خاکى شیرازى
خاکی شیرازی درگذشته 1286 ه.ق از شعراى سده سیزدهم هجرى بود.
خاکی شیرازی | |
---|---|
نام اصلی | ملا محمد ابراهیم قارى |
زمینهٔ کاری | شاعر |
مرگ | 1286 ه.ق |
ملیت | ایرانی |
جایگاه خاکسپاری | وادى السلام |
تخلص | خاکى |
اثرگذاشته بر | شاعران عاشورایی دوره معاصر خود |
زندگینامه
نامش محمد ابراهیم قاری و به روایتى متخلص به «خاکى»، مردی با صلاح و تقوی و یکی از دراویش و شعر بود. او از علم قرائت و جفر و غیره اطّلاع داشته است و مراثی بسیاری گفته است. شعر ملا ابراهیم طبع و قدر منظوم کردن داشته و به واسطه قدس و زهد، غیر از مراثى تلاشی برای سرودن در سبکهای دیگر نداشته است....» [۱] خاکی به سال 1286 ه. ق. رحلت کرده و جنازهاش را در وادی السّلام نجف اشرف مدفون است. [شاعر دیگرى با همین عنوان (خاکى شیرازى) در شیراز مىزیسته که نامش میرزا محمد امین بوده و به سال 1250 ه.ق در تهران درگذشته است. [۲]]
آثار
اشعار پراکندهاى که از خاکى شیرازى در دو تذکره حدیقة الشعراء و مرآة الفصاحه آمده در سبک عراقى است و وى از شیوه بیانى این سبک براى به تصویر کشیدن مطالبى که در نظر داشته استفاده کرده است. اشعار
شنیدهاید حسینى به ظلم گشت شهید | ندیدهاید که چشم سپهر خون بارید | |
شنیدهاید که کردند تیربارانش | ندیدهاید به یاران و عترتش چه رسید | |
شنیدهاید که از خون سر نمود وضو | ندیدهاید که چون در سجود سر بخشید! [۳] |
خاکى شیرازى دوازده بندى در مراثى سالار شهیدان داشته ولى مؤلف تذکره مرآة الفصاحه تنها بند سوم آن را نقل کرده است.
چون شهسوار عرصه میدان کربلا شد | غوطهور به لجّه عمان کربلا | |
بارید آسمان به زمین بس که سیل خون | شد مهر و ماه غرقه طوفان کربلا | |
شیرخدا به راحت [۴] و آلوده گرگ چرخ | دندان به خون یوسف کنعان کربلا |
مسجد به دیر و سَبحه به زنّار شد بدل | چون شد فسرده شمع شبستان کربلا | |
از تندباد حادثه دوران به باد داد | بشکفت هر گلى ز گلستان کربلا | |
در جوى خون لالهعذاران سرو قد | گردیده لالهزار بیابان کربلا | |
غیر از سرشک حسرت و آب دل کباب | آبى که زد بر آتش مهمان کربلا | |
آل زنا غنوده بر اورنگ زرنگار | و اندر خرابه پردهنشینان کربلا | |
اى زادۀ زیاد، کجا مىرود زِ یاد | ظلمى که از تو رفت به سلطان کربلا | |
تا روز حشر لعنت حق بر یزید باد | «هل من مَزید» نار بر او مزید باد! [۵] |
***
مظلوم کربلا! سر و جانم فداى تو | نبود به جان تو به سرم جز هواى تو | |
هر صبح و شام و روز و شب و سال و ماه عمر | چون نىنوا کنم ز غم نینواى تو [۶] |
رباعى
محبوب قلوب عالمین است حسین | زینت ده بزم شور و شین است حسین | |
امروز اگر نجات فردا طلبى | مىدان به یقین همه حسین است حسین [۷] | |
به کربلا ز نجف یا على!تعال تعال [۸] | ببین به حال حسین و بر او بنال بنال | |
مه محرمش از تشنگى چو ماه صیام | بر او قتال حلال و حرام آب زلال! | |
هزار و نهصد و پنجاه زخم بر بدنش | نه سر عمامه نه تن سر ز ظلم اهل ضلال... | |
به پیشگاه خسان صفزنان نگر ز جفا | سر برهنه و روى گشاده عترت و آل [۹] |
منابع
پی نوشت
- ↑ حدیقة الشعراء،ج 1،ص 522 و 523.
- ↑ تذکره مرآت الفصاحة،ص 180.
- ↑ همان،ص 178.
- ↑ خاکى شیرازى از کجا دریافته است که امیر مومنان على (ع) در جریان مصائب و شهادت حضرت سید الشهداء (ع) در امن و راحت و آسایش بوده است؟!این شیوه سخن گفتن دور از ادب و خلاف واقع است. او مىتوانست بگوید: شیر خدا نبود که آلود گرگ چرخ دندان به خون یوسف کنعان کربلا شاعران آیینى ما باید بایدها و نبایدهاى شعر آیینى را دقیقا مراعات کنند و از اینگونه سخن گفتن بپرهیزند. [البته شاید منظور شاعر از «راحت»، همان غنودن به خواب مرگ و شهادت باشد.]
- ↑ تذکره مرآة الفصاحه،ص 179.
- ↑ حدیقة الشعراء،ج 1،ص 523.
- ↑ همان.
- ↑ در متن آمده:ز کربلا به نجف....
- ↑ در حاشیه نسخه،مولف با خط ریز و رنگ پریده نوشته:«باقى این مرثیه را حاجى ملا اسماعیل بلبل دارد،باید ان شاء اللّه گرفته شود.»(ر.ک:حدیقة الشعراء،ج 1،ص 523.)