبارهای ششگانه سال و برپا کردن جشن در روز پنجم هرگاهنبار؛ افزودن 5 روز به پایان آخرین ماه از ماههای 30 روزه سال به نام «پنجه» یا «پنجک» (پنجه دزدیده = خمسه مسترقه)<ref>کریستن سن، 479/2.</ref>؛ برگزاری مراسم یادآوری مردگان در ایام پنجه<ref>بلوکباشی، نوروز...، 64.</ref>؛ تفأل زدن به هریک از روزهای پنجه (در مازندران «پیتک» یا «پتک») در اونما (آبان ماه)، آخرین ماه سال طبری، و پیش بینی کردن وضعیت کشاورزی در 5 ماه آغاز سال<ref>همان، 49.</ref>؛ به حکومت برگزیدن میرنوروزی (ه م) یا پادشاه نوروزی در 5 روز پنجه و فرمانروایی 5 روزه او: «سخن در پرده میگویم، چو گل از غنچه بیرون آی/ که بیش از 5 روزی نیست، حکم میرنوروزی»!<ref>همان، 41؛ حافظ، 317.</ref>؛ نوشتن افسون رماندن زهر جانوران گزنده در فاصله دو طلوع فجر و شمس در روز 5 اسفند (روز اسفندارمذ از ماه اسفندارمذ).<ref>نک: بیرونی، الآثار.... 229، التفهیم، 259-260؛ نیز تفضلی،178، 179.</ref> پیوند و رابطه عدد 5 با ارکان دین و احکام الهی و شخصیتهای مقدس دینی در فرهنگ اسلامی، مانند: 5 ستون دین: 5 گاه نماز روزانه<ref>188/ ER, VI.</ref>: 5 رکن حج نزد شافعی<ref>آنندراج، 0933/2 برای آگاهی بیشتر درباره این 5 رکن، نک: شیخ الاسلام، 136-138، 124-140.</ref>: 5 پیامبر اولوالعزم؛ پنج تن آل عبا(ع) یا «خمسه طیبه»؛ و 5 قدیس بزرگ: بهاء الحق مولتانی، رکن عالم لکھنویی، شمس تبریزی مولتانی، مخدوم جهانیا جهانگشت اوچه و فریدالدین «شکر گنج» پتن در فرهنگ شبه قاره هند.<ref>252/ EI 2, VIII.</ref> | |||
همچنین عدد 5 و مضارب آن، مانند «پنج و پانزده» و «پنج و پنجاه» همچون طلسم ضد چشم بد در برخی جامعههای مسلمان به کار برده میشدند. مثلا مسلمانان مراکش باور داشتند که سفری که 5 روز یا 5 ماه یا 5 سال طول بکشد، نیروی جادویی عدد 5 مسافر را از هرگونه گزند حفظ میکند.<ref>وسترمارک، 28-27.</ref> | همچنین عدد 5 و مضارب آن، مانند «پنج و پانزده» و «پنج و پنجاه» همچون طلسم ضد چشم بد در برخی جامعههای مسلمان به کار برده میشدند. مثلا مسلمانان مراکش باور داشتند که سفری که 5 روز یا 5 ماه یا 5 سال طول بکشد، نیروی جادویی عدد 5 مسافر را از هرگونه گزند حفظ میکند.<ref>وسترمارک، 28-27.</ref> | ||
خط ۸: | خط ۱۱: | ||
پنجشنبه، روز پنجم هفته نیز به واسطه عدد 5 دارای قدرت حفاظتی دانسته میشد. از این رو به باور مردم مسلمان مراکش با ادای عبارت «پنج و پنجشنبه» میتوان از گزند چشم بد مصون ماند. یا برای دفع شر از سخن کسی که درباره کودکی به گونهای سخن بگوید که احتمال آسیب رساندن به سلامت او برود، میتوان با گفتن عبارت «او در پنج و پنجشنبه زاده شده»، کودک را از گزند دور ساخت.<ref>همو، 29-28.</ref> | پنجشنبه، روز پنجم هفته نیز به واسطه عدد 5 دارای قدرت حفاظتی دانسته میشد. از این رو به باور مردم مسلمان مراکش با ادای عبارت «پنج و پنجشنبه» میتوان از گزند چشم بد مصون ماند. یا برای دفع شر از سخن کسی که درباره کودکی به گونهای سخن بگوید که احتمال آسیب رساندن به سلامت او برود، میتوان با گفتن عبارت «او در پنج و پنجشنبه زاده شده»، کودک را از گزند دور ساخت.<ref>همو، 29-28.</ref> | ||
به همان اندازه که کاربرد عدد 5 برای دفع چشم بد سودمند به نظر میرسیده، کاربرد آن گاهی نزد برخی بزرگان ناروا و ناشایست به شمار میرفته است. در فاس مراکش هدیه دادن 5 قلم از یک چیز را ناخجسته میدانستند و از آن پرهیز میکردند؛ مثلا گرفتن هدایایی مانند 5 کله قند، 5 ماکیان و... را رد میکردند.<ref>همو، 29.</ref> | |||
{{وسط| | {{وسط| | ||
<gallery widths="300px" heights="300px" perrow="4"> | <gallery widths="300px" heights="300px" perrow="4"> | ||
خط ۱۶: | خط ۲۱: | ||
}} | }} | ||
== نمادشناسی دست (= پنجه) == | |||
دست، مظهر 5: دست (= پنجه)، به ویژه دست راست، در فرهنگها و ادیان مردم بسیاری از سرزمینهای جهان، به سبب در برداشتن 5 انگشت، همچون عدد 5 نیروی جادوانه و قدسیانه یافته، و مظهر قدرت، شوکت، فضیلت، عدالت، راستی و پاکی به شمار رفته است.<ref>بلوکباشی، «مفاهیم...»، 13.</ref> بنابر یک روایت اسطورهای در فرهنگ ایران، جمشید پادشاه پیشدادی نخستین کسی بود که انگشتری به دست چپ کرد. از او پرسیدند که «چرا زینت به چپ دادی و فضیلت راست راست؟! گفت: راست را زینت راستی تمام است».<ref>سعدی، 214؛ برای ارزش اجتماعی- فرهنگی دست راست، نک: ه د، دست.</ref> | دست، مظهر 5: دست (= پنجه)، به ویژه دست راست، در فرهنگها و ادیان مردم بسیاری از سرزمینهای جهان، به سبب در برداشتن 5 انگشت، همچون عدد 5 نیروی جادوانه و قدسیانه یافته، و مظهر قدرت، شوکت، فضیلت، عدالت، راستی و پاکی به شمار رفته است.<ref>بلوکباشی، «مفاهیم...»، 13.</ref> بنابر یک روایت اسطورهای در فرهنگ ایران، جمشید پادشاه پیشدادی نخستین کسی بود که انگشتری به دست چپ کرد. از او پرسیدند که «چرا زینت به چپ دادی و فضیلت راست راست؟! گفت: راست را زینت راستی تمام است».<ref>سعدی، 214؛ برای ارزش اجتماعی- فرهنگی دست راست، نک: ه د، دست.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۸: | ||
تصور درباره قدرت تأثیرگذاری پنجه، آن چنان بوده است که در میان برخی جامعههای ابتدایی و سنتی چنین میپنداشتند که پنجه بریده مردگانی که در جنگ یا اعدام و یا در یک رویداد کشته شدهاند، و پنجه کودکانی که در رحم مادر با به هنگام زایش مردهاند، دارای قدرت فوق العاده اثرگذاری است. از این رو ساحران، افسونگران، درمانگران و برخی مردم از این اندام در اعمال جادویی استفاده میکردند.<ref>ER,VI/190.</ref> همچنین دراز کردن پنجه دست راست و نگهداشتن آن در برابر چشم اشخاص شور چشم و گفتن «5 در چشمت» یا «5 روی چشمت» مؤثرترین راه حفظ خود در برابر چشم زخم بوده است.<ref>وسترمارک، 27.</ref> | تصور درباره قدرت تأثیرگذاری پنجه، آن چنان بوده است که در میان برخی جامعههای ابتدایی و سنتی چنین میپنداشتند که پنجه بریده مردگانی که در جنگ یا اعدام و یا در یک رویداد کشته شدهاند، و پنجه کودکانی که در رحم مادر با به هنگام زایش مردهاند، دارای قدرت فوق العاده اثرگذاری است. از این رو ساحران، افسونگران، درمانگران و برخی مردم از این اندام در اعمال جادویی استفاده میکردند.<ref>ER,VI/190.</ref> همچنین دراز کردن پنجه دست راست و نگهداشتن آن در برابر چشم اشخاص شور چشم و گفتن «5 در چشمت» یا «5 روی چشمت» مؤثرترین راه حفظ خود در برابر چشم زخم بوده است.<ref>وسترمارک، 27.</ref> | ||
کار کرد پیکر نمادین پنجه | === کار کرد پیکر نمادین پنجه === | ||
همانطور که دست یا پنجه را مردم حافظ شخص از گزند نگاه دیگران میپنداشتند، همین نیرو و خاصیت را هم برای هر چیزی که شکل دست یا پنجه را بنماید، قائل بودند. در جادو تفاوت میان واقعیت و تصویر از میان میرود و تصویر همان نقش در اهمیت شیء را در حیطه عمل مییابد.<ref>همو، 29.</ref> | |||
نقشهایی از «دست» با خاک سرخ اُخرا در هنر غاری پیش از تاریخ بازمانده که احتمالا بیشتر برای حفاظت در برابر چشم بد و بدبختیهای دیگر بوده است.<ref>189/ ER , VI.</ref> در بین النهرین طلسمهایی به صورت پنجه گشوده یا مچ گره کرده رایج بود که هرکس آنها را همراه خود میکرد، از گزند چشم زخم در امان میماند.<ref>هال، 244.</ref> | نقشهایی از «دست» با خاک سرخ اُخرا در هنر غاری پیش از تاریخ بازمانده که احتمالا بیشتر برای حفاظت در برابر چشم بد و بدبختیهای دیگر بوده است.<ref>189/ ER , VI.</ref> در بین النهرین طلسمهایی به صورت پنجه گشوده یا مچ گره کرده رایج بود که هرکس آنها را همراه خود میکرد، از گزند چشم زخم در امان میماند.<ref>هال، 244.</ref> | ||
در میان مسلمانان پنجه فلزی با نقش پنجه، مظهر قدرت و نمادی از اولیاء انگاشته میشود و آن را به مثابه طلسم، حرز، تعویذ دفع شر و چشم بد و حفظ سلامت و خوشبختی به کار میبرند. در برخی سرزمینهای اسلامی پنجهای را که معمولا از طلا یا نقره میساختند و یا نقش پنجهای را که بر روی مدال کنده کاری میکردند، دست فاطمه مینامیدند که شیعیان آن را نمادی از 5 تن میپندارند.<ref>E12, x501؛ 459/ ERE , III.</ref> کارادوو طلسم «دست فاطمه» رایج در میان مسیحیان را برگرفته از فرهنگ مذهبی شیعیان و صورتی دیگر از پنجه مظهر متن دانسته است. به نظر او پیشینه این نماد به دوره پیش از اسلام میرسد و احتمالا بیانگر مفهوم خورشید است؛ در ادبیات هندو نیز پرتو خورشید به انگشتان دست یا پنجه تشبیه شده است.<ref>126/IV.</ref> در ادبیات فارسی هم پرتو خورشید را به «پنجه» تشبیه کردهاند و میگویند در «پنجه خورشید» یا «پنجه آفتاب»، «چون به قصد رقص گردد پای کوبان سرو او/ آسمان از پنجه خورشید دستک میزند».<ref>آنندراج 945 / 2.</ref> پرتوهای خورشید، نماد خدای آتن، به پنجههایی ختم میشود که بر قدرت آفرینندگی او دلالت دارد.<ref>هال، همانجا.</ref> | در میان مسلمانان پنجه فلزی با نقش پنجه، مظهر قدرت و نمادی از اولیاء انگاشته میشود و آن را به مثابه طلسم، حرز، تعویذ دفع شر و چشم بد و حفظ سلامت و خوشبختی به کار میبرند. در برخی سرزمینهای اسلامی پنجهای را که معمولا از طلا یا نقره میساختند و یا نقش پنجهای را که بر روی مدال کنده کاری میکردند، دست فاطمه مینامیدند که شیعیان آن را نمادی از 5 تن میپندارند.<ref>E12, x501؛ 459/ ERE , III.</ref> کارادوو طلسم «دست فاطمه» رایج در میان مسیحیان را برگرفته از فرهنگ مذهبی شیعیان و صورتی دیگر از پنجه مظهر متن دانسته است. به نظر او پیشینه این نماد به دوره پیش از اسلام میرسد و احتمالا بیانگر مفهوم خورشید است؛ در ادبیات هندو نیز پرتو خورشید به انگشتان دست یا پنجه تشبیه شده است.<ref>126/IV.</ref> در ادبیات فارسی هم پرتو خورشید را به «پنجه» تشبیه کردهاند و میگویند در «پنجه خورشید» یا «پنجه آفتاب»، «چون به قصد رقص گردد پای کوبان سرو او/ آسمان از پنجه خورشید دستک میزند».<ref>آنندراج 945 / 2.</ref> پرتوهای خورشید، نماد خدای آتن، به پنجههایی ختم میشود که بر قدرت آفرینندگی او دلالت دارد.<ref>هال، همانجا.</ref> | ||
پنجه فلزی نصب شده بر سر پرچمها، علمها و علامتهای چند تیغه در دستههای عزاداری را شیعیان عموم مظهری از 5 تن و یا دست بریده حضرت ابوالفضل عباس (ع)<ref>بلوکباشی، نخل گردانی، 100؛ نیز نک: ه د، عباس، علم، علامت.</ref> و مسلمانان جنوب هند نمادی از دست علی، فاطمه و [[عباس فرزند علی (ع)|عباس]] علمدار (ع) میدانند. هندیان مسلمان پنجهای را در روزهای اول، سوم یا چهارم محرم به هنگامی که «[[عاشورا]] خانهها» را میآرایند، کنار علم میگذارند و زیارت میکنند.<ref>شریف، 160-159.</ref> ایرانیان مقیم ترکیه در ایام [[محرم]] علمی به نام علم پیامبر (ص) را در دستهها میگردانند. روی پارچههای این علم نقش پنجهای همراه کتیبههایی گلدوزی شده است.<ref>اند، 241.</ref> هریک از حسینیههای هزاره جات افغانستان در علم بزرگ و کوچک دارد که علم بزرگ را در بیرون، و علم کوچک را در داخل حسینیه میگذارند. بر سر علم کوچک پنجهای مسی نصب کردهاند که روی آن آیههایی از قرآن مجید حک شده است، هزارهها این پنجه را همچون دیگر شیعیان نمادی از دست علمدار کربلا، حضرت عباس (ع) میدانند و در پای آن عزاداری و حاجتخواهی میکنند.<ref>فرهنگ، 308.</ref> | پنجه فلزی نصب شده بر سر پرچمها، علمها و علامتهای چند تیغه در دستههای عزاداری را شیعیان عموم مظهری از 5 تن و یا دست بریده حضرت ابوالفضل عباس (ع)<ref>بلوکباشی، نخل گردانی، 100؛ نیز نک: ه د، عباس، علم، علامت.</ref> و مسلمانان جنوب هند نمادی از دست علی، فاطمه و [[عباس فرزند علی (ع)|عباس]] علمدار (ع) میدانند. هندیان مسلمان پنجهای را در روزهای اول، سوم یا چهارم محرم به هنگامی که «[[عاشورا]] خانهها» را میآرایند، کنار علم میگذارند و زیارت میکنند.<ref>شریف، 160-159.</ref> ایرانیان مقیم ترکیه در ایام [[محرم]] علمی به نام علم پیامبر (ص) را در دستهها میگردانند. روی پارچههای این علم نقش پنجهای همراه کتیبههایی گلدوزی شده است.<ref>اند، 241.</ref> هریک از حسینیههای هزاره جات افغانستان در علم بزرگ و کوچک دارد که علم بزرگ را در بیرون، و علم کوچک را در داخل حسینیه میگذارند. بر سر علم کوچک پنجهای مسی نصب کردهاند که روی آن آیههایی از قرآن مجید حک شده است، هزارهها این پنجه را همچون دیگر شیعیان نمادی از دست علمدار کربلا، حضرت عباس (ع) میدانند و در پای آن عزاداری و حاجتخواهی میکنند.<ref>فرهنگ، 308.</ref> |
ویرایش