۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''توسل،''' اصطلاحی در فرهنگ اسلامی ناظر به جستن وسیلهای برای جلب رضای خداوند. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است. توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا اندازهای صوفیه اهمیتی افزون یافته است. از سدۀ 8 ق/14م، برخی از عالمان سلفگرا نسبت به توسل به تندی انتقاد کردند و همین امر نه تنها منازعاتی را میان شیعه و سلفیه، که میان | '''توسل،''' اصطلاحی در فرهنگ اسلامی ناظر به جستن وسیلهای برای جلب رضای خداوند. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است. توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا اندازهای صوفیه اهمیتی افزون یافته است. از سدۀ 8 ق/14م، برخی از عالمان سلفگرا نسبت به توسل به تندی انتقاد کردند و همین امر نه تنها منازعاتی را میان شیعه و سلفیه، که میان گروههای معتدل اهل سنت و سلفیه را نیز برانگیخته است. به هر روی قرنها رواج توسل در جوامع اسلامی، تأثیری ماندگار در ادبیات و رسوم ملل مختلف مسلمان بر جای نهاده، و هنوز نیز رسمی زنده و پا برجا ست. | ||
==تحلیل مفهوم== | ==تحلیل مفهوم== | ||
ریشۀ «وسل» در | ریشۀ «وسل» در زبانهای سامی، جز عربی، ریشۀ شناختهای نیست. تنها پیشینه برای آن در زبانهای باستانی سامی، کاربرد آن در کتیبههای جنوب عربستان است که در آن معنای «پیشکش کردن برای جلب خشنودی» را داشته است (زامیت، 433؛ قس: علی، 6 /185-186). | ||
در لغت عربی، اگرچه گاه به فعل ثلاثی مجرد «وَسَلَ» اشاره شده است (مثلاً نک: ابن منظور، ذیل وسل)، اما کهنترین واژۀ شناخته شده از این ریشه واژۀ «وسیله» است که در ''قرآن'' کریم نیز به کار رفته است. مفسران کهن از صحابه و تابعین، بیشتر وسیله را به معنای «قُربت» گرفتهاند (طبری، ''تفسیر''، 6 /226، 15 /106؛ طوسی، ''التبیان''، 3 /510)، اگرچه گاه معنای درجۀ رفیع (''تنویر''...، 93)، فضیلت (همان، 238) و حتى محبت (طبری، همان، 6 /227) نیز برای آن یاد شده است. در منابع لغوی، بیشتر همان معنای قربت ملحوظ بوده، و تنها صورتبندی دقیقتری از آن ارائه شده است. از جمله جوهری (ذیل وسل) وسیله را به معنای «ما یُتَقَرَّب به» گرفته، و در واقع وسیله را ابزار تقرب شمرده است. راغب اصفهانی نیز در مقایسه میان وسیله و وصیله، معنای اصلی وسیله را توصل و «راه جستن» به چیزی با قید «رغبت» دانسته است، در حالی که توصل در بردارندۀ این قید نیست (ص 560). گاه لغویان نیز سخن مفسران را بازگو کرده، و به اجمال معنای وسیله را قربت یا منزلت و درجه گفتهاند (ابن منظور، همانجا). | در لغت عربی، اگرچه گاه به فعل ثلاثی مجرد «وَسَلَ» اشاره شده است (مثلاً نک: ابن منظور، ذیل وسل)، اما کهنترین واژۀ شناخته شده از این ریشه واژۀ «وسیله» است که در ''قرآن'' کریم نیز به کار رفته است. مفسران کهن از صحابه و تابعین، بیشتر وسیله را به معنای «قُربت» گرفتهاند (طبری، ''تفسیر''، 6 /226، 15 /106؛ طوسی، ''التبیان''، 3 /510)، اگرچه گاه معنای درجۀ رفیع (''تنویر''...، 93)، فضیلت (همان، 238) و حتى محبت (طبری، همان، 6 /227) نیز برای آن یاد شده است. در منابع لغوی، بیشتر همان معنای قربت ملحوظ بوده، و تنها صورتبندی دقیقتری از آن ارائه شده است. از جمله جوهری (ذیل وسل) وسیله را به معنای «ما یُتَقَرَّب به» گرفته، و در واقع وسیله را ابزار تقرب شمرده است. راغب اصفهانی نیز در مقایسه میان وسیله و وصیله، معنای اصلی وسیله را توصل و «راه جستن» به چیزی با قید «رغبت» دانسته است، در حالی که توصل در بردارندۀ این قید نیست (ص 560). گاه لغویان نیز سخن مفسران را بازگو کرده، و به اجمال معنای وسیله را قربت یا منزلت و درجه گفتهاند (ابن منظور، همانجا). | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
===توسل در ''قرآن'' کریم=== | ===توسل در ''قرآن'' کریم=== | ||
واژۀ توسل واژهای قرآنی نیست، اما در متون تفسیری، برخی از آیات قرآنی به توسل بازگردانده شده است. برجستهترین نمونه، آیۀ «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقوا اللّٰهَ وَ ابْتَغوا اِلَیهِ الْوَسیلَةَ...» (مائده/5/35) است که به روشنی از مؤمنان میخواهد تا برای پذیرش | واژۀ توسل واژهای قرآنی نیست، اما در متون تفسیری، برخی از آیات قرآنی به توسل بازگردانده شده است. برجستهترین نمونه، آیۀ «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقوا اللّٰهَ وَ ابْتَغوا اِلَیهِ الْوَسیلَةَ...» (مائده/5/35) است که به روشنی از مؤمنان میخواهد تا برای پذیرش درخواستها، پیجوی «وسیله» به سوی خداوند باشند. دربارۀ چیستی این وسیله، در تفاسیر و احادیث به تفصیل سخن رفته است. کاربرد دیگر وسیله در ''قرآن'' کریم، به سبب سیاق متفاوت آن، زمینه ساز دو برداشت مختلف بوده است؛ عبارت «... الَّذینَ یَدْعونَ یَبْتَغونَ اِلى رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ...» (اسراء/17/57) در اثنای سخن از دین ورزی مشرکان آمده است و بسیاری از مفسران، وسیله را در این سیاق به خدایان دروغین مربوط دانستهاند. برخی آن را به جاهلیت عرب، و به ملائکه که دختران خدا پنداشته میشدند، بازگرداندهاند (طبری، ''تفسیر''، 15 /105-106) و برخی در اشاره به افکار یهودیان و مسیحیان، آن را به خدا انگاریِ عُزیر، عیسى و مادرش راجع دانستهاند (همانجا)؛ در حالی که در یادکرد مستندات قرآنی توسل، مکرر به این آیه نیز تمسک شده، و از وسیله معنایی مثبت برداشت شده است (نک: تفاسیر مختلف، ذیل آیات). | ||
برخی آیات دیگر چون «... وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ...» (نساء/4/64) و «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ...» (آل عمران/3/103) نیز به عنوان مستندات قرآنی توسل یاد شدهاند (مثلاً نک: جعفری، 25؛ عبدالسلام، 20-22) که با موضوع ارتباطی دورتر دارند. | برخی آیات دیگر چون «... وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ...» (نساء/4/64) و «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ...» (آل عمران/3/103) نیز به عنوان مستندات قرآنی توسل یاد شدهاند (مثلاً نک: جعفری، 25؛ عبدالسلام، 20-22) که با موضوع ارتباطی دورتر دارند. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نمونههایی از توسل به صحابه نیز در منابع حدیثی اهل سنت دیده میشود که از آن جمله میتوان به روایتی در باب توسل به ابن مسعود یاد کرد (نک: ابن حبان، 15 /538؛ حاکم، 2 /341؛ طیالسی، 57؛ بزار، 5 /214؛ ابنسعد، 3 /154). | نمونههایی از توسل به صحابه نیز در منابع حدیثی اهل سنت دیده میشود که از آن جمله میتوان به روایتی در باب توسل به ابن مسعود یاد کرد (نک: ابن حبان، 15 /538؛ حاکم، 2 /341؛ طیالسی، 57؛ بزار، 5 /214؛ ابنسعد، 3 /154). | ||
در منابع اهل سنت حتى حنابله، به | در منابع اهل سنت حتى حنابله، به مناسبتهای مختلف، از جمله در سخن از آداب استسقاء، سخن از جواز و حتى استحباب توسل به صالحان آمده است. در این باره به یادداشتی از احمد بن حنبل خطاب به شاگردش مروذی و نیز گفتاری از ابراهیم حربی عالم اصحاب حدیث خراسان به طور خاص استناد شده است (مثلاً نک: ابن مفلح، 2 /127؛ مرداوی، 2 /456؛ حطاب، 4 /405-406). محمود سعید ممدوح از عالمان اهل سنت، با استناد به مجموعهای از احادیث، به تأیید جواز توسل به انبیا و صالحان پرداخته است (نک: ص 32، 87 بب). | ||
====توسل به ''قرآن'' کریم و دیگر کتب آسمانی==== | ====توسل به ''قرآن'' کریم و دیگر کتب آسمانی==== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در سنت روایی، نمونهای از این عینیت در دعایی منقول از امام صادق (ع) با عبارت «اَللّٰهُمَّ اِنّی بِکَ اَتَوَسَّلُ وَ مِنْکَ اُطْلُبُ حاجتی...» (کلینی، 4 /74) دیده میشود. خواجه عبدالله انصاری نیز در بیان همین مفهوم یادآور میشود که «وسیلت به تو هم تویی» (نک: میبدی، 6 /122). | در سنت روایی، نمونهای از این عینیت در دعایی منقول از امام صادق (ع) با عبارت «اَللّٰهُمَّ اِنّی بِکَ اَتَوَسَّلُ وَ مِنْکَ اُطْلُبُ حاجتی...» (کلینی، 4 /74) دیده میشود. خواجه عبدالله انصاری نیز در بیان همین مفهوم یادآور میشود که «وسیلت به تو هم تویی» (نک: میبدی، 6 /122). | ||
گاه نیز در عبارات منقول از عالمان اسلامی با | گاه نیز در عبارات منقول از عالمان اسلامی با گرایشهای مختلف از صوفی تا سلفی، از توسل به اسماء الٰهی سخن رفته است(مثلاً ابونعیم، 9 /334؛ ابنقیم، 26، 201). محییالدین بکری صوفی خلوتی در سدۀ 12ق نیز با تألیف ''التوسل الاسنى بالاسماء الحسنى'' (GAL, 11/460) همین انگاره را دنبال کرده است. | ||
بر پایۀ آنچه در احادیث وارد شده، در منابع فقهی نیز بر مسنون بودن توسل به حسنات و نیز توسل به پیامبر (ص) و صالحان، تأکید شده است (مثلاً حجاوی، 2 /84). | بر پایۀ آنچه در احادیث وارد شده، در منابع فقهی نیز بر مسنون بودن توسل به حسنات و نیز توسل به پیامبر (ص) و صالحان، تأکید شده است (مثلاً حجاوی، 2 /84). | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
===توسل و ائمه اماميه=== | ===توسل و ائمه اماميه=== | ||
گذشته از | گذشته از فرقهها و گرایشهای غالیانه ای که در سدههای آغازین اسلام شکل گرفته بودند و شخصیت امام علی (ع) و دیگر امامان را آمیزهای از الوهیت و جسمانیت تصور می کردند (خیاط، ۲۳۴-۲۳۵)، گرایش امامیه به خصوص از سدۀ ۳ق و هم زمان با شروع غیبت امام دوازدهم (ع)، با زدودن عقاید غاليانه نسبت به ائمه و با رد انتساب علم غیب و قدرت فوق بشری به امامان کوشیدند تا به مفهوم عنایت الهی بر وجود امام به منزله لطفی برای امکان قرب و قبولی طاعات تأكید کنند (طبرسی، ۲۸۸/۲؛ نیز نک: هد، امامت). در نظر امامیه، ائمه ذاتا عامل رستگاری و نجات از کیفر گناهان نیستند (طباطبایی، ۲۹۵/۱۰-۲۹۶)؛ با این حال نقش امام در جهان بینی امامیه به گونه ای شکل گرفته که نه تنها با توسل به ائمه امکان نجات از کیفر گناهان فراهم می گردد، بلکه توسل به امام از ارکان نجات و رستگاری به شمار می رود (اصفهانی، ۳۵۲/۱). | ||
از جمله ادله نقلی که متکلمان امامیه آن را برای اثبات توسل به ائمه به کار می برند، آیه «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا» (آل عمران /۱۰۳ /۲) است. به این آیه با تکیه بر اینکه «حبل الله» از جمله اسماء الهی نیست، بر جواز توسل به غیر خدا، استناد شده است. در روایات امامیه، به صراحت حبل الله تعبیری از ائمه هدی (ع) دانسته شده است (کتاب سليم ...، ۲۷۶؛ ابن شهر آشوب، ۳۳ / ۲). همچنین امام علی (ع) در ضمن خطبه ای فرمود: «آنا حبل الله المتين» (نک: ابن بابویه، ۱۶۵). نظیر همین روایت نیز از امام صادق (ع) روایت شده است (حسکانی، ۱۶۹/۱؛ حصیبی، ۲۴۰؛ نیز نک: نعمانی، ۴۶؛ قاضی نعمان، ۲۶۶/۲). آیه ۳۵ سوره مائده (۵) مستند دیگری برای جواز توسل به ائمه به شمار می آید (نک: قمی، ۱۶۸/۱). امام علی (ع) نیز در روایتی خود را وسیله میان مردم و خداوند معرفی کرده است (ابن شهر آشوب، همانجا). | از جمله ادله نقلی که متکلمان امامیه آن را برای اثبات توسل به ائمه به کار می برند، آیه «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا» (آل عمران /۱۰۳ /۲) است. به این آیه با تکیه بر اینکه «حبل الله» از جمله اسماء الهی نیست، بر جواز توسل به غیر خدا، استناد شده است. در روایات امامیه، به صراحت حبل الله تعبیری از ائمه هدی (ع) دانسته شده است (کتاب سليم ...، ۲۷۶؛ ابن شهر آشوب، ۳۳ / ۲). همچنین امام علی (ع) در ضمن خطبه ای فرمود: «آنا حبل الله المتين» (نک: ابن بابویه، ۱۶۵). نظیر همین روایت نیز از امام صادق (ع) روایت شده است (حسکانی، ۱۶۹/۱؛ حصیبی، ۲۴۰؛ نیز نک: نعمانی، ۴۶؛ قاضی نعمان، ۲۶۶/۲). آیه ۳۵ سوره مائده (۵) مستند دیگری برای جواز توسل به ائمه به شمار می آید (نک: قمی، ۱۶۸/۱). امام علی (ع) نیز در روایتی خود را وسیله میان مردم و خداوند معرفی کرده است (ابن شهر آشوب، همانجا). | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ادعیه بی شماری وجود دارند که در آنها توسل به اسماء الهی و اعمال صالح شخص مؤمن برای قبولی دعا و برطرف شدن حاجات صورت می گیرد. با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیشتر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن حاجت و یا شفاعت است. توسل به دعای صالحان از مهمترین مصادیق توسل به شمار می رود، چنان که برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کرده اند (حسینی، ۲۱) و برترین نوع آن توسل به دعای پیامبران و انبیای خاص خداوند است (امینی، ۱۴۵/۵). در آیات قرآنی نیز اشاراتی به این گونه توسل شده است (نساء/۶۴/۴؛ منافقون/۵۶۳). | ادعیه بی شماری وجود دارند که در آنها توسل به اسماء الهی و اعمال صالح شخص مؤمن برای قبولی دعا و برطرف شدن حاجات صورت می گیرد. با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیشتر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن حاجت و یا شفاعت است. توسل به دعای صالحان از مهمترین مصادیق توسل به شمار می رود، چنان که برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کرده اند (حسینی، ۲۱) و برترین نوع آن توسل به دعای پیامبران و انبیای خاص خداوند است (امینی، ۱۴۵/۵). در آیات قرآنی نیز اشاراتی به این گونه توسل شده است (نساء/۶۴/۴؛ منافقون/۵۶۳). | ||
در پی شکل گیری | در پی شکل گیری بحثهایی درباره جواز توسل به دعای پیامبر (ص)، آن را اغلب به ۳ گونه تقسیم بندی کرده اند: نخست توسل به دعای آن حضرت در زمان حیات وی که تمامی گرایشهای اسلامی در صحت این موارد توافق دارند؛ دیگری توسل به دعای نبی پس از رحلت او در روز قیامت که با توسل به دعای پیامبر (ص) به معنی شفاعت خواستن از وی در روز قیامت هم معنی است؛ سومین مورد، مربوط به توسل به دعای پیامبر (ص) در حیات برزخی ایشان است (ابن مرزوق، ۱۹۱۔ ۱۹۴). اغلب گرایشهای اسلامی مشروعیت هر ۳ مورد یاد شده را قبول دارند و تنها حالت سوم است که عامل برخی از اختلافات شده است (نک: ادامه مقاله). | ||
===توسل نزد صوفيه=== | ===توسل نزد صوفيه=== | ||
توسل در میان صوفیه از مهمترین | توسل در میان صوفیه از مهمترین روشهای سلوک معنوی به شمار می رود. اساس سلوک طريقه اویسیه که به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند، توسل به روحانیت رسول اکرم (ص) بود. صوفیانی چون بهاء الدين نقشبند که از روحانیت خواجه عبدالخالق غجدوانی بهره می گرفته، و زین الدین ابوبکر تایبادی که با توسل به روحانیت احمد جام ژنده پیل منازل سلوک را طی کرده است، از این شمار هستند (جامی، ۳۸۴-۳۸۵، ۴۹۸). توسل در میان دیگر گرایشهای صوفیه نیز اهمیت دارد. از نظر صوفیه اولیای الهی -که همان مشایخ صوفیه هستند- بالاترین منزلت را نزد خداوند و به قیاس با زندگی روزمره، همان طور که برای رفع نیازهای زندگی گریزی از توسل به وسایل نیست، در حل مشکلات معنوی نیز شایسته است به روحانیت اولیا توسل شود (یافعی، ۲۷۳). بیشتر مسائل مربوط به توسل در نزد صوفیه به همان ترتیبی است که در شرایط و موارد توسل از آنها یاد شده است. با این حال نقش حائز اهمیت مشایخ و اولیای صوفیه به گونه ای است که توسل به این اولیا را از مباحث بحث برانگیز و مورد اختلاف میان صوفیان و متشرعان کرده است. | ||
برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طريقة خود تأکید ویژه ای دارند. برای نمونه در میان | برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طريقة خود تأکید ویژه ای دارند. برای نمونه در میان طريقههای معاصر صوفیه، تجانيه پیروان شیخ احمد تجانی، بر توسل به شیخ طریقه خود تأكیدی فراوان دارند. آنان شیخ احمد را خاتم اولیا می دانند و توسل به روحانیت شیخ را اساسی ترین راه نجات و رستگاری به شمار می آورند (فوتی، ۵/۲، ۱۷؛ تریمینگام، 108). | ||
ابوالحسن شاذلی درباره جواز توسل و شفاعت، مردم را به دو دسته تقسیم می کند: از نظر او دسته ای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان درباره توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و يقين سرگشته اند. شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمی داند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه | ابوالحسن شاذلی درباره جواز توسل و شفاعت، مردم را به دو دسته تقسیم می کند: از نظر او دسته ای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان درباره توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و يقين سرگشته اند. شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمی داند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه وسیلهها را عامل و فاعل رستگاری بدانند و نیز فراموش کنند که توسل بدون داشتن عمل صالح سودمند نیست. در مقابل دسته دیگر مردم که به درجه ای رسیده اند که توحید و محبت به خداوند در وجود آنها شکل گرفته است، در صورت توسل به شخص یا عملی دچار گمراهی نمی گردند و از این رو توسل برای آنان جایز است (نک: عمار، ۲۵۵-۲۵۶). | ||
===نقد توسل از سوی سلفيه=== | ===نقد توسل از سوی سلفيه=== | ||
درباره توسل تا پیش از ابن تیمیه (د ۷۲۸ ق) به طور مستقیم به بحث و گفت و گوی نظری پرداخته نشده است و به بابی با عنوان توسل در | درباره توسل تا پیش از ابن تیمیه (د ۷۲۸ ق) به طور مستقیم به بحث و گفت و گوی نظری پرداخته نشده است و به بابی با عنوان توسل در کتابهای کلامی یا حدیثی یا در ضمن ردیه نگاشتهها برنمی خوریم. ابن تیمیه و سپس پیروان وی موسوم به سلفيه تاکنون، به طور پیگیر به نقد توسل پرداخته، و گونههایی از آن را نامشروع، بدعت و حتی مستلزم شرک دانسته اند. آنان در یک دسته بندی برگرفته از احادیث، توسل را یا به اعمال و رفتار نیک افراد می دانند، یا به معنای واسطه قرار دادن شخصی دیگر -اعم از زنده یا مرده- که در این صورت نیز نقش آن شخص یا صرفا در حد دعای خیری است که به درگاه خدا انجام می دهد، یا آن شخص خود واسطه میان خدا و بندگان قرار گرفته، به ذات او متوسل می شود. | ||
ابن تیمیه در رسالهای مستقل با عنوان «قاعدة جليلة في التوسل و الوسيلة» بر مبنای همین تقسیم بندی از دو گونه توسل مشروع و نامشروع یاد می کند (نک: سراسر رساله، به ویژه ص ۴۸-۵۱، نیز دقائق التفسير، ۴۷/۲-۴۸). گونه اول آن است که ایمان و عمل صالح به عنوان واسطه ای برای تقرب به خدا قرار گیرد، یا آنکه کسی از پیامبر (ص) یا هر بنده دیگری در زمان حیات و در حال حضور، در خواست دعای خیر کند که این نیز تنها در صورتی ممکن است که آن فرد خود اهل ایمان باشد، و گرنه دعای پیامبر (ص) و دیگری برای غیر مؤمنان سودی ندارد. همچنین سوگند دادن خدا به پیامبر (ص) و نیز واسطه قرار دادن مقام و منزلت پیامبر اکرم در طلب حاجت از خدا بدعت و نامشروع تلقی شده است. از این رو توسل به ذات پیامبر (ص) و به طبع دیگران در هیچ حال جایز نیست و بدعت تلقی می شود و در خواست دعای خیر از ایشان نیز تنها در زمان حیات و به طور مستقیم و رو در روی او سنت صحابه معمول بوده است و جز آن هر چه باشد، بدعت تلقی می شود (نک: مبارکفوری، ۲۵/۱۰-۲۸؛ رضا، ۳۷۱/۶-۳۷۷، ۶/۱۱-۷). | ابن تیمیه در رسالهای مستقل با عنوان «قاعدة جليلة في التوسل و الوسيلة» بر مبنای همین تقسیم بندی از دو گونه توسل مشروع و نامشروع یاد می کند (نک: سراسر رساله، به ویژه ص ۴۸-۵۱، نیز دقائق التفسير، ۴۷/۲-۴۸). گونه اول آن است که ایمان و عمل صالح به عنوان واسطه ای برای تقرب به خدا قرار گیرد، یا آنکه کسی از پیامبر (ص) یا هر بنده دیگری در زمان حیات و در حال حضور، در خواست دعای خیر کند که این نیز تنها در صورتی ممکن است که آن فرد خود اهل ایمان باشد، و گرنه دعای پیامبر (ص) و دیگری برای غیر مؤمنان سودی ندارد. همچنین سوگند دادن خدا به پیامبر (ص) و نیز واسطه قرار دادن مقام و منزلت پیامبر اکرم در طلب حاجت از خدا بدعت و نامشروع تلقی شده است. از این رو توسل به ذات پیامبر (ص) و به طبع دیگران در هیچ حال جایز نیست و بدعت تلقی می شود و در خواست دعای خیر از ایشان نیز تنها در زمان حیات و به طور مستقیم و رو در روی او سنت صحابه معمول بوده است و جز آن هر چه باشد، بدعت تلقی می شود (نک: مبارکفوری، ۲۵/۱۰-۲۸؛ رضا، ۳۷۱/۶-۳۷۷، ۶/۱۱-۷). | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
ابن تیمیه بر مبنای این نگرش به نقد و تأويل روایاتی پرداخته است که از توسل اصحاب پیامبر (ص) به آن حضرت حکایت می کنند و در همه آنها سعی دارد که توسل را صرفا به همان همان دو معنای مشروع نخست باز گرداند. این طرز تلقی سخت گیرانه از سوی همفکران سلفی ابن تیمیه نیز نقد شده، و مواردی چون واسطه قرار دادن مقام و منزلت پیامبر (ص) نزد خدا جایز و مشروع شمرده شده است (نک: الوسی، ۱۸۷/۶-۱۸۸). | ابن تیمیه بر مبنای این نگرش به نقد و تأويل روایاتی پرداخته است که از توسل اصحاب پیامبر (ص) به آن حضرت حکایت می کنند و در همه آنها سعی دارد که توسل را صرفا به همان همان دو معنای مشروع نخست باز گرداند. این طرز تلقی سخت گیرانه از سوی همفکران سلفی ابن تیمیه نیز نقد شده، و مواردی چون واسطه قرار دادن مقام و منزلت پیامبر (ص) نزد خدا جایز و مشروع شمرده شده است (نک: الوسی، ۱۸۷/۶-۱۸۸). | ||
عموم دانشمندان مذاهب اسلامی بر نگرش ابن تیمیه در نقد توسل، اعتراضاتی کرده، و | عموم دانشمندان مذاهب اسلامی بر نگرش ابن تیمیه در نقد توسل، اعتراضاتی کرده، و ردیههای متعددی بر او نگاشته اند (برای نمونه، نک: سبکی، ۲۴۵-۳۲۰؛ سمهودی، ۱۳۷۱ بب؛ نبهانی، سراسر کتاب، به ویژه ص ۳۸۶ بب). در این ردیهها بیشتر بر تحلیل ماهیت رفتار افراد در توسل به صالحان و نیکان، و در نتیجه رد اتهام شرک نسبت به توسل پرداخته شده، و در کنار آن به آیه ۳۵ سوره مائده (۵) و نیز آیاتی دیگر که از استغفار پیامبر (ص) برای مؤمنان ياد گردیده است (برای نمونه، نک: يوسف / ۹۷/۱۲-۹۸؛ منافقون /۵/۶۳) و همچنین به روایاتی که از توسل صحابه به پیامبر اکرم (ص) در حیات و ممات ایشان حکایت دارند (برای نمونه، نک: طبرانی، ۴۹٫۳؛ هیثمی، ۲/ ۲۷۹)، استناد شده است. | ||
بحث و گفت و گو درباره توسل در | بحث و گفت و گو درباره توسل در سدههای اخیر تحت تأثیر جریان رو به رشد وهابیت بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته، و ردیه نویسی از هر دو سوی موافق و مخالف بسیار رونق داشته است (برای نمونه، نک: امین، ۲۴۱ بب؛ قس: عبداللطيف، ۲۴۱ بب). | ||
==توسل در تحقق تاریخی== | ==توسل در تحقق تاریخی== | ||
مجموعه رفتارهایی که می توان آن را مصداقی از توسل دانست، از گذشته تا به امروز در جوامع گوناگون به | مجموعه رفتارهایی که می توان آن را مصداقی از توسل دانست، از گذشته تا به امروز در جوامع گوناگون به شیوههای مختلف انجام گرفته، و نمایانگر آداب و رسوم جاری در میان مردم است. سرچشمه توسل اعتقادات دینی است که با توجه به گستره اسلام و وجود مذاهب و مکاتب مختلف، به طور طبیعی نمودهایی پر تنوع یافته است. | ||
جدا از روایات و اقوال پر شماری که در باره توسل در سطح مفاهیم نظری وجود دارد، روایات بسیاری یافت می شود که | جدا از روایات و اقوال پر شماری که در باره توسل در سطح مفاهیم نظری وجود دارد، روایات بسیاری یافت می شود که نمونههای عملی توسل را در میان مردم مسلمان از سدههای نخست نشان می دهد. توسل یکی از روشهای مرسوم ارتباط با پروردگار در میان مسلمانان است که نزد مذاهب مختلف اسلامی دیده می شود. از عالمان اهل سنت، کسانی چون سبکی (سده ۸ ق) و سمهودی (سده ۱۰ ق) به رواج عملی گونههایی از توسل که به صور مختلف انجام می شده است، اشاره دارند و آثاری در این زمینه تأليف نموده اند (نک: سبکی، ۱۶۰؛ سمهودی، ۱۳۷۱/۳). در این اعمال تقرب به خداوند اصلی ترین مؤلفه ای است که مورد توجه متوسلان است. | ||
مسلمانان از دیرباز به | مسلمانان از دیرباز به روشهای گوناگون به بزرگان متوسل می شدند که قدمت آن را می توان از زمان پیغمبر (ص) پی گرفت. در برخی از روایات از زمان پیامبر اسلام (ص) آمده است که مردم برای حاجات خود و به خصوص هنگام در خواست باران (استسقا)، آن حضرت را وسیله قرار داده، با توسل جستن به ایشان، از خداوند طلب رفع نیاز خویش می کردند (مثلا بخاری، ۳۴۲/۱). در روایتی دیگر در همان عصر شخصی نابینا برای توسل جستن نزد پیامبر (ص) می شتابد و خواست او اجابت می گردد (ابن ماجه، ۴۴۱/۱). پس از وفات پیامبر (ص) هم، مسلمانان نزد مزار آن حضرت می رفتند و به ایشان توسل می جستند (نک: دارمی، ۴۳/۱؛ سمهودی، ۱۳۷۱/۳، ۱۳۷۴، جم؛ ابن حجر، ۵۱۱/۲) نه تنها از توسل مردم به پیامبر (ص)، بلکه از توسل پیامبران به یکدیگر نیز سخن آمده است؛ چنان که نه تنها رسول اکرم (ص) به پیامبران پیشین متوسل گشته، روایاتی نیز درباره توسل پیشاپیش از سوی پیامبران به رسول اکرم (ص) رسیده است (نک: ابو نعیم، ۱۲۱/۳؛ هندی، ۴۵۵/۱۱). | ||
نزد شیعه توسل به ائمه (ع) و به طور کلی ۱۴ معصوم (ع) در منابع کهن | نزد شیعه توسل به ائمه (ع) و به طور کلی ۱۴ معصوم (ع) در منابع کهن نمونههای روشنی دارد، همچون حسن بن ابراهيم خلال به امام صادق (ع) توسل می جسته است (خطيب، ۱۲۰/۱). جامع ترین نمونه از توسل به معصومین (ع) را می توان در دعای توسل مشاهده کرد (نک: ادامه مقاله). باید توجه داشت که توسل به اهل بیت (ع) مختص به شیعیان نبوده، و به رغم تفاوتهای اعتقادی در باب امامت، توسل به اهل بیت در میان اهل سنت نیز رواجی گسترده داشته است (مثلا نک: ابن جبیر، ۴۸). | ||
بر سیاق توسل پیامبران به یکدیگر، در روایات شیعه از توسل امامان به پیامبر (ص) و به یکدیگر نیز سخن آمده است. در این باره | بر سیاق توسل پیامبران به یکدیگر، در روایات شیعه از توسل امامان به پیامبر (ص) و به یکدیگر نیز سخن آمده است. در این باره نمونههایی از توسل جستن حضرت علی (ع) به پیامبر (ص) (علامه حلی، ۱۰۶) یا امام صادق (ع) به امامان پیش از خود (مشهدی، ۴۷) نقل شده است. | ||
فراتر از پیامبران و امامان، در میان مذاهب گوناگون اسلامی توسل شامل اولیا نیز بوده، و بدین سان، گستره وسیع تری را در بر می گرفته است. جدای از خاندان نبوت، اولياء الله همواره در میان مردم دارای جایگاه خاص بوده اند و پس از مرگ، مدفن ایشان نیز متبرک شمرده شده، و مردم برای توسل جویی به این | فراتر از پیامبران و امامان، در میان مذاهب گوناگون اسلامی توسل شامل اولیا نیز بوده، و بدین سان، گستره وسیع تری را در بر می گرفته است. جدای از خاندان نبوت، اولياء الله همواره در میان مردم دارای جایگاه خاص بوده اند و پس از مرگ، مدفن ایشان نیز متبرک شمرده شده، و مردم برای توسل جویی به این مکانهای مقدس میرفتهاند (مثلا نک: کوکلانی، ۲۸). زرقانی سبب گرایش مردم به زیارت و توسل به اولیا را از میان رفتن گناهان زوار این مکانها ذکر کرده است (۳۱۷/۸). | ||
در میان شیعه، مواردی از توسل به افرادی از خاندان ائمه اعم از امامزادگان و مادران و همسران ائمه دیده می شود (نک: این بابویه، ۳۶۹؛ مصطفوی، ۱۳۳/۱؛ نوبان، ۴۷؛ شکورزاده، ۲۸). در منابع اهل سنت نیز سخن از آن است که پس از وفات پیامبر (ص)، مردم به هنگام درخواست باران، عباس عموی حضرت را به عنوان جایگزینی از خاندان ایشان برای استسقا خواسته، به او متوسل گشتند و این امر در حضور خلیفه دوم اتفاق افتاد (بخاری، همانجا؛ نیز غزالی، ۳۰۸/۱). در | در میان شیعه، مواردی از توسل به افرادی از خاندان ائمه اعم از امامزادگان و مادران و همسران ائمه دیده می شود (نک: این بابویه، ۳۶۹؛ مصطفوی، ۱۳۳/۱؛ نوبان، ۴۷؛ شکورزاده، ۲۸). در منابع اهل سنت نیز سخن از آن است که پس از وفات پیامبر (ص)، مردم به هنگام درخواست باران، عباس عموی حضرت را به عنوان جایگزینی از خاندان ایشان برای استسقا خواسته، به او متوسل گشتند و این امر در حضور خلیفه دوم اتفاق افتاد (بخاری، همانجا؛ نیز غزالی، ۳۰۸/۱). در دورههای بعدی نمونههایی از توسل به عالمان بزرگ اهل سنت نیز دیده می شود؛ به خصوص روایتی حاکی از آن است که محمدبن ادریس شافعی، به تربت ابوحنیفه توسل جسته بود (خطیب، ۱۲۳/۱) و بسیاری هم به تربت شافعی متوسل می شدند (ابن عماد، ۴۶/۴). | ||
مزار امامان و اولیا در تاریخ فرهنگ اسلامی همواره آن اندازه اهمیت داشته است که در متون کهنی از شیعه و اهل سنت چون رحلة ابن جبیر و در فضل الكوفة و مساجدها در کنار | مزار امامان و اولیا در تاریخ فرهنگ اسلامی همواره آن اندازه اهمیت داشته است که در متون کهنی از شیعه و اهل سنت چون رحلة ابن جبیر و در فضل الكوفة و مساجدها در کنار دادههای جغرافیایی، از اماکن متبرکه نیز به طور گسترده یاد کرده اند (مثلا ابن جبیر، ۴۸، ۸۶؛ مشهدی، همانجا؛ ابن عدیم، ۴۷۰-۴۶۹). به اینها باید کتابهای دیگری را افزود که درباره مزارات شهرهای مختلف به طور مستقل نوشته شده است (مثلا جنید، نیز احمد بن محمود، سراسر آثار). | ||
شمار مقابر و مدافن | شمار مقابر و مدافن امامزادهها در شهرهای بزرگ و کوچک، و تردد شمار بسیار حاجتمندان که به نیت توسل جویی به این اماکن می رفته اند، توجه برخی از سیاحان مسلمان و بیگانه را به خود جلب کرده است (بلخی، ۱۰۲-۱۰۳؛ دلاواله، ۱۲۳، ۴۳۵-۴۳۶؛ تاج السلطنه، ۱۰۲؛ لهسایی زاده، ۱۰۱؛ اولیویه، ۷۶، ۱۰۶؛ اورسل، 222)؛ از جمله کلاویخو در نخستین دهه سده ۹ ق به فراوانی زوار و متوسلان به امام رضا (ع) اشاره دارد (ص ۱۹۲-۱۹۳). غالبا به هنگام زیارت، ادعیه و زیارت نامههایی خوانده می شود که در آنها به شیوههای مختلف به صاحب آن زیارتگاه و یا کسی از بزرگان دین، توسل می جویند (برای نمونه، نک: زین، ۱۱۵ بب). | ||
وقتی اعتقادات دینی مردم با | وقتی اعتقادات دینی مردم با نیازهای ایشان و نیز برخی از عرف و عادات جامعه در هم آمیخته می شود، طیفی از باورها و رسمها را به وجود می آورد که با وجود غیر مستند بودن آنها به نصوص دینی، می تواند دارای ارزش مردم شناختی باشد. از جمله اینکه توسل به هر کدام از امامان و اولیا برای نیاز خاصی دانسته شده است. برای نمونه توسل به امام حسین (ع) برای حل مشکلات خانوادگی از گذشتههای دور نزد زنان مرسوم بوده است، یا اگر مشکل بیماری بود، سفرهای به نام امام زین العابدین (ع)، اگر برای ادای قرض بود به نام امام هشتم (ع) و اگر برای سرکوبی دشمن بود، برای حضرت عباس (ع) می انداختند و روضه مربوط به مصائب و عزای او خوانده می شد؛ توسل به حضرت خضر (ع) در دوره زمانی ۴۰ روزه برای رفع گرفتاری انجام می شد (نفیسی، ۳۴؛ شیل، ۹۱؛ تحقیقات میدانی). جالب آن است که مثلا در کاشان زنان برای برخی حاجات که غالبا درباره آگاهی و خبر یافتن از چیزی است، به امامزاده شاه پلمون رفته، بدو متوسل می شوند (ماسه، 294). | ||
توسل جستن در هر دو حالت فردی و گروهی انجام می شود. به جز | توسل جستن در هر دو حالت فردی و گروهی انجام می شود. به جز نمونههای بسیار در حالت فردی، انجام دادن برخی از مراسم مانند دعاهایی مخصوص به صورت جمعی انجام می گیرد مانند دعای معروف توسل. | ||
در میان | در میان روشهای گوناگون برای توسل، دعای معروف به توسل از شهرت بسیاری برخوردار است. در این دعا که به روایت ابن بابویه است، با نام بردن و توسل به پیامبر اکرم (ص) آغاز می شود و با حضرت فاطمه زهرا و امامان دوازده گانه (ع) ادامه می یابد (مجلسی، ۲۴۷/۹۹-۲۴۹؛ قمی، ۱۰۸-۱۱۰). این دعا که در میان مردم رواج بسیار دارد، بیشتر در شبهای چهارشنبه هر هفته به صورت عمومی (در مساجد، حسینیهها، زیارتگاهها، به خصوص در مسجد جمکران قم و امامزاده صالح تجریش) و خصوصی (در منازل) انجام می شود. در این مراسم متوسلان با نشستن رو به سوی قبله، دعا می خوانند و با رسیدن به نام هر یک از معصومین (ع)، به ذکر کوتاهی از آن حضرت می پردازند. زمان انجام این دعا در انتخاب روضههایی که همراه آن خوانده می شود، اثر می گذارد. مثلا اگر در ماه رمضان باشد، وقتی به اسم امام علی (ع) می رسند، روضه حضرت امیر را می خوانند؛ یا وقتی در ماه محرم باشد، با رسیدن به نام امام حسین (ع) روضه آن حضرت قرائت می شود؛ در ادامه تا به اسم امام جواد (ع) می رسند، روضة باب الحوائج خوانده می شود. این مراسم ادامه پیدا می کند تا وقتی به اسم امام زمان (ع) می رسند که در این وقت رو به قبله می ایستند و با ادای سلام و احترام به ایشان، مراسم تمام می شود. | ||
در مجالس خصوصی که در منازل انجام می شود، از گذشته چنین مرسوم بود که با قرار دادن نوعی از چراغ، همچون چراغ زنبوری مردم را از برقراری مجلس دعا آگاه می ساختند که امروزه این عمل به وسيله | در مجالس خصوصی که در منازل انجام می شود، از گذشته چنین مرسوم بود که با قرار دادن نوعی از چراغ، همچون چراغ زنبوری مردم را از برقراری مجلس دعا آگاه می ساختند که امروزه این عمل به وسيله لامپهای نئون تعبیه شده بر روی یک پایه صورت می گیرد. در مراسم دعای توسل علاوه بر دعوتهای خصوصی، این چراغها بیانگر دعوت عام است (برای چگونگی انجام این دعا در برخی از شهرها، نک: طباطبایی، ۶۳۴). به جز دعای توسل، از قدیم دعا برای توسل در اشکال گوناگون بوده که برای نمونه می توان به دعای امام جعفر صادق (ع) اشاره کرد که در الکافی کلینی آمده است (نک: ۷۵/۴). | ||
علاوه بر دعای معروف توسل، برای توسل جستن و طلب شفاعت کردن | علاوه بر دعای معروف توسل، برای توسل جستن و طلب شفاعت کردن راههای گوناگونی وجود دارد. همچون رفتن به زیارت به قصد طلب حاجت، بر پا داشتن عزاداری بزرگان دین برای رفع بلا و برآورده شدن حاجات، نذر کردن چیزی به نام ایشان و یا برای مرقدشان، به جا آوردن نماز توسل در میان نمازهای مستحب برای توسل به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع). مردم ضمن توسل به بزرگان دین در بیان نیاز به یاری ایشان به هنگام شیوع بیماریهای مهلکی چون وبا و طاعون و یا خشکسالی نذر می کردند تا بلا و مصیبت رفع شود (شکور زاده، ۳۳). همچنین مسافران، برای به سلامت رسیدن نیز متوسل می شده اند و برای رسیدن به مقصد نذر می کرده اند (سرنا، 275 ,271). | ||
برای توسل گاه مراسم سفره بر پا می کنند. | برای توسل گاه مراسم سفره بر پا می کنند. سفرهها نیز به نیت رفع پریشانی، سلامت مسافر، قرض، ناخوشی، زیارت، رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود (شریعت زاده، ۳۸۹؛ نوبان، ۴۶-۴۹). برای این سفرهها آدابی مثل خواندن نماز و روضه و اشعاری به قصد توسل وجود دارد (شکور زاده، ۲۵، ۲۹؛ هدایت، ۵۹-۶۰؛ نفیسی، همانجا). | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۱: | ||
*مصطفوی، محمد تقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۱ش. | *مصطفوی، محمد تقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۱ش. | ||
*نفیسی، سعید، گفت و گوی خانوادگی در باره تهران قدیم، تهران، ۱۳۵۳ش. | *نفیسی، سعید، گفت و گوی خانوادگی در باره تهران قدیم، تهران، ۱۳۵۳ش. | ||
*نویان، مهرالزمان، | *نویان، مهرالزمان، «سفرههای نذری، تجلی صداقت و اخلاص»، میراث فرهنگی، تهران، ۱۳۶۹ش، شد ۲. | ||
*هدایت، صادق، فرهنگ عامیانه مردم ایران، تهران، ۱۳۸۵ش. | *هدایت، صادق، فرهنگ عامیانه مردم ایران، تهران، ۱۳۸۵ش. | ||
*هندی، علی، کنزالعمال، به کوشش بکری حیانی و صفوت سقا، بیروت ۱۴۰۱ق/۱۹۸۹م. | *هندی، علی، کنزالعمال، به کوشش بکری حیانی و صفوت سقا، بیروت ۱۴۰۱ق/۱۹۸۹م. |
ویرایش