نصرت اردبیلى: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۶: خط ۵۶:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| اى سربلند صُفّه صدق و صفا حسین|وى پاى‌بند رشته مهر و وفا حسین }}
{{ب| اى سربلند صُفّه صدق و صفا [[حسین]]|وى پاى‌بند رشته مهر و وفا حسین }}


{{ب|اى سّر «کنت کنزاً» مکنون «من عَرَف»| وى رمز «هل اتى» اثر «لا فتى» حسین }}
{{ب|اى سّر «کنت کنزاً» مکنون «من عَرَف»| وى رمز «هل اتى» اثر «لا فتى» حسین }}
خط ۶۴: خط ۶۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


{{شعر}}
{| style="margin: 0 auto; "
 
| class="b" |<span class="beyt">اى خاک [[کربلا]]! تو چه خاک معطرى</span>
{{ب|اى خاک کربلا! تو چه خاک معطرى|خاک هزار باره به از مشک و عنبرى }}
 
{{ب|خاک و براى تشنه‌لبان وصال حق|اى خاک کربلا! تو به از آب کوثرى}}
{{ب|بطحا و زمزم و حرم و قرب، فى المثلى|آن‌ها کواکب‌اند و، تو خورشید انورى }}
 
{{ب|با این همه شرافت و این رتبه، اى عجب|غمگین و غم‌فزا و ملول و مکدرى }}
 
{{ب|دیدى مگر دو دست مه هاشمى ز تن|هریک فتاده چون علم ماه پیکرى}}
 
{{ب|اى واى! دیده‌اى تو حسین و هزار زخم|شمرى به پیش رفته و، بگرفته خنجرى }}
 
{{پایان شعر}}
{| class="" style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt">اى خاک کربلا! تو چه خاک معطرى</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">خاک هزار باره به از مشک و عنبرى </span>
| class="b" |<span class="beyt">خاک هزار باره به از مشک و عنبرى </span>
خط ۸۶: خط ۷۱:
| class="b" |<span class="beyt">خاک و براى تشنه‌لبان وصال حق</span>
| class="b" |<span class="beyt">خاک و براى تشنه‌لبان وصال حق</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">اى خاک کربلا! تو به از آب کوثرى</span>  
| class="b" |<span class="beyt">اى خاک کربلا! تو به از آب کوثرى</span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt">بطحا و زمزم و حرم و قرب، فى المثلى</span>
| class="b" |<span class="beyt">بطحا و زمزم و حرم و قرب، فى المثلى</span>
خط ۹۲: خط ۷۷:
| class="b" |<span class="beyt">آن‌ها کواکب‌اند و، تو خورشید انورى </span>
| class="b" |<span class="beyt">آن‌ها کواکب‌اند و، تو خورشید انورى </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt">با این همه شرافت و این رتبه، اى عجب</span>
| class="b" |<span class="beyt">با این همه [[شرافت]] و این رتبه، اى عجب</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">غمگین و غم‌فزا و ملول و مکدرى </span>
| class="b" |<span class="beyt">غمگین و غم‌فزا و ملول و مکدرى </span>
خط ۱۰۰: خط ۸۵:
| class="b" |<span class="beyt">هریک فتاده چون علم ماه پیکرى</span>
| class="b" |<span class="beyt">هریک فتاده چون علم ماه پیکرى</span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt">اى واى! دیده‌اى تو حسین و هزار زخم</span>
| class="b" |<span class="beyt">اى واى! دیده‌اى تو [[حسین]] و هزار زخم</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">شمرى به پیش رفته و، بگرفته خنجرى </span>
| class="b" |<span class="beyt">شمرى به پیش رفته و، بگرفته خنجرى </span>
خط ۱۲۳: خط ۱۰۸:
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
<references />
<references />{{شاعران}}
[[رده:شاعران قرن سیزدهم]]
[[رده:شاعران قرن سیزدهم]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران ایرانی]]
[[رده:شاعران ایرانی]]
[[رده:شاعران عاشورایی]]
[[رده:شاعران عاشورایی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۵۹

نصرت اردبیلى از شعراى قرن سیزدهم هجرى ایرانی است.

نصرت اردبیلى
نام اصلی میرزا نصراللّه اردبیلی
زمینهٔ کاری فقه و ادبیات
زادروز اردبیل
مرگ نجف
ملیت ایرانی
جایگاه خاکسپاری نجف
در زمان حکومت محمدشاه
لقب صدرالممالکى
سبک نوشتاری عراقی
تخلص نصرت
استاد حاجى محمدحسین بن شیخ زین‌العابدین (حسینعلى شاه)

زندگینامهویرایش

میرزا نصراللّه اردبیلی، متخلص به «نصرت» با محمدشاه قاجار معاصر بوده‌است. زادگاهش اردبیل بوده و در جوانى براى تحصیل علوم متعارف زمان خود عازم اصفهان مى‌شود. او سپس به تصوف روی می‌آورد. نصرت لقب و منصب «صدرالممالکى» و وزارت صدارت محمدشاه را به دست می‌آورد. وى پس از درگذشت محمدشاه، و وقایع بعد از آن، به کرمانشاه و سپس به عتبات عالیات رفت. مقبره وى در نجف اشرف است.[۱]

آثارویرایش

در آثار معدودى که از «نصرت» اردبیلى باقى مانده علاوه بر رویکرد عرفانی‌، شیوه بیانى و شگرد کلامى سبک عراقى دیده مى‌شود.

اشعارویرایش

مرثیه منظوم عاشورایىویرایش

اى سربلند صُفّه صدق و صفا حسین وى پاى‌بند رشته مهر و وفا حسین
اى سّر «کنت کنزاً» مکنون «من عَرَف» وى رمز «هل اتى» اثر «لا فتى» حسین
احرام کعبه حرم کبریا ببند اى برگزیده حرم کبریا، حسین[۲]
اى خاک کربلا! تو چه خاک معطرى خاک هزار باره به از مشک و عنبرى
خاک و براى تشنه‌لبان وصال حق اى خاک کربلا! تو به از آب کوثرى
بطحا و زمزم و حرم و قرب، فى المثلى آن‌ها کواکب‌اند و، تو خورشید انورى
با این همه شرافت و این رتبه، اى عجب غمگین و غم‌فزا و ملول و مکدرى
دیدى مگر دو دست مه هاشمى ز تن هریک فتاده چون علم ماه پیکرى
اى واى! دیده‌اى تو حسین و هزار زخم شمرى به پیش رفته و، بگرفته خنجرى


این خون اگر نبود، زمین و زمان نبود این خون اگر نبود، ز عالم نشان نبود
این خون اگر نبود چه عالم، چه آدمى این سجده ملایک و راز نهان، نبود
این خون اگر نبود ذبیح اللّه[۳] از منا برگشتن و ذبیح نگشتن گمان نبود
«نصرت»! بلند و فاش بگو تا که بشنوند این خون اگر نبود جحیم و جنان نبود[۴]

منابعویرایش

پی نوشتویرایش

  1. حدیقةالشعراء، سید احمد دیوان بیگى شیرازى، به تصحیح و تحشیه دکتر عبدالحسین نوایى، ج ۳، ص ۱۸۸۹ و ۱۸۹۰.
  2. همان، ص ۱۸۹۱.
  3. حضرت اسماعیل(ع).
  4. همان، ص ۱۸۹--۱۸۹۱.کسانى که مایل‌اند درباره او تحقیق بیشترى کنند مى‌توانند به مآخذى از قبیل: بستان السیاحه، طرایق‌الحقایق، مجمع‌الفصحا، منتظم‌ ناصرى، تاریخ قاجاریه سپهر، روضةالصّفاى ناصرى و دانشمندان آذربایجان مراجعه نمایند.