زیارت عاشورا
زیارت عاشورا، زیارتنامهای است که شیعیان برای زیارت (از دور و نزدیک) امام حسین (ع) و یارانش و یادکرد واقعه عاشورا میخوانند. این زیارتنامه از امام محمد باقر (ع) نقل شده و نزد شیعه دارای اهمیت بسیاری است.
سند زیارت عاشورا
اصلیترین و قدیمترین متنی که زیارت عاشورا در آن نقل شده، کامل الزیارات [۱] است. ابن قولویه در این کتاب، متن زیارت عاشورا را از امام باقر(ع) نقل کرده است. ابوالمعالی محمّد کلباسی از مجتهدین قرن سیزدهم هجری، که شرحی بر زیارت عاشورا نگاشته، نوشته است شیخ طوسی (ره) در کتاب مصباح المتهجد[۲] نیز این زیارت را با سندی دیگر از امام باقر(ع) نقل کردهاست.[۳] در حالی که برخی از مورخین معاصر معتقدند شیخ طوسی نیز از کامل الزیارات نقل کرده است.[۴] با این حال میان زیارت عاشورای ابن قولویه و شیخ طوسی اختلاف وجود دارد. همچنین در محتوای زیارت عاشورا شواهدی وجود دارد که این زیارت در فضای اواخر امویان بیان شده است.[۵] بعد از زیارت عاشورا دعایی به نام علقمه وجود دارد که آن را علقمه از صفوان و او از امام صادق روایت کرده است.[۶]
درباره عبارت لعن در آخر زیارت
برخی از حدیث شناسان و مورخان معاصر نظیر سید مرتضی عسکری و محمد هادی یوسفی غروی عبارت"اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی و ابدا به اولا، ثم الثانی و الثالث و الرابع، اللهم العن یزید خامسا" را منقول از معصومین(ع) نمیدانند و معتقدند در کامل الزیارات ابن قولویه -که نخستین کتابی است که زیارت عاشورا را نقل کرده- این عبارت وجود ندارد.[۷]
یوسفی غروی از مورخان معاصر در دفاع از این دیدگاه اینگونه استدلال کرده که در زیارت عاشورایی که شیخ طوسی در مصباح المتهجد از کامل الزیارات نقل کرده فقره لعن آخر وجود نداشته است. اما در حدود قرن هفتم هجری به بعد نسخه مصباح المتهجد دوگانه شده است. در یک نسخه این فقره وجود نداشته و در نسخهای دیگر این فقره وارد شده است. به گفته غروی دوگانه بودن نسخه مصباح المتهجد بر اساس تحقیق فردی به نام شیخ حسین راوی حجازی صورت گرفته است.[۸]
در ادامه این استدلال به تذکر علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار راجع به دوگانه بودن نسخه مصباح المتهجد استناد شده است. این در حالی است که علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد خود، نسخه دوم یعنی نسخهای که در آن فقره لعن اضافه شده را آورده است.
غروی دلیل این اقدام علامه مجلسی را فضای حاکم بر آن دوره میداند. زیرا که علامه مجلسی در دوره شاه سلطان حسین صفوی میزیسته و صفویان به عنوان دولت شیعی با عثمانیها به عنوان دولتی سنی درگیر بودند و تلاش میکردند دشمنی با عثمانیهای سنی را در تودههای مردم و طبقات مختلف جامعه گسترش دهند. از این رو فضای لعن و تبری در آن دوره حاکم بوده و علامه مجلسی نیز در همین راستا نسخهای که شامل عبارت لعن بود را برگزیده است.[۹]
به دنبال علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد و مفتاح الجنان -که حاشیهای بر زاد المعاد است-، محدث قمی در کتاب مفاتیح الجنان آن نسخه را آورده است.
محدث قمی در حالی نسخه دوم مصباح المتهجد را از زادالمعاد نقل کرده که مروری بر کل بحارالانوار مجلسی داشته به طوری که تمام آن را در سفینه البحار فهرست بندی نموده و احتمالاً از تذکر مجلسی درباره دوگانه بودن نسخه مصباح المتهجد نیز مطلع بوده است. اما بر اساس تحلیل یوسفی غروی به سبب آنکه کتاب سفینه البحار از نوشتههای متأخر وی است و کتاب مفاتیح الجنان قبل از آن تألیف شده نسخه دوم در مفاتیح الجنان آورده شده است.
به اعتقاد این تحلیلگر تاریخ اسلام این احتمال وجود دارد که اگر محدث قمی مفاتیح الجنان را بعد از سفینه البحار تألیف میکرد زمانی که متوجه تذکر علامه مجلسی درباره دوگانه بودن نسخه مصباح المتهجد در کتاب بحارالانوار میشده نسخه مطابق با کامل الزیارات را ترجیح میداده است.[۱۰]
اظهار نظر درباره فقره لعن آخر زیارت عاشورا در حالی است که علمای امامیه درباره وثاقت سند زیارت عاشورا اجماع دارند و تمام آنها اصل زیارت عاشورا را امری قطعی و مسلم میدانند.[۱۱]
ثواب قرائت زیارت عاشورا
علقمه بن محمد حضرمی میگوید:
- امام فرمود: «ای علقمه پس از آن که با اشاره به آن حضرت سلام کردی، دو رکعت نماز بخوان و پس از آن این قول (متن زیارت) را میخوانی. پس هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هرکس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کند به آن میخواند. و خداوند برای تو هزار هزار سیئه محو میکند، تو را هزار هزار درجه بالا میبرد. جزو کسانی میباشی که در رکاب حضرت به شهادت رسیدند، حتی در درجات آنها هم شریک میشوی و برای تو ثواب تمام انبیا، رسولان و هر کس که حسین(ع) را از زمان شهادتش تا به حال زیارت کرده، را مینویسند.»[۱۲]
محتوای زیارت عاشورا
- سلام: زیارت عاشورا با سلام بر امام حسین آغاز میشود و با سلام بر فدائیانش ادامه مییابد. این زیارت همچنین، با سلام بر امام حسین و یارانش پایان میپذیرد.
- یادآوری تاریخ شیعه: زیارت عاشورا ستمهایی را که بر شیعه وارد شده است با دو ضمیر «کُم» و «ک» برشمرده است مرجع ضمیر «کُم» اهل بیت و مرجع ضمیر «ک »، خود ابا عبدالله الحسین(ع) است عبارت «اُمَّةً اَسَسَتْ اَساسَ الظُّلمِ وَ الجُورِ عَلَیکمْ اَهْلِ البَیتِ »، «اُمَّةً دَفَعَتْکمْ عَنْ مَقامِکمْ و اَزالَتْکمْ عَنْ مَراتِبِکمُ الَّتی رَتَّبَکمُ اللَّهُ فیها »، «المُمهِدِینَ لَهُمْ بِا لتَمکین مِنْ قِتالِکمْ» که در ابتدای زیارت آمده و «النّاصِبینَ لَکمُ الْحَرْبَ» که در اواسط زیارت آمده و معنی فارسی آنها عبارتند «از مردمی که ظلم و جور به شما اهل بیت را پایهگذاری کردند، مردمی که از شما را از منصبتان دور کردند و از مدارجی که خداوند برای شما مقرر کرده بود محرومتان کردند »، «مردمی که با شما جنگیدند و شما را کشتند و مردمی که از امرای ظلم و جور برای جنگ با شما اطاعت کردند» و عبارت «بر پا کنندگان جنگ با شما» یادآور برخورد غیر انسانی و خشن نیروهای سیاسی مخالف اسلام با اهل بیت بعد از رحلت رسول خدا است. یا عبارت «اُمةً اَسْرَجَتْ وَالجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِک» «مردمی که زین نهادند و مهار کشیدند و نقاب بستند برای نبرد با تو» به حوادث عاشورا اشاره دارد و دو فراز دیگر در زیارت عاشورا وجود دارد که در یکی روز عاشورا روزی معرفی شده است که بنی امیه و فرزند هند جگر خوار آن را مبارک شمردهاند و در فراز دیگری روز عاشورا روزی معرفی شده که آل زیاد و آل مروان به دلیل کشتن امام حسین در آن روز خوشحال شدند.
- لعن: در زیارت عاشورا طیف مقابل امامت، که از در تخاصم و جنگ با امامان شیعه و حکومت آنان درآمدهاند مورد لعن واقع شدهاند. زیارت عاشورا، بنی امیه، آل زیاد و آل مروان را به عنوان گروههای ظالم و عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد، و شمر را به عنوان اشخاص ظالم نام برده است. ویژگی مشترک این افراد و گروهها ظلم آنان به اهل بیت و جنگ و دشمنی با اهل بیت بوده است. در جای جای زیارت عاشورا این بخش از امت مورد لعن واقع شده، از آنان برائت اکید حاصل شده و حتی در دو فراز پایانی زیارت، این لعن به تمامی ظالمانی که در طور تاریخ در حق محمد(ص) و آل محمد(ع) ظلم کردهاند و میکنند تعمیم یافته است. هدف از این لعنها این است که مسلمانان باید به پیروی از خداوند از طیف ظالم در حق پیامبر و خاندانش(ع) ـ یعنی مخالفان حکومت امامتی ـ برائت بجویند و مسیر خود را با خط محمد(ص) و آل محمد هماهنگ نمایند.
- مهدویت و خونخواهی: در دو فراز زیارت عاشورا از خدا خواسته شده که خونخواهی امام حسین را به زعامت امام منصور از اهل بیت محمد(ص) یا امام هدایتگری که ناطق به حق است روزی گرداند و این الفاظ، ظهور حضرت امام مهدی (عج) و خونخواهی توسط ایشان را میرساند و به اصل مهدویت اشاره میکند که زیربنای حرکتی ـ فکری شیعیان در زمان انتظار را تشکیل میدهد.
- دعا: دعای مهم دیگری در زیارت عاشورا به این مضمون «اللهم اَجْعَلْ مَحیای مَحیا محمدٍ و ال مُحمد وَ مَماتی مَماتَ مُحمدٍ وَ ال مُحمدٍ» «خدایا مرا زنده بدار به آیین محمد و آل محمد و مرگم را به آئین آنان بمیران» آمده است. مفهومی که در این دعا ذکر شده حکایت از نوعی علاقه به دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است و آخرین عبارت زیارت عاشورا «ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَک مَعَ الْحُسَینِ وَ اَصْحابِ الْحُسَینِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ علیهالسلام»، درخواست ثبات قدم در راه امام حسین و یارانش ـ که جان خون را برای او دادند ـ از خداوند است.
متن و ترجمه زیارت
متن | ترجمه |
اَلسَّلاَمُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (السَّلاَمُ عَلَیکَ یا خِیرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلاَمُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلاَمُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ السَّلاَمُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ | سلام بر تو ای ابا عبد اللّه،سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان،و فرزند سرور جانشیان،سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان،سلام بر تو ای خون خدا،و فرزند خون خدا و ای تنهای مظلوم،سلام بر تو و جانهایی که به درگاهت فرود آمدند،از جانب من بر همگی شما سلام خدا برای همیشه،تا هستم و تا شب و روز باقی است، |
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَینَا وَ عَلَی جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیکُمْ أَهْلَ الْبَیتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ | ای ابا عبد اللّه،هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد،و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت،و سنگین و بزرگ شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان،خدا لعنت کند امّتی را که بنای ستم و بیداد را بر شما اهل بیت بنیان نهادند،و خدا لعنت کند قومی را که شما را از مقامتان دور کرد،و از مرتبههایتان برکنار نمود،مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد و خدا لعنت کند امّتی را که شما را کشتند، |
وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْ بَرِئْتُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیکُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْیاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیائِهِمْ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیةَ قَاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً)، | و خدا لعنت کند آنان را که امکان و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند من بیزاری میجویم به سوی خدا و به جانب شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و دوستدارانشان،ای ابا عبد اللّه من در صلحم ما کسیکه با شما صلح کرد،و در جنگم با کسیکه با شما جنگید تا روز قیامت،و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مردان را و خدا همه بنی امیه را لعنت کند،و لعنت کند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را، |
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتَالِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ وَ أَکْرَمَنِی (بِکَ) أَنْ یرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَینِ علیهالسلام فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی رَسُولِهِ وَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَی فَاطِمَةَ وَ إِلَی الْحَسَنِ وَ إِلَیکَ بِمُوَالاَتِکَ وَ بِالْبَرَاءَةِ | و لعنت کند امّتی را که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند،پدر و مادرم به فدایت همانا مصیبت بر من سنگین شد،از خدا که مقامت را گرامی داشت،و مرا به وسیله تو کرامت بخشید،درخواست میکنم،که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهل بیت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)روزی من کند،خدایا به حق حسین مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده،ای ابا عبد اللّه من به خدا و رسولش و امیر مؤمنان،و فاطمه و حسن تقرّب میجویم،به دوستی تو و به بیزاری. |
مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِکَ وَ بَنَی عَلَیهِ بُنْیانَهُ وَ جَرَی فِی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیکُمْ وَ عَلَی أَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیکُمْ مِنْهُمْ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ إِلَیکُمْ بِمُوَالاَتِکُمْ وَ مُوَالاَةِ وَلِیکُمْ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ النَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْیاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ | از کسیکه پایهگذاری کرد اساس این واقعه را،و بنا نهاد بر آن بنیانش را،و روان شد در ستم و بیدادش بر شما،و شیعیان شما،از ایشان به سوی خدا و شما بیزارم و به خدا تقرّب میجویم،و پس از آن به شما نیز با دوستی نسبت به شما و دوستی نسبت به دوستان شما،و به بیزاری از دشمنانتان شما،و به بیزاری از دشمنانتان،و برپاکنندگان جنگ با شما،و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها،من در صلحم با کسیکه با شما صلح کرد،و در جنگم با کسیکه با شما جنگید، |
وَ وَلِی لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیائِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَنْ یجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ یثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَنْ یرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی (ثَارَکُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًی (مَهْدِی) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ | و دوستم با کسیکه شما را دوست داشت،و دشمنم با کسیکه شما را دشمن داشت،پس درخواست میکنم از خدا که مرا به معرفت و دوستان شما گرامی داشت و بیزاری از دشمنان شما را نصیب من کرد،اینکه مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد،و جایگاهم را نزد شما استوار بدارد،و از او میخواهم که مرا برساند به مقام ستودهای که برای شما نزد خداست و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما،و از خدا درخواست میکنم به حق شما، |
بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یعْطِینِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِ مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیتَهَا فِی الْإِسْلاَمِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (الْأَرَضِینَ) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ | و شأنی که برای شما نزد اوست،که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش،چه مصیبتی بزرگ است آن مصیبت،و چه عظیم است آن عزا در اسلام،و در همه آسمانها و زمین.خدایا در اینجایگاه مرا از کسانی قرار ده،که از جانب تو به آنان درود و رحمت و آمرزش میرسد خدایا حیاتم را حیات]آمیخته به عشق[محمّد و خاندان محمّد،و مرگم را مرگ]در حال شیفتگی به[محمّد و خاندان محمّد قرار دهد. |
اَللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ) بَنُو أُمَیةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَی (لِسَانِکَ) وَ لِسَانِ نَبِیکَ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیکَ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیانَ وَ مُعَاوِیةَ وَ یزِیدَ بْنَ مُعَاوِیةَ عَلَیهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ هَذَا یوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ (علیهالسلام). | خدایا این روز روزی است که به آن تبرّک جستند بنی امیه،و فرزند جگرخوار،آن لعنتشده فرزند لعنت شده بر زبان تو و زبان پیامبرت(درود خدا بر او و خاندانش)در هر کجا و هر موقفی که پیامبرت(درود خدا بر او و خاندانش)در آن ایستاد.خدایا لعنت کن ابا سفیان،و معاویه و یزید فرزند معاویه را،که از جانب تو بر آنان لعنت باد به جاودانگی جاودانها،و امروز روزی است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مردان،بخاطر کشتن حضرتامام حسین را(درود خدا بر او) |
اَللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذَابَ (الْأَلِیمَ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیکَ فِی هَذَا الْیوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیامِ حَیاتِی بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیهِمْ وَ بِالْمُوَالاَةِ لِنَبِیکَ وَ آلِ نَبِیکَ (عَلَیهِ وَ) عَلَیهِمُ السَّلاَمُ | خدایا پس لعنت و شکنجهات را بر آنان دوچندان کن،خدای من در این روز و در اینجایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم،به بیزاری ام از اینان و لعنت بر ایشان،و به دوستی پیامبر و خاندان پیامبرت(درود بر او و ایشان) |
سپس صد مرتبه لعن زیر گفته میشود: | |
اَللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی (الَّذِینَ) جَاهَدَتِ الْحُسَینَ وَ شَایعَتْ وَ بَایعَتْ وَ تَابَعَتْ (تَایعَتْ) عَلَی قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً |
خدا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد،و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود.خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین کردند،و همراهی نمودند و پیمان بستند،و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت،خدایا همه آنان را لعنت کن |
و بعد صد مرتبه سلام: | |
اَلسَّلاَمُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ (لِزِیارَتِکَ) السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ (وَ عَلَی أَوْلاَدِ الْحُسَینِ) وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ |
سلام بر تو ای ابا عبد اللّه،و بر جانهایی که به درگاهت فرود آمدند،از جانتب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است و خدا زیارت شما آخرین زیارت از سوی من قرار ندهد،سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و فرزندان حسین،و یاران حسین. |
یک مرتبه: | |
اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ |
خدایا اختصاص ده،اوّلین ستمکار را از جانب من به لعنت،و آغاز کن به آن لعنت اولین را،سپس دومین و سومین و چهارمین را،خدایا یزید پنجم آنان را لعنت کن،و لعنت کن عبید اللّه بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابو سفیان خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت. |
سپس به سجده رفته و این ذکر گفته میشود: | |
اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَظِیمِ رَزِیتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَینِ یوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَینِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَینِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ علیهالسلام |
خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران بر مصیبتزدگی آنان،خدای را سپاس بر بزرگی عزایم، خدایا شفاعت حسین را در روز ورود]به قیامت[نصیبم کن،و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسین و یاران حسین،آنانکه جانشان را در دفاع از حسین(درود بر او)بخشیدند. |
آثار درباره زیارت عاشورا
اسامی برخی از شرحهای زیارت عاشورا چنین است:
کتابهای چاپی فارسی
- بررسی اسناد زیارت عاشورا، جعفر سبحانی، این نوشتار در مجموعه مقالات ایشان به نام سیمای فرزانگان، ج 2، ص 495 506 مندرج است.
- الدّر المنثور فی شرح زیارة العاشور، میرزا احمد بن عبدالرحیم، معروف به میرزا آقا تبریزی،تبریز: 1380ق، 252 ص، رقعی.
- الدرة البیضاء فی شرح زیارة العاشورا، حاج سید عزیزاللّه امامت کاشانی، کاشان: مجمع متوسلین به آل محمد، 1378 ش، 559ص، وزیری.
کتابهای چاپی عربی
- ذخیرة العباد لیوم المعاد، از مؤلفی ناشناخته، شیخ نصراللّه شبستری در اللؤلؤ النضید مینویسد: این کتاب به چاپ رسیده است.[۱۴]
- رساله «شرح تایعت» در زیارت عاشورا، سید میرمحمدباقر حسینی استرآبادی میرداماد (م 1041ق)، این رساله در شرح کلمه «تابعت» در زیارت عاشورا و اثبات صحیح بودن «تایعت» است.این نوشتار در شفاء الصدور، ج2، ص339، با نقدی بر آن، ذکر شده است.[۱۵]
- رسالة فی زیارة العاشوراء و کیفیتها، سید محمدباقر اصفهانی (حجةالاسلام شفتی) (1160 ـ 1240ق)، این رساله در شفاء الصدور، ج1، ص73 به چاپ رسیده است.[۱۶]
کتابهای خطی فارسی
- شرح جمله «یا ثاراللّه وابن ثاره»، شیخ علی اکبر بن محمد امین لاری (ق 13)،این رساله، مفصّل بوده و در سال 1284 ق، تألیف شده و نسخه خطی آن به شماره 4086 در کتاب خانه آیت اللّه مرعشی موجود است.
- شرح زیارت عاشورا، میراز محمدعلی مدرس چهاردهی نجفی (م 1334ق)،این کتاب، مختصر بوده و نسخه خطی آن به شماره 12370 در کتاب خانه آستان قدس رضوی موجود است.[۱۷]
- شرح زیارت عاشورا، شیخ عباس حایری تهرانی (1298 1360ق)، نسخه آن نزد فرزندش حاج شیخ مهدی حایری تهرانی بوده است.[۱۸]
کتابهای خطی عربی
- تحقیق فی زیارة العاشوراء، حسن بن ابراهیم حسینی ساوجی (ق 13)، نسخه خطی آن (کتابت: 1286 ق) در کتاب خانه مسجد اعظم قم موجود است.[۱۹]
- تذکرة الزائرین، سید ابو محمد حسن بن محمد طباطبایی ساروی (م ح 1351 ق)،[۲۰]فهرست کتاب خانه مجلس، ج 12، ص 83.
- جنّة السرور فی تحقیق کیفیة زیارة العاشور، شیخ علی شریعتمدار استرآبادی تهرانی (م 1315 ق)، نسخه اصل آن در مجموعه شماره 3090 کتاب خانه آیت اللّه مرعشی موجود است (از ص 115 تا 156).[۲۱] فهرست کتاب خانه مرعشی، ج 8، ص 314 315.
کتابهای اردو
پیوند به بیرون
منابع
- ابن قولویه،جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی، کامل الزیارات، مترجم سید محمد جواد ذهنی، تهران، انتشارات پیام حق، 1377.
- طوسی، محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1418ه.ق.
- انصاری قمی، مقاله کتابشناسى زیارت عاشورا ، علوم حدیث، شماره 23، بهار1381.
- کلباسی، ابی المعالی کلباسی، شرح زیارت عاشورا، قم، شریعت، 1428ه.ق.
- خواجه سروی، غلامرضا، سامانه هویت اسلامی: بازخوانی زیارت عاشورا، دانشگاه اسلامی، ویژه نامه امام حسین(ع)، زمستان 1381
پی نوشت
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ص581
- ↑ طوسی، مصباح المتهجد،ج2، ص772
- ↑ کلباسی، شرح زیارت عاشورا، ص210
- ↑ سخنرانی آقای یوسفی غروی در مورد موضع علامه عسکری نسبت به زیارت عاشورا.
- ↑ ر.ک به درباره اصالت زیارت عاشوراء نوشته حسن انصاری
- ↑ طوسی، مصباح المتهجد، ص543
- ↑ مصاحبه با آیت الله محمدهادی یوسفی غروی، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ مصاحبه با آیت الله محمدهادی یوسفی غروی، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ مصاحبه با آیت الله محمدهادی یوسفی غروی، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ مصاحبه با آیت الله محمدهادی یوسفی غروی، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ شبیری زنجانی، استفتاء شماره 4383، تاریخ ثبت استفتاء 1386/01/30.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ص581
- ↑ طوسی، مصباح المتهجد، ص539
- ↑ اللؤلؤ النضید، ص38؛ الذریعة، ج10، ص16
- ↑ الذریعة، ج13، ص132
- ↑ الذریعة، ج12، ص79
- ↑ الذریعة، ج 13، ص 308
- ↑ نقباءالبشر، ج 4، ص 990
- ↑ مجله پیام حوزه، ش 31، ص 108
- ↑ این کتاب، شرح مختصر زیارت عاشورا بوده و نسخه خطی آن به شماره 7 / 4373 در کتاب خانه مجلس شورای اسلامی موجود است. مؤلف، پس از این، شرح مفصّل زیارت را به نام صداق الحور نگاشته است.
- ↑ الذریعة، ج 5، ص 158
- ↑ الذریعة، ج 12، ص 11
- ↑ امامیه مصنفین، ج 1، ص 452.