۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[حسین بن على (ع)|سید الشهدا(ع)]] به خاطر ناامنى مکه براى حضرتش و اینکه مطلع شد نیروهاى یزیدى در صدد قتل او در مکه هستند،تصمیم گرفت حج را به | [[حسین بن على (ع)|سید الشهدا(ع)]] به خاطر ناامنى مکه براى حضرتش و اینکه مطلع شد نیروهاى یزیدى در صدد قتل او در مکه هستند،تصمیم گرفت حج را به عمره مفرده تبدیل کند،احرام بست و طواف و سعى و تقصیر انجام داد و از احرام بیرون آمد،چون نمىتوانست حج را به پایان برد،چون مىترسید در مکه او را گرفته،به سوى [[یزید]] ببرند،یا غافلگیرانه ترور کنند. <ref>حیات الامام الحسین«ع»،ج ۳،ص ۵۰ و ۵۱،مثیرالاحزان،ص ۳۸.</ref> این از نظر فقهى نیز بىاشکال است. در حدیث است که امام حسین(ع) روز ترویه در حالى که در عمره بود،به سوى عراق بیرون شد:«ان الحسین بن على(ع) خرج یوم الترویه الى العراق و کان معتمرا». <ref>وسائل الشیعه،ج ۱۰،ص ۲۴۶.</ref> این عمل امام حسین(ع) را '''حج ناتمام''' می نامند. | ||
==مفهوم== | ==مفهوم== | ||
کار امام حسین(ع) هم | کار امام حسین(ع) هم جنبه حفظ قداست حرم الهى را داشت و هم نمىخواست در ایام حج و در بیت الله الحرام خونش ریخته شود،و هم با بیرون شدن از مکه،در روزى که همه از هر سو به مکه آمدهاند و عازم عرفاتند،نوعى بیدارگرى در وجدانها و ایجاد سؤال در ذهنهاست و به این صورت،خبر خروج اعتراضآمیز وى بر ضد حکومت،توسط حاجیانى که از همه جا آمدهاند و اینکه آن حضرت،در حرم امن الهى هم امنیت و مصونیت ندارد،همه جا پخش مىشد و این نوعى مبارزه تبلیغاتى بر ضد یزید بود. | ||
امام خمینى«ره»در تجلیلى بلند از این حج ناتمام مىفرماید:«زائران عزیز از بهترین و مقدسترین سرزمینهاى عشق و شعور و جهاد،به | امام خمینى«ره»در تجلیلى بلند از این حج ناتمام مىفرماید:«زائران عزیز از بهترین و مقدسترین سرزمینهاى عشق و شعور و جهاد،به کعبه بالاترى رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابى عبد الله الحسین(ع) ،از حرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه به طواف صاحب بیت و از توضؤ به زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتى شکستناپذیر و بنیانى مرصوص مبدل گردند که نه ابر قدرت شرق یاراى مقابله آنان را داشته باشد نه غرب...که مسلما روح و پیام حج،چیز دیگرى غیر از این نخواهد بود و مسلمانان،هم دستور العمل جهاد نفس را جدى بگیرند،هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.» <ref>صحیفه نور،ج ۲۰،ص ۱۱۱.</ref> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||