حصین‌ بن نمیر تمیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
===سرهای شهدا===
===سرهای شهدا===
در روز یازدهم‌ محرم‌، عمر بن‌ سعد دستور داد سرهای شهدا را بر نیزه زنند و پیشاپیش کاروان اسرا به سوی کوفه حرکت کنند.<ref>- تاریخ ابن خلدون، ج2، ص36. </ref> هفده سر را قبیله تمیم به رهبری حصین بن نمیر همراه خود بردند.
در روز یازدهم‌ محرم‌، عمر بن‌ سعد دستور داد سرهای شهدا را بر نیزه زنند و پیشاپیش کاروان اسرا به سوی کوفه حرکت کنند.<ref>- تاریخ ابن خلدون، ج2، ص36. </ref> هفده سر را قبیله تمیم به رهبری حصین بن نمیر همراه خود بردند.
 
==واقعه حَرّه واقم==
 
در واقعه حَرّه واقم، اواخر سال 63 یزید برای مقابله با آشفتگی‌های مدینه به مسلم بن عُقبه دستور داد که با لشکری گران روانه حجاز شود و آشوب‌های مدینه و مکه را خاموش سازد. حصین بن نمیر از سرداران همراه مسلم‌ بود. او فرماندهی اهل حِمص را بر عهده داشت. در آخر محرم سال 64 مسلم بن عقبه پس از سرکوب قیام مردم مدینه، در حالی که برای سرکوب شورش عبدالله بن زبیر روانه مکه بود، در گردنه مُشَلَّل مُرد و حُصَین بن نمیر بنا به سفارش یزید فرماندهی سپاه را برعهده گرفت.<ref>- الاخبار الطوال، ص246؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص251؛ تاریخ طبری، ج5، ص488، 490، 496، 497.</ref>
 
==مرگ یزید==
 
مردم در مکه با ابن‌ زبیر بیعت کرده بودند.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص497.</ref> حصین بن نمیر در 25 یا 26 محرم سال 64  وارد مکه شد و ابن‌زبیر را محاصره کرد. ابن‌زبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیع الاول سال 64، حصین و سپاهیان شام در کوه‌های اطراف کعبه، منجنیق‌ها و عراده‌هایی به کار انداختند و با سنگ و آتش به کعبه و شهر مکه حمله کردند که کعبه ویران شد و جامه و چوب‌های آن سوخت.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص158؛ تاریخ طبری، ج5، ص497-499؛ الفتوح، ج5، ص164؛ مروج الذهب، ج3، ص270.</ref> در اوج جنگ بین شامیان و مکّیان، خبر مرگ یزید<ref>- مرگ یزید در 14 ربیع الاول سال 64 هجری در سن 38 یا 39 سالگی در حُوّارِین شام بود.</ref> رسید و باعث تضعیف سپاهیان شام شد.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص499؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref> حصین بن نمیر که نمی‌دانست برای چه کسی باید بجنگد، محاصره را متوقف ساخت و به ابن‌زبیر پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و همراه او و لشکرش به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرد. اما ابن‌زبیر نپذیرفت و حصین با لشکر خود سوی شام بازگشت.<ref>- ر.ک : الاخبار الطوال، ص268؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص252؛ تاریخ طبری، ج5، ص499، 501-502؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref>  
 
===نقش حصین بن نمیر در به خلافت رساندن مروان بن حکم===
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
در واقعه حَرّه واقم، اواخر سال 63 یزید برای مقابله با آشفتگی‌های مدینه به مسلم بن عُقبه دستور داد که با لشکری گران روانه حجاز شود و آشوب‌های مدینه و مکه را خاموش سازد. حصین بن نمیر از سرداران همراه مسلم‌ بود. او فرماندهی اهل حِمص را بر عهده داشت. در آخر محرم سال 64 مسلم بن عقبه پس از سرکوب قیام مردم مدینه، در حالی که برای سرکوب شورش عبدالله بن زبیر روانه مکه بود، در گردنه مُشَلَّل مُرد و حُصَین بن نمیر بنا به سفارش یزید فرماندهی سپاه را برعهده گرفت.<ref>- الاخبار الطوال، ص246؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص251؛ تاریخ طبری، ج5، ص488، 490، 496، 497.</ref>
 
 
مردم در مکه با ابن‌ زبیر بیعت کرده بودند.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص497.</ref> حصین بن نمیر در 25 یا 26 محرم سال 64  وارد مکه شد و ابن‌زبیر را محاصره کرد. ابن‌زبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیع الاول سال 64، حصین و سپاهیان شام در کوههای اطراف کعبه، منجنیق‌ها و عراده‌هایی به کار انداختند و با سنگ و آتش به کعبه و شهر مکه حمله کردند که کعبه ویران شد و جامه و چوب‌های آن سوخت.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص158؛ تاریخ طبری، ج5، ص497-499؛ الفتوح، ج5، ص164؛ مروج الذهب، ج3، ص270.</ref> در اوج جنگ بین شامیان و مکّیان، خبر مرگ یزید<ref>- مرگ یزید در 14 ربیع الاول سال 64 هجری در سن 38 یا 39 سالگی در حُوّارِین شام بود.</ref> رسید و باعث تضعیف سپاهیان شام شد.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص499؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref> حصین بن نمیر که نمی‌دانست برای چه کسی باید بجنگد، محاصره را متوقف ساخت و به ابن‌زبیر پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و همراه او و لشکرش به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرد. اما ابن‌زبیر نپذیرفت و حصین با لشکر خود سوی شام بازگشت.<ref>- ر.ک : الاخبار الطوال، ص268؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص252؛ تاریخ طبری، ج5، ص499، 501-502؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref>  
 
 
پس از خلافت کوتاه معاویة بن یزید و مرگ او در سال 64، حصین بن نمیر برای به خلافت رساندن مروان بن حکم کوشید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص503، 535-536.</ref>  
پس از خلافت کوتاه معاویة بن یزید و مرگ او در سال 64، حصین بن نمیر برای به خلافت رساندن مروان بن حکم کوشید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص503، 535-536.</ref>  
 
==جنگ توابین==
 
در سال 65 و در آغاز خلافت عبدالملک بن مروان، حصین‌ جزو فرماندهان شام بود که به جنگ توابین رفت.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص594؛ مروج الذهب، ج3، ص294.</ref>
در سال 65 و در آغاز خلافت عبدالملک بن مروان، حصین‌ جزو فرماندهان شام بود که به جنگ توابین رفت.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص594؛ مروج الذهب، ج3، ص294.</ref>
 
توابین در عین‌الورده استقرار یافتند که سپاه شام به فرماندهی عبیدالله بن زیاد به سوی عین‌الورده در حرکت بود. پیش‌قراولان سپاه شام را حصین بن نمیر فرماندهی می‌کرد که پیش از عبیدالله‌ به عین‌الورده رسید. نوشته‌اند که چون حصین‌ به مقابل سپاه توابین رسید، ایشان را مخاطب ساخته، گفت: ای سپاه! اکنون مسلمانان دو گروه‌اند: زبیریان و مروانیان. شما خارجیان در این میان چه کاره‌اید؟ شما که امامتان در میان شما نیست، پس بی‌جهت خون خویش را نریزید. سلیمان بن صُرَد خزاعی پاسخ داد: ای حصین‌! بهتر است برای نداشتن امام، خود و سپاه شام را ملامت کنی. شما که هر هفته امامی دارید، آن هم امامی ناحق، ناشایست و ستمگر. ای حصین‌! امام ما از خاندان پیامبر (ص) است و خون دختر پیامبر را از شما طلب می‌کنیم.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص598؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص182؛ البدایه و النهایه، ج8، ص254.</ref>  
 
توابین در عین‌الورده استقرار یافتند که سپاه شام به فرماندهی عبیدالله بن زیاد به سوی عین‌الورده در حرکت بود. پیشقراولان سپاه شام را حصین بن نمیر فرماندهی می‌کرد که پیش از عبیدالله‌ به عین‌الورده رسید. نوشته‌اند که چون حصین‌ به مقابل سپاه توابین رسید، ایشان را مخاطب ساخته، گفت: ای سپاه! اکنون مسلمانان دو گروه‌اند: زبیریان و مروانیان. شما خارجیان در این میان چه کاره‌اید؟ شما که امامتان در میان شما نیست، پس بی‌جهت خون خویش را نریزید. سلیمان بن صُرَد خزاعی پاسخ داد: ای حصین‌! بهتر است برای نداشتن امام، خود و سپاه شام را ملامت کنی. شما که هر هفته امامی دارید، آن هم امامی ناحق، ناشایست و ستمگر. ای حصین‌! امام ما از خاندان پیامبر (ص) است و خون دختر پیامبر را از شما طلب می‌کنیم.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص598؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص182؛ البدایه و النهایه، ج8، ص254.</ref>  
 
 
بالاخره قیام توّابین به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی در ”عین‌الورده“ توسط سپاهیان شام سرکوب گردید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص594، 597-599؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295.</ref>  
بالاخره قیام توّابین به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی در ”عین‌الورده“ توسط سپاهیان شام سرکوب گردید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص594، 597-599؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295.</ref>  
 
==قیام مختار==
 
هنگامی که مختار به خون‌خواهی امام‌ حسین‌ (ع) قیام کرد، با جلب همکاری ابراهیم بن مالک اشتر، مبارزه خود را با نام محمد بن ‌حنفیه آغاز کرد و موفق شد نهضت خود را به پیروزی برساند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج6، ص385؛ الاخبار الطوال، ص290-291،314؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص258.</ref> او به فرمانده سپاهش، ابراهیم بن مالک اشتر، سفارش کرد که عبیدالله بن زیاد و حصین بن نمیر را به قتل برساند.<ref>- الاخبار الطوال، ص293. </ref>
هنگامی که مختار به خونخواهی امام‌ حسین‌ (ع) قیام کرد، با جلب همکاری ابراهیم بن مالک اشتر، مبارزه خود را با نام محمد بن ‌حنفیه آغاز کرد و موفق شد نهضت خود را به پیروزی برساند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج6، ص385؛ الاخبار الطوال، ص290-291،314؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص258.</ref> او به فرمانده سپاهش، ابراهیم بن مالک اشتر، سفارش کرد که عبیدالله بن زیاد و حصین بن نمیر را به قتل برساند.<ref>- الاخبار الطوال، ص293. </ref>
==مرگ==
 
 
مختار در انتقام‌گیری از خون امام حسین‌ (ع) در قیامی بالنسبه موفق، توانست اکثر مسئولان و دست اندرکاران تراژدی کربلا را به مجازات برساند<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ الاخبار الطوال، ص301-306؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21.</ref> و حتی سردارش ابراهیم در جنگ خازر نزدیک زاب از اراضی موصل با لشکر عبیدالله جنگید. در این جنگ که در عاشورای سال 66 یا 67 روی داد، سپاه شام شکست سختی خورد و بسیاری از قاتلان امام کشته شدند. عبیدالله بن زیاد طراح اصلی قتل عام کربلا و حُصین بن نمیر فرمانده شامیان در واقعه تلخ حمله به خانه خدا و آتش زدن کعبه و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.<ref>- الاخبار الطوال، ص306؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص259؛ مروج الذهب، ج3، ص298؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2،ص265.</ref>  
مختار در انتقام‌گیری از خون امام حسین‌ (ع) در قیامی بالنسبه موفق، توانست اکثر مسئولان و دست اندرکاران تراژدی کربلا را به مجازات برساند<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ الاخبار الطوال، ص301-306؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21.</ref> و حتی سردارش ابراهیم در جنگ خازر نزدیک زاب از اراضی موصل با لشکر عبیدالله جنگید. در این جنگ که در عاشورای سال 66 یا 67 روی داد، سپاه شام شکست سختی خورد و بسیاری از قاتلان امام کشته شدند. عبیدالله بن زیاد طراح اصلی قتل عام کربلا و حُصین بن نمیر فرمانده شامیان در واقعه تلخ حمله به خانه خدا و آتش زدن کعبه و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.<ref>- الاخبار الطوال، ص306؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص259؛ مروج الذهب، ج3، ص298؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2،ص265.</ref>  
حصین بن نمیر به دست ابراهیم بن مالک اشتر<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص202؛ تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص265.</ref> یا شَریک بن جَدیر تَغلَبی<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ الفتوح، ج6، ص280؛ مروج الذهب، ج3، ص298.</ref> کشته شد.
حصین بن نمیر به دست ابراهیم بن مالک اشتر<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص202؛ تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص265.</ref> یا شَریک بن جَدیر تَغلَبی<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ الفتوح، ج6، ص280؛ مروج الذهب، ج3، ص298.</ref> کشته شد.
ابراهیم سر عبیدالله، حصین بن نمیر، شرحبیل بن ذی‌الکلاع و جمعی از فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند. سرهای فرماندهان را در کوفه آویزان کردند.<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ انساب الاشراف، ج6، ص423-426؛ الاخبار الطوال، ص347؛ الفتوح، ج6، ص282-283؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص56-57؛ الوافی بالوفیات، ج19، ص371.</ref>   
ابراهیم سر عبیدالله، حصین بن نمیر، شرحبیل بن ذی‌الکلاع و جمعی از فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند. سرهای فرماندهان را در کوفه آویزان کردند.<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ انساب الاشراف، ج6، ص423-426؛ الاخبار الطوال، ص347؛ الفتوح، ج6، ص282-283؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص56-57؛ الوافی بالوفیات، ج19، ص371.</ref>   


۱۰٬۰۷۲

ویرایش