سلطانى کلهر کرمانشاهى
سلطانی کلهر کرمانشاهی (زاده 1350 ه.ق در کرمانشاه- درگذشته 1307 ه.ق)[۱] از شعرا و نویسندگان بنام سده سیزدهم هجرى بود.
سلطانى کلهر کرمانشاهى | |
---|---|
نام اصلی | حسین قلى خان |
زمینهٔ کاری | شاعر |
زادروز | کرمانشاه |
پدر و مادر | مصطفى قلى خان دیوان بیگى |
سبک نوشتاری | سبک خراسانى |
زندگینامه
حسین قلى خان فرزند مصطفى قلى خان دیوان بیگى از ایل کلهر، زادگاهش کرمانشاه و متخلص به «سلطانى» بود.
«...او داراى حافظهاى بسیار قوى بود به طورى که اگر مطلبى را یک بار مىخواند یا مىشنید آن را به خاطر مىسپرد و بیش از چهل هزار بیت شعر عربى و فارسى را از بر داشت.
در حسن خط نیز شهره بود و به طورى که نوشتهاند اشعارش در حدود هفتاد هزار بیت است.
آثار منظوم و منثور
سلطانى علاوه بر اشرافى که بر دواوین شعرا، فنون ادبى و دقایقى کلامى داشته، از طبع بسیار توانایى نیز برخوردار بوده و به شیوۀ متقدمین طبعآزمایى مىکرده و طبعش بیشتر به سبک خراسانى متمایل بوده است. محضر او براى شعراى همعصرش مغتنم و وجودش انجمنافروز اهل ادب بوده است و مسلما منظومههاى شیواى عاشورایى او با تأثیرات دامنهدارى در شعرایى که با او معاصر بودهاند، همراه بوده است.
- ضیاء الفرقدین: مثنوى در بحر رمل در حدود 5 هزار بیت در مصیبت سید الشهداء حسین بن على(ع).
- حدیقة الاعجاز: مثنوى در بحر خفیف مشتمل بر مناقب حضرت مولا على(ع).
- هفت اورنگ: مثنوى در بحر خفیف در حدود 5 هزار بیت شامل هفت مجلس بهرامگور.
- قصۀ عجیب و غریب: در داستان هزار و یکشب در حدود 9 هزار بیت در بحر تقارب.
- غزلیات، مثنویات و مراثى.
- مثنوى مینوسر: در ذکر مصیبت امام حسین در بحر تقارب.
- لیلى و مجنون: به طرز نظامى و امیر خسرو.
- دیوان قصاید: در حدود بیست و پنج هزار بیت.
- گلستان مراد: در مدایح دولتمردان.
- بحر البکاء: در سوگ سرور آزادگان جهان حسین بن على(ع).
- بدایع الوقایع: در تاریخ وقایع جهان.
- طراز البیان: ترجمۀ تاریخ ابن خلّکان.
- درّة السلطانیه: در تاریخ آل عثمان.
- تصحیح دیوان امیر معزى.
- مناقب حسامیه: در تاریخ حکومت کرمانشاه و کردستان.
- قصاید سلطانیه: که به سال 1337 ه.ق به چاپ رسیده.
- نجات الثقلین فى مقتل الحسین
- مثنوى تمثال البدیع به وزن مخزن الاسرار
- شکرستان به وزن حدیقه
- مثنوى نور الیقین بر وزن رمل
- رسالۀ باغستان به شیوۀ گلستان
- کتابى در شرح لغات و اشعار فارسى موسوم به گنجبادآور
- کتابى در قواعد قافیه و عروض
- تذکرۀ موسوم به مطلع شعرى در ذکر اشعار معاصرین[۲]
اشعار
ترکیببند حسینى در تذکرۀ حدیقة الشعراء
بند اول
این منم بنهاده سر در سجدهگاه راستین | سوده پیشانى به خاک آستان شاه دین | |
این منم چون آسمان خم کرده پشت بندگى | در حریمى کآسمان از حرمتش بوسد زمین | |
این منم با زائران، گرد ضریحى در طواف | کش بود برتر شکوه از کرسى و عرش برین | |
این منم بهر زیارت در مقام قرب دوست | با گروه قدسیان عالم بالا، قرین | |
این منم کز فخر بر نه گنبد چرخم عروج | در رواق عرش طاق سبط خیر المرسلین | |
این منم در منزلت انباز با روح القدس | این منم در مرتبت همراز با روح الامین | |
این منم کز روزگارم بهره، اقبالى چنان | این منم کز کردگارم یار، توفیقى چنین | |
مورم، اما دست بر ملک سلیمان یافتم | ره چو بر درگاه شاهنشاه ایمان یافتم [۳] |
بند دوم
کیست کش روى ضراعت [۴] سوى این درگاه نیست؟ | و آن کدامین کس که در کوى تو او را راه نیست؟ | |
نیست بر روى فقیران بسته هرگز باب تو | باز اگر باب کریمان گاه هست و، گاه نیست | |
شرط بذل نعمت، استحقاق مسکینان بود | ورنه تأخیر و قصورى در عطاى شاه نیست | |
هم ازین معنى ز(حافظ) عرضه دارم یک دو بیت | آنکه در نظمش، کس از امثال و از اشباه نیست: | |
«هرچه هست از قامت ناساز بىاندام ماست | ورنه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست | |
هر که خواهد گو بیا و، هر که خواهد گو برو | کبر و نازِ حاجب و دربان درین درگاه نیست» | |
طرفه نبود گر به (سلطانى) درین نظم متین | قدسیان عالم بالا سرایند:آفرین [۵] |