بشیر بن عمرو حضرمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «بشیر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی از اهالی حَضرَمَوت و از قبیله بنی‌کنده است....» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
بشیر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی از اهالی حَضرَمَوت و از قبیله بنی‌کنده است. حضرمی قبیله‌ای از قحطانیه از ناحیه حضرموت است که سرزمین حضرموت به سبب آنها شناخته شده است یا قبیله‌ای است از بنی‌حضرمی که تیره‌ای از ظبی و آن هم تیره‌ای از یافع، قبیله‌ای از ناحیه یمن است. <ref>انصار الحسین (ع)، ص88.</ref>
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
| عنوان              =
| تصویر              =مزار یاران امام حسین(ع).jpg
| اندازه تصویر      =
|توضیح تصویر        =
| نام کامل          =بشیر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی
| لقب                =
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          =
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              = از یاران امام حسین (ع) و شهدای کربلا
}}'''بشیر بن عمرو بن حضرمی،''' از اصحاب [[امام حسین(ع)]] بود که در روز [[عاشورا]] در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید.


==زندگینامه==
نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲، ۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.، ص۱۵۶؛ الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م.، ص۲۲۹؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۵۹.</ref> بشر بن عمرو، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی نیز نوشته‌اند. <ref>ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش، ص۱۰۳.  </ref> بشیر از اهالی حَضرَمَوت، از قبیله بنی‌ کنده است. حضرمی قبیله‌ای از قحطانیه در ناحیه حضرموت است. سرزمین حضرموت به این سبب شناخته شده است که قبیله‌ای از بنی‌ حضرمی، تیره‌ای از ظبی و آن هم تیره‌ای از یافع است که در ناحیه ای از یمن ساکن هستند.<ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش. ص۸۸.</ref>


مورخین و ارباب مقاتل اتفاق نظر دارند که بشیر حضرمی دارای فرزندان جنگجو و معروف بوده است.
بشیر از [[تابعین]]  و از اصحاب امام علی(ع) بود.


==همراهی با امام حسین(ع)==
در اینکه بشیر کی و کجا به [[امام حسین(ع)|امام‌ حسین‌ (ع)]] ملحق شد مشخص نیست. اما در روزهای سوم یا چهارم [[محرم]] در [[کربلا]] و در کنار [[حسین|امام حسین (ع)]] بوده است.
==نقش در واقعه کربلا==


در اینکه بشیر کی و کجا به امام‌ حسین‌ (ع) ملحق شد مشخص نیست. اما در روزهای سوم یا چهارم محرم در کربلا و در کنار امام بوده است.
===رها نکردن امام به خاطر فرزند===
در شب [[عاشورا|عاشورا‌]] برای‌ بشیر حضرمی‌ پیغامی‌ آوردند که‌ پسرت‌ در مرز ری‌ اسیر شده‌ است‌. او گفت‌: خود را به‌ پناه‌ خدا می‌برم‌، هیچ‌ دوست‌ نداشتم‌ که‌ او اسیر باشد و من‌ زنده‌ بمانم. ماجرا را به‌ اطلاع‌ امام‌ حسین‌ (ع) رساندند. امام‌ حسین‌ (ع) به‌ او فرمود: «بیعت‌ من‌ از گردن‌ تو برداشته‌ شده، زود حرکت‌ کن‌ و برای‌ رهایی‌ فرزندت‌ اقدام‌ نما.» 


اما بشیر پاسخ‌ داد: «اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً <ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۴، ص۳۹۴.</ref> اگر از شما جدا شوم‌، سزاوار آن‌ است‌ که‌ درندگان‌ بیابان‌ مرا زنده‌ زنده‌ بدرند. اگر تو را با کمی یاران رها سازم و از تو برای رفتن مرکبی بخواهم و خود آسوده خاطر بازگردم. نه هرگز چنین نخواهد شد.» 


برخی او را شهید حمله نخستین دانسته‌اند. اما درست‌تر آن است که جزء شهدای بعد از نماز ظهر عاشورا بوده است. طبری این نظریه را قبول دارد. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص444. </ref> رجزی که به او منسوب است نیز نشان‌دهنده این مطلب می‌باشد. بشیر از تابعین بود. او مردی وفادار، پاک‌باز و پاک‌باخته راه امام‌ حسین‌ (ع) بود. در شب عاشورا‌ برای‌ بشیر حضرمی‌ پیغامی‌ آوردند که‌ پسرت‌ در مرز ری‌ اسیر شده‌ است‌. او گفت‌: خود را به‌ پناه‌ خدا می‌برم‌، هیچ‌ دوست‌ نداشتم‌ که‌ او اسیر باشد و من‌ زنده‌ بمانم. ماجرا را به‌ اطلاع‌ امام‌ رساندند. امام‌ به‌ او فرمود: بیعت‌ من‌ از گردن‌ تو برداشته‌ شده، زود حرکت‌ کن‌ و برای‌ رهایی‌ فرزندت‌ اقدام‌ نما. اما محمد پاسخ‌ داد: اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً <ref>بحار الانوار، ج44، ص394.</ref> اگر از شما جدا شوم‌، سزاوار آن‌ است‌ که‌ درندگان‌ بیابان‌ مرا زنده‌ زنده‌ بدرند. اگر تو را با کمی یاران رها سازم و از تو برای رفتن مرکبی بخواهم و خود آسوده خاطر بازگردم. نه هرگز چنین نخواهد شد. امام‌ فرمودند:
امام‌ حسین‌ (ع) فرمودند: «پس‌ لااقل‌ این‌ پنج‌ بُرد را که‌ هزار دینار ارزش‌ دارد، توسط‌ فرزند دیگرت‌ بفرست‌ تا برای‌ استخلاص‌ برادرش‌ اقدام‌ کند. او بخشش‌ امام‌ حسین‌ (ع) را پذیرفت‌ و فرزند خود را مأمور رهایی‌ برادرش‌ نمود.» <ref>ترجمة الامام الحسین، ص۷۱؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۷۸. </ref>  


===شهادت===
برخی بشیر را شهید حمله نخستین دانسته‌اند.<ref>ذخیرة الدارین، حائری شیرازی، سید عبدالحمید، نجف: مطبعه المرتضویه ، ۱۳۴۵ ﻫ ق.</ref> اما درست‌تر آن است که جزء شهدای بعد از نماز ظهر عاشورا بوده است.<ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴. </ref> رجزی که به او منسوب است نیز نشان‌دهنده این مطلب است. 


پس‌ لااقل‌ این‌ پنج‌ بُرد را که‌ هزار دینار ارزش‌ دارد، توسط‌ فرزند دیگرت‌ بفرست‌ تا برای‌ استخلاص‌ برادرش‌ اقدام‌ کند. او بخشش‌ امام‌ را پذیرفت‌ و فرزند خود را مأمور رهایی‌ برادرش‌ نمود. <ref>ترجمة الامام الحسین، ص71؛ مقاتل الطالبیین، ص78. </ref>
بشیر بن عمرو حضرمی و [[سوید بن عمرو خثعمى|سُوَیدِ بن‌ عَمرو]] آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.</ref> بشیر روز عاشورا و بعد از نماز ظهر با اذن امام حسین‌ (ع) به میدان شتافت و در حالی‌که چنین رجز می‌خواند:{{شعر}}
 
 
بشیر بن عمرو حضرمی و سُوَیدِ بن‌ عَمرو آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص444.</ref>
 
 
بشیر روز عاشورا و بعد از نماز ظهر با اذن امام به میدان شتافت و در حالی‌که رجز می‌خواند، دلیرانه می‌جنگید:
 
 
{{شعر}}
{{م| الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن }}
{{م| الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن }}


خط ۲۸: خط ۵۱:


{{م| و الصّبرا احظی لک عند الدّیان }}
{{م| و الصّبرا احظی لک عند الدّیان }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}<br />ای من! امروز خدای رحمان را دیدار و ملاقات خواهی کرد و به احسان فراوان او نواخته خواهی شد. ای جان! بی‌تابی نکن. بر پیشانی هر چیز مرگ و فنا نوشته‌اند و صبر و شکیبایی در پیشگاه داور بزرگ هستی لذت‌بخش‌تر و ارزنده‌تر است.
 
 
ای من! امروز خدای رحمان را دیدار و ملاقات خواهی کرد و به احسان فراوان او نواخته خواهی شد.
 
ای جان! بی‌تابی نکن. بر پیشانی هر چیز مرگ و فنا نوشته‌اند و صبر و شکیبایی در پیشگاه داور بزرگ هستی لذت‌بخش‌تر و ارزنده‌تر است.
 
 
او پس از جهاد سختی به شهادت رسید. بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام‌ حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام به شهادت رسید. <ref>نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، ص308. </ref>
 


نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، ص156؛ الاخبار الطوال، ص229؛ انساب الاشراف، ج3، ص159؛ تاریخ طبری، ج5، ص352؛ رجال طوسی، ص77؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23؛ اللهوف، ص47؛ الانساب، ج1، ص159؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص98؛ بحار الانوار، ج44، ص376، ج45، ص72؛ اعیان الشیعه، ج4، ص568؛ انصار الحسین (ع)، ص94؛ تذکره الخواص، ص221؛ وسیله الدارین، ص165؛ تنقیح المقال، ج1، ص255؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص151؛ قاموس الرجال، ج4، ص76؛ ؛ حدائق الوردیه، ص104؛ نفس المهموم، ص151؛ اقبال الاعمال، ج3، ص79؛ فرسان الهیجاء، ج2، ص234.</ref> بشر بن عمرو، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی نیز نوشته‌اند. <ref>ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص103.  </ref> در اللهوف نام او محمد بن بشیر ذکر شده است. <ref>اللهوف، ص39-40.  </ref> در ذخیرة الدارین شهید حمله اولی <ref>ذخیرة الدارین.</ref> و در تاریخ طبری جزء آخرین شهدای غیر هاشمی معرفی شده است. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص444.</ref>
او پس از جهاد به شهادت رسید.  




در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً “ سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام‌ حسین‌ (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ طبری، ج5، ص444؛ اللهوف، ص39-40؛ تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، تراثنا، شماره دوم، سال اول، ص156؛ ترجمة الامام الحسین، ص71؛ مقاتل الطالبیین، ص78؛ اعیان الشیعه، ج3، ص575؛ ذخیرة الدارین، ص ؛ بحار الانوار، ج44، ص394، ج45، ص70؛ معجم رجال الحدیث، ج3، ص329،319؛ تنقیح المقال، ج1، ص173؛ انصار الحسین، ص88. </ref>
بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام‌ حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام حسین‌ (ع) برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام حسین‌ (ع) سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام حسین‌ (ع) به شهادت رسید. <ref>نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، ص۳۰۸. </ref>  


در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی این چنین سلام داده شده است:


السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً  سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام‌ حسین‌ (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۳۹-۴۰. </ref>
==منبع==
==منبع==


مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 388-390.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۳۸۸-۳۹۰.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای بعد از نماز ظهر]]
[[en:Bashir b. Amr al-Kindi]]
<references />{{یاران امام حسین علیه السلام}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۶

مزار یاران امام حسین(ع).jpg
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
نام کامل بشیر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی
نقش های برجسته از یاران امام حسین (ع) و شهدای کربلا

بشیر بن عمرو بن حضرمی، از اصحاب امام حسین(ع) بود که در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، [۱] بشر بن عمرو، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی نیز نوشته‌اند. [۲] بشیر از اهالی حَضرَمَوت، از قبیله بنی‌ کنده است. حضرمی قبیله‌ای از قحطانیه در ناحیه حضرموت است. سرزمین حضرموت به این سبب شناخته شده است که قبیله‌ای از بنی‌ حضرمی، تیره‌ای از ظبی و آن هم تیره‌ای از یافع است که در ناحیه ای از یمن ساکن هستند.[۳]

بشیر از تابعین و از اصحاب امام علی(ع) بود.

همراهی با امام حسین(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اینکه بشیر کی و کجا به امام‌ حسین‌ (ع) ملحق شد مشخص نیست. اما در روزهای سوم یا چهارم محرم در کربلا و در کنار امام حسین (ع) بوده است.

نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رها نکردن امام به خاطر فرزند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شب عاشورا‌ برای‌ بشیر حضرمی‌ پیغامی‌ آوردند که‌ پسرت‌ در مرز ری‌ اسیر شده‌ است‌. او گفت‌: خود را به‌ پناه‌ خدا می‌برم‌، هیچ‌ دوست‌ نداشتم‌ که‌ او اسیر باشد و من‌ زنده‌ بمانم. ماجرا را به‌ اطلاع‌ امام‌ حسین‌ (ع) رساندند. امام‌ حسین‌ (ع) به‌ او فرمود: «بیعت‌ من‌ از گردن‌ تو برداشته‌ شده، زود حرکت‌ کن‌ و برای‌ رهایی‌ فرزندت‌ اقدام‌ نما.»

اما بشیر پاسخ‌ داد: «اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً [۴] اگر از شما جدا شوم‌، سزاوار آن‌ است‌ که‌ درندگان‌ بیابان‌ مرا زنده‌ زنده‌ بدرند. اگر تو را با کمی یاران رها سازم و از تو برای رفتن مرکبی بخواهم و خود آسوده خاطر بازگردم. نه هرگز چنین نخواهد شد.»

امام‌ حسین‌ (ع) فرمودند: «پس‌ لااقل‌ این‌ پنج‌ بُرد را که‌ هزار دینار ارزش‌ دارد، توسط‌ فرزند دیگرت‌ بفرست‌ تا برای‌ استخلاص‌ برادرش‌ اقدام‌ کند. او بخشش‌ امام‌ حسین‌ (ع) را پذیرفت‌ و فرزند خود را مأمور رهایی‌ برادرش‌ نمود.» [۵]

شهادت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی بشیر را شهید حمله نخستین دانسته‌اند.[۶] اما درست‌تر آن است که جزء شهدای بعد از نماز ظهر عاشورا بوده است.[۷] رجزی که به او منسوب است نیز نشان‌دهنده این مطلب است.

بشیر بن عمرو حضرمی و سُوَیدِ بن‌ عَمرو آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. [۸] بشیر روز عاشورا و بعد از نماز ظهر با اذن امام حسین‌ (ع) به میدان شتافت و در حالی‌که چنین رجز می‌خواند:

الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن
لا تجزعی فکلِّ شَیءٍ قَد فان
الیوم تجزینَ بِکُّلِ احسان
و الصّبرا احظی لک عند الدّیان


ای من! امروز خدای رحمان را دیدار و ملاقات خواهی کرد و به احسان فراوان او نواخته خواهی شد. ای جان! بی‌تابی نکن. بر پیشانی هر چیز مرگ و فنا نوشته‌اند و صبر و شکیبایی در پیشگاه داور بزرگ هستی لذت‌بخش‌تر و ارزنده‌تر است.

او پس از جهاد به شهادت رسید.


بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام‌ حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام حسین‌ (ع) برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام حسین‌ (ع) سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام حسین‌ (ع) به شهادت رسید. [۹]

در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی این چنین سلام داده شده است:

السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن‌ السِّباع‌ُ حَیا اِن‌ْ فَارَقْتُک‌َ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام‌ حسین‌ (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. [۱۰]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲، ۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.، ص۱۵۶؛ الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م.، ص۲۲۹؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۵۹.
  2. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش، ص۱۰۳.
  3. انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش. ص۸۸.
  4. بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۴، ص۳۹۴.
  5. ترجمة الامام الحسین، ص۷۱؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۷۸.
  6. ذخیرة الدارین، حائری شیرازی، سید عبدالحمید، نجف: مطبعه المرتضویه ، ۱۳۴۵ ﻫ ق.
  7. تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.
  8. تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.
  9. نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، ص۳۰۸.
  10. برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۳۹-۴۰.