باز کردن منو اصلی
خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
دربارهٔ ویکی حسین
تکذیبنامهها
ویکی حسین
جستجو
در حال ویرایش
حسین بهرنگ
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
'''حسین بهرنگ''' (١٣٣٢ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است. {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام =حسین بهرنگ | تصویر = | توضیح تصویر = | نام اصلی = | زمینه فعالیت = | ملیت = | تاریخ تولد = مهر ماه ١٣٣٢ ه.ش | محل تولد = | والدین = محمّد علی بهرنگ | تاریخ مرگ = | محل مرگ = | علت مرگ = | محل زندگی = | مختصات محل زندگی = | مدفن = |مذهب = |در زمان حکومت = |اتفاقات مهم = | نام دیگر = |لقب = |بنیانگذار = | پیشه = | سالهای نویسندگی = |سبک نوشتاری = |کتابها = «غریبـه» و «غریبانه» در دو جلد شامل مراثی و نوحه |مقالهها = |نمایشنامهها = |فیلمنامهها = |دیوان اشعار = |تخلص = سالک |فیلم ساخته بر اساس اثر= | همسر = | شریک زندگی = | فرزندان = |تحصیلات = |دانشگاه = |حوزه = |شاگرد = |استاد = |علت شهرت = | تأثیرگذاشته بر = | تأثیرپذیرفته از = | وبگاه = |گفتاورد = |امضا = }} ==زندگینامه== حسین بهرنگ متخلّص به سالک فرزند محمّد علی در مهر ماه ١٣٣٢ شمسی در شهرستان دزفول متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[حسین|امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده است. وی کارمند بازنشسته راه آهن لرستان و دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس مدیریت سیستمها از دانشگاه شهید چمران اهواز است. ایشان همزمان در دانشگاهها نیز مشغول تدریس بوده است. ==آثار== حسین بهرنگ دارای دهها مقاله علمی-پژوهشی و همچنین چندین کتاب به شرح زیر است: چهار کتاب دانشگاهی به نامهای «اصول سرپرستی و سرپرستی سازمان»، «مدیریت و آموزش کارکنان»، «قطرههای دریایی» و «کارآفرینی و پروژه»، «غریبـه» مجموعه شعر فارسی و محلی به لهجه دزفولی و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=748337&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author غریبانه]» در دو جلد شامل مراثی و نوحه. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> ==اشعار== ===غریبانه=== آنروز که غریبانه به مسلخت میبُردند تا بیمُحـابـا عشـق را ذبـح کنند مردانگی تَرک خورده بود فـردای آنروز که در صحرای تَفتیده نِـیهـای سَـتـَـروَنْ بـاروَر شدنـد مردانگی شکست و امروز آن نیـم شکستـهها هـم فرو ریختهاند و هجومِ بادهای بیوضو گُلهای داوودی را تهدید میکنـد ===دشـتِ بــلا=== {{شعر}} {{ب| تـا کـه در دشـتِ بـلا زد خیـمه شـه | کـوفـیـان بـر شـاهِ دیـن بستنـد رَه }} {{ب| خـرمــنِ مهـر و وفــا را بـاد بـُـرد | کـوفـه عهـدِ خـویـش را از یـاد بُـرد }} {{ب| آب را بـر صــاحـبــانِ آب بـسـت | حُـرمــتِ مهمـاننـوازی را شکسـت }} {{ب| چـون اَبـاعـبـدالَلّه ایـن اوضـاع دیـد | گـفـت کـوفـه از تـو گشتـم نـا امیـد }} {{ب| رو بـه سـوی مـلّـتِ نـامــرد کــرد | دردِ دل بــا مـــردمِ بـیدرد کــرد }} {{ب| کـای ز مـــردی ظـاهـــری آراستــه | و ز جـوانـمـردانـگـــی پـیــراستــه }} {{ب| نـامـدم آشـوب و شَـر بـر پـا کـنـم | یـا کـه دعـــوا بـر سـرِ دنیـا کـنـم }} {{ب| آمــدم تا دیـــنِ جــدِّ خـویـش را | مـن کـنــم اصـلاح بـا امــرِ خـــدا }} {{ب| سنّـتِ مـن سنـّتِ پیـغـمبــر اسـت | امـر بـر معروف و نهـی از منکـر اسـت }} {{ب| ایـن زمـان بـیدردهـا بر منـبـرنـد | غـاصـبِ سـرمـایـه پیـغـمبــرنــد }} {{ب| پـوستیـن وارونـه بـر تـن کرده دیـن | مُفسـدیـن بنشستـه جـای مُصـلحیـن }} {{ب| شُبهـههـا در دیـنِ حــقّ انـداختنـد | بـیمُـحـابـا بـر ولایـت تـاخـتنـد }} {{ب| باطل از حـقّ گـوی سبقـت بُـرده است | قـلـبِ زهــرا زیـن عمـل آزرده است }} {{ب| عشـق را اینجـا مَـرامـی دیگـر است | نشـأی این مِی ز جـامی دیگـر است }} {{ب| مـن ز جـامِ سـرمَـدی نـوشیــدهام | خــاک بـر فـرقِ فلـک پـاشیــدهام }} {{ب| در قـمــارِ عشـق هستـم پـاکـبــاز | کـی شَـوَم مـن پـایـبنـدِ حـرص و آز؟ }} {{ب| در رهِ جـانـانـه جـان بـر کـف منـم | سـر بـه نـی پامالِ اسبان شـد تنـم }} {{ب| اصـغــرم را در مِـنــــای کـربـلا | هـدیـه بنـمـودم بـه فـرمـانِ خـدا }} {{ب| قـاسـمـم آن یـادگـــارِ مجتـبـــی | شـد شهیـدِ دشـتِ سـر تا سـر بـلا }} {{ب| اکـبـر آن شبـهِ پیمبـر کشتـه شـد | مـاسِـوی از مـرگِ او آشـفتـه شـد }} {{ب| گشـت دستـــانِ عـلمـدارم جـــدا | قـدِّ مـن بـا رفتــنِ او شـد دو تــا }} {{ب| انـدر ایـن میـدان به قـدری تـاختـم | تـا تـمــامِ هسـتـیــم را بـاخـتــم }} {{ب| زینبـم بـا اهـلِ بیـتــم شـد اسیـر | عـابـدیـن زیـن ماجـرا گردیـد پیــر }} {{ب| حـال پیغـامــم بـه دنیــا ایـن بُـوَد | شیعـه را بـایـد کـه ایـن آییـن بُـوَد }} {{ب| مـرگ در راهِ حـقیـقـت ، هستـی است |زیـرِ بـارِ ظـلـم رفـتــن پَستـی است }} {{ب| «سالـکــا» رو پـنــدِ مـولایـت شنـو | تـا ز آن یابـی تـو درس نـو به نـو }} {{پایان شعر}} ===معنـی عشـق=== {{شعر}} {{ب| عشـق یعنـی خیمـه بر هامـون زدن | دل سبـکبـالانـه بـر جیـحـون زدن }} {{ب| عشـق یـعنـی در قـمــارِ عـاشقـی | نقـدِ خـود بـر سینـه هامـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی هستـی خـود بـاخـتـن| پشتِ پا بـر گنـجِ صـد قـارون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی در پـی لیـلای خـویش | در بیابـان پَـرسـه چون مجنـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی همچو موسی در حضـور | سامـری را نقـش چـون هـارون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی گفتـنِ لا بـر یـزیــد | گــام در راهِ خــدا بـیچـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی از مـیــانِ شــط آب | شرمـگیـن و تشنـه لـب بیـرون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی در مِنــای حـجّ غریـب | خـونِ اصغـر بـر رخِ گـلـگـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی در مـقـــامِ بیکسی |طعنـههـا بـر زیـنـبِ دلخـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی بـا اسیـــری سـاختـن |خطبـه خواندن، ریشـه افسون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی بـوسـه بـر خنـجـر زدن | خـنــده از مستــی به شمـرِ دون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی در غـریبـی چـون حسین | عاشقـانـه دسـت و پـا در خـون زدن }} {{ب| عشـق یعنـی بـی مُحـابـا نـقـشهـا | همچـو «سـالـک» بر دز و کـارون زدن }} {{پایان شعر}} ===ربـاعـی=== {{شعر}} {{ب| بـا دیـدنِ آب لـبِ [[عطشـان]] یـاد آر | پَـرپَـر شدنِ غنچـه خندان یاد آر }} {{ب| چـون داغِ دلِ لالـه جگـرسوز شود | جـان کندنِ زیـرِ سُـمِّ اسبـان یاد آر }} {{پایان شعر}} {{شعر}} {{ب| ای آب بگـو چـرا تــو در [[کربلا|کرب و بـلا]] | سیـراب نکـردی لـبِ عطشانِ مـرا؟ }} {{ب| با اینکه تـو مهــرِ مـادرم فاطمهای | در دشـتِ بـلا چرا شـدی دشمنِ مـا؟ }} {{پایان شعر}} {{شعر}} {{ب| رفتـی و ز داغـت کمـرِ لالـه شکست | از هجـرِ تو گردِ غم بر آیینـه نشست }} {{ب| گلـزار گریبـان ز غمـت چـاک نمـود |برگرد که رفـت دامـنِ صبـر ز دست }} {{پایان شعر}} {{شعر}} {{ب| شـبِ تـاریـک و هجـــومِ دشمــن | نظـری کــن تـو خــدایا بـر مـن }} {{ب| دشمـن از سـابقـه بُـغـضِ عـلـی | آتـشِ کـیـنــه زده بـر خــرمــن }} {{پایان شعر}} {{شعر}} {{ب| عشق یعنـی لـبِ عطشــان عبّــاس | دادن تـحـفـه بـه جـانـان عبّــاس }} {{ب| دست و دیـده نَبـُوَد قـابـلِ دوسـت | هدیـه بنما تو سـر و جـان عبّــاس }} {{پایان شعر}} ==منابع== *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 516-520.] ==پی نوشت== [[رده:ادبیات]] [[رده:شاعران]] [[رده:شاعران فارسی زبان]] [[رده:شاعران معاصر]] <references />{{شاعران}}
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:*
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:ب
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
(
ویرایش
)
الگو:شاعران
(
ویرایش
)
الگو:شعر
(
ویرایش
)
الگو:پایان شعر
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)