عبدالله بن علی (ع): تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالله بن علی،''' فرزند امام علی (ع)، مادرش فاطمه (امّ البنین) دختر حزام بن خالد بن ربیعه از قبیله بنی کلاب است.<ref>- ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص67.</ref> او دومین فرزند امّ البنین است. او را عبدالله اکبر و کنیهاش را ابو محمد نوشتهاند. | '''عبدالله بن علی،''' فرزند امام علی (ع)، مادرش فاطمه (امّ البنین) دختر حزام بن خالد بن ربیعه از قبیله بنی کلاب است.<ref>- 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش. (ع)، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، ص67.</ref> او دومین فرزند امّ البنین است. او را عبدالله اکبر و کنیهاش را ابو محمد نوشتهاند. | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | {{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
===شهادت=== | ===شهادت=== | ||
او پس از نبردی سخت و از پای درآوردن تنی چند بالاخره با هانی بن شبیب (ثبیت) حضرمی به مبارزه پرداخت و با دو ضربت که در میانشان رد و بدل شد، به دست هانی به شهادت رسید. هانی سر او را از تن جدا نمود. برخی نوشتهاند با نیزه خولی بن یزید اصبحی و به دست مردی از بنیتمیم و پس از زخمهای فراوان به شهادت رسید. | او پس از نبردی سخت و از پای درآوردن تنی چند بالاخره با هانی بن شبیب (ثبیت) حضرمی به مبارزه پرداخت و با دو ضربت که در میانشان رد و بدل شد، به دست هانی به شهادت رسید. هانی سر او را از تن جدا نمود. برخی نوشتهاند با نیزه خولی بن یزید اصبحی و به دست مردی از بنیتمیم و پس از زخمهای فراوان به شهادت رسید. | ||
عبدالله فرزندی نداشت و در هنگام شهادت بیست و پنج سال سن داشت.<ref>- برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص469؛ مروج | عبدالله فرزندی نداشت و در هنگام شهادت بیست و پنج سال سن داشت.<ref>- برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص469؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1877-1861 م. ، ج3، ص63؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، 1367 ﻫ ق. ، ج2، ص28؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص145-146.</ref> | ||
در زیارت رجبیه از او نام برده شده است و در زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ اَمیرِ المُؤمِنینَ مُبلَی البَلاءِ وَ المُنادِی بِالوِلاءِ فی عَرصَةِ کَربَلاءَ المَضروبِ مُقبِلاً وَ مُدبِراً لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ هانِی بنَ ثَُبََیتٍ الحَضرَمِی“ سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین علی (ع)، آزمایش کننده بلا و منادی ولایت آل رسول (ص) در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربهها خورد و زخمها دید. خداوند قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. | در زیارت رجبیه از او نام برده شده است و در زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ اَمیرِ المُؤمِنینَ مُبلَی البَلاءِ وَ المُنادِی بِالوِلاءِ فی عَرصَةِ کَربَلاءَ المَضروبِ مُقبِلاً وَ مُدبِراً لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ هانِی بنَ ثَُبََیتٍ الحَضرَمِی“ سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین علی (ع)، آزمایش کننده بلا و منادی ولایت آل رسول (ص) در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربهها خورد و زخمها دید. خداوند قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۵
عبدالله بن علی، فرزند امام علی (ع)، مادرش فاطمه (امّ البنین) دختر حزام بن خالد بن ربیعه از قبیله بنی کلاب است.[۱] او دومین فرزند امّ البنین است. او را عبدالله اکبر و کنیهاش را ابو محمد نوشتهاند.
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن علی |
خویشاوندان سرشناس | پدرش، امام علی (ع) و مادرش فاطمه (امّ البنین) دختر حزام بن خالد بن ربیعه از قبیله بنی کلاب |
نقش های برجسته | از اصحاب امام حسین (ع) |
زندگینامه
عبدالله نزدیک به پنج سال با پدر بزرگوارش امام علی (ع)، پانزده سال با برادرش امام حسن (ع) و بیست و پنج سال با برادرانش امام حسین (ع) و حضرت عباس زندگی کرد و رشادت، شجاعت، جوانمردی، وفاداری، صبر و مقاومت، پاکبازی و فداکاری و بصیرت در دین را آموخت و خود متخلق به آن صفات گردید.
نقش در واقعه کربلا
عبدالله از آغاز سفر از مدینه تا کربلا همراه برادر بزرگوارش امام حسین (ع) بود و همچون سه برادرش به رغم خواسته امام حسین (ع)، حاضر به ترک او نگردید و اماننامه عبیدالله بن زیاد را نپذیرفت. در بین فرزندان امّ البنین، او نخستین فرزند شهیدش است که به اشارت برادرش عباس (ع) به میدان شتافت و در حالی که رجز میخواند، میجنگید:[۲]
رجزخوانی
اَنَا ابنُ ذی النَّجدةِ وَ الافضال | ||
سَیفُ رَسول اللهِ ذوالنِّکال | ||
ذاک عَلِی الخَیرِ ذوالفِعال | ||
فی کُّلِ قَومٍ (یومٍ) ظاهِرُ الاَحوالِ |
من پسر مرد دلاور و بخشندهام. آن مرد علی نیکوکار است که شمشیر پیامبر اکرم (ص) بود و کیفردهندهای که آثار ترس از او در هر جماعتی آشکار است.
شهادت
او پس از نبردی سخت و از پای درآوردن تنی چند بالاخره با هانی بن شبیب (ثبیت) حضرمی به مبارزه پرداخت و با دو ضربت که در میانشان رد و بدل شد، به دست هانی به شهادت رسید. هانی سر او را از تن جدا نمود. برخی نوشتهاند با نیزه خولی بن یزید اصبحی و به دست مردی از بنیتمیم و پس از زخمهای فراوان به شهادت رسید. عبدالله فرزندی نداشت و در هنگام شهادت بیست و پنج سال سن داشت.[۳]
در زیارت رجبیه از او نام برده شده است و در زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ اَمیرِ المُؤمِنینَ مُبلَی البَلاءِ وَ المُنادِی بِالوِلاءِ فی عَرصَةِ کَربَلاءَ المَضروبِ مُقبِلاً وَ مُدبِراً لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ هانِی بنَ ثَُبََیتٍ الحَضرَمِی“ سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین علی (ع)، آزمایش کننده بلا و منادی ولایت آل رسول (ص) در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربهها خورد و زخمها دید. خداوند قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند.
منبع
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 442-443.
پی نوشت
- ↑ - 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش. (ع)، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، ص67.
- ↑ - همانجا.
- ↑ - برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص469؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: 1877-1861 م. ، ج3، ص63؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، 1367 ﻫ ق. ، ج2، ص28؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص145-146.