امام حسین علیه السلام و عاشورا
امام حسین علیهالسلام و عاشورا، کتابی است درباره حسین بن علی (ع) که توسط عباس محفوظی نوشته شده است.
امام حسین علیهالسلام و عاشورا
| |
---|---|
| |
به کوشش | عباس محفوظی |
ناشر | نورالنور |
محل نشر | قم |
تاریخ نشر | 1390 |
شابک | 978-964-8428-36-0 |
تعداد صفحات | 432 |
موضوع | حسین بن علی (ع) |
زبان | فارسی |
چکیدهویرایش
این کتاب قسمتی از بحثها و سخنرانیهای نویسنده از سال های گذشته به مناسبهای مختلف به صورت مکتوب ارائه گردیده است. کتاب از سه بخش اصلی تشکیل یافته است که شامل: «طلوع نور»، «عاشورا و زمینه های آن» و «یاران فداکار امام حسین(ع)» است. در بخش اول که «طلوع نور» نام گرفته است، تحت موضوعی به عنوان «روایت جابر و ابوهریره» می خوانیم: «بیش از ده تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف و با مختصر اختلافی از جابر بن عبدالله روایت کرده اند که میگوید: از رسول خدا (ص) درباره حسین (ع) شنیدم که می فرمود: «من أحب أن ینظر إلی سید شباب أهل الجنة فلینظر إلی هذا - یعنی الحسین ابن علی علیهما السلام»؛ هر کس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی نظر افکند.[۱] برخی از بزرگان اهل سنت به سندهای مختلف از ابوهریره نیز روایت کردهاند که گفت: حسین (ع) را درکودکی دیدم که آمده و خود را در دامان رسول خدا (ص) انداخت و رسول خدا (ص) دهان خود را باز کرده و دهان حسین را در دهان خویش گرفت و فرمود: «اللهم إنی أحبه فأحبه و أحب من یحبه»؛ بار خدایا من او را دوست دارم پس تو او را دوست بدار و دوست دار هر کس که او را دوست می دارد.[۲] بخش دوم کتاب به «عاشورا و زمینه های آن» میپردازد. در قسمتی از این بخش، ماجرای برخورد امام حسین (ع) با ولید حاکم مدینه و مروان ارائه گردیده است. در بخشی از این بخش آمده است: مروان در راه با امام حسین (ع) ملاقات کرد و عرض کرد: من شما را امر می کنم که با یزید بیعت کنی، زیرا این بیعت برای دین و دنیای شما سودمندتر است! امام (ع) با ناراحتی کلمه استرجاع را بر زبان جاری نمود و چنین فرمود: «اسلام را باید وداع گفت: اگر امت، گرفتار امیری چون یزید گردید؛ وای بر تو ای مروان مرا به بیعت یزید فرمان می دهی در حالی که او مرد فاسقی است». این سخن های ناروا و بیهوده را چرا می گویی؟ من تو را بر این گفتار ملامت نمی کنم، زیرا تو همان کسی هستی که پیامبر اکرم (ص) تو را هنگامی که هنوز در صلب پدر (حکم بن العاص) بودی لعنت فرمود ... من خود از رسولخدا(ص) شنیدم که می فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفیان، فرزندزادگان و بردگان آنها حرام است و فرمود: اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید، بی درنگ شکم او را پاره کنید» به خدا سوگند که مردم مدینه معاویه را بر فراز منبر جدم رسول خدا (ص) مشاهده کردند ولی به آنچه مأمور شده بودند عمل نکردند!
درباره کتابویرایش
برخی دیگر از موضوعات کتاب شامل: «ولادت»، «پیش گویی پیامبر(ص) درباره آینده امام حسین (ع)»، «امام حسین (ع) پس از رحلت رسول خدا (ص)»، «وصایای امیرالمؤمنین (ع) به امام حسین (ع)»، «موضع امام حسین (ع) در صلح با معاویه»، «جنایت های دوران خلافت یزید»، «سخت گیری عمّال معاویه به شیعیان»، «وداع امام (ع) با قبر جدش رسول خدا(ص)»، «دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع)»، «نامه مسلم بن عقیل به امام حسین (ع)»، «مشورت یزید با سرجون مسیحی»، «جاسوسی معقل»، «نیرنگ عبیدالله بن زیاد»، «عبدالله بن عباس»، «سخنان امام حسین (ع) در شب عاشورا»، «تعداد یاران امام»، «دختر سه ساله»، «تعداد شهدای کربلا»، «حضرت زینب (س)»، «عفاف و حجاب»، «مادر بزرگوار حضرت عباس (ع)»، «الگوی شجاعت»، «حضرت علی اکبر (ع)»، «قاسم بن الحسن (ع)»، «حر و بشارت بهشت»، «بریر در واقعه کربلا»، «زهیر در شب عاشورا» و ... است.