سلطانى کلهر کرمانشاهى
سلطانی کلهر کرمانشاهی (۱۳۵۰ ه. ق- ۱۳۰۷ ه. ق)[۱] از شعرا و نویسندگان سده سیزدهم هجرى بود.
سلطانى کلهر کرمانشاهى | |
---|---|
نام اصلی | حسین قلى خان |
زمینهٔ کاری | شاعر |
زادروز | کرمانشاه |
پدر و مادر | مصطفى قلى خان دیوان بیگى |
سبک نوشتاری | سبک خراسانى |
زندگینامهویرایش
حسین قلى خان فرزند مصطفى قلى خان دیوان بیگى از ایل کلهر، زادگاهش کرمانشاه و متخلص به «سلطانى» بود.
آثارویرایش
سلطانى به دیوان شعرا و فنون ادبى اشراف داشته و به شیوه متقدمین شعر میسرودهاست اما بیشتر به سبک خراسانى متمایل بودهاست.
آثار منظوم و منثورویرایش
- ضیاءالفرقدین[۲]
- حدیقةالاعجاز[۳]
- هفت اورنگ[۴]
- قصۀ عجیب و غریب[۵]
- غزلیات، مثنویات و مراثى
- مثنوى مینوسر[۶]
- لیلى و مجنون[۷]
- دیوان قصاید[۸]
- گلستان مراد[۹]
- بحر البکاء[۱۰]
- بدایع الوقایع[۱۱]
- طراز البیان[۱۲]
- درّةالسلطانیه[۱۳]
- تصحیح دیوان امیر معزى
- مناقب حسامیه[۱۴]
- قصاید سلطانیه[۱۵]
- نجات الثقلین فى مقتل الحسین
- مثنوى تمثالالبدیع[۱۶]
- شکرستان[۱۷]
- مثنوى نور الیقین[۱۸]
- رسالۀ باغستان[۱۹]
- گنج بادآور[۲۰]
- کتابى در قواعد قافیه و عروض
- تذکرۀ موسوم به مطلع شعرى در ذکر اشعار معاصرین[۲۱]
اشعارویرایش
ترکیببند حسینى در تذکره حدیقةالشعراءویرایش
بند اول
این منم بنهاده سر در سجدهگاه راستین | سوده پیشانى به خاک آستان شاه دین | |
این منم چون آسمان خم کرده پشت بندگى | در حریمى کآسمان از حرمتش بوسد زمین | |
این منم با زائران، گرد ضریحى در طواف | کش بود برتر شکوه از کرسى و عرش برین | |
این منم بهر زیارت در مقام قرب دوست | با گروه قدسیان عالم بالا، قرین | |
این منم کز فخر بر نه گنبد چرخم عروج | در رواق عرش طاق سبط خیر المرسلین | |
این منم در منزلت انباز با روح القدس | این منم در مرتبت همراز با روح الامین | |
این منم کز روزگارم بهره، اقبالى چنان | این منم کز کردگارم یار، توفیقى چنین | |
مورم، اما دست بر ملک سلیمان یافتم | ره چو بر درگاه شاهنشاه ایمان یافتم [۲۲] |
بند دوم
کیست کش روى ضراعت [۲۳] سوى این درگاه نیست؟ | و آن کدامین کس که در کوى تو او را راه نیست؟ | |
نیست بر روى فقیران بسته هرگز باب تو | باز اگر باب کریمان گاه هست و، گاه نیست | |
شرط بذل نعمت، استحقاق مسکینان بود | ورنه تأخیر و قصورى در عطاى شاه نیست | |
هم ازین معنى ز «حافظ» عرضه دارم یک دو بیت | آنکه در نظمش، کس از امثال و از اشباه نیست: | |
«هرچه هست از قامت ناساز بىاندام ماست | ورنه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست | |
هر که خواهد گو بیا و، هر که خواهد گو برو | کبر و نازِ حاجب و دربان درین درگاه نیست» | |
طرفه نبود گر به «سلطانى» درین نظم متین | قدسیان عالم بالا سرایند: آفرین [۲۴] |
منابعویرایش
پی نوشتویرایش
- ↑ سلطانى بنا به گفتۀ صاحب حدیقه در ۱۳۰۳ وفات یافته...و حال آنکه مرحوم باقر شاکرى در تذکره مختصر شعراى کرمانشاه ۱۲۵۰ را سال ولادت و ۱۳۰۷ را سال وفات سلطانى دانستهاند...»
- ↑ مثنوى در بحر رمل در حدود ۵ هزار بیت در مصیبت سیدالشهداء حسین بن على(ع)
- ↑ مثنوى در بحر خفیف مشتمل بر مناقب حضرت مولا على(ع)
- ↑ مثنوى در بحر خفیف در حدود ۵ هزار بیت شامل هفت مجلس بهرام گور
- ↑ در داستان هزار و یکشب در حدود ۹ هزار بیت در بحر تقارب
- ↑ در ذکر مصیبت امام حسین در بحر تقارب
- ↑ به طرز نظامى و امیر خسرو
- ↑ در حدود بیست و پنج هزار بیت
- ↑ در مدایح دولتمردان
- ↑ در سوگ سرور آزادگان جهان حسین بن على(ع)
- ↑ در تاریخ وقایع جهان
- ↑ ترجمۀ تاریخ ابن خلّکان
- ↑ در تاریخ آل عثمان
- ↑ در تاریخ حکومت کرمانشاه و کردستان
- ↑ که به سال ۱۳۳۷ ه. ق به چاپ رسیدهاست.
- ↑ به وزن مخزن الاسرار
- ↑ به وزن حدیقه
- ↑ بر وزن رمل
- ↑ به شیوۀ گلستان
- ↑ کتابى در شرح لغات و اشعار فارسى
- ↑ حدیقةالشعراء، ج اول، ص ۸۰۰.
- ↑ همان، ج اول، ص ۷۹۸.
- ↑ ضراعت: تضرع کردن و فروتنى نمودن. (فرهنگ معین)
- ↑ همان، ص ۷۹۸ و ۷۹۹.