۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «شیخ یوسف بن احمد بن ابراهیم بحرانی معروف به صاحب حدائق به سال 1107 ه ق در قریه...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = شیخ یوسف بحرانی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = 1107 ه ق | |||
| محل تولد = قریهی ماحوز از روستاهای بحرین | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = 1186 هجری | |||
| محل مرگ = کربلا | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = رواق مطهر شرقی آستانهی حسینی | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = صاحب حدائق | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = شاعر | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = «الحدائق الناصریه»، «الدرر النجفیه»، «سلاسل الحدید فی تقیید ابن أبی الحدید»، «الشهاب الثاقب فی معنی الناصب»، «الکشکول» و «الأربعون حدیثا فی مناقب أمیر المؤمنین علیه السّلام» | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = اجتهاد | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = شیخ احمد بلادی و شیخ عبداللّه بلادی | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
شیخ یوسف بن احمد بن ابراهیم بحرانی معروف به صاحب حدائق به سال 1107 ه ق در قریهی ماحوز، <ref>ماحوز: از روستاهای بحرین.</ref> متولّد شد. وی از اعاظم علمای امامیه و شیخ اخباریهی عصر خویش و از فقهای طراز اول شیعه است. | شیخ یوسف بن احمد بن ابراهیم بحرانی معروف به صاحب حدائق به سال 1107 ه ق در قریهی ماحوز، <ref>ماحوز: از روستاهای بحرین.</ref> متولّد شد. وی از اعاظم علمای امامیه و شیخ اخباریهی عصر خویش و از فقهای طراز اول شیعه است. | ||
مقدمات علوم و فنون و ادب و بلاغت را نزد پدرش آموخت و در سال 1126 هجری که خوارج، بحرین را به محاصرهی خود درآورده و کشتار عظیمی نمودند و به قتل و غارت شیعیان پرداختند، خانوادهاش از بحرین به قطیف کوچ کردند امّا او که ارشد اولاد پدر بود جهت تصفیهی امور پدر و ارسال کتب مدتی در بحرین بود که با مشکلات بسیار مواجه گشت و بالاخره به خانواده پیوست. پدرش در قطیف درگذشت و بحرانی از همان آغاز جوانی مسئولیت زندگی خانوادهی خود را بر عهده گرفت امّا از تحصیل دست نکشید. با آرامش اوضاع بحرین به وطن بازگشت و به حوزهی درس علمای بحرین چون شیخ احمد بلادی و شیخ | مقدمات علوم و فنون و ادب و بلاغت را نزد پدرش آموخت و در سال 1126 هجری که خوارج، بحرین را به محاصرهی خود درآورده و کشتار عظیمی نمودند و به قتل و غارت شیعیان پرداختند، خانوادهاش از بحرین به قطیف کوچ کردند امّا او که ارشد اولاد پدر بود جهت تصفیهی امور پدر و ارسال کتب مدتی در بحرین بود که با مشکلات بسیار مواجه گشت و بالاخره به خانواده پیوست. پدرش در قطیف درگذشت و بحرانی از همان آغاز جوانی مسئولیت زندگی خانوادهی خود را بر عهده گرفت امّا از تحصیل دست نکشید. با آرامش اوضاع بحرین به وطن بازگشت و به حوزهی درس علمای بحرین چون شیخ احمد بلادی و شیخ عبداللّه بلادی پیوست و مدارج عالی اجتهاد را طی کرد و به تدریس و زعامت اشتغال یافت. | ||
در سال 1135 هجری که بحرین جزیی از ایران بود و اصفهان پایتخت صفویه به دست محمود افغان سقوط کرد برای بار دوّم هرجومرج و ناآرامی در بحرین از سر گرفته شد و او به شهرهای دیگر ایران چون کرمان، شیراز، فسا هجرت کرد. کتاب مشهورش «الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة» را در آن شهر آغاز کرد. با به قدرت رسیدن اصولیّون در اکثر شهرهای ایران، به خانهی او نیز که از اخباریان صرف و تندرو بود در فسا حمله کردند و تمامی کتابخانهی او را غارت نمودند. او به قزوین رفت و از آنجا به قصد عتبات عالیات وارد عراق شد و در کربلا مقیم گشت و مدرسهی فکری خویش را که یکی از بزرگترین مراکز علمی شیعه است تأسیس نمود و عهدهدار تدریس در ضلع غربی صحن امام حسین (ع) شد و مسجد بزرگی نیز در نزدیکی آستانهی حسینی بنا کرد که تا امروز به نام او مشهور است و در آن به امامت و تدریس و فتوی مشغول گردید. ورود بحرانی به کربلا با زعامت وحید بهبهانی بر حوزهی علمیّهی نجف میباشد او که از اصولیون و مخالفین سرسخت اخباریه بود، بارها با یوسف بحرانی مناظراتی داشته است. | در سال 1135 هجری که بحرین جزیی از ایران بود و اصفهان پایتخت صفویه به دست محمود افغان سقوط کرد برای بار دوّم هرجومرج و ناآرامی در بحرین از سر گرفته شد و او به شهرهای دیگر ایران چون کرمان، شیراز، فسا هجرت کرد. کتاب مشهورش «الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة» را در آن شهر آغاز کرد. با به قدرت رسیدن اصولیّون در اکثر شهرهای ایران، به خانهی او نیز که از اخباریان صرف و تندرو بود در فسا حمله کردند و تمامی کتابخانهی او را غارت نمودند. او به قزوین رفت و از آنجا به قصد عتبات عالیات وارد عراق شد و در کربلا مقیم گشت و مدرسهی فکری خویش را که یکی از بزرگترین مراکز علمی شیعه است تأسیس نمود و عهدهدار تدریس در ضلع غربی صحن امام حسین (ع) شد و مسجد بزرگی نیز در نزدیکی آستانهی حسینی بنا کرد که تا امروز به نام او مشهور است و در آن به امامت و تدریس و فتوی مشغول گردید. ورود بحرانی به کربلا با زعامت وحید بهبهانی بر حوزهی علمیّهی نجف میباشد او که از اصولیون و مخالفین سرسخت اخباریه بود، بارها با یوسف بحرانی مناظراتی داشته است. |
ویرایش