عباس خوش عمل‌

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۳ توسط 93.118.172.182 (بحث) (افزودن به بیوگرافی)

عباس خوش عمل‌ (١٣٣٧ ه. ش) ازشاعران معاصر ایرانی است.

عباس خوش عمل‌
عباس خوش عمل .jpg
زادروز ١٣٣٧ ه.ش
کاشان
کتاب‌ها «پگاه ترنم»،«پاتنوری» و «گدازه‌های دل»

درباره‌ی شاعر

عباس خوش عمل، فرزند حسین، در دی ماه سال ١٣٣٧ ه. ش در محله ی پشت مشهد شهر کاشان در خانواده‌ای مذهبی به جهان هستی قدم نهاد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش در مدرسه ی ملی خیام (مدرس) و دبیرستان امام خمینی (پهلوی سابق) گذراند و سپس به مدت یک سال در حوزه ی علمیه ی آیت الله یثربی به تحصیل مقدمات و تدریس نصاب الصبیان پرداخت . او در سال ١٣٦٠ ه. ش به استخدام مؤسسه‌ی اطلاعات درآمد و در مجله‌ی جوانان امروز همان مؤسسه به اداره ی صفحات شعر و داستان و ویراستاری مشغول شد.خوش عمل در تحریریه ی روزنامه هم مسئول صفحه ی مقالات بود و گهگاه سرمقاله و یادداشت روز هم می نوشت که در صفحات رویی روزنامه درج می شد.او جزو بیست شاعر برگزیده ی دفاع مقدس است که مفتخر به دریافت لوح دستخط امام خمینی رض شد.خوش عمل که در طنز منظوم هم یدطولایی دارد سالها عضو تحریریه ی مجلات گل آقا بود و آثارش با نام مستعار «شاطرحسین» در گل آقا درج می شد.وی در تهیه ی ماهنامه ی ادبی گلچرخ با سید علی موسوی گرمارودی و ماهنامه ی ادبستان با سید احمد سام همکاری تنگاتنگی داشت. نخستین مجموعه‌ی اشعارش به نام «در پگاه ترنّم» از سوی حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید و پس از آن شش مجموعه شعر دیگر با محتوای طنز و جد از او منتشر شده است.خوش عمل مدتها با دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای به عنوان سرویراستار همکاری کرد و به برخی از کتب معظم له از جمله «نیّر اعظم» مقدمه نوشته است. خوش عمل در شرح حال خود چنین می‌نویسد: «شعر را از چهارده سالگی شروع کردم و از همان زمان پایم به محافل ادبی کاشان منجمله «انجمن ادبی صبا» گشوده شد و از محضر اساتیدی چون علی شریف و مصطفی فیضی و حاج عباس حدّاد بهره بردم و مورد تشویقم قرار دادند.»

خوش عمل سالهاست که با مطبوعات همکاری دارد و به جز شعر چند داستان کوتاه هم نوشته که در مطبوعات مختلف به چاپ رسیده است. وی با اینکه در انواع شعر طبع آزمایی کرد، اما بیشتر به سرودن غزل راغب است.[۱]

اشعار

ظهر عاشورا حسین بن علی یاور نداشت‌ یاوری دیگر از آن یاران نام‌آور نداشت
بهر جانبازی نشان از قاسم و اکبر نداشت‌ خسرو دین عون و عبّاس و علی اکبر نداشت
بانگ «هل من ناصرش» را هیچ کس پاسخ نگفت‌ ناصر دین پیمبر، ناصری دیگر نداشت
با دلی سرشار ز غم قنداقه‌ی اصغر گرفت‌ سبط احمد یاوری غیر از علی اصغر نداشت
تا فدا سازد به راه دوست در میدان عشق‌ هدیه‌ای از کودک شش ماهه قابل‌تر نداشت
جان فدای پادشاه خطّه‌ی آزادگی‌ جانب میدان روان می‌شد ولی لشکر نداشت
کوفیان بردند هنگام شهادت از تنش‌ گرچه غیر از کهنه پیراهن، کفن در برنداشت
از قفا تا بوسه‌گاه پاک احمد را درید شرم گویی خنجر از پیغمبر و حنجر نداشت
خون دل زهرای اطهر زین مصیبت شد که دید دست فرزندش به تن، انگشت و انگشتر نداشت

منابع

پی نوشت

  1. سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج ۲، ص ۱۳۰۷.