عزیزالله فراهی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Merge edit by 5.219.108.64) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عزیز اللّه فراهی کاشانی''' ( | '''عزیز اللّه فراهی کاشانی''' (1293 ه.ش- 1362 ه.ش) قاری قرآن و شاعر معاصر است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = عزیزالله فراهی | | نام = عزیزالله فراهی | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| زمینه فعالیت = قاری قرآن و شاعر [[اهل بیت]] (ع) | | زمینه فعالیت = قاری قرآن و شاعر [[اهل بیت]] (ع) | ||
| ملیت = ایرانی | | ملیت = ایرانی | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = 1293 ه.ش | ||
| محل تولد = کاشان | | محل تولد = کاشان | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = 1362 ه.ش | ||
| محل مرگ = | | محل مرگ = | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ = | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
عزیزالله فراهی کاشانی فرزند نصراللّه در سال | عزیزالله فراهی کاشانی فرزند نصراللّه در سال 1293 ه.ش در کاشان متولد شد و در مهرماه 1362 شمسی درگذشت. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
اولین اثر عزیزالله فراهی «چاووش عزای حسین(ع)» نام داشت و پس از آن | اولین اثر عزیزالله فراهی «چاووش عزای حسین(ع)» نام داشت و پس از آن 10 جلد کتاب به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=879764&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author خوشهای از خرمن ادب]» را به چاپ رساند. | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
===شعر | ===شعر 1=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| قرعهی آزادگی به نام حسین است|دین نبی قائم از قیام حسین است }} | {{ب| قرعهی آزادگی به نام حسین است|دین نبی قائم از قیام حسین است }} | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
{{ب| هر که زند دست و دامنش به کف آرد|زیر لوای علی الدوام حسین است }} | {{ب| هر که زند دست و دامنش به کف آرد|زیر لوای علی الدوام حسین است }} | ||
{{ب| چون ز خودی در ره خدای بری بود|در همه جا صحبت از مرام حسین است <ref>همان؛ ص | {{ب| چون ز خودی در ره خدای بری بود|در همه جا صحبت از مرام حسین است <ref>همان؛ ص 34.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===شعر | ===شعر 2=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| با خبر باش ای زمین کربلا جانت رسید|بر سر کوی وفا امروز مهمانت رسید }} | {{ب| با خبر باش ای زمین کربلا جانت رسید|بر سر کوی وفا امروز مهمانت رسید }} | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
{{ب| ای زمین کربلا نامحرمان را دور کن|ز آنکه ناموس خدا اکنون به دامانت رسید }} | {{ب| ای زمین کربلا نامحرمان را دور کن|ز آنکه ناموس خدا اکنون به دامانت رسید }} | ||
{{ب| ای زمین کربلا فکر دوا کن چون ز راه|سیّد سجاد آن بیمار نالانت رسید <ref>همان؛ ص | {{ب| ای زمین کربلا فکر دوا کن چون ز راه|سیّد سجاد آن بیمار نالانت رسید <ref>همان؛ ص 117 و 118.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===شعر | ===شعر 3=== | ||
اساس شرع: | اساس شرع: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
{{ب| برای این پذیرفت آسمان خون گلویش را|که دانی زیب کیوان است از خون علی اصغر }} | {{ب| برای این پذیرفت آسمان خون گلویش را|که دانی زیب کیوان است از خون علی اصغر }} | ||
{{ب| بخوان در موقع حاجات ایزد را بخون او|که یادت لطف یزدان است از خون علی اصغر <ref>هدیه عشق؛ ص | {{ب| بخوان در موقع حاجات ایزد را بخون او|که یادت لطف یزدان است از خون علی اصغر <ref>هدیه عشق؛ ص 169 و 170.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1191-1192.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
نسخهٔ ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۳
عزیز اللّه فراهی کاشانی (1293 ه.ش- 1362 ه.ش) قاری قرآن و شاعر معاصر است.
عزیزالله فراهی | |
---|---|
زمینهٔ کاری | قاری قرآن و شاعر اهل بیت (ع) |
زادروز | 1293 ه.ش کاشان |
مرگ | 1362 ه.ش |
ملیت | ایرانی |
کتابها | چاووش عزای حسین (ع) ، خوشهای از خرمن ادب |
زندگینامه
عزیزالله فراهی کاشانی فرزند نصراللّه در سال 1293 ه.ش در کاشان متولد شد و در مهرماه 1362 شمسی درگذشت.
آثار
اولین اثر عزیزالله فراهی «چاووش عزای حسین(ع)» نام داشت و پس از آن 10 جلد کتاب به نام «خوشهای از خرمن ادب» را به چاپ رساند.
اشعار
شعر 1
قرعهی آزادگی به نام حسین است | دین نبی قائم از قیام حسین است | |
مسجد و محراب تا به روز قیامت | محترم از پاس احترام حسین است | |
پرچم قرآن در اهتزاز به عالم | در اثر سعی و اهتمام حسین است | |
آمر معروف باش و ناهی منکر | ز آنکه چنین شیوه و مرام حسین است | |
مرگ، نکوتر ز زندگانی ننگین | این سخن جاودان پیام حسین است | |
حفظ نوامیس دین، به رغم اجانب | تا به قیامت خود از قوام حسین است | |
خصم ورا شد به باد، حشمت و شاهی | تا به ابد باقی احتشام حسین است | |
چند صباحی یزید کامروا بود | لیک جهان تا ابد به کام حسین است | |
پیرو او را سپید صورت و سیرت | از رخ پر نور سرخ فام حسین است | |
هر که زند دست و دامنش به کف آرد | زیر لوای علی الدوام حسین است | |
چون ز خودی در ره خدای بری بود | در همه جا صحبت از مرام حسین است [۱] |
شعر 2
با خبر باش ای زمین کربلا جانت رسید | بر سر کوی وفا امروز مهمانت رسید | |
ای زمین کربلا خاک تو میگردد دوای دردها | چون طبیب عالم امکان به سامانت رسید | |
ای زمین کربلا خوش در تو گردد مستجاب | هر دعا، چون مظهر الطاف رحمانت رسید | |
ای زمین کربلا از درد نالیدن، چرا؟ | اینک از دار الشفای عشق درمانت رسید | |
ای زمین کربلا شاهنشه ملک حجاز | باشکوه و فر به خاک عنبر افشانت رسید | |
ای زمین کربلا خوش با صفا شد گلشنت | ز آنکه گلهای بنی هاشم به بستانت رسید | |
ای زمین کربلا عباس پرچمدار دین | تا لوای حق برافرازد به میدانت رسید | |
ای زمین کربلا شبه جمال مصطفی | اکبر آن عطر بهشت عنبر افشانت رسید | |
ای زمین کربلا قاسم گل باغ حسن (ع) | همره یاس و شقایق در گلستانت رسید | |
ای زمین کربلا گهوارهای آماده کن | چون علی اصغر آن مرغ خوش الحانت رسید | |
ای زمین کربلا نامحرمان را دور کن | ز آنکه ناموس خدا اکنون به دامانت رسید | |
ای زمین کربلا فکر دوا کن چون ز راه | سیّد سجاد آن بیمار نالانت رسید [۲] |
شعر 3
اساس شرع:
صفای باغ ایمان است از خون علی اصغر | بقای دین یزدان است از خون علی اصغر | |
بود زو احترام مسجد و محراب در عالم | بیان حکم قران است از خون علی اصغر | |
ز جانبازیش باشد رونق دین مسلمانی | مسلمان، هر مسلمان است از خون علی اصغر | |
حسین را مکتب علم و عمل از او بود دایر | که درد جهل درمان است از خون علی اصغر | |
اساس شرع محکم گشت از خون گلوی او | خود این پاینده بنیان است از خون علی اصغر | |
اگر حلق ز گل نازکترش آماج پیکان شد | سپهر دین درخشان است از خون علی اصغر | |
یزید شوم از او برکنده شد از بیخ بنیادش | به جا نام شهیدان است از خون علی اصغر | |
چو بر دست پدر کردی تبسّم بلبل بیدل | به شاخ گل در افغان است از خون علی اصغر | |
نبود او را اگر بهر جهاد راه حق دستی | به عالم حق نمایان است از خون علی اصغر | |
از آن مظلوم، مظلومیت بابش بود ثابت | عدویش خوار دوران است از خون علی اصغر | |
پی اثبات ظلم ظالمان بُردش سوی میدان | عیان این عزم شایان است از خون علی اصغر | |
برای این پذیرفت آسمان خون گلویش را | که دانی زیب کیوان است از خون علی اصغر | |
بخوان در موقع حاجات ایزد را بخون او | که یادت لطف یزدان است از خون علی اصغر [۳] |