با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه'''، کتابی است درباره واقعه [[کربلا]] که توسط علی الشاوی نوشته شده‌است.
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان          =  با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
| عنوان          =  با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
خط ۳۳: خط ۳۱:
| پس از          =  
| پس از          =  
| پیش از          =  
| پیش از          =  
}}
}}'''با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه'''، کتابی است درباره واقعه [[کربلا]] که توسط علی الشاوی در دو جلد نوشته شده‌است. جلد اول کتاب با عنوان [[امام حسین (ع) در مدینه منوره|امام حسین(ع) در مدینه]] منوره به چاپ رسیده است. 


== درباره کتاب ==
== درباره‌ کتاب ==
این کتاب پژوهشی تاریخی، تحلیلی و انتقادی از دوران امامت [[امام حسین(ع)]] است. نویسنده پیامدهایی که برای [[اهل بیت (ع)|اهل بیت(ع)]] بعد از [[شهادت]] [[ابا عبدالله (ع)|اباعبدالله]] رخ می‌دهد را تا بازگشت ایشان به مدینه بیان می‌نماید. این کتاب در دو جلد نگارش شده‌است.
با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، ترجمه کتاب «[[مع الرکب الحسینی من المدینه الى المدینه|مع الركب الحسيني من المدينة إلی المدينة]]» است که در دو جلد منتشر شده است. جلد دوم کتاب توسط علی الشاوی، عزت‌الله مولایی، محمدجعفر طبسی، محمدامین پورامینی نوشته شده و توسط عبدالحسین بینش به فارسی ترجمه شده‌است. کتاب در دو جلد که جلد اول 856 صفحه و جلد دوم با 837 صفحه توسط انتشارات زمزم هدایت به فارسی برگردانده شده است. جلد اول این کتاب در سه بخش کلی که تاریخ دوران امامت [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] و پیشامدهای مربوط به باقیمانده خاندان پیامبر(ص) پس از [[شهادت]] امام تا بازگشت مجدد کاروان حسینی به مدینه را که با قیام [[عاشورا]] ارتباط تنگاتنگ دارد، در بر می‌گیرد. و جلد دوم نیز سه بخش که با رویدادهای [[کربلا]] آغاز می‌شود و حوادثی که در کربلا تا [[شام]]، و از شام تا مدینه برای یاران امام رخ داده را بیان می‌کند.


== بخش‌های کتاب ==
== چکیده کتاب ==
در بخش نخست جلد دوم کتاب به واژه و ریشه تاریخی نام کربلا و برخی نامها که بر اثر گذشت زمان بر کربلا اطلاق شده مانند [[طف]]، طفوف، [[نینوا]] و ... پرداخته‌ و اشاره به روایات مختلف مربوط به کربلا در تاریخ پیامبران شده است. یک نمونه از آن روایت سعدبن عبدالله قمی در ضمن پرسشهایی که از امام زمان (عج) درمورد واژه «کهیعص» سوال نمود، امام فرمود: در نقلی از حضرت زکریا(ع) که از خداوند درمورد نام‌های پنجگانه پرسیده شده که خداوند فرموده‌اند: «کاف» در کهیعص اشاره به کربلا، «هاء» هلاک عترت، «یاء» [[یزید]] ستم کننده بر [[حسین (ع)|حسین(ع)]]، «عین» [[عطش]] حسین(ع)، و «صاد» [[صبر]] او اشاره دارد.  سپس از هنگامه ورود امام حسین(ع) به کربلا، و بعد از آن حوادث کربلا مانند آماده‌سازی [[کوفه]] برای جنگ با امام حسین(ع) و تکمیل لشکر کوفه در ششم [[محرم]]، [[خطبه]] امام حسین(ع) در میان اصحاب و وقایع شب [[عاشورا]] سخن به میان آمده‌است. در کتاب روایاتی از افراد معتبر مانند ابوحمزه ثمالی، سماوی، طبری، ابوالفرج و ... در ذکر وقایع در ایام اول تا دهم محرم با ذکر منبع آمده است که از نمونه‌های آن را می‌توان حفر خندق در پیرامون اردوگاه، اسامی کسانی که در شب دهم به امام حسین(ع) پیوستند و ... نام برد. همچنین به مقایسه بین شهیدان طف، و شهیدان نهضت حسینی و پرداخته‌شده‌است. پایان بخش چهارم کتاب با ذکر اسامی شهدای [[کربلا]] و مختصری توضیح در مورد آنها پایان می‌پذیرد.


* تاریخ وقایع حضور امام حسین در مدینه تا حرکت به مکه مکرمه
در بخش پنجم کتاب از «[[ام وهب]]» نخستین زن شهید در واقعه عاشورا نام برده‌ شده‌است. همچنین به نشانه‌های خشم الهی در پی [[شهادت]] امام حسین(ع) که به دو صورت نشانه‌های زمینی (مانند جوشیدن خون از زیر سنگ، [[مرثیه جن|نوحه‌گری جن]]، عزاداری پرندگان و...) و نشانه‌های آسمانی (مانند فریاد جبرئیل، کسوف خورشید، سیاه شدن آسمان و...) اشاره شده‌است. روایات غم‌انگیزی از دقایقی پس از قتل امام حسین(ع) از جمله [[غارت خیمه‌ها|غارت]] و [[آتش زدن خیمه ها|آتش زدن خیمه‌ها]] ، تلاش برای کشتن [[امام سجاد (ع)|امام سجاد(ع)]]، بردن باقیمانده کاروان به کوفه نام برده شده‌است. سر مقدس امام حسین(ع)، نخستین سری که در اسلام حمل شد، قبل از رسیدن کاروان، به کوفه رسید و [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] از بیم شورش در کوفه حالت فوق‌العاده اعلام کرد. [[زینب (س)|حضرت زینب (س)]]، [[فاطمه دختر امام حسین(ع)|فاطمه صغری]]، [[ام کلثوم|ام‌کلثوم]] و [[زین العابدین «ع»|امام سجاد(ع)]] با مشاهده جمعیت به ذکر خطبه‎‌های آتشین خود پرداختند که جزییات و روایات آن در کتاب گفته‌شده‌است. 
* تاریخ حضور امام حسین در مکه مکرمه
* تاریخ وقایع حرکت امام از مکه به [[کربلا]]
* تاریخ وقایع حضور امام در کربلا تا شهادت
* تاریخ وقایع کاروان حسینی، پس از شهادت امام حسین تا رسیدن به [[شام]]
* تاریخ وقایع کاروان حسینی در شام و در فاصله شام تا ورورد به مدینه


== چکیده کتاب ==
در بخش ششم کتاب در مورد حرکت کاروان امام حسین(ع) در شام و حرکت به سوی مدینه منوره سخن گفته شده است. در ابتدا به معرفی و آشنایی با سرزمین شام از لحاظ جغرافیایی و طبیعی و سپس به زندگینامه یزید و تبهکاری‌های وی پرداخته‌شده‌است.  
کربلا مرکب از دو واژه آرامی یعنی کرب به معنای حرم یا معبد و ایلا به معنای الهه و خدایان است. بنابراین معنای آن حرم خدایان می شود. اگر به تاریخ آن شهر در روزگار بابلیها بازگردیم از آن نام و نشانی خواهیم یافت.زیرا طبق گفته ماسینیون، مستشرق فرانسوی، کربلا معبد کلدانیهای ساکن شهر [[نینوا]] و کوشک بابل بود و این دو شهر در نزدیکی ناحیه کربلا بودند.<ref>شیخ محمد باقر مدرس، شهر حسین، ص ۱۰</ref>


==منابع==
در بخش بعدی روایاتی در مورد خروج [[اهل بیت]] از شام ذکر شده که برخی معتقدند کاروان 20 صفر به مدینه بازگشت و به فرمان یزید همراهانی با آن کاروان فرستاده شد که در کتاب به ذکر همراهان و دلیل همراهی آنها اشاره‌شده‌است. در تحقیقی پیرامون تاریخ آمدن اهل بیت به کربلا دو عقیده وجود دارد که گروه اول مانند ابوریحان بیرونی، شیخ بهایی و ... معتقد به بازگشت کاروان در [[اربعین]] نخست‌اند. گروه دوم مانند سید بن طاووس، علامه مجلسی، محدث نوری و... بازگشت در اربعین اول را نفی کرده‌اند و سپس در بحثی جداگانه به قضاوت میان دو گروه پرداخته‌شده‌است.


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3093421&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد رسمی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران]
در پایان نیز در مورد محل دفن سر امام حسین، و وقایعی که در لحظه  شهادت امام حسین(ع) در جاهای مختلف رخ داده مانند شیشه‌ای از خاک کربلا که پیامبر نزد ام سلمه گذاشته و زمان شهادت امام حسین(ع) از آن خون جوشیده و ... روایاتی ذکر شده‌است.


== پی‌نوشت ==
== بخش‌هایی از کتاب ==
ابن نما گوید:«از پدرم رحمه‌الله‌علیه نقل است امام زین‌العابدین با همه بردباری و شکیبایی نسبت به این آزمایش و مصیبت، بسیار دردمند بود. مدت چهل سال با اشکی ریزان و قلبی سوزان گریست. روزها را با روزه سپری می‌کرد و شبها را به نماز می‌گذراند...» نیز می‌گوید: «ابوحمزه ثمالی گفت: چون از فراوانی گریه‌اش پرسیدند گفت: یعقوب یکی از فرزندانش را گم کرد آنقدر گریست تا چشمانش سفید شد. این در حالی بود که پسرش در دنیا زنده بود و نمی‌دانست که او مرده است. من که دیدم پدرم با هفده تن از اهل بیتم در یک ساعت کشته شدند، می‌خواهید اندوهشان از قلبم بیرون رود؟» (ص 815).
[[رده: کتاب‌ها]]
[[رده: کتاب‌ها]]
کاربر ناشناس

منوی ناوبری