زید بن‌ رقاد جنبی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۰۷ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «زیدبن رقاد، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمربن سعد بود که در کربلا حضور د...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

زیدبن رقاد، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمربن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او از جنایتکاران حادثه کربلا است. در کربلا او از تک‏تیراندازان لشکر عمربن سعد بود.


زیدبن رقاد در روز عاشورا در قتل عباس‌بن‌ علی‌بن‌ ابی‌طالب(ع)، عبدالله‏بن مسلم‏بن عقیل و سُوَیدِبن‌ عَمروبن‌ اَبی‏مَطاع دست داشت.


بنا به نقل بلاذری، عبدالله‏بن مسلم دلاورانه جنگید سرانجام عمروبن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، تیری‌ به‌ طرف‌ او افکند و عبدالله دستش‌ را سپر پیشانی خود قرار داد.‌ دست‌ و پیشانی‌اش‌ به‌هم‌ دوخته‌ شد، چنان‌ که‌ نتوانست‌ حرکت‌ دهد. سپس سپاه کوفه به‌طور گروهی و یا شخص زیدبن رقاد او را به شهادت رساند و گفته شده شخص‌ دیگری‌ نیزه‌ای‌ بر قلب‌ او وارد آورد و آن‌ بزرگوار به‌ شهادت‌ رسید. گفته شده زیدبن رقاد که در قتل او بسیار مؤثر بود، به دست مختار ثقفی کشته شد. زید گوید وقتی نزد وی آمدم، او از دنیا رفته بود. تیری که بر شکمش زده بودم، بیرون کشیدم. آن تیری که بر پیشانی‌اش بود، حرکت دادم که بیرون آید، چوب تیر بیرون آمد، اما پیکان آن در پیشانی‏اش ماند.[۱]


زیدبن رقاد همچنین یکی از قاتلین عباس‌بن‌ علی‌بن‌ ابی‌طالب(ع) بود.[۲] در زیارت ناحیه مقدسه با نام یزیدبن رقّاد حیتی لعنت شده است که همان زیدبن رقاد است.


سُوَیدِبن‌ عَمروبن‌ اَبی‏مَطاع انماری از شیوخ شیعه و مردی وارسته، عابد و زاهد بود.[۳] او آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودکه تا آخرین لحظات باقی مانده و بعد از شهادت امام به شهادت رسید.[۴] سوید که در جنگ از فزونی‌ زخم‌ها در بین‌ کشتگان ‌به‌ روی‌ زمین‌ افتاده و حرکتی‌ از او دیده‌ نمی‌شد، وقتی‌ شنید سپاهیان‌ عمربن‌ سعد فریاد می‌زنند که‌ حسین‌ کشته‌ شد، از شنیدن‌ خبر، بی‌تاب‌ شده و با اندک توانی که داشت، از کفش‌ خود خنجری را که مخفی کرده بود، بیرون‌ آورد و به‌ جنگ‌ با دشمنان‌ مشغول‌ شد تا اینکه به‌ دست عزرةبن بطان تغلبی و زیدبن رقاد جنبی به شهادت رسید.[۵]


در زمان قیام مختار ثقفی، زیدبن رقاد هنگام دستگیری در مقابل مأموران مختار به فرماندهی ابن‏کامل مقاومت می‏کرد. عبدالله‏بن کامل به افرادش دستور داد او را با شمشیر و نیزه نزنید، لیکن او را تیرباران و سنگ‏باران کنید. آنان دستور را انجام دادند تا نقش بر زمین شد. آنگاه ابن‏کامل دستور داد او را زنده زنده در آتش افکندند.[۶]


منبع

مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 199-200.

پی نوشت

  1. - انساب الاشراف، ج6، ص407-408.
  2. - الطبقات الکبری، ج5، ص475؛ تاریخ طبری، ج5، ص468؛ مقاتل الطالبیین، ص90؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص92.
  3. - بحار الانوار، ج45، ص24.
  4. - تاریخ طبری، ج5، ص444.
  5. - انساب الاشراف، ج3، ص402-403. قس طبری، تاریخ طبری، ج5، ص453 عروةبن بطار تغلبی.
  6. - انساب الاشراف، ج3، ص408؛ تاریخ طبری، ج6، ص64.