الملهوف على قتلى الطفوف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''الملهوف على قتلى الطفوف''' کتابی است درباره‌ی قیام وشهادت امام حسین (ع) که توسط رضی‌الدین ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس نوشته و تصحیح و مقدمهٔ آن را فارس تبریزیان (حسّون) انجام داده است.
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان          = الملهوف على قتلى الطفوف
| عنوان          = الملهوف على قتلى الطفوف
خط ۱۳: خط ۱۲:
| زبان            = عربی
| زبان            = عربی
| مجموعه          =  
| مجموعه          =  
| موضوع          = قیام و شهادت امام حسین (ع)
| موضوع          = قیام و شهادت امام حسین(ع)
| سبک            =  
| سبک            =  
| ناشر            = دارالاسوة
| ناشر            = دارالاسوة
| ناشر فارسی      =  
| ناشر فارسی      =  
| محل انتشارات    = قم
| محل انتشارات    = قم
| تاریخ نشر      = 1414 ق
| تاریخ نشر      = ۱۴۱۴ ه. ق
| تاریخ نشر فارسی =  
| تاریخ نشر فارسی =  
| محل ناشر فارسی  =  
| محل ناشر فارسی  =  
| نوع رسانه      =  
| نوع رسانه      =  
| صفحه            = 264
| صفحه            = ۲۶۴
| قطع            =
| قطع            =
| اندازه وزن                =
| اندازه وزن                =
خط ۳۲: خط ۳۱:
| پس از          =  
| پس از          =  
| پیش از          =  
| پیش از          =  
}}
}}'''الملهوف على قتلى الطفوف''' [[مقتل|مقتلی]] کوتاه و موجز است که به منظور استفاده زیارت کنندگان مزار [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] در [[کربلا]] توسط [[ابن طاووس]] گردآوری شده است.
==معرفی نویسنده==


رضی الدین ابوالقاسم سیدعلی ابن موسی ابن جعفر، کنیه‌اش ابوالقاسم و لقب او طاووس است<ref>رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله، ص 107</ref> که به [[ابن طاووس]] مشهور می‌‎باشد. او در شمار معدود رجال سرشناس امامیه است که به فرهیختگی و وارستگی شهرت داشته و در نزد رجال شناسان و مصادر رجالی و حدیثی بر اتصاف وی به آن ویژگی‎ها اتفاق نظر وجود دارد. از جمله شهید ثانی صفات زیر را در مقام او ذکر می‌کند: «عدل، ثقه، حجت، صحیح الحدیث، متقن، ثبت، حافظ، صدوق، یحتج بحدیثه، جلیل، صالح الحدیث، مشکور، خیر، فاضل، ممدوح، زاهد، عالم، مسکون الی روایته، شیخ اجازه، کبیر، عابد، اهل ورع، صاحب کرامات، نقابت علوی»<ref>مهدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190</ref>


سید تفرشی نیز در نقد الرجال در تجلیل از ابن طاووس می‌نویسد: «او از بزرگان و موثقین این طایفه است. جلیل‌‎القدر و عظیم‌المنزله است. روایات فراوانی به حفظ دارد و سخنانی پاکیزه و حالش در عبادت و زهد، مشهورتر از این است که بیان شود.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم، ص ه</ref>


ابن طاووس تالیفات زیادی دارد که از جمله آنها می‌‎توان به: شرح نهج‌‎البلاغه، الطرائف فی مذاهب‌الطوائف، الابانه فی معرفه کتاب‌الخزانه، الاختیارات من کتاب ابی عمر و الزاهدالمطرز، الاصطفاء فی‌الاخبارالملوک و الخلفاء<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم</ref> اشاره کرد.


گفته شده است ابن‌طاووس در تالیف کتاب‏‎هایش از حدود 500 کتاب دیگر که در اختیار داشته، سود جسته است که از جمله آنها می‌توان به نسخه‌‎ای از [[کامل الزیارات|کامل‌الزیارات]]، ابن قولویه قمی اشاره کرد که بر روی آن خط ابوجعفر طوسی وجود دارد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 212- 213</ref> همچنین گفته شده دو ثلث از کتابخانة بزرگ ابن طاووس را منابع اهل سنت تشکیل می داد.<ref>رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله، ص 107</ref>


یکی از مهمترین زمینه‌‎های آثار ابن طاووس دعا، زیارت و فضایل اعمال می‌باشد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 189</ref> او در فصل یکصد و چهل و دوم کتاب «کشف‌المحجه» (تالیف در 649 قمری) می‌گوید: «بیش از شصت مجلد دعا در اختیار دارد.» این تعداد در سال 662 قمری و اندکی قبل از مرگش، به بیش از هفتاد مجلد افزایش پیدا کرد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 211</ref> در ارتباط با موضوع دعا، ابن‌‎طاووس چندین کتاب تالیف نموده است که برخی از آنها عبارتند از: «الفرج بعدالشده، «اقبال‌الاعمال»، «فلاح‌السائل و نجاح‌‎المسائل» و «مهج الدعوات و منهج‌‎العنایات»<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190</ref>


اما در رابطه با «اللهوف»، «ابن ‎طاووس» خود را گردآورنده (جامع) آن کتاب معرفی می‎‌کند.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 203</ref> عناوین دیگر این کتاب همچون: «الملهوف علی قتلی الطفوف» و «الملهوف علی اهل‌الطفوف» نیز از آن یاد می‎‌شود.<ref>اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ص 52</ref> ابن طاووس در رابطه با نام آن می‌‎نویسد: «قد ترجمته بکتاب ‎اللهوف علی قتلی الطفوف».<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 12</ref>


== معرفی مترجم ==
سیداحمد فهری زنجانی (1301- 1385/ 1340- 1427 ق)، ازعلمای معاصر شیعی و بنیانگذاری حوزه علمیه دمشق است که علاوه بر تربیت تعدادی زیادی طلبه، تالیفات و ترجمه‌های متعددی نیز از متون اصلی و مرجع شیعی از جمله «مصباح‌الهدایه»، «اسرار حج»، «رساله لقاء‎الله»<ref>پایگاه خبری شیعه، ذیل عنوان احمد فهری زنجانی</ref> و «الخصال ابن‌‎بابویه»<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، با مقدمه، ترجمه و تصحیح سید احمد فهری زنجانی. تهران: علمیه اسلامیه، 1363</ref> دارد.


«فهری زنجانی» ترجمه «اللهوف» را در 18 خرداد 1348 به پایان رسانید.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211</ref> او تنها به ترجمه کتاب بسنده نکرده و علاوه بر نگارش متن مناسبی در مقدمه ، برای آشنایی خوانندگان با ابن طاووس و منزلت و جایگاهش، در پاره ای موارد، نکات بیان شده در متن را هم مورد تردید قرار می‎دهد. از جمله هنگامی که ابن طاووس می‎نویسد: « معمر بن مثنی در مقتل الحسین روایت کرده است چون روز ترویه شد [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] با قشون زیادی به مکه وارد شد،»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 62و63</ref> فهری زنجانی در زیر نویس همان صفحه می‎نویسد: «آمدن عمربن سعد به مکه بعید می‎نماید و شاید روایت با عمرو بن سعید اشدق که هنگام فوت [[معاویه]] حاکم مکه بود، اشتباه شده است و او بوده که از مسافرت و یا از نزد یزید به مکه آمده است و عجب‎تر اینکه در جریان وصیت [[مسلم بن عقیل]] در مجلس [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] به عمر بن سعد، اشتباه بعکس روی داده است.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 63</ref>


==درباره‌ کتاب==


متن «اللهوف» دراصل به زبان عربی است و برای اولین بار در دوره صفویه و توسط عالمی به اسم سید بهاء الدین محمد بن میر محمدباقر حسینی نائینی مختاری (1080-1140)» به فارسی ترجمه شد.<ref>جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، ص 3</ref> از آن زمان تاکنون، ترجمه‌های دیگری نیز از آن مقتل به انجام رسید<ref>سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 5</ref> که از جمله آنها در قرون متقدم عبارت است از:


* «لجه الألم و حجه الامم»، ترجمه «میرزا رضا قلی خان» (متوفی 1283 قمری)
* ترجمه «احمد بن سلامه نجفی» که وی ترجمه را به دستور شخصی به نام «احمد بیگی» انجام داده است.
* «فیض‌الدموع» یا «فیض‌الدمع»، ترجمه «وقایع نگار».


و از جمله ترجمه‌های متاخر:


* «سوگنامه کربلا»، ترجمه «محمدطاهر دزفولی»
* ترجمه «اللهوف»، از «عبدالرحیم عقیقی بخشایشی»
* ترجمه «ابوالحسن میر ابوطالبی» با مقدمه «شیخ فارس تبریزیان»<ref>جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، ص 3-5</ref>


کتاب مورد بررسی نوشتار حاضر، نسخه‌‎ای از «اللهوف» است که در سال 1353 با ترجمه «سید‎احمد فهری زنجانی» توسط انتشارات جهان انتشار یافت. آن کتاب بار دیگر در سال 1379 شمسی نیز توسط موسسه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ گردید.<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، یا، آهی سوزان بر مزار شهیدان. ترجمه سید احمد فهری زنجانی. تهران: امیر کبیر، 1379</ref> همچنین انتشارات بین الملل نیز مستقلا اقدام به تجدید چاپ  آن کتاب نمود. چاپ دوم نسخه انتشارات بین الملل، در سال 1393 شمسی منتشر شد.


«ابن طاووس» در مقدمه «اللهوف» انگیزه‌‎اش برای تدوین آن کتاب را به این شرح بیان می‎کند: «گردآورنده این کتاب گوید آنچه بیش از هر چیز مرا به نوشتن این کتاب واداشت، این بود که از همراه بردن کتاب مقتلی نیز به حرم سیدالشهداء در زیارت عاشورا بی نیاز گردد. از این رو این کتاب را تهیه نمودم که به پیوست کتاب [مصباح‌الزائر و جناح‌المسافر] باشد و آنچه در این کتاب فراهم آورده‌‎ام با توجه به اینکه زوار فرصت کمتری دارند، رشته سخن را کوتاه نموده و به طور اختصار بیان کرده‌‎ام و همین اندازه کافی است که درهای اندوه را به روی خواننده باز و افراد با ایمان را رستگار سازد که در قالب این الفاظ حقایق ارزنده‌‎ای نهاده‌‎ایم و نامش را کتاب «اللهوف علی قتلی الطفوف» (آه های سوزان بر کشتگان میدان جنگ) گذاشتیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 11-12</ref>


بنابراین «اللهوف» در اصل برای استفاده شیعیان در هنگام  مسافرت و زیارت، به طور اختصار تدوین و به همین دلیل، سلسله اسناد روایات مقتل حذف و تنها آخرین راوی یا مرجعی که روایت از آن نقل شده، ذکر می شود. بنابراین نمی‎توان از آن مقتل، به عنوان یک کتاب علمی کامل و جامع یاد نمود و معرفی‌اش به عنوان معتبرترین و مورد اعتمادترین کتب مقاتل،<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref> مبالغه آمیز به نظر می رسد.


گفته شده مقتل «اللهوف» را گویا «ابن طاووس» در سال‎های جوانی‌‎اش نوشته است.<ref>علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11</ref> قاضی طباطبایی در آن نظر تشکیک نموده و بیان می‎کند: «ظاهر فرمایش [ابن‌طاووس] این است که از تالیفات اولیه من می‎باشد، نه اینکه در اوایل سن و جوانی نوشته است.»<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref>


در خلال کتاب، ابن طاووس در بسیاری از موارد حکم کلی می‎دهد. از جمله این حکم‎ها که البته در جای خود بسیار مهم است، موضوع اطلاع امام حسین(ع) از شهادتش می‎باشد. در اوایل کتاب و پس از گفتگوی امام(ع) با مروان در مدینه و قبل از اینکه وضعیت مدینه و مسائل آن روشن شود، آمده است: «مولف این کتاب: علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس گوید: آنچه پس از تحقیق و بررسی نزد ما روشن است این است که حسین (ع) می‎دانست که عاقبت کارش به کجا منتهی می‎شود و وظیفه‌اش همان بود که با کمال اطمینان خاطر انجام داد.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25</ref> و در ادامه، «ابن‌طاووس»، دلایلش بر آن مدعا را اقامه می‎کند.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25- 30</ref>


همین تفکر به وضوح بیشتری در چند جای دیگر از کتاب «لهوف»، مورد اشاره و تاکید ابن طاووس قرار می‌گیرد. از آن جمله هنگامی که امام حسین مدینه را به مقصد مکه ترک کرده بود، ابن طاووس می‌نویسد: حضرت امام حسین (ع) در پاسخ به درخواست گروه‎هایی از مومنین جن در مورد کمک به ایشان فرمودند:«اگر من در شهر و وطن خود بمانم پس این مردم نگونسار به چه وسیله آزمایش شوند؟ و چه کسی در قبر من جایگزین خواهد شد؟ جائی که خداوند آن روز که بساط زمین را گسترد، آن جای را برای من برگزید و پناهگاه شیعیان و دوستان ما قرار داد تا عمل‎ها و نمازهای‎شان آنجا پذیرفته شود و دعای‎شان مستجاب گردد و شیعیان ما آنجا سکونت کنند تا در دنیا و آخرت در امان باشند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص67 و 68</ref>


علیرغم این موضوع، در پایان مسلک اول کتاب، چنین عباراتی نوشته شده است: «ممکن است یکی از جهاتی که باعث شد حسین (ع) حرمسرا و زنان خود را به همراه بیاورد این باشد که اگر آنان را در حجاز و یا شهر دیگری بجای می گذاشت، [[یزید]] ماموران می فرستاد تا آنان را اسیر گرفته و تحت شکنجه و آزارشان قرار دهند و بدین وسیله از مبارزه و [[شهادت]] حسین (ع) جلوگیری کند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 84</ref>


بعضی روایات و ادعاهای مطرح شده در کتاب «اللهوف» جای تامل جدی تری دارد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و به هنگام بیان وقایع روز [[عاشورا]]، هنگامی که دو تن از نگهبانان خیمه امام حسین (ع) در حال گفتگو هستند، ابن طاووس، گفتگوی آنان را چنین نقل می کند: «در این حال [[بریر بن‌ خضیر همدانی‌|بریر]] خوشحال و خندان بود و سعی داشت که [[عبدالرحمن بن‌ عبدالله یزنی‌|عبدالرحمن]] را نیز بخنداند. عبدالرحمن به بریر گفت: ای «بریر» چرا می خندی؟ بریر گفت: شوخی این وقت من از فرط خوشحالی به سرنوشتی است که در پیش داریم. بخدا قسم فاصله میان ما و دست به گردن شدن با حوریان بهشتی، جز این نیست که ساعتی با این مردم با شمشیرهای خود بجنگیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 95و96</ref>


وجود جملات عربی و ترجمه فارسی آن همراه با یکدیگر در «اللهوف»، این امکان را برای خواننده فراهم می کند که در مورد ترجمه متن نیز قضاوت مناسب‎تری داشته باشد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و در هنگام بیان وقایع ظهر عاشورا، ابن طاووس می نویسد: «قال: بعضی رواه فو الله ما رأیت مکثورا» و در متن ترجمه می خوانیم: «خبرنگاری که آنجا بوده است گفته است بخدا هرگز ندیدم کسی ....».<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 119</ref>


البته مترجم کتاب، تلاش مناسبی را برای معرفی مولف، اعتبار علمی کتاب و بیان مواردی که به فهم خوانندگان از کتاب منتهی شود، انجام داده است. اما جای داشت مشخصات نسخه‌ای از کتاب «اللهوف» را که از آن برای ترجمه استفاده نموده را نیز در مقدمه ذکر می نمود. تا بتوان در مقام مقایسه، نسبت به اعتبار آن نسخه و دیگر نسخه هایی که سایر پژوهشگران مدعی اعتبار و اصالت آنها هستند،<ref>اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ص 52</ref> نیز قضاوت می‌کرد. همچنین وجود فهرستی در ابتدای کتاب، هر چند کوتاه، نیز می‎توانست کمک بیشتری به خوانندگان نماید.


== چکیده کتاب ==
ابن طاووس کلیت مقتل «اللهوف» را در چهار قسمت تدوین نمود. کتاب با مقدمه مولف در باب اهمیت و مقام عزاداری و گریستن بر امام حسین (ع) آغاز می‎شود. در این رابطه او روایتی از امام صادق (ع) را نقل می‎کند که در آن آمده است: «هر کس که چون یادی از ما بنزد او شود، دیدگانش پر از اشک گردد، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد؛ هر چند مانند کف دریا باشد و باز از فرزندان رسول خدا روایت شده است: کسی که در مصیبت ما، خود گریه کند و یا صد نفر را گریان سازد، ما ضمانت می کنیم که خداوند او را اهل بهشت گرداند و کسی که گریه کند و یا پنجاه نفر را بگریاند، اهل بهشت است وکسی که بگرید و یا سی نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که بگرید و یا ده نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که گریه کند یا یک نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که خود را به گریه وادار کند، اهل بهشت است.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 10 و 11</ref>


مسلک اول اللهوف به بیان اموری اختصاص دارد که پیش از واقعه کربلا روی داد. در این قسمت ابن طاووس در مقام بیان اهمیت واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) می‎نویسد: « راویان حدیث گفته‌‎اند: «که چون یک سال تمام از ولادت حسین (ع) سپری شد دوازده فرشته به حضور رسول خدا (ص) فرود آمدند یکی از آنان به صورت شیر بود و دومی به صورت پلنگ و سومی به صورت اژدها و چهارمی به صورت آدمیزاده و هشت فرشته دیگر به صورت‎های گوناگون، همگی یا صورت‎های برافروخته و چشم‎ه‌ای گریان و بال‎های گسترده. عرض کردند: یا محمد به فرزندت حسین پسر فاطمه آن خواهد رسید که از قابیل به هابیل رسید.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 15و16</ref>


قسمت دوم کتاب یا مسلک الثانی کتاب با عنوان «در توصیف حال جنگ و آنچه نزدیک به حال جنگ بود.» به بیان وقایع کربلا و شهادت امام حسین (ع) اختصاص دارد.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 85- 141</ref> سومین قسمت کتاب تحت عنوان المسلک ‎الثالث پیرامون وقایعی که پس از شهادت حضرت روی داد، می‎باشد.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 142- 210</ref> این قسمت از «اللهوف» حاوی شرح وقایع و نکاتی است که در مقاتل تالیف شده قبل از آن، کمتر به آنها توجه شده بود. از آن جمله می‎توان به خطبه های مندرج در قسمت سوم اشاره کرد.<ref>سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 5</ref>


== ارزش و اهمیت کتاب ==
در ارتباط با ارزش و اهمیت مقتل اللهوف، ابن طاووس در پایان آن کتاب، می نویسد: «هر کس به ترتیب و اسمش آگاه شود، با اینکه مختصر است و کم حجم، امتیازش را نسبت به کتاب‎های هم جنس‌اش درک کرده و برتری‌اش را به خودی خود خواهد فهمید.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211</ref>


البته با توجه به اینکه کتابخانه شیخ طوسی در اختیار ابن طاووس قرار داشته و بنابر بیان محققین، شیخ طوسی کتابی با عنوان مقتل‌الحسین داشته که مفقود شده و اثری از آن وجود ندارد،<ref>سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 6</ref> این احتمال وجود دارد که ابن‌طاووس با استفاده از مقاتل و کتب دیگری که تا قرن ششم هجری در مورد واقعه کربلا تدوین یافته (اعم از مقاتل و کتاب تاریخی دیگر)، مقتل اللهوف را تدوین نموده است.


«ابن طاووس» از علمای بزرگ شیعی و کتاب‎های او همواره مورد اعتماد دیگر عالمان و فقیهان می‎باشد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 214</ref> قاضی طباطبائی نقلیات ابن طاووس در اللهوف را بسیار مورد اعتماد دانسته و حتی بر این باور است که در میان کتب مقاتل، کتاب مقتلی به اندازه اعتماد و اعتبار آن نمی‎رسد و در اطمینان بر آن کتاب، در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است.<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref>


متقابلا علی دوانی معتقد است به مرور زمان در آن کتاب دست برده شده و مطالب نامطلوب و غیر معتبر در آن آورده شده است که از رضی‌الدین علی نیست. البته دوانی احتمال دیگری را هم مطرح نموده و آن اینکه چون ابن طاووس، اللهوف را در اوایل جوانی نوشت، آن تسلط علمی سال‎های بعد عمرش را در تحقیق اخبار و تاریخ و احادیث نداشته است. در نتیجه متن به جای مانده از اللهوف، به همان گونه تالیف اولیه، باقی ماند.»<ref>علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11</ref>


 
برخی از پژوهشگران نیز اللهوف را در بخش منابع داستانی، ادبی و [[روضه|روضه‌ای]] قرار داده و آن را متنی عامیانه، موثر و پرانرژی<ref>رسول جعفریان، منابع تاریخ عاشورا، ص 22</ref> و یک روایت تاریخی- داستانی از واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) ارزیابی نموده‌‎اند.<ref>نرگس انصاری و زهرا سلیمی، مقتل نگاری عربی و فارسی، ص 4</ref>
 
 
 
 
 
 
 
 
==درباره‌ی کتاب==
نویسندهٔ کتاب (م 664 ق)، از عالمان بزرگ شیعه و صاحب آثار متعددی است. کتاب حاضر، اثری کوتاه و خوشخوان و از منابع مهم شیعه دربارهٔ امام حسین (ع) است و از آن بدین عنوانها یاد می‌کنند: 1. الملهوف علی قتلی الطفوف، 2. الملهوف علی قتل الطفوف، 3. الملهوف علی اهل الطفوف، 4. اللهوف فی قتلی الطفوف، 5. اللهوف علی قتلی الطفوف. مشهورترین عنوان، چنانکه شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعة (ج 18، ص 389 و 22، ص 223)، اشاره کرده، اللهوف على قتلى الطفوف است. امّا مصحح کتاب حاضر، عنوان الملهوف على قتلى الطفوف را براى آن برگزیده و در توضیح آن گفته است: اولاً در نسخهٔ مورد اعتماد ما این عنوان آمده است؛ ثانیاً سید ابن طاووس در کتاب‌های دیگرش از کتاب حاضر با این عنوان یاد کرده است (ص 67).
 
 
ابن طاووس این کتاب را پس از کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر نوشته و به آن ضمیمه کرده است. وی از آن رو به تألیف این کتاب پرداخت تا زائران امام حسین از آن استفاده کنند و لذا آن را مناسب با تنگی وقت ایشان ساخت و از اطناب رخ برتافت (ص 87). به نظر وی، «هرکس از ترتیب و نگارش این کتاب آگاه شود، با اختصار و حجم اندکی که دارد، می‌داند که با دیگر کتابها تفاوت دارد و در حد خود دارای مزیتی است» (ص 234، عبارت پایان کتاب). همچنین وی در کتاب الاجازات لکشف طرق المفازات در بارهٔ این کتاب می‌گوید: «کسی را نمی‌شناسم که در نگارش کتابی مانند این بر من پیشی گرفته باشد» (ص 65، همین کتاب).
 
 
الملهوف اثری تاریخی دربارهٔ قیام امام حسین است و کتاب بالینی روحانیون در ماه محرّم و صفر. روایات کتاب بدون سند آمده و با وجود این، فی الجمله مورد اعتماد شیعه است. نزدیک به همهٔ مطالب آن دربارهٔ قیام و شهادت امام و رخدادهای بعد از آن است و از این رو، کتاب حاضر مقتل قلمداد می‌شود، نه اثری جامع دربارهٔ زندگی آن حضرت. این کتاب با بحث دربارهٔ گریستن بر مصیبت‌های اهل بیت آغاز می‌شود. آنگاه متن کتاب در سه بخش (مسلک) مرتب شده است.
 
 
مسلک اول «در امور پیش از جنگ» است و شامل مطالبی تا پیش از ورود امام به کربلا. در این مسلک، نخست از ولادت امام و روایات رسول خدا - ص - دربارهٔ شهادت او باختصار سخن رفته و در ادامه بدین مسائل پرداخته شده است: رفتن امام به مکه برای خودداری از بیعت با یزید، نامه‌های اهل کوفه به امام، رفتن مسلم بن عقیل به کوفه و رخدادهای در آنجا، رفتن امام حسین به سوی کوفه، برخورد امام با حر، رفتن امام به کربلا. یک مطلب توجه برانگیز در این مسلک ملاحظه می‌شود: نویسنده گفته است امام حسین می‌دانست که در این سفر به شهادت می‌رسد و متعبد به آن بود (ص 99- 100). البته این مطلب نه در نسخه‌ای که کتاب حاضر بر پایهٔ آن چاپ شده، بلکه در نسخه‌های دیگر موجود است. از این رو مصحح، آن را در پاورقی آورده و احتمال داده است که حاشیهٔ مؤلف بر کتاب باشد.
 
 
مسلک دوم «در وصف جنگ و مقدمات آن» است و رخدادهای کربلا و شهادت امام و اصحاب او.
 
 
سرانجام مسلک سوم در امور پس از کشته شدن امام» است و در آن به روانه کردن اسیران به نزد ابن زیاد، دفن پیکر شهیدان، روانه کردن اسیران به شام و از آنجا به مدینه پرداخته شده است. در مسلک سوم نیز یک مطلب توجه برانگیز ملاحظه می‌شود: نویسنده گفته است اسیران اهل بیت پس از برگشت از شام به کربلا رفتند و در آنجا جابر بن عبدالله انصاری و دیگران را دیدند که برای زیارت قبر امام حسین آمدند. پس همگی چند روز در آنجا به عزاداری پرداختند (ص 225). البته سید ابن طاووس در اقبال الاعمال نیز همین مطلب را می‌گوید، ولی تصریح می‌کند که در اربعین نبوده است. اقبال الاعمال (چاپ دوم: تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1367)، ج 2، ص 589.
 


به این کتاب دو انتقاد عمده شده است:  
به این کتاب دو انتقاد عمده شده است:  


انتقاد اول از نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان است که می‌گوید: «رسیدن اهل بیت در اربعین به کربلای معلی، به نحوی که سید در لهوف ذکر نموده، منافی است با امور بسیار و جمله‌ای از اخبار و تصریح جمعی از علماء اخیار» (ص 145). آنگاه دلایل متعددی در ردّ این مطلب سید ابن طاووس آورده و افزوده است که وی این کتاب را در اوایل سن تکلیف نوشته است و لذا انتقاد به آن منافات با مقام بلند وی ندارد (ص 144 - 145).  
انتقاد اول از نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان است که می‌گوید: «رسیدن اهل بیت در [[اربعین]] به کربلای معلی، به نحوی که سید در لهوف ذکر نموده، منافی است با امور بسیار و جمله‌ای از اخبار و تصریح جمعی از علماء اخیار» (ص 145). آنگاه دلایل متعددی در ردّ این مطلب سید ابن طاووس آورده و افزوده است که وی این کتاب را در اوایل سن تکلیف نوشته است و لذا انتقاد به آن منافات با مقام بلند وی ندارد (ص 144 - 145).  


انتقاد دوم از مؤلف کتاب شهید جاوید است که نظر سید ابن طاووس را دربارهٔ علم امام به شهادت خود در این قیام، نادرست و خلاف نظر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی دانسته است (شهید جاوید، ص 455).
انتقاد دوم از مؤلف کتاب شهید جاوید است که نظر سید ابن طاووس را درباره علم امام به شهادت خود در این قیام، نادرست و خلاف نظر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی دانسته‌است.<ref>شهید جاوید، ص ۴۵۵</ref>


انتقاد اول مورد قبول برخی عالمان شیعه نیست. از جمله قاضی طباطبائی این انتقاد را نپذیرفته و بدان انتقاد کرده و یک کتاب مستقل در این موضوع با عنوان تحقیق دربارهٔ اول اربعین حضرت سید الشهداء (ع) پرداخته و با قاطعیت گفته است: کتاب ابن طاووس، در بست مورد اعتماد است و از همهٔ مقاتل شیعه و سنی صحیحتر و معتبرتر (ص 18).
انتقاد اول مورد قبول برخی عالمان شیعه نیست. از جمله قاضی طباطبائی این انتقاد را نپذیرفته و بدان انتقاد کرده و یک کتاب مستقل در این موضوع با عنوان تحقیق دربارهٔ اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) پرداخته و با قاطعیت گفته است: «کتاب ابن طاووس، در بست مورد اعتماد است و از همهٔ مقاتل شیعه و سنی صحیحتر و معتبرتر (ص 18).
انتقاد دوم نیز مورد قبول برخی یا بسیاری از عالمان معاصر شیعه نیست و در آثار متعدّدی که در ردّ کتاب شهید جاوید نوشته شده، به ردّ این انتقاد پرداخته شده است. از این انتقادات که بگذریم، تعارضاتی در الملهوف ملاحظه می‌شود. فی المثل در جایی از این کتاب آمده است هنگامی که امام حسین می‌خواست رهسپار کوفه شود، به شهادت خود و اصحابش اشاره کرد و فرمود همگان، بجز فرزندم علی، شهید خواهند شد (ص 126). اما در جایی دیگر آمده است که سه نفر از اصحاب امام، بجز فرزندش، به شهادت نرسیدند (ص 191). در جایی از کتاب آمده است که امام حسین هنگام هجرت از مکه فرمود می‌ترسم که یزید مرا در حرم بکشد و حرمت آنجا به سبب من مباح شود (ص 128). ولی پیش از همین مطلب، گذشته از مواضع دیگر، از آن حضرت روایت شده است که من در کربلا، و یا میان نواویس و کربلا، کشته خواهم شد و محل کشته شدنم را می‌دانم (ص 126). در یک جا از حضرت سیدالشهداء روایت شده که محل کشته شدنم میان نواویس و کربلاست (ص 126)، و در جایی دیگر روایت شده که آن موضع، کربلاست (ص 139).


انتقاد دوم نیز مورد قبول برخی یا بسیاری از عالمان معاصر شیعه نیست و در آثار متعددی که در رد کتاب شهید جاوید نوشته شده، به رد این انتقاد پرداخته شده‌است.


همچنین در جایی از کتاب آمده است که اهل کوفه دوازده هزار نامه، که برخی از جانب چندین نفر بود، برای امام حسین فرستادند 105). اما اندکی بعد آمده است که هجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند 108). با تأمل در این دو عدد تردیدی باقی نمی‌ماند که در تعداد نامه‌ها مبالغه شده است. زیرا اگر واقعاً دوازده هزار نفر به امام نامه نوشته باشند، تعداد بیعت کنندگان باید بسیار بیشتر از این تعداد باشد، نه هجده هزار نفر. منطقی می‌نماید که چون نمایندهٔ امام حسین به کوفه برود، عده‌ای بسیار، که پیشتر به وی نامه ننوشته بودند، و یا سواد نداشتند، با او بیعت کنند. گذشته از این، اگر کوفیان دوازده هزار نامه به امام فرستاده بودند، اندکی از آن همه (مثلاً صد عدد)، در تاریخ ثبت می‌شد؛ حال اینکه ده نامه هم ثبت نشده است. بسیاری از مورخان، تعداد نامه‌ها را پنجاه و حداکثر 150 فقره گفته‌اند.
از این انتقادات که بگذریم، تعارضاتی در الملهوف ملاحظه می‌شود. فی‌المثل در جایی از این کتاب آمده‌است هنگامی که امام حسین(ع) می‌خواست رهسپار کوفه شود، به شهادت خود و اصحابش اشاره کرد و فرمود همگان، بجز فرزندم علی، شهید خواهند شد ۱۲۶). اما در جایی دیگر آمده‌است که سه نفر از اصحاب امام، بجز فرزندش، به شهادت نرسیدند ۱۹۱). در جایی از کتاب آمده است که امام حسین(ع) هنگام هجرت از مکه فرمود می‌ترسم که یزید مرا در حرم بکشد و حرمت آنجا به سبب من مباح شود (ص ۱۲۸). ولی پیش از همین مطلب، گذشته از مواضع دیگر، از آن حضرت روایت شده‌است که من در کربلا، و یا میان نواویس و کربلا، کشته خواهم شد و محل کشته شدنم را می‌دانم (ص ۱۲۶). در یک جا از حضرت سیدالشهداء(ع) روایت شده که محل کشته شدنم میان نواویس و کربلاست (ص ۱۲۶)، و در جایی دیگر روایت شده که آن موضع، کربلاست (ص ۱۳۹).


همچنین در جایی از کتاب آمده‌است که اهل کوفه دوازده هزار نامه، که برخی از جانب چندین نفر بود، برای امام حسین فرستادند (ص ۱۰۵). اما اندکی بعد آمده‌است که هجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند (ص ۱۰۸). با تأمل در این دو عدد تردیدی باقی نمی‌ماند که در تعداد نامه‌ها مبالغه شده‌است. زیرا اگر واقعاً دوازده هزار نفر به امام نامه نوشته باشند، تعداد بیعت کنندگان باید بسیار بیشتر از این تعداد باشد، نه هجده هزار نفر. منطقی می‌نماید که چون نمایندهٔ امام حسین(ع) به کوفه برود، عده‌ای بسیار، که پیشتر به وی نامه ننوشته بودند، و یا سواد نداشتند، با او بیعت کنند. گذشته از این، اگر کوفیان دوازده هزار نامه به امام فرستاده بودند، اندکی از آن همه (مثلاً صد عدد)، در تاریخ ثبت می‌شد؛ حال اینکه ده نامه هم ثبت نشده‌است. بسیاری از مورخان، تعداد نامه‌ها را پنجاه و حداکثر ۱۵۰ فقره گفته‌اند.


الملهوف بارها در تهران و قم و نجف و دیگر شهرها چاپ شده که این چاپ آن، تصحیح شده و برتر از همهٔ آنهاست. در چاپ حاضر متن کتاب از صفحهٔ 79 آغاز می‌شود و در صفحهٔ 234 به پایان می‌رسد و پیش و پس از آن، مقدمهٔ مصحح و فهرستهای کتاب است. همچنین این کتاب ده - پانزده بار به فارسی برگردانده شده که سه ترجمهٔ آن مشهور است: ترجمهٔ سید محمد صحافی با عنوان زندگانی اباعبدالله الحسین (ع) که در سال 1331 شمسی در قم منتشر شد (مشخصات چاپ جدید آن: قم، انتشارات اهل بیت، 1370)؛ ترجمهٔ سید احمد فهری زنجانی با عنوان آهی سوزان بر مزار شهیدان (تهران، انتشارات جهان، تاریخ پایان کتاب 1348)؛ ترجمهٔ عبدالرحیم عقیقی بخشایشی تحت عنوان ترجمه و متن کامل لهوف سید بن طاووس (چاپ شانزدهم: قم، دفتر نشر نوید اسلام، 1386).
==جستارهای وابسته==
 
 
برای آشنایی با این کتاب رجوع شود به: اتان کلبرگ، کتابخانهٔ ابن طاووس و احوال و آثار او، ترجمهٔ سید علی قَرائی و رسول جعفریان (قم، کتابخانهٔ آیت الله العظمی مرعشی، 1371)، ص 76 - 81؛ سید عبدالله حسینی، معرفی و نقد منابع عاشورا (چاپ اول: قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1386)، ص 203- 236.


==جستارهای وابسته==
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2202816&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author کتاب شناسی الملهوف على قتلى الطفوف در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.]
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2202816&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author کتاب شناسی الملهوف على قتلى الطفوف در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.]


==منابع==
==منابع==


* کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 52-55.
* ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف یا آهی سوزان بر مزار شهیدان، مترجم احمد فهری زنجانی. تهران: جهان، 1353
 
* پایگاه خبری شیعه
* جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، 1386، ش 183  
* رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله. مجله اندیشه تقریب، ش 28، س 7، پائیز 1390
* رسول جعفریان، در باره منابع تاریخ عاشورا. مجله آیینه پژوهش، ش 72، سال 1380
* رضا استادی، اشتباهی بزرگ از میرزا محمد خان قزوینی در مورد ابن طاووس و ابن اشناس. مجله نور علم، ش 3، 1363
* عباس حسن خانی، تاثیر تصوف بر مقتل نگاری کربلا از قرن هفتم تا دهم هجری قمری (با تکیه بر کتاب‎های مثیرالاحزان و منیر سبل‎الاشجان، اللهوف علی قتلی الطفوف، و روضه الشهداء)، پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه بین المللی امام خمینی
* علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود. [بی نا، بی جا]
* سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع). آیت بوستان (پژوهش نامه معارف حسینی)، ش 1، س 1، بهار 1395
* قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1385
* محمد اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ویراست دوم. تهران: نشر آرما، 1400
* مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووی از نگاه او. مجله علوم حدیث، ش 49و 50، پائیز و زمستان 1387
* نرگس انصاری و زهرا سلیمی، مقتل نگاری عربی و فارسی از واقعیت تا خیال (مورد پژوهی: مقتل اللهوف و روضه الشهداء). کاوش نامه ادبیات تطبیقی، دانشگاه رازی، دوره یازدهم، ش 42، تابستان 1400


[[رده:کتاب‌‌ها]]
==پی نوشت==
<references />{{کتاب‌شناسی امام حسین (ع)}}
[[رده:کتاب‌ها]]
[[رده:مقتل]]
[[en:Editing Al-Lohoof ala Ghatli al-Tofoof]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۶

الملهوف على قتلى الطفوف

نویسنده رضی‌الدین ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس
ناشر دارالاسوة
محل نشر قم
تاریخ نشر ۱۴۱۴ ه. ق
تعداد صفحات ۲۶۴
موضوع قیام و شهادت امام حسین(ع)
زبان عربی

الملهوف على قتلى الطفوف مقتلی کوتاه و موجز است که به منظور استفاده زیارت کنندگان مزار امام حسین(ع) در کربلا توسط ابن طاووس گردآوری شده است.

معرفی نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رضی الدین ابوالقاسم سیدعلی ابن موسی ابن جعفر، کنیه‌اش ابوالقاسم و لقب او طاووس است[۱] که به ابن طاووس مشهور می‌‎باشد. او در شمار معدود رجال سرشناس امامیه است که به فرهیختگی و وارستگی شهرت داشته و در نزد رجال شناسان و مصادر رجالی و حدیثی بر اتصاف وی به آن ویژگی‎ها اتفاق نظر وجود دارد. از جمله شهید ثانی صفات زیر را در مقام او ذکر می‌کند: «عدل، ثقه، حجت، صحیح الحدیث، متقن، ثبت، حافظ، صدوق، یحتج بحدیثه، جلیل، صالح الحدیث، مشکور، خیر، فاضل، ممدوح، زاهد، عالم، مسکون الی روایته، شیخ اجازه، کبیر، عابد، اهل ورع، صاحب کرامات، نقابت علوی»[۲]

سید تفرشی نیز در نقد الرجال در تجلیل از ابن طاووس می‌نویسد: «او از بزرگان و موثقین این طایفه است. جلیل‌‎القدر و عظیم‌المنزله است. روایات فراوانی به حفظ دارد و سخنانی پاکیزه و حالش در عبادت و زهد، مشهورتر از این است که بیان شود.[۳]

ابن طاووس تالیفات زیادی دارد که از جمله آنها می‌‎توان به: شرح نهج‌‎البلاغه، الطرائف فی مذاهب‌الطوائف، الابانه فی معرفه کتاب‌الخزانه، الاختیارات من کتاب ابی عمر و الزاهدالمطرز، الاصطفاء فی‌الاخبارالملوک و الخلفاء[۴] اشاره کرد.

گفته شده است ابن‌طاووس در تالیف کتاب‏‎هایش از حدود 500 کتاب دیگر که در اختیار داشته، سود جسته است که از جمله آنها می‌توان به نسخه‌‎ای از کامل‌الزیارات، ابن قولویه قمی اشاره کرد که بر روی آن خط ابوجعفر طوسی وجود دارد.[۵] همچنین گفته شده دو ثلث از کتابخانة بزرگ ابن طاووس را منابع اهل سنت تشکیل می داد.[۶]

یکی از مهمترین زمینه‌‎های آثار ابن طاووس دعا، زیارت و فضایل اعمال می‌باشد.[۷] او در فصل یکصد و چهل و دوم کتاب «کشف‌المحجه» (تالیف در 649 قمری) می‌گوید: «بیش از شصت مجلد دعا در اختیار دارد.» این تعداد در سال 662 قمری و اندکی قبل از مرگش، به بیش از هفتاد مجلد افزایش پیدا کرد.[۸] در ارتباط با موضوع دعا، ابن‌‎طاووس چندین کتاب تالیف نموده است که برخی از آنها عبارتند از: «الفرج بعدالشده، «اقبال‌الاعمال»، «فلاح‌السائل و نجاح‌‎المسائل» و «مهج الدعوات و منهج‌‎العنایات»[۹]

اما در رابطه با «اللهوف»، «ابن ‎طاووس» خود را گردآورنده (جامع) آن کتاب معرفی می‎‌کند.[۱۰] عناوین دیگر این کتاب همچون: «الملهوف علی قتلی الطفوف» و «الملهوف علی اهل‌الطفوف» نیز از آن یاد می‎‌شود.[۱۱] ابن طاووس در رابطه با نام آن می‌‎نویسد: «قد ترجمته بکتاب ‎اللهوف علی قتلی الطفوف».[۱۲]

معرفی مترجم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سیداحمد فهری زنجانی (1301- 1385/ 1340- 1427 ق)، ازعلمای معاصر شیعی و بنیانگذاری حوزه علمیه دمشق است که علاوه بر تربیت تعدادی زیادی طلبه، تالیفات و ترجمه‌های متعددی نیز از متون اصلی و مرجع شیعی از جمله «مصباح‌الهدایه»، «اسرار حج»، «رساله لقاء‎الله»[۱۳] و «الخصال ابن‌‎بابویه»[۱۴] دارد.

«فهری زنجانی» ترجمه «اللهوف» را در 18 خرداد 1348 به پایان رسانید.[۱۵] او تنها به ترجمه کتاب بسنده نکرده و علاوه بر نگارش متن مناسبی در مقدمه ، برای آشنایی خوانندگان با ابن طاووس و منزلت و جایگاهش، در پاره ای موارد، نکات بیان شده در متن را هم مورد تردید قرار می‎دهد. از جمله هنگامی که ابن طاووس می‎نویسد: « معمر بن مثنی در مقتل الحسین روایت کرده است چون روز ترویه شد عمر بن سعد بن ابی وقاص با قشون زیادی به مکه وارد شد،»[۱۶] فهری زنجانی در زیر نویس همان صفحه می‎نویسد: «آمدن عمربن سعد به مکه بعید می‎نماید و شاید روایت با عمرو بن سعید اشدق که هنگام فوت معاویه حاکم مکه بود، اشتباه شده است و او بوده که از مسافرت و یا از نزد یزید به مکه آمده است و عجب‎تر اینکه در جریان وصیت مسلم بن عقیل در مجلس ابن زیاد به عمر بن سعد، اشتباه بعکس روی داده است.»[۱۷]

درباره‌ کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

متن «اللهوف» دراصل به زبان عربی است و برای اولین بار در دوره صفویه و توسط عالمی به اسم سید بهاء الدین محمد بن میر محمدباقر حسینی نائینی مختاری (1080-1140)» به فارسی ترجمه شد.[۱۸] از آن زمان تاکنون، ترجمه‌های دیگری نیز از آن مقتل به انجام رسید[۱۹] که از جمله آنها در قرون متقدم عبارت است از:

  • «لجه الألم و حجه الامم»، ترجمه «میرزا رضا قلی خان» (متوفی 1283 قمری)
  • ترجمه «احمد بن سلامه نجفی» که وی ترجمه را به دستور شخصی به نام «احمد بیگی» انجام داده است.
  • «فیض‌الدموع» یا «فیض‌الدمع»، ترجمه «وقایع نگار».

و از جمله ترجمه‌های متاخر:

  • «سوگنامه کربلا»، ترجمه «محمدطاهر دزفولی»
  • ترجمه «اللهوف»، از «عبدالرحیم عقیقی بخشایشی»
  • ترجمه «ابوالحسن میر ابوطالبی» با مقدمه «شیخ فارس تبریزیان»[۲۰]

کتاب مورد بررسی نوشتار حاضر، نسخه‌‎ای از «اللهوف» است که در سال 1353 با ترجمه «سید‎احمد فهری زنجانی» توسط انتشارات جهان انتشار یافت. آن کتاب بار دیگر در سال 1379 شمسی نیز توسط موسسه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ گردید.[۲۱] همچنین انتشارات بین الملل نیز مستقلا اقدام به تجدید چاپ  آن کتاب نمود. چاپ دوم نسخه انتشارات بین الملل، در سال 1393 شمسی منتشر شد.

«ابن طاووس» در مقدمه «اللهوف» انگیزه‌‎اش برای تدوین آن کتاب را به این شرح بیان می‎کند: «گردآورنده این کتاب گوید آنچه بیش از هر چیز مرا به نوشتن این کتاب واداشت، این بود که از همراه بردن کتاب مقتلی نیز به حرم سیدالشهداء در زیارت عاشورا بی نیاز گردد. از این رو این کتاب را تهیه نمودم که به پیوست کتاب [مصباح‌الزائر و جناح‌المسافر] باشد و آنچه در این کتاب فراهم آورده‌‎ام با توجه به اینکه زوار فرصت کمتری دارند، رشته سخن را کوتاه نموده و به طور اختصار بیان کرده‌‎ام و همین اندازه کافی است که درهای اندوه را به روی خواننده باز و افراد با ایمان را رستگار سازد که در قالب این الفاظ حقایق ارزنده‌‎ای نهاده‌‎ایم و نامش را کتاب «اللهوف علی قتلی الطفوف» (آه های سوزان بر کشتگان میدان جنگ) گذاشتیم.»[۲۲]

بنابراین «اللهوف» در اصل برای استفاده شیعیان در هنگام  مسافرت و زیارت، به طور اختصار تدوین و به همین دلیل، سلسله اسناد روایات مقتل حذف و تنها آخرین راوی یا مرجعی که روایت از آن نقل شده، ذکر می شود. بنابراین نمی‎توان از آن مقتل، به عنوان یک کتاب علمی کامل و جامع یاد نمود و معرفی‌اش به عنوان معتبرترین و مورد اعتمادترین کتب مقاتل،[۲۳] مبالغه آمیز به نظر می رسد.

گفته شده مقتل «اللهوف» را گویا «ابن طاووس» در سال‎های جوانی‌‎اش نوشته است.[۲۴] قاضی طباطبایی در آن نظر تشکیک نموده و بیان می‎کند: «ظاهر فرمایش [ابن‌طاووس] این است که از تالیفات اولیه من می‎باشد، نه اینکه در اوایل سن و جوانی نوشته است.»[۲۵]

در خلال کتاب، ابن طاووس در بسیاری از موارد حکم کلی می‎دهد. از جمله این حکم‎ها که البته در جای خود بسیار مهم است، موضوع اطلاع امام حسین(ع) از شهادتش می‎باشد. در اوایل کتاب و پس از گفتگوی امام(ع) با مروان در مدینه و قبل از اینکه وضعیت مدینه و مسائل آن روشن شود، آمده است: «مولف این کتاب: علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس گوید: آنچه پس از تحقیق و بررسی نزد ما روشن است این است که حسین (ع) می‎دانست که عاقبت کارش به کجا منتهی می‎شود و وظیفه‌اش همان بود که با کمال اطمینان خاطر انجام داد.»[۲۶] و در ادامه، «ابن‌طاووس»، دلایلش بر آن مدعا را اقامه می‎کند.[۲۷]

همین تفکر به وضوح بیشتری در چند جای دیگر از کتاب «لهوف»، مورد اشاره و تاکید ابن طاووس قرار می‌گیرد. از آن جمله هنگامی که امام حسین مدینه را به مقصد مکه ترک کرده بود، ابن طاووس می‌نویسد: حضرت امام حسین (ع) در پاسخ به درخواست گروه‎هایی از مومنین جن در مورد کمک به ایشان فرمودند:«اگر من در شهر و وطن خود بمانم پس این مردم نگونسار به چه وسیله آزمایش شوند؟ و چه کسی در قبر من جایگزین خواهد شد؟ جائی که خداوند آن روز که بساط زمین را گسترد، آن جای را برای من برگزید و پناهگاه شیعیان و دوستان ما قرار داد تا عمل‎ها و نمازهای‎شان آنجا پذیرفته شود و دعای‎شان مستجاب گردد و شیعیان ما آنجا سکونت کنند تا در دنیا و آخرت در امان باشند.»[۲۸]

علیرغم این موضوع، در پایان مسلک اول کتاب، چنین عباراتی نوشته شده است: «ممکن است یکی از جهاتی که باعث شد حسین (ع) حرمسرا و زنان خود را به همراه بیاورد این باشد که اگر آنان را در حجاز و یا شهر دیگری بجای می گذاشت، یزید ماموران می فرستاد تا آنان را اسیر گرفته و تحت شکنجه و آزارشان قرار دهند و بدین وسیله از مبارزه و شهادت حسین (ع) جلوگیری کند.»[۲۹]

بعضی روایات و ادعاهای مطرح شده در کتاب «اللهوف» جای تامل جدی تری دارد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و به هنگام بیان وقایع روز عاشورا، هنگامی که دو تن از نگهبانان خیمه امام حسین (ع) در حال گفتگو هستند، ابن طاووس، گفتگوی آنان را چنین نقل می کند: «در این حال بریر خوشحال و خندان بود و سعی داشت که عبدالرحمن را نیز بخنداند. عبدالرحمن به بریر گفت: ای «بریر» چرا می خندی؟ بریر گفت: شوخی این وقت من از فرط خوشحالی به سرنوشتی است که در پیش داریم. بخدا قسم فاصله میان ما و دست به گردن شدن با حوریان بهشتی، جز این نیست که ساعتی با این مردم با شمشیرهای خود بجنگیم.»[۳۰]

وجود جملات عربی و ترجمه فارسی آن همراه با یکدیگر در «اللهوف»، این امکان را برای خواننده فراهم می کند که در مورد ترجمه متن نیز قضاوت مناسب‎تری داشته باشد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و در هنگام بیان وقایع ظهر عاشورا، ابن طاووس می نویسد: «قال: بعضی رواه فو الله ما رأیت مکثورا» و در متن ترجمه می خوانیم: «خبرنگاری که آنجا بوده است گفته است بخدا هرگز ندیدم کسی ....».[۳۱]

البته مترجم کتاب، تلاش مناسبی را برای معرفی مولف، اعتبار علمی کتاب و بیان مواردی که به فهم خوانندگان از کتاب منتهی شود، انجام داده است. اما جای داشت مشخصات نسخه‌ای از کتاب «اللهوف» را که از آن برای ترجمه استفاده نموده را نیز در مقدمه ذکر می نمود. تا بتوان در مقام مقایسه، نسبت به اعتبار آن نسخه و دیگر نسخه هایی که سایر پژوهشگران مدعی اعتبار و اصالت آنها هستند،[۳۲] نیز قضاوت می‌کرد. همچنین وجود فهرستی در ابتدای کتاب، هر چند کوتاه، نیز می‎توانست کمک بیشتری به خوانندگان نماید.

چکیده کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابن طاووس کلیت مقتل «اللهوف» را در چهار قسمت تدوین نمود. کتاب با مقدمه مولف در باب اهمیت و مقام عزاداری و گریستن بر امام حسین (ع) آغاز می‎شود. در این رابطه او روایتی از امام صادق (ع) را نقل می‎کند که در آن آمده است: «هر کس که چون یادی از ما بنزد او شود، دیدگانش پر از اشک گردد، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد؛ هر چند مانند کف دریا باشد و باز از فرزندان رسول خدا روایت شده است: کسی که در مصیبت ما، خود گریه کند و یا صد نفر را گریان سازد، ما ضمانت می کنیم که خداوند او را اهل بهشت گرداند و کسی که گریه کند و یا پنجاه نفر را بگریاند، اهل بهشت است وکسی که بگرید و یا سی نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که بگرید و یا ده نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که گریه کند یا یک نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که خود را به گریه وادار کند، اهل بهشت است.»[۳۳]

مسلک اول اللهوف به بیان اموری اختصاص دارد که پیش از واقعه کربلا روی داد. در این قسمت ابن طاووس در مقام بیان اهمیت واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) می‎نویسد: « راویان حدیث گفته‌‎اند: «که چون یک سال تمام از ولادت حسین (ع) سپری شد دوازده فرشته به حضور رسول خدا (ص) فرود آمدند یکی از آنان به صورت شیر بود و دومی به صورت پلنگ و سومی به صورت اژدها و چهارمی به صورت آدمیزاده و هشت فرشته دیگر به صورت‎های گوناگون، همگی یا صورت‎های برافروخته و چشم‎ه‌ای گریان و بال‎های گسترده. عرض کردند: یا محمد به فرزندت حسین پسر فاطمه آن خواهد رسید که از قابیل به هابیل رسید.»[۳۴]

قسمت دوم کتاب یا مسلک الثانی کتاب با عنوان «در توصیف حال جنگ و آنچه نزدیک به حال جنگ بود.» به بیان وقایع کربلا و شهادت امام حسین (ع) اختصاص دارد.[۳۵] سومین قسمت کتاب تحت عنوان المسلک ‎الثالث پیرامون وقایعی که پس از شهادت حضرت روی داد، می‎باشد.[۳۶] این قسمت از «اللهوف» حاوی شرح وقایع و نکاتی است که در مقاتل تالیف شده قبل از آن، کمتر به آنها توجه شده بود. از آن جمله می‎توان به خطبه های مندرج در قسمت سوم اشاره کرد.[۳۷]

ارزش و اهمیت کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ارتباط با ارزش و اهمیت مقتل اللهوف، ابن طاووس در پایان آن کتاب، می نویسد: «هر کس به ترتیب و اسمش آگاه شود، با اینکه مختصر است و کم حجم، امتیازش را نسبت به کتاب‎های هم جنس‌اش درک کرده و برتری‌اش را به خودی خود خواهد فهمید.»[۳۸]

البته با توجه به اینکه کتابخانه شیخ طوسی در اختیار ابن طاووس قرار داشته و بنابر بیان محققین، شیخ طوسی کتابی با عنوان مقتل‌الحسین داشته که مفقود شده و اثری از آن وجود ندارد،[۳۹] این احتمال وجود دارد که ابن‌طاووس با استفاده از مقاتل و کتب دیگری که تا قرن ششم هجری در مورد واقعه کربلا تدوین یافته (اعم از مقاتل و کتاب تاریخی دیگر)، مقتل اللهوف را تدوین نموده است.

«ابن طاووس» از علمای بزرگ شیعی و کتاب‎های او همواره مورد اعتماد دیگر عالمان و فقیهان می‎باشد.[۴۰] قاضی طباطبائی نقلیات ابن طاووس در اللهوف را بسیار مورد اعتماد دانسته و حتی بر این باور است که در میان کتب مقاتل، کتاب مقتلی به اندازه اعتماد و اعتبار آن نمی‎رسد و در اطمینان بر آن کتاب، در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است.[۴۱]

متقابلا علی دوانی معتقد است به مرور زمان در آن کتاب دست برده شده و مطالب نامطلوب و غیر معتبر در آن آورده شده است که از رضی‌الدین علی نیست. البته دوانی احتمال دیگری را هم مطرح نموده و آن اینکه چون ابن طاووس، اللهوف را در اوایل جوانی نوشت، آن تسلط علمی سال‎های بعد عمرش را در تحقیق اخبار و تاریخ و احادیث نداشته است. در نتیجه متن به جای مانده از اللهوف، به همان گونه تالیف اولیه، باقی ماند.»[۴۲]

برخی از پژوهشگران نیز اللهوف را در بخش منابع داستانی، ادبی و روضه‌ای قرار داده و آن را متنی عامیانه، موثر و پرانرژی[۴۳] و یک روایت تاریخی- داستانی از واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) ارزیابی نموده‌‎اند.[۴۴]

به این کتاب دو انتقاد عمده شده است:

انتقاد اول از نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان است که می‌گوید: «رسیدن اهل بیت در اربعین به کربلای معلی، به نحوی که سید در لهوف ذکر نموده، منافی است با امور بسیار و جمله‌ای از اخبار و تصریح جمعی از علماء اخیار» (ص 145). آنگاه دلایل متعددی در ردّ این مطلب سید ابن طاووس آورده و افزوده است که وی این کتاب را در اوایل سن تکلیف نوشته است و لذا انتقاد به آن منافات با مقام بلند وی ندارد (ص 144 - 145).

انتقاد دوم از مؤلف کتاب شهید جاوید است که نظر سید ابن طاووس را درباره علم امام به شهادت خود در این قیام، نادرست و خلاف نظر شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی دانسته‌است.[۴۵]

انتقاد اول مورد قبول برخی عالمان شیعه نیست. از جمله قاضی طباطبائی این انتقاد را نپذیرفته و بدان انتقاد کرده و یک کتاب مستقل در این موضوع با عنوان تحقیق دربارهٔ اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) پرداخته و با قاطعیت گفته است: «کتاب ابن طاووس، در بست مورد اعتماد است و از همهٔ مقاتل شیعه و سنی صحیحتر و معتبرتر (ص 18).

انتقاد دوم نیز مورد قبول برخی یا بسیاری از عالمان معاصر شیعه نیست و در آثار متعددی که در رد کتاب شهید جاوید نوشته شده، به رد این انتقاد پرداخته شده‌است.

از این انتقادات که بگذریم، تعارضاتی در الملهوف ملاحظه می‌شود. فی‌المثل در جایی از این کتاب آمده‌است هنگامی که امام حسین(ع) می‌خواست رهسپار کوفه شود، به شهادت خود و اصحابش اشاره کرد و فرمود همگان، بجز فرزندم علی، شهید خواهند شد (ص ۱۲۶). اما در جایی دیگر آمده‌است که سه نفر از اصحاب امام، بجز فرزندش، به شهادت نرسیدند (ص ۱۹۱). در جایی از کتاب آمده است که امام حسین(ع) هنگام هجرت از مکه فرمود می‌ترسم که یزید مرا در حرم بکشد و حرمت آنجا به سبب من مباح شود (ص ۱۲۸). ولی پیش از همین مطلب، گذشته از مواضع دیگر، از آن حضرت روایت شده‌است که من در کربلا، و یا میان نواویس و کربلا، کشته خواهم شد و محل کشته شدنم را می‌دانم (ص ۱۲۶). در یک جا از حضرت سیدالشهداء(ع) روایت شده که محل کشته شدنم میان نواویس و کربلاست (ص ۱۲۶)، و در جایی دیگر روایت شده که آن موضع، کربلاست (ص ۱۳۹).

همچنین در جایی از کتاب آمده‌است که اهل کوفه دوازده هزار نامه، که برخی از جانب چندین نفر بود، برای امام حسین فرستادند (ص ۱۰۵). اما اندکی بعد آمده‌است که هجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند (ص ۱۰۸). با تأمل در این دو عدد تردیدی باقی نمی‌ماند که در تعداد نامه‌ها مبالغه شده‌است. زیرا اگر واقعاً دوازده هزار نفر به امام نامه نوشته باشند، تعداد بیعت کنندگان باید بسیار بیشتر از این تعداد باشد، نه هجده هزار نفر. منطقی می‌نماید که چون نمایندهٔ امام حسین(ع) به کوفه برود، عده‌ای بسیار، که پیشتر به وی نامه ننوشته بودند، و یا سواد نداشتند، با او بیعت کنند. گذشته از این، اگر کوفیان دوازده هزار نامه به امام فرستاده بودند، اندکی از آن همه (مثلاً صد عدد)، در تاریخ ثبت می‌شد؛ حال اینکه ده نامه هم ثبت نشده‌است. بسیاری از مورخان، تعداد نامه‌ها را پنجاه و حداکثر ۱۵۰ فقره گفته‌اند.

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف یا آهی سوزان بر مزار شهیدان، مترجم احمد فهری زنجانی. تهران: جهان، 1353
  • پایگاه خبری شیعه
  • جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، 1386، ش 183  
  • رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله. مجله اندیشه تقریب، ش 28، س 7، پائیز 1390
  • رسول جعفریان، در باره منابع تاریخ عاشورا. مجله آیینه پژوهش، ش 72، سال 1380
  • رضا استادی، اشتباهی بزرگ از میرزا محمد خان قزوینی در مورد ابن طاووس و ابن اشناس. مجله نور علم، ش 3، 1363
  • عباس حسن خانی، تاثیر تصوف بر مقتل نگاری کربلا از قرن هفتم تا دهم هجری قمری (با تکیه بر کتاب‎های مثیرالاحزان و منیر سبل‎الاشجان، اللهوف علی قتلی الطفوف، و روضه الشهداء)، پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه بین المللی امام خمینی
  • علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود. [بی نا، بی جا]
  • سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع). آیت بوستان (پژوهش نامه معارف حسینی)، ش 1، س 1، بهار 1395
  • قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1385
  • محمد اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ویراست دوم. تهران: نشر آرما، 1400
  • مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووی از نگاه او. مجله علوم حدیث، ش 49و 50، پائیز و زمستان 1387
  • نرگس انصاری و زهرا سلیمی، مقتل نگاری عربی و فارسی از واقعیت تا خیال (مورد پژوهی: مقتل اللهوف و روضه الشهداء). کاوش نامه ادبیات تطبیقی، دانشگاه رازی، دوره یازدهم، ش 42، تابستان 1400

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله، ص 107
  2. مهدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190
  3. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم، ص ه
  4. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم
  5. مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 212- 213
  6. رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله، ص 107
  7. مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 189
  8. مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 211
  9. مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190
  10. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 203
  11. اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ص 52
  12. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 12
  13. پایگاه خبری شیعه، ذیل عنوان احمد فهری زنجانی
  14. ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، با مقدمه، ترجمه و تصحیح سید احمد فهری زنجانی. تهران: علمیه اسلامیه، 1363
  15. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211
  16. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 62و63
  17. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 63
  18. جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، ص 3
  19. سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 5
  20. جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، ص 3-5
  21. ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، یا، آهی سوزان بر مزار شهیدان. ترجمه سید احمد فهری زنجانی. تهران: امیر کبیر، 1379
  22. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 11-12
  23. قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7
  24. علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11
  25. قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7
  26. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25
  27. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25- 30
  28. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص67 و 68
  29. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 84
  30. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 95و96
  31. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 119
  32. اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)، ص 52
  33. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 10 و 11
  34. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 15و16
  35. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 85- 141
  36. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 142- 210
  37. سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 5
  38. ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211
  39. سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 6
  40. مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 214
  41. قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7
  42. علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11
  43. رسول جعفریان، منابع تاریخ عاشورا، ص 22
  44. نرگس انصاری و زهرا سلیمی، مقتل نگاری عربی و فارسی، ص 4
  45. شهید جاوید، ص ۴۵۵