خطیب خوارزمی
خطیب خوارزمی، فقیه، صاحب حدیثی با اشعار فراوان، خطیب و آگاه از سیره و تاریخ بود.
خطیب خوارزمی | |
---|---|
زادروز | 484 ه. ق. خوارزم |
مرگ | 658 هجری |
پیشه | فقیهی دانشور، حافظی مشهور، صاحب حدیثی با اشعار فراوان، خطیبی پرآوازه و آگاه از سیره و تاریخ |
کتابها | «مناقب امام ابو حنیفه» در دو جلد، «کتاب قضایای امیر المؤمنین»، «ردّ الشمس لامیر المؤمنین»، «الاربعین فی مناقب النّبی و وصیّه امیر المؤمنین (ع)»، «دیوان شعر»، «فضایل امیر المؤمنین معروف به مناقب» که این کتاب از زمان مؤلف تاکنون مورد استفاده بوده است، «مقتل الحسین سید الشهداء»، در دو جلد |
تخلص | «اخطب خوارزم» و «خطیب خوارزمی» |
زندگینامهویرایش
موفق بن احمد بن ابی سعید اسحاق بن مؤید مکّی خوارزمی ملقب به «اخطب خوارزم» و «خطیب خوارزمی»، وی به سال 484 (ه. ق.) در خوارزم متولد شد. او از مردم خوارزم بود و مدتی نیز شغل خطیبی داشته است.
صفدی گوید: «خوارزمی خطبهها انشاء کرد و شعرها گفت» ولی از خطبهها و کلمات و اشعار او چیزی جز آنکه در کتاب مناقب و مقتل یافت نشود چیزی به دست نیامده است.
وی یک سال قبل از قتل خلیفه عباسی و استیلای مغول بر بغداد به سال 567 هجری وفات یافت. [۱]
آثارویرایش
خوارزمی در علم فقه و حدیث و تاریخ و ادب و سایر علوم متفرقه دستی به کمال داشته و از طرف دیگر شهرت او در دوران زندگی و نامهنگاری و ارتباط با اساتید علم و حدیث در اکناف جهان ایجاب میکند و میرساند که خوارزمی تألیفات فراوانی به رشتهی تحریر درآورده باشد منتهی آنچه شهرت یافته و به دست ما رسیده هفت اثر است:
«مناقب امام ابو حنیفه» در دو جلد، «کتاب قضایای امیر المؤمنین»، «ردّ الشمس لامیر المؤمنین»، «الاربعین فی مناقب النّبی و وصیّه امیر المؤمنین (ع)»، «دیوان شعر»، «فضایل امیر المؤمنین معروف به مناقب» که این کتاب از زمان مؤلف تاکنون مورد استفاده بوده است، «مقتل الحسین سید الشهداء»، در دو جلد.
نمونه اشعارویرایش
رثای امیر المؤمنین علی (ع) و فرزندانش:
1- ألا هل من فتی کأبی ترابامام طاهر فوق التراب؟!
2- إذا ما مقلتی رمدت فکحلیتراب مسّ نعل أبی تراب
3- محمّد النبیّ کمصر علمأمیر المؤمنین له کباب
4- هو البکّاء فی المحراب لکنهو الضحاک فی یوم الحراب
5- و عن حمراء بیت المال أمسیو عن صفرائه صفر الوطاب
6- شیاطین الوغی دحروا دحورابه إذ سلّ سیفا کالشهاب
7- علیّ بالهدایة قد تحلّیو لمّا یدّرع برد الشباب
8- علی کاسر الأصنام لمّاعلا کتف النبیّ بلا احتجاب
9- علیّ فی النساء له وصیّأمین لم یمانع بالحجاب
10- علیّ قاتل عمرو بن ودّبضرب عامر البلد الخراب
11- حدیث براءة و غدیر خمّو رایة خیبر فصل الخطاب
12- هما مثلا کهارون و موسیبتمثیل النبیّ بلا ارتیاب
13- بنی فی المسجد المخصوص باباله إذ سدّ أبواب الصّحاب
14- کأنّ الناس کلّهم قشورو مولانا علی کاللباب
15- ولایته بلاریب کطوقعلی رغم المعاطس فی الرّقاب
16- إذا عمر تخبّط فی جوابو نبّهه علیّ بالصّواب
17- یقول بعدله: لو لا علیهلکت هلکت فی ذاک الجواب
18- ففاطمة و مولانا علیّو نجلاه سروری فی الکتاب
19- و من یک دأبه تشیید بیتفها أنا مدح أهل البیت دابی
20- و ان یک حبّهم هیهات عابافها أنا مذ عقلت قرین عاب
21- لقد قتلوا علیا مذ تجلّیلاهل الحقّ فحلا فی الضراب
22- و قد قتلوا الرّضا الحسن المرجّیجواد العرب بالسمّ المذاب
23- و قد منعوا الحسین الماء ظلماو جدّل بالطعان بالضّراب
24- و لو لا زینب قتلوا علیّاصغیرا قتل بقّ أو ذباب
25- و قد صلبوا إمام الحقّ زیدافیاللّه من ظلم عجاب
26- بنات محمّد فی الشمس عطشیو آل یزید فی ظلّ القباب
27- لآل یزید من ادم خیامو أصحاب الکساء بلا ثیاب [۲]
1- جوانمردی چون بو تراب کجاست؟ پیشوای پاکگوهر در پهنهی گیتی!
2- اگر دیدگانم دردمند گردد، از غبار نعلش توتیا سازم.
3- محمد (ص) رسول گرامی شهر علم است. امیر مؤمنان باب علم باشد.
4- او در محراب عبادت گریان، و در صحنه پیکار خندان!
5- از زر و زیور چشم پوشید، و درهم و دینار نیندوخت.
6- در پهنه رزمگاه سپاه شیطان را تارومار کرد، چون صاعقه از شمشیرش آتش برانگیخت.
7- علی (ع) است که با زیور هدایت آذین گرفت، از آن پیش که جامهی جوانی درپوشید.
8- علی (ع) است که بتهای قریش بشکست، آنگاه که بر شانه رسول (ص) برآمد.
9- علی (ع) است که با نص وصایت، زنان پیامبر را کفیل آمد، امینی که حجابش مانع نباشد.
10- علی (ع) است که عمر بن عبدود را با ضرب شمشیر فروانداخت، ضربتی که اسلام را آباد کرد.
11- داستان «برائت» و «غدیر خم» و «پرچم روز خیبر» نزاع را فیصله بخشید.
12- محمد (ص) و علی (ع) چون هارون و موسی (ع) باشند. این تمثیل از پیامبر بزرگوار است.
13- در مسجد خود، درهای خانههای دیگران را مسدود کرد، و درب خانهی علی باز ماند.
14- مردمان یکسره گرفتارند، و سرورمان علی مفر میباشد.
15- ولایتش بیشک مانند قلاده بر گردن مؤمنین افتاد، و بینی دشمنان بر خاک مالیده شد.
16- هرگاه عمر در پاسخ مسائل به خطا میرفت، علی راه صوابش نشان میداد.
17- و عمر از راه انصاف گفت: اگر علی (ع) نمیبود پاسخ خطایم مرا به هلاکت و تباهی میراند.
18- ازاینرو فاطمه (س) و سرورمان علی (ع)، با دو فرزندش مایهی خشنودی و مسرّت خاطرند.
19- هرکه خواهد خاندانی را ستایش نماید، من ثنا خوان اهل بیت (ع) رسول هستم.
20- اگر مهر آنان مایهی ننگ و عار باشد- و هیهات که چنین باشد- من از روزی که فرزانه گشتم، قرین این ننگ و عارم.
21- علی را که پرتو حق و رهبر حقجویان بود، کشتند. آنکه یکتا مرد میدان بود.
22- زادهاش حسن مجتبی (ع)، جوانمرد عرب را کشتند، با سمّ مذاب کارش ساختند.
23- حسین را از آب فرات محروم کردند، با طعن نیزه و شمشیر به خاک و خون کشیدند.
24- اگر سخن زینب (س) نبود علی سجاد (ع) را هم میکشتند.
25- پیشوای عدالت زید بن علی (ع) را بر دار کشیدند، خدا را از این ستم ناهنجار.
26- دختران محمد در تابش خورشید و تشنهلب، خاندان یزید در سایه قصر و خرگاه!
27- خاندان یزید خیمه چرمین به پا کردند، اصحاب کساء جامه بر تن نداشتند.