قیصر امین پور: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | '''قیصر امین پور''' (١٣٣٨ ه. ش- ١٣٨٦ ه. ش) از چهرههاى نامدار و ماندگار شعر فارسى بود.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = | | نام = قیصر امینپور | ||
| تصویر =qaisar aminpour.jpg | | تصویر =qaisar aminpour.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = | | نام اصلی = | ||
| زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | | زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | ||
| ملیت = ایرانی | | ملیت = ایرانی | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = ١٣٣٨ ه. ش | ||
| محل تولد = شهرستان شوشتر (روستای | | محل تولد = شهرستان شوشتر (روستای گتوند، شهرستان امروزی) | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = ١٣٨٦ ه. ش | ||
| محل مرگ = تهران | | محل مرگ = تهران | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = | |کتابها =«در کوچه آفتاب»، «تنفّس صبح»، «آینههای ناگهان»، «منظومه ظهر روز دهم»، «مثل چشمه، مثل رود» ، «به قول پرستو» ، «طوفان در پرانتز» و «بیبال پریدن». | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | |||
قیصر امین پور در سال ١٣٣٨ ه. ش در گتوند، شوشتر به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات دورۀ ابتدایى و متوسطه، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و به اخذ درجۀ دکترى در رشته ادبیات فارسى نایل آمد. شعرهایش را برای اولین بار در سال ١٣٥٩ ه. ش از طریق حوزه هنری اندیشه اسلامی منتشر ساخت و به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. وى از جمله بنیانگذاران حوزه هنر و اندیشه اسلامى است.<ref>تذکره شعراى معاصر، دهۀ اوّل انقلاب اسلامى، مصطفى اولیائى، ص ۱۳۳.</ref> | |||
او سرانجام در ٧ آبان ١٣٨٦ به دیدار حق شتافت.[https://www.hamshahrionline.ir/news/35286/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA] | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
وی در قالب غزل، اشعار زیبایی را با ترکیبات کم سابقه یا بیسابقه پدید آورده است. وی از شاعرانی است که در شعر نو از پیروان شیوه نیماست. اشعار نو او که غالبا مضامین اجتماعی دارند از نگاهی تیزبین و ژرف و هنرمندانه حکایت میکنند. کشفهای کلامی و ایجاد ترکیبات بدیع و نو از ویژگیهای شاخص اشعار نو اوست. قیصر امین پور در زمینه رباعی نیز از نوآوران به شمار میآید؛ تا جایی که «رباعى متکامل» به نام قیصر و حسن حسینى ثبت خواهد شد. قیصر در زمینه شعر برای کودکان و نوجوانان نیز سرودههایی آفریده که برخی از آنها نیز به کتابهای درسی راه یافتهاند. در مجموع قیصر امین پور از معدود شاعرانی است که پس از انقلاب اسلامی ضمن گرایش به شعر کلاسیک در قالب غزل و رباعی همگام با حوادث انقلاب، ساخت نیمایی شعر را پیگرفته و اشعاری با درون مایه نو و زبانی ساده سروده است. | وی در قالب غزل، اشعار زیبایی را با ترکیبات کم سابقه یا بیسابقه پدید آورده است. وی از شاعرانی است که در شعر نو از پیروان شیوه نیماست. اشعار نو او که غالبا مضامین اجتماعی دارند از نگاهی تیزبین و ژرف و هنرمندانه حکایت میکنند. کشفهای کلامی و ایجاد ترکیبات بدیع و نو از ویژگیهای شاخص اشعار نو اوست. قیصر امین پور در زمینه رباعی نیز از نوآوران به شمار میآید؛ تا جایی که «رباعى متکامل» به نام قیصر و [[سید حسن حسینی|حسن حسینى]] ثبت خواهد شد. قیصر در زمینه شعر برای کودکان و نوجوانان نیز سرودههایی آفریده که برخی از آنها نیز به کتابهای درسی راه یافتهاند. در مجموع قیصر امین پور از معدود شاعرانی است که پس از انقلاب اسلامی ضمن گرایش به شعر کلاسیک در قالب غزل و رباعی همگام با حوادث انقلاب، ساخت نیمایی شعر را پیگرفته و اشعاری با درون مایه نو و زبانی ساده سروده است. | ||
===مجموعه شعر=== | ===مجموعه شعر=== | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=565470&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author در کوچه آفتاب]»<ref>این مجموعه در سال ۱۳۶۳ منتظر شد و امین پور با این مجموعه توانایی خود را به نمایش گذاشت.</ref> | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=522525&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تنفّس صبح]» | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=681838&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author آینههای ناگهان]» | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=526321&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author منظومه ظهر روز دهم]» | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=527705&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مثل چشمه، مثل رود]» | ||
* | *«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=956482&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author به قول پرستو]» | ||
===نثر ادبی=== | ===نثر ادبی=== | ||
«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=512416&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طوفان در پرانتز]» | |||
«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=495614&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author بیبال پریدن]». <ref>دریچهای به دنیای شعر فارسی؛ ص ۶۶۱و ۶۶۲.</ref> | |||
==اشعار== | |||
====نی نامه==== | ====نی نامه==== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
{{ب| شگفتا بیسر و سامانی عشق!|به روی نیزه سرگردانی عشق! }} | {{ب| شگفتا بیسر و سامانی عشق!|به روی نیزه سرگردانی عشق! }} | ||
{{ب| ز دست عشق در عالم هیاهوست|تمام فتنهها زیر سر اوست <ref> آینههاى ناگهان، قیصر امینپور، تهران، چاپ اول، سال | {{ب| ز دست عشق در عالم هیاهوست|تمام فتنهها زیر سر اوست <ref> آینههاى ناگهان، قیصر امینپور، تهران، چاپ اول، سال ۱۳۷۲، ص ۱۶۲ تا ۱۶۵. | ||
</ref> }} | </ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
{{ب| مثل این است که دارد کمکم|هستی ام رنگ عدم میگیرد }} | {{ب| مثل این است که دارد کمکم|هستی ام رنگ عدم میگیرد }} | ||
{{ب| دستهی | {{ب| دستهی [[ سینه زنى]] در دل من|[[نوحه]] میخواند و دم میگیرد }} | ||
{{ب| گریهام، یعنی باران بهار|هم نمیگیرد و هم میگیرد }} | {{ب| گریهام، یعنی باران بهار|هم نمیگیرد و هم میگیرد }} | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۵۳۲-۱۵۳۴.]] | ||
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج ۱، ص ۵۴۸-۵۴۹.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} | ||
[[رده:شاعران ایرانی]] | [[رده:شاعران ایرانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۲
قیصر امین پور (١٣٣٨ ه. ش- ١٣٨٦ ه. ش) از چهرههاى نامدار و ماندگار شعر فارسى بود.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قیصر امین پور در سال ١٣٣٨ ه. ش در گتوند، شوشتر به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات دورۀ ابتدایى و متوسطه، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و به اخذ درجۀ دکترى در رشته ادبیات فارسى نایل آمد. شعرهایش را برای اولین بار در سال ١٣٥٩ ه. ش از طریق حوزه هنری اندیشه اسلامی منتشر ساخت و به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. وى از جمله بنیانگذاران حوزه هنر و اندیشه اسلامى است.[۱]
او سرانجام در ٧ آبان ١٣٨٦ به دیدار حق شتافت.[۱]
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی در قالب غزل، اشعار زیبایی را با ترکیبات کم سابقه یا بیسابقه پدید آورده است. وی از شاعرانی است که در شعر نو از پیروان شیوه نیماست. اشعار نو او که غالبا مضامین اجتماعی دارند از نگاهی تیزبین و ژرف و هنرمندانه حکایت میکنند. کشفهای کلامی و ایجاد ترکیبات بدیع و نو از ویژگیهای شاخص اشعار نو اوست. قیصر امین پور در زمینه رباعی نیز از نوآوران به شمار میآید؛ تا جایی که «رباعى متکامل» به نام قیصر و حسن حسینى ثبت خواهد شد. قیصر در زمینه شعر برای کودکان و نوجوانان نیز سرودههایی آفریده که برخی از آنها نیز به کتابهای درسی راه یافتهاند. در مجموع قیصر امین پور از معدود شاعرانی است که پس از انقلاب اسلامی ضمن گرایش به شعر کلاسیک در قالب غزل و رباعی همگام با حوادث انقلاب، ساخت نیمایی شعر را پیگرفته و اشعاری با درون مایه نو و زبانی ساده سروده است.
مجموعه شعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- «در کوچه آفتاب»[۲]
- «تنفّس صبح»
- «آینههای ناگهان»
- «منظومه ظهر روز دهم»
- «مثل چشمه، مثل رود»
- «به قول پرستو»
نثر ادبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بیبال پریدن». [۳]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نی نامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خوشا از دل نم اشکی فشاندن | به آبی آتش دل را نشاندن | |
خوشا زان عشقبازان یاد کردن | زبان را زخمهی فریاد کردن | |
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن | خوشا نی نامهای دیگر سرودن | |
نوای نی، نوایی آتشین است | بگو از سر بگیرد، دلنشین است | |
نوای نی، نوای بینوایی است | هوای نالههایش، نینوایی است | |
نوای نی، دوای هر دل تنگ | شفای خواب گل، بیماری سنگ | |
قلم تصویر جانکاهی است از نی | علم، تمثیل کوتاهی است از نی | |
خدا چون دست بر لوح و قلم زد | سر او را به خط نی رقم زد | |
دل نی نالهها دارد از آن روز | از آن روز است نی را ناله پرسوز | |
چه رفت آن روز در اندیشهی نی | که اینسان شد پریشان بیشهی نی؟ | |
سری سرمست شور و بیقراری | چون مجنون در هوای نی سواری | |
پر از عشق نیستان سینهی او | غم غربت، غم دیرینهی او | |
غم نی بندبند پیکر اوست | هوای آن نیستان در سر اوست | |
دلش را با غریبی، آشنایی است | به هم اعضای او وصل از جدایی است | |
سرش بر نی، تنش در قعر گودال | ادب را گه الف گردید، گه دال | |
ره نی پیچ و خم بسیار دارد | نوایش زیر و بم بسیار دارد | |
سری بر نیزهای منزل به منزل | به همراهش هزاران کاروان دل | |
چگونه پا ز گل بردارد اشتر | که با خود باری از سر دارد اشتر؟ | |
گران باری به محمل بود بر نی | نه از سر، باری از دل بود بر نی | |
چو از جان پیش پای عشق سر داد | سرش بر نی، نوای عشق سر داد | |
به روی نیزه و شیرین زبانی | عجب نبود ز نی شکر فشانی | |
اگر نی پردهای دیگر بخواند | نیستان را به آتش میکشاند | |
سزد گر چشمها در خون نشینند | چو دریا را به روی نیزه بینند | |
شگفتا بیسر و سامانی عشق! | به روی نیزه سرگردانی عشق! | |
ز دست عشق در عالم هیاهوست | تمام فتنهها زیر سر اوست [۴] |
نامی برای تو...[ویرایش | ویرایش مبدأ]
صدایی به رنگ صدای تو نیست | به جز عشق، نامی برای تو نیست | |
شب و روز تصویر موعود من | در آئینه جز چشمهای تو نیست | |
تن جاده از رفتنت جان گرفت | رگ راه، جز ردّپای تو نیست | |
مزار تو، بیمرز و بیانتهاست | تو پاکیّ و این خاک، جز جای تو نیست | |
به تشییع زخم تو آمد بهار | که جز سبز، رخت عزای تو نیست | |
کسی کز پی اهل مرهم رود | دگر شیعهی زخمهای تو نیست | |
به آن زخمهای مقدس قسم | که جز زخم، مرهم برای تو نیست |
لشکر عشق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
چند وقت است دلم میگیرد | دلم از شوق حرم میگیرد | |
مثل یک قرن شب تاریک است | دو سه روزی که دلم میگیرد | |
مثل این است که دارد کمکم | هستی ام رنگ عدم میگیرد | |
دستهی سینه زنى در دل من | نوحه میخواند و دم میگیرد | |
گریهام، یعنی باران بهار | هم نمیگیرد و هم میگیرد | |
بس که دلتنگی من بسیار است | دلم از وسعت کم میگیرد | |
لشکر عشق حرم را به خدا | به خود عشق قسم میگیرد |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۵۳۲-۱۵۳۴.
- محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج ۱، ص ۵۴۸-۵۴۹.