خلیل ذکاوت‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۳۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲: خط ۷۲:
}}
}}
==درباره‌ی شاعر==
==درباره‌ی شاعر==
خلیل ذکاوت فرزند محمد به سال ١٣٥٠ ه.ش در شهرستان «لامرد» دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و متوسطه را تا اخذ دیپلم در شیراز گذراند و چند سال بعد از  دانشگاه پیام نور لامرد، در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گردید. وی فعالیت‌های شعری خود را از دوره نوجوانی آغاز کرد و از همان زمان، سروده‌هایی از او در نشریات استانی و کشوری چاپ می‌شد. از ذکاوت تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسیده است: «فصل شروع کبوتر»، «گزیده ادبیات معاصر شماره ٦٧» و «اما دلم نیامد»، که کتاب اخیر مجموعه غزل‌های وی با مقدمه ای از محمدعلی بهمنی (غزلسرای نامی معاصر) است. وی سال هاست که در دفتر اسناد رسمی ١٢١ لامرد، به عنوان دفتریار مشغول به کار است.  
خلیل ذکاوت فرزند محمد به سال ١٣٥٠ ه.ش در شهرستان «لامرد» دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و متوسطه را تا اخذ دیپلم در شیراز گذراند و چند سال بعد از  دانشگاه پیام نور لامرد، در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گردید. وی فعالیت‌های شعری خود را از دوره نوجوانی آغاز کرد و از همان زمان، سروده‌هایی از او در نشریات استانی و کشوری چاپ می‌شد. از ذکاوت تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسیده است: «فصل شروع کبوتر»، «گزیده ادبیات معاصر شماره ٦٧» و «اما دلم نیامد»، که کتاب اخیر مجموعه غزل‌های وی با مقدمه ای از [[محمد علی بهمنی|محمدعلی بهمنی]] است.


وی در قالب کلاسیک شعر می‌سراید و بیشتر غزلسرا است، اما در سرودن مثنوی و قصیده و دوبیتی و ترکیب بند نیز تواناست.
وی در قالب کلاسیک شعر می‌سراید و بیشتر غزلسرا است، اما در سرودن مثنوی و قصیده و دوبیتی و ترکیب بند نیز تواناست.
==اشعار==
==اشعار==
'''             داغ'''
''' داغ'''




'''فوّاره زد از حنجره­‌ات خون؛ همه فریاد'''
فوّاره زد از حنجره­‌ات خون؛ همه فریاد


'''فریادِ مذاب از جگرِ کوه شد آزاد'''
فریادِ مذاب از جگرِ کوه شد آزاد




'''فوّاره فرود آمد و یک‌­یک قطراتش'''
فوّاره فرود آمد و یک‌­یک قطراتش


'''شد مشت که کوبیده شود بر سرِ بیداد'''
شد مشت که کوبیده شود بر سرِ بیداد


<nowiki>***</nowiki>  
<nowiki>***</nowiki>  


'''ای لاله‌­ی هم‌زادِ ازل!، بی تو نمی‌­رُست'''
ای لاله‌­ی هم‌زادِ ازل!، بی تو نمی‌­رُست


'''-بر خاکِ عدم، تا به ابد، عالَمِ ایجاد'''
-بر خاکِ عدم، تا به ابد، عالَمِ ایجاد




'''ای مرشد و ای میر!، که هم عشق، که هم عقل'''
ای مرشد و ای میر!، که هم عشق، که هم عقل


'''در مکتبِ تو هر دو شدند اسوه و استاد'''
در مکتبِ تو هر دو شدند اسوه و استاد




'''دنیا همه گویند و گواهند که از دین'''
دنیا همه گویند و گواهند که از دین


'''-ویرانه به جا بود و به دست تو شد آباد'''
-ویرانه به جا بود و به دست تو شد آباد




'''کَشتی چو تویی، خوف و خطر چیست؟؛ هرآن‌­قدر'''
کَشتی چو تویی، خوف و خطر چیست؟؛ هرآن‌­قدر


'''-مخفی بخزد موج و مخالف بوزد باد'''
-مخفی بخزد موج و مخالف بوزد باد




'''تا برگ و برِ باغِ شهادت بشود نو'''
تا برگ و برِ باغِ [[شهادت]] بشود نو


'''ای خونِ خدا، خون تواَش نشو و نما داد'''
ای خونِ خدا، خون تواَش نشو و نما داد


<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>


'''برخاستی ای کوه! ولی با کمرِ خم'''
برخاستی ای کوه! ولی با کمرِ خم


'''وقتی علم از دست علمدار تو افتاد'''
وقتی علم از دست [[علمدار]] تو افتاد




'''ای کُشته‌­ی لب‌­تشنه‌­ی افتاده به هامون!'''
ای کُشته‌­ی لب‌­تشنه‌­ی افتاده به هامون!


'''قربانِ لبِ تشنه‌­ی تو گریه‌­­ی ما باد'''
قربانِ لبِ تشنه‌­ی تو گریه‌­­ی ما باد




'''زد مُهر به جان و دلِ ما آتشِ مِهرت'''
زد مُهر به جان و دلِ ما آتشِ مِهرت


'''بر باد رویم و نرود داغِ تو از یاد'''
بر باد رویم و نرود داغِ تو از یاد




'''گودال، تنور، آن نوک نی، کاخ، خرابه'''
گودال، تنور، آن نوک نی، کاخ، خرابه


'''ای سر!، به کجاها که گذارِ تو نیافتاد!'''
ای سر!، به کجاها که گذارِ تو نیافتاد!




'''قرآن به سرِ نیزه بخوان!، ای سرِ بی‌­تن!'''
قرآن به سرِ نیزه بخوان!، ای سرِ بی‌­تن!


'''شاید که همین نیزه شود منبرِ ارشاد'''
شاید که همین نیزه شود منبرِ ارشاد




'''از پیش شود تشنه­‌تر آن تشنه، که آبی'''
از پیش شود تشنه­‌تر آن تشنه، که آبی


'''-نوشید و، سپس بر تو سلامی نفرستاد'''
-نوشید و، سپس بر تو سلامی نفرستاد




'''با خَلقِ تو احسنت به خود گفت خداوند'''
با خَلقِ تو احسنت به خود گفت خداوند


'''خفتی چو به خون، گفت به تو دست‌­مریزاد'''
خفتی چو به خون، گفت به تو دست‌­مریزاد
<br />
<br />
===رسول زخم===
===رسول زخم===

منوی ناوبری