تعزیه خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
گزارش‌های چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی‌ شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه‌ خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران می‌افزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سال‌های 1807، 1808 و 1809م 1» و دومی در کتاب «داستان سفری به ایران 2» (در 1223ق/ 1808م)، شرح چگونگی اجرای برخی تعزیه‌ها را در تهران می‌آورند و تانکوانی دربارۀ نمایش «پنج مجلس آخر» در میدان روبه‌روی کوشک شاه، در کاخ گلستان توضیحاتی می‌دهد.<ref>نک: پیترسن، 67-68؛ چلکوفسکی، «کتاب‌شناسی»، 259.</ref>
گزارش‌های چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی‌ شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه‌ خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران می‌افزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سال‌های 1807، 1808 و 1809م 1» و دومی در کتاب «داستان سفری به ایران 2» (در 1223ق/ 1808م)، شرح چگونگی اجرای برخی تعزیه‌ها را در تهران می‌آورند و تانکوانی دربارۀ نمایش «پنج مجلس آخر» در میدان روبه‌روی کوشک شاه، در کاخ گلستان توضیحاتی می‌دهد.<ref>نک: پیترسن، 67-68؛ چلکوفسکی، «کتاب‌شناسی»، 259.</ref>


جیمز موریه، مأمور نظامی-سیاسی دولت انگلیس در ایران، در مدت حدود 8 سال اقامت در این سرزمین، شرحی از مراسم عزاداری و تعزیه‌ خوانی در تهران را در گزارش سفرهایش در 1223-1224ق/ 1808-1809م و 1225-1231ق/ 1810-1815م، در دو سفرنامۀ جداگانه می‌آورد (برای اطلاعات بیشتر، نک: بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 100-102). وی در نخستین سفرنامه‌اش، «سفری در ایران...»، به اجرای 3 مجلس تعزیه در حضور فتحعلی‌ شاه: تعزیه‌های «شهادت طفلان زینب»، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای 8 و 9 و 10 محرم 1224 اشاره می‌کند و وصفی کوتاه از آنها می‌آورد.<ref>برای شرح به تفصیل 3 مجلس تعزیه‌ خوانی، نک: ص 185-198؛ نیز نک: بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی در»، 34-43.</ref>
جیمز موریه، مأمور نظامی-سیاسی دولت انگلیس در ایران، در مدت حدود 8 سال اقامت در این سرزمین، شرحی از مراسم عزاداری و تعزیه‌ خوانی در تهران را در گزارش سفرهایش در 1223-1224ق/ 1808-1809م و 1225-1231ق/ 1810-1815م، در دو سفرنامۀ جداگانه می‌آورد.<ref>.برای اطلاعات بیشتر، نک: بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 100-102.</ref> وی در نخستین سفرنامه‌اش، «سفری در ایران...»، به اجرای 3 مجلس تعزیه در حضور فتحعلی‌ شاه: تعزیه‌های «شهادت طفلان زینب»، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای 8 و 9 و 10 محرم 1224 اشاره می‌کند و وصفی کوتاه از آنها می‌آورد.<ref>برای شرح به تفصیل 3 مجلس تعزیه‌ خوانی، نک: ص 185-198؛ نیز نک: بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی در»، 34-43.</ref>


گاسپار دروویل، افسر نظامی فرانسوی که در 1227-1228ق/ 1812-1813م در ایران بوده است، در سفرنامه‌اش ضمن شرح عزاداری و تعزیه‌ خوانی در روز دهم ماه محرم در تهران به نمایش تعزیۀ شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا در برابر شاه اشاره می‌کند.<ref>ص 159.</ref> از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایران‌شناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از 1246 تا 1256ق/ 1830 تا 1840م بود که در بیشتر مجالس تعزیه‌ خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که به ارزش تعزیه‌ نامه پی برد و کامل‌ترین مجموعه‌ای حاوی 33 مجلس تعزیه از معین‌ البکای دربار فتحعلی شاه، به نام حسین علی خواجه، مشهور به تعزیه‌ گو و سرایندۀ برخی از مجالس این مجموعه را خرید.<ref>نک: مقدمه، 35؛ نیز چلکوفسکی، همانجا.</ref> خوجکو دو مجلس «پیغمبر خدا» و «رحلت پیغمبر» را از این مجموعه با ویرایش فارسی در 1852م در پاریس چاپ و منتشر کرد و 5 تعزیه‌ نامه را هم به زبان فرانسه ترجمه، و با مقدمه‌ای جامع و تحلیلی در کتابی با عنوان «تئاتر ایرانی: منتخب تعزیه‌ها 1» در 1878م منتشر کرد.<ref>چلکوفسکی، همان، 259-260.</ref> خوجکو در مقدمه به دو هفته تعزیه‌ خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان، نخستین ایلچی ایران در انگلیس و وزیر امور خارجۀ وقت (1239-1250ق)، اشاره می‌کند و می‌نویسد: او نذر کرده بود تا برای شفای پسرش تعزیه‌ خوانی بکند؛ از این‌ رو در محرم 1249/ مۀ 1833، نذرش را با برپایی مجلس تعزیه‌ خوانی باشکوهی در حیاط خانه‌اش ادا کرد.<ref>نک: مقدمه، 21، نیز 32: عنوان‌های 33 مجلس تعزیۀ مجموعۀ خوجکو.</ref>
گاسپار دروویل، افسر نظامی فرانسوی که در 1227-1228ق/ 1812-1813م در ایران بوده است، در سفرنامه‌اش ضمن شرح عزاداری و تعزیه‌ خوانی در روز دهم ماه محرم در تهران به نمایش تعزیۀ شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا در برابر شاه اشاره می‌کند.<ref>ص 159.</ref> از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایران‌شناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از 1246 تا 1256ق/ 1830 تا 1840م بود که در بیشتر مجالس تعزیه‌ خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که به ارزش تعزیه‌ نامه پی برد و کامل‌ترین مجموعه‌ای حاوی 33 مجلس تعزیه از معین‌ البکای دربار فتحعلی شاه، به نام حسین علی خواجه، مشهور به تعزیه‌ گو و سرایندۀ برخی از مجالس این مجموعه را خرید.<ref>نک: مقدمه، 35؛ نیز چلکوفسکی، همانجا.</ref> خوجکو دو مجلس «پیغمبر خدا» و «رحلت پیغمبر» را از این مجموعه با ویرایش فارسی در 1852م در پاریس چاپ و منتشر کرد و 5 تعزیه‌ نامه را هم به زبان فرانسه ترجمه، و با مقدمه‌ای جامع و تحلیلی در کتابی با عنوان «تئاتر ایرانی: منتخب تعزیه‌ها 1» در 1878م منتشر کرد.<ref>چلکوفسکی، همان، 259-260.</ref> خوجکو در مقدمه به دو هفته تعزیه‌ خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان، نخستین ایلچی ایران در انگلیس و وزیر امور خارجۀ وقت (1239-1250ق)، اشاره می‌کند و می‌نویسد: او نذر کرده بود تا برای شفای پسرش تعزیه‌ خوانی بکند؛ از این‌ رو در محرم 1249/ مۀ 1833، نذرش را با برپایی مجلس تعزیه‌ خوانی باشکوهی در حیاط خانه‌اش ادا کرد.<ref>نک: مقدمه، 21، نیز 32: عنوان‌های 33 مجلس تعزیۀ مجموعۀ خوجکو.</ref>
خط ۹۰: خط ۹۰:
بچه‌ خوان، دسته‌ای دیگر از تعزیه‌ خوانان در دو دستۀ مؤالف‌ خوان و مخالف‌ خوان هستند که نقش شخصیت‌های کودک پسر و دختر را در تعزیه‌ها ایفا می‌کنند. بچه‌ خوانان معمولاً از میان کودکان و نوجوانانی که صدایی خوش داشتند، انتخاب می‌شدند تا اشعار بیان حال خود را با آهنگ و نوای خوش بخوانند.
بچه‌ خوان، دسته‌ای دیگر از تعزیه‌ خوانان در دو دستۀ مؤالف‌ خوان و مخالف‌ خوان هستند که نقش شخصیت‌های کودک پسر و دختر را در تعزیه‌ها ایفا می‌کنند. بچه‌ خوانان معمولاً از میان کودکان و نوجوانانی که صدایی خوش داشتند، انتخاب می‌شدند تا اشعار بیان حال خود را با آهنگ و نوای خوش بخوانند.


بنابر قولی -که سند معتبر تاریخی در تأیید آن ارائه نشده است- در قدیم نقش زنان تعزیه را در مجالس تعزیه‌ خوانی‌های بوشهر زنان ایفا می‌کردند (غفاری، مقدمه...، 4). همین خبر را عیناً نویسندگانی دیگر نیز نقل کرده‌اند. مثلاً در کتاب تعزیه در استان بوشهر<ref>نک: عرفان، 17.</ref> با ارجاع به کتاب دریانوردی ایرانیان، نوشتۀ اسماعیل رائین به آن اشاره شده است، در صورتی که در این کتاب اشاره‌ای به نقش زنان در تعزیه‌ خوانی بوشهر نشده است. اگر این گزارش صحت داشته باشد، در خواهیم یافت که تعزیه‌ خوانی در خطۀ بوشهر صورتی متحول‌تر از تعزیه‌ خوانی در خاستگاه‌های جغرافیایی تعزیه‌ خوانی داشته، و دور و فارغ از تعصبات مذهبیِ مانع ایفای نقش توسط زنان در تعزیه بوده است.
بنابر قولی -که سند معتبر تاریخی در تأیید آن ارائه نشده است- در قدیم نقش زنان تعزیه را در مجالس تعزیه‌ خوانی‌های بوشهر زنان ایفا می‌کردند.<ref>غفاری، مقدمه...، 4.</ref> همین خبر را عیناً نویسندگانی دیگر نیز نقل کرده‌اند. مثلاً در کتاب تعزیه در استان بوشهر<ref>نک: عرفان، 17.</ref> با ارجاع به کتاب دریانوردی ایرانیان، نوشتۀ اسماعیل رائین به آن اشاره شده است، در صورتی که در این کتاب اشاره‌ای به نقش زنان در تعزیه‌ خوانی بوشهر نشده است. اگر این گزارش صحت داشته باشد، در خواهیم یافت که تعزیه‌ خوانی در خطۀ بوشهر صورتی متحول‌تر از تعزیه‌ خوانی در خاستگاه‌های جغرافیایی تعزیه‌ خوانی داشته، و دور و فارغ از تعصبات مذهبیِ مانع ایفای نقش توسط زنان در تعزیه بوده است.


تعزیه‌ خوانان میانه حال، کسانی بودند که در تعزیه‌ها نقش حوریان بهشتی، فرشتگان، جنیان، فرنگی و جز آن را بر عهده دارند. پسران جوان و نوجوان شبیه فرشتگان عادی، و مردان میانسال شبیه فرشتگان مقرب، مانند جبرائیل، اسرافیل و میکائیل را در می‌آورند. این گروه تعزیه‌ خوان معمولاً توریِ گَردی به رنگ آبی یا صورتی بر روی چهره می‌انداختند و هریک از آنها معمولاً از رنگ لباس و توری صورت مشخص می‌شدند. حوریان و فرشتگان معمولاً از گروه تعزیه‌ خوانان صامت بودند، فقط سر دستۀ آنها به هنگام ضرورت چند بیت شعر می‌خواند.
تعزیه‌ خوانان میانه حال، کسانی بودند که در تعزیه‌ها نقش حوریان بهشتی، فرشتگان، جنیان، فرنگی و جز آن را بر عهده دارند. پسران جوان و نوجوان شبیه فرشتگان عادی، و مردان میانسال شبیه فرشتگان مقرب، مانند جبرائیل، اسرافیل و میکائیل را در می‌آورند. این گروه تعزیه‌ خوان معمولاً توریِ گَردی به رنگ آبی یا صورتی بر روی چهره می‌انداختند و هریک از آنها معمولاً از رنگ لباس و توری صورت مشخص می‌شدند. حوریان و فرشتگان معمولاً از گروه تعزیه‌ خوانان صامت بودند، فقط سر دستۀ آنها به هنگام ضرورت چند بیت شعر می‌خواند.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
این تعزیه‌ گردانان با هنرمندی و مهارت نسخه‌های هر مجلس تعزیه را بنا بر طبع و ذوق خود تصحیح و تنظیم می‌کردند. گاهی نیز اشعاری به جای اشعار سست به متن نسخه‌ها می‌افزودند، یا از آنها می‌کاستند. هر یک از این تعزیه‌ گردانان تعزیه‌هایی نیز سروده‌اند که در مجموعۀ تعزیه‌ نامه‌ها با تخلص سراینده آمده، یا به نام آنها شهرت یافته است. مثلاً دو نسخه از تعزیۀ «بازار شام» در دست است که بیضایی یکی از آنها را از ساخته‌های میر عزا، و دیگری را ساختۀ میرزا محمدتقی دانسته، اما شهیدی این دو را بیشتر تدوینگر و ویراستار نسخه‌ها انگاشته است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، 511، 526، 710-711؛ بیضایی، «بازیابی...»، 23.</ref>
این تعزیه‌ گردانان با هنرمندی و مهارت نسخه‌های هر مجلس تعزیه را بنا بر طبع و ذوق خود تصحیح و تنظیم می‌کردند. گاهی نیز اشعاری به جای اشعار سست به متن نسخه‌ها می‌افزودند، یا از آنها می‌کاستند. هر یک از این تعزیه‌ گردانان تعزیه‌هایی نیز سروده‌اند که در مجموعۀ تعزیه‌ نامه‌ها با تخلص سراینده آمده، یا به نام آنها شهرت یافته است. مثلاً دو نسخه از تعزیۀ «بازار شام» در دست است که بیضایی یکی از آنها را از ساخته‌های میر عزا، و دیگری را ساختۀ میرزا محمدتقی دانسته، اما شهیدی این دو را بیشتر تدوینگر و ویراستار نسخه‌ها انگاشته است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، 511، 526، 710-711؛ بیضایی، «بازیابی...»، 23.</ref>


در میان این چند تن میرزا محمدتقی بیش از دیگران در گسترش تعزیه‌ خوانی و اعمال شیوه‌های نو در اجرای تعزیه و دستکاری و تغییر متون تعزیه نقش داشته است. برخی این گسترش و تغییر را نوعی تحول و پیشرفت در سنت تعزیه‌ خوانی، و برخی دیگر بیرون آوردن از «حالت عوامانه» و «جنبۀ اعیانیت» دادن به آن (مستوفی، همانجا) و خلاصه دور کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ مردمی آن و گرایش به اشرافیگری و ابتذال انگاشته‌اند. بیضایی<ref>همانجا</ref> دربارۀ نقش میر عزای کاشانی می‌نویسد: او «تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ سرایی مقتدر بود» و «در اواخر عمر چند باری هم در تکیۀ دولت تهران تعزیه‌ گردانی کرد». میر عزا در سرودن اشعار تعزیه «نقاشی ماهر» بود و به «ارزش‌های شعری» اهمیت بسیار می‌داد و «کار تجسم و تصویر را بیشتر به بیان شعری واگذار» می‌کرد و «کمتر به حرکت نمایشی توجه داشت و کمبود حرکت را با استحکام شعر جبران» می‌کرد. تعزیۀ بازار شام نمونه‌ای از مهارت او در تعزیه‌ سرایی است که در میان «تعزیه‌ نامه‌ها تنها نمونۀ نوع خودش است».
در میان این چند تن میرزا محمدتقی بیش از دیگران در گسترش تعزیه‌ خوانی و اعمال شیوه‌های نو در اجرای تعزیه و دستکاری و تغییر متون تعزیه نقش داشته است. برخی این گسترش و تغییر را نوعی تحول و پیشرفت در سنت تعزیه‌ خوانی، و برخی دیگر بیرون آوردن از «حالت عوامانه» و «جنبۀ اعیانیت» دادن به آن<ref>مستوفی، همانجا.</ref> و خلاصه دور کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ مردمی آن و گرایش به اشرافیگری و ابتذال انگاشته‌اند. بیضایی<ref>همانجا</ref> دربارۀ نقش میر عزای کاشانی می‌نویسد: او «تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ سرایی مقتدر بود» و «در اواخر عمر چند باری هم در تکیۀ دولت تهران تعزیه‌ گردانی کرد». میر عزا در سرودن اشعار تعزیه «نقاشی ماهر» بود و به «ارزش‌های شعری» اهمیت بسیار می‌داد و «کار تجسم و تصویر را بیشتر به بیان شعری واگذار» می‌کرد و «کمتر به حرکت نمایشی توجه داشت و کمبود حرکت را با استحکام شعر جبران» می‌کرد. تعزیۀ بازار شام نمونه‌ای از مهارت او در تعزیه‌ سرایی است که در میان «تعزیه‌ نامه‌ها تنها نمونۀ نوع خودش است».


به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه‌ گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان می‌پرداخته و آماده می‌کرده‌اند و به اجرا در می‌آورده‌اند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه‌ گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیده‌ای صرفاً اشرافی و درباری مبدل می‌ساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref>
به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه‌ گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان می‌پرداخته و آماده می‌کرده‌اند و به اجرا در می‌آورده‌اند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه‌ گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیده‌ای صرفاً اشرافی و درباری مبدل می‌ساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref>
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:


یکی از تعزیه‌ خوانی‌های بزرگ روز عاشورا با صدها تن سپاهی و سیاهی لشکر در فضای باز، خوزستان، آرشیو گروه مردم‌ شناسی دفتر پژوهش‌های فرهنگی  
یکی از تعزیه‌ خوانی‌های بزرگ روز عاشورا با صدها تن سپاهی و سیاهی لشکر در فضای باز، خوزستان، آرشیو گروه مردم‌ شناسی دفتر پژوهش‌های فرهنگی  




==پیوند تعزیه‌ با مذهب==
==پیوند تعزیه‌ با مذهب==
تعزیه‌ خوانی در بیرون از حوزۀ مسجد و منبر و دور از قلمرو نفوذ دستگاه رسمی مذهب و نظر و رأی جامعۀ روحانی ایران، در میان تودۀ مردم شکل گرفت و بر بنیاد عقاید مذهبی عامه و روایت‌های مقتل‌ها و افسانه‌ها و باورهای عمومی مردم پرورش یافت. از این‌ رو، تعزیه‌ خوانی دستاورد جهان‌ بینی و شیوۀ تفکر و احساس درونی تودۀ مردم جامعه‌ای است که فرهنگی مذهبی و اندیشه‌ای رمز گرا و حماسه‌ ساز بر ذهنیت آن جامعه استیلا داشته است (بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی، سازگاری»، 33).
تعزیه‌ خوانی در بیرون از حوزۀ مسجد و منبر و دور از قلمرو نفوذ دستگاه رسمی مذهب و نظر و رأی جامعۀ روحانی ایران، در میان تودۀ مردم شکل گرفت و بر بنیاد عقاید مذهبی عامه و روایت‌های مقتل‌ها و افسانه‌ها و باورهای عمومی مردم پرورش یافت. از این‌ رو، تعزیه‌ خوانی دستاورد جهان‌ بینی و شیوۀ تفکر و احساس درونی تودۀ مردم جامعه‌ای است که فرهنگی مذهبی و اندیشه‌ای رمز گرا و حماسه‌ ساز بر ذهنیت آن جامعه استیلا داشته است.<ref>بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی، سازگاری»، 33.</ref>


در آغاز برخی از فقیهان سنت‌ گرا با نمایش آیینی تعزیه مخالف بودند و شبیه درآوردن از معصومان را نا روا و گناه می‌پنداشتند. اینان درآمدن به لباس اولیا و امامان و معصومان و ظاهر شدن در نقش شهیدان و اهل بیت خاندان نبوت را بی‌ حرمتی به مقدسات دینی می‌دانستند و آن را تحریم کرده بودند (همانجا). برخی علت این تحریم را خارج کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ عزاداری و زمینۀ مذهبی و تبدیل آن به مجلس خوش‌ گذرانی و تفریح توسط ناصرالدین شاه در تکیۀ دولت، و وسیلۀ ارتزاق شدن آن برای شماری تعزیه‌ خوان عامی بی‌اطلاع، و نشان دادن صحنه‌هایی نامناسب با شأن و منزلت امامان، دانسته‌اند (باستان، شم 10، ص 18).
در آغاز برخی از فقیهان سنت‌ گرا با نمایش آیینی تعزیه مخالف بودند و شبیه درآوردن از معصومان را نا روا و گناه می‌پنداشتند. اینان درآمدن به لباس اولیا و امامان و معصومان و ظاهر شدن در نقش شهیدان و اهل بیت خاندان نبوت را بی‌ حرمتی به مقدسات دینی می‌دانستند و آن را تحریم کرده بودند.<ref>همانجا.</ref> برخی علت این تحریم را خارج کردن تعزیه‌ خوانی از جنبۀ عزاداری و زمینۀ مذهبی و تبدیل آن به مجلس خوش‌ گذرانی و تفریح توسط ناصرالدین شاه در تکیۀ دولت، و وسیلۀ ارتزاق شدن آن برای شماری تعزیه‌ خوان عامی بی‌اطلاع، و نشان دادن صحنه‌هایی نامناسب با شأن و منزلت امامان، دانسته‌اند.<ref>باستان، شم 10، ص 18.</ref>


پس از تداوم تعزیه‌ خوانی در جامعه و جا افتادن آن در میان مردم به سبب جاذبۀ پر کشش آن، روحانیان سنت‌ گرا با مشاهدۀ شور و هیجان مردم به حضور در مجالس تعزیه‌ خوانی و دریافت تأثیر نمایش مصائب ائمه در احساس مردم و تقویت و تحکیم اطلاعات مذهبی عامه نسبت به تاریخ تشیع و واقعۀ جان گداز کربلا و در نتیجه نزدیک کردن بیش از پیش مردم با دستگاه مذهبی، دست از مخالفت کشیدند و رفته‌ رفته شماری از بزرگان روحانی به پذیرش شبیه در آوردن تن در دادند و تعزیه‌ خوانی را با رعایت برخی شرایط و حفظ شئون مذهبی جایز و مشروع دانستند (بلوکباشی، همانجا؛ برای آراء موافق و مخالف برخی روحانیان دربارۀ تشبیه، در لباس زن درآمدن مردان در تعزیه و کاربرد برخی سازهای موسیقی، نک: رشاد زنجانی، 74- 78؛ «فتاوای...»، 291-292؛ باستان، همانجا).
پس از تداوم تعزیه‌ خوانی در جامعه و جا افتادن آن در میان مردم به سبب جاذبۀ پر کشش آن، روحانیان سنت‌ گرا با مشاهدۀ شور و هیجان مردم به حضور در مجالس تعزیه‌ خوانی و دریافت تأثیر نمایش مصائب ائمه در احساس مردم و تقویت و تحکیم اطلاعات مذهبی عامه نسبت به تاریخ تشیع و واقعۀ جان گداز کربلا و در نتیجه نزدیک کردن بیش از پیش مردم با دستگاه مذهبی، دست از مخالفت کشیدند و رفته‌ رفته شماری از بزرگان روحانی به پذیرش شبیه در آوردن تن در دادند و تعزیه‌ خوانی را با رعایت برخی شرایط و حفظ شئون مذهبی جایز و مشروع دانستند.<ref>بلوکباشی، همانجا؛ برای آراء موافق و مخالف برخی روحانیان دربارۀ تشبیه، در لباس زن درآمدن مردان در تعزیه و کاربرد برخی سازهای موسیقی، نک: رشاد زنجانی، 74- 78؛ «فتاوای...»، 291-292؛ باستان، همانجا.</ref>


تعزیه‌ خوانی در تاریخ حیاتش پیوسته ارتباط و همبستگی خود را با مذهب و فرهنگ عامه حفظ کرده است. تعزیه‌ خوانان از سکوی تکیه، مانند روضه‌ خوانان از فراز منبر مسجد، برای بیان تاریخ قدسیانۀ وقایع کربلا استفاده می‌کرده‌اند (بلوکباشی، همان، 34) چلکوفسکی به چگونگی برداشت مردم از تعزیه‌ خوانی و قدسی انگاشتن و هم‌ سنگ و هم پایه دانستن آن با عزاداری‌های حسینی اشاره می‌کند و می‌نویسد: چون در آغاز، شیعیان شهادت امام حسین (ع) را عملی مقدس و رهایی‌ بخش می‌انگاشتند، از این‌ رو باور داشتند که ‌برگزاری مراسم محرم نیز می‌تواند به رستگاری آنان کمک کند. بعدها معتقد شدند که مشارکت در مجالس تعزیه‌ خوانی نیز، هم تعزیه‌ خوانان و هم تماشاگران را از شفاعت امام حسین(ع) در روز قیامت بهره‌مند خواهد کرد («تعزیه»، 6).
تعزیه‌ خوانی در تاریخ حیاتش پیوسته ارتباط و همبستگی خود را با مذهب و فرهنگ عامه حفظ کرده است. تعزیه‌ خوانان از سکوی تکیه، مانند روضه‌ خوانان از فراز منبر مسجد، برای بیان تاریخ قدسیانۀ وقایع کربلا استفاده می‌کرده‌اند<ref>بلوکباشی، همان، 34.</ref> چلکوفسکی به چگونگی برداشت مردم از تعزیه‌ خوانی و قدسی انگاشتن و هم‌ سنگ و هم پایه دانستن آن با عزاداری‌های حسینی اشاره می‌کند و می‌نویسد: چون در آغاز، شیعیان شهادت امام حسین (ع) را عملی مقدس و رهایی‌ بخش می‌انگاشتند، از این‌ رو باور داشتند که ‌برگزاری مراسم محرم نیز می‌تواند به رستگاری آنان کمک کند. بعدها معتقد شدند که مشارکت در مجالس تعزیه‌ خوانی نیز، هم تعزیه‌ خوانان و هم تماشاگران را از شفاعت امام حسین(ع) در روز قیامت بهره‌مند خواهد کرد.


دست اندرکاران تعزیه‌ خوانی، از تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ خوان و بانیان مجالس گرفته تا خادمان و تماشاگران تعزیه، شرکت در سوگ سالار شهیدان و ذکر مصیبت و افشاندن اشک در ماتم شهادت او و همدردی با آلام اهل بیتش را کوششی در زدودن گَرد معصیت از چهرۀ جان و سبک کردن بار گناه و تزکیۀ نفس و ذخیره کردن اجر معنوی و ثواب اخروی می‌پنداشتند. مردم با حضور در مجالس تعزیه‌ خوانی و گریستن در سوگ امام حسین (ع) و شهیدان کربلا و نالیدن در غم اسیران کربلا، پیوند خود را با مذهب پدران و نیاکان خود استوار می‌کردند و از ثواب ذکر مصیبت و گریه در عزای حسینی توشه‌ای معنوی برای سفر آخرت خود فراهم می‌آوردند. خوجکو برپا کردن مجلس تعزیه و شرکت و حضور در مجالس عزا را «خشت‌هایی» می‌دانست که شخص در این دنیا می‌پزد تا در آخرت با آنها کاخ خویش را بسازد (ص 112). به نظر گوبینو عملی مذهبی‌تر، وزین‌تر، مهم‌تر و شایسته‌تر از تعزیه‌ خوانی در اندیشۀ ایرانیان نیست! (ص 169).
دست اندرکاران تعزیه‌ خوانی، از تعزیه‌ گردان و تعزیه‌ خوان و بانیان مجالس گرفته تا خادمان و تماشاگران تعزیه، شرکت در سوگ سالار شهیدان و ذکر مصیبت و افشاندن اشک در ماتم شهادت او و همدردی با آلام اهل بیتش را کوششی در زدودن گَرد معصیت از چهرۀ جان و سبک کردن بار گناه و تزکیۀ نفس و ذخیره کردن اجر معنوی و ثواب اخروی می‌پنداشتند. مردم با حضور در مجالس تعزیه‌ خوانی و گریستن در سوگ امام حسین (ع) و شهیدان کربلا و نالیدن در غم اسیران کربلا، پیوند خود را با مذهب پدران و نیاکان خود استوار می‌کردند و از ثواب ذکر مصیبت و گریه در عزای حسینی توشه‌ای معنوی برای سفر آخرت خود فراهم می‌آوردند. خوجکو برپا کردن مجلس تعزیه و شرکت و حضور در مجالس عزا را «خشت‌هایی» می‌دانست که شخص در این دنیا می‌پزد تا در آخرت با آنها کاخ خویش را بسازد.<ref>ص 112.</ref> به نظر گوبینو عملی مذهبی‌تر، وزین‌تر، مهم‌تر و شایسته‌تر از تعزیه‌ خوانی در اندیشۀ ایرانیان نیست!<ref>ص 169.</ref>


==پیوند با موسیقی==
==پیوند با موسیقی==
تعزیه به مجموعۀ ادب و هنر ایران ارزش‌هایی تقدیم کرده است. پیدایی نخستین شکل ادبیات نمایشی مکتوب، پدیداری شکل و شیوۀ اجرایی و بیانی خاص در هنر نمایشی و نگهداشت و استمرار مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی در سنت موسیقایی ملی ایران از جملۀ این ارزش‌ها ست. تعزیه‌ خوانان، به ویژه تعزیه‌ خوانان تکیۀ دولت که از میان تعلیم‌ یافتگان استادان موسیقی انتخاب می‌شدند، در حفظ موسیقی سنتی و استمرار و بقای مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی نقش بسیار پر اهمیتی داشتند. آهنگ صدا و ادای کلمات و اشعار با الحان موسیقی در ردیف‌ها، مقام‌ها و گوشه‌های مختلف متناسب با شخصیت نقش‌ها، تأثیری شگرف در ذهن و احساس و عاطفۀ مردم و القای بار معنایی اشعار به آنها داشت. تعزیه‌ خوانانی که آواز خوش داشتند و مایه‌های موسیقی ایرانی را می‌دانستند، می‌توانستند در ذهنِ جمعی عامۀ تماشاگر اثری عمیق بگذارند و در آنها نفوذ کنند و شور برانگیزند (بلوکباشی، «فراز»، 10-11؛ خالقی، 1/ 348).
تعزیه به مجموعۀ ادب و هنر ایران ارزش‌هایی تقدیم کرده است. پیدایی نخستین شکل ادبیات نمایشی مکتوب، پدیداری شکل و شیوۀ اجرایی و بیانی خاص در هنر نمایشی و نگهداشت و استمرار مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی در سنت موسیقایی ملی ایران از جملۀ این ارزش‌ها ست. تعزیه‌ خوانان، به ویژه تعزیه‌ خوانان تکیۀ دولت که از میان تعلیم‌ یافتگان استادان موسیقی انتخاب می‌شدند، در حفظ موسیقی سنتی و استمرار و بقای مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی نقش بسیار پر اهمیتی داشتند. آهنگ صدا و ادای کلمات و اشعار با الحان موسیقی در ردیف‌ها، مقام‌ها و گوشه‌های مختلف متناسب با شخصیت نقش‌ها، تأثیری شگرف در ذهن و احساس و عاطفۀ مردم و القای بار معنایی اشعار به آنها داشت. تعزیه‌ خوانانی که آواز خوش داشتند و مایه‌های موسیقی ایرانی را می‌دانستند، می‌توانستند در ذهنِ جمعی عامۀ تماشاگر اثری عمیق بگذارند و در آنها نفوذ کنند و شور برانگیزند.<ref>بلوکباشی، «فراز»، 10-11؛ خالقی، 1/ 348.</ref>


از اینکه تعزیه‌ خوانان در سال‌های آغازین تعزیه‌ خوانی و در دورۀ زندیان در تعزیه‌ها چه مایه‌ها و مقام‌هایی مناسب با نقش‌هایشان می‌خواندند، اطلاع نداریم. بی‌ تردید بیشتر آوازها و آهنگ‌ها غم‌ انگیز و همچون موسیقی مرثیه‌‌ها، روضه‌‌ها و نقالی‌های مذهبی، به نظر ابوالحسن صبا از نوع «اپرا تراژیک» بوده‌اند. نغمه‌‌ها، آهنگ‌ها، مقام‌ها و گوشه‌‌های باشکوه و نسبتاً نشاط‌ آور مانند «راست پنجگاه»، «ماهور»، «همایون» و آهنگ‌های ضرب‌ها به ویژه برای خواندن ترانه، نوحه، پیش‌ خوانی‌ها، آواز بچه‌ خوان‌ها و حتى کاربرد آهنگ‌ها و مارش‌های نظامی بعد‌ها و به‌ تدریج، و تقریباً از دورۀ ناصرالدین شاه در تعزیه باب شد. گزینش گوشه‌‌ها و آهنگ‌های خاص و تعیین خواندن هر گوشه و آهنگ معین برای هر یک از شخصیت‌های نقش‌ها در تعزیه، رفته رفته و بر اثر تکرار و تجربه و ابتکار تعزیه‌ گردانان و تعزیه‌ خوانان موسیقی‌ شناس و موسیقیدان متداول گردید و سرمشق موسیقایی برای تعزیه‌ خوانان شد. در دورۀ ناصری، هم در ساز‌های موسیقی تعزیه تنوع پدید آمد و هم موسیقی آوازی تعزیه تحول یافت (شهیدی، 435-436؛ برای آگاهی دقیق از موسیقی تعزیه، موسیقی آوازی، سازی و غیرآوازی و تحول و تنوع آنها و نیز سازهای موسیقی تعزیه، نک: همو، 435-494).
از اینکه تعزیه‌ خوانان در سال‌های آغازین تعزیه‌ خوانی و در دورۀ زندیان در تعزیه‌ها چه مایه‌ها و مقام‌هایی مناسب با نقش‌هایشان می‌خواندند، اطلاع نداریم. بی‌ تردید بیشتر آوازها و آهنگ‌ها غم‌ انگیز و همچون موسیقی مرثیه‌‌ها، روضه‌‌ها و نقالی‌های مذهبی، به نظر ابوالحسن صبا از نوع «اپرا تراژیک» بوده‌اند. نغمه‌‌ها، آهنگ‌ها، مقام‌ها و گوشه‌‌های باشکوه و نسبتاً نشاط‌ آور مانند «راست پنجگاه»، «ماهور»، «همایون» و آهنگ‌های ضرب‌ها به ویژه برای خواندن ترانه، نوحه، پیش‌ خوانی‌ها، آواز بچه‌ خوان‌ها و حتى کاربرد آهنگ‌ها و مارش‌های نظامی بعد‌ها و به‌ تدریج، و تقریباً از دورۀ ناصرالدین شاه در تعزیه باب شد. گزینش گوشه‌‌ها و آهنگ‌های خاص و تعیین خواندن هر گوشه و آهنگ معین برای هر یک از شخصیت‌های نقش‌ها در تعزیه، رفته رفته و بر اثر تکرار و تجربه و ابتکار تعزیه‌ گردانان و تعزیه‌ خوانان موسیقی‌ شناس و موسیقیدان متداول گردید و سرمشق موسیقایی برای تعزیه‌ خوانان شد. در دورۀ ناصری، هم در ساز‌های موسیقی تعزیه تنوع پدید آمد و هم موسیقی آوازی تعزیه تحول یافت.<ref>شهیدی، 435-436؛ برای آگاهی دقیق از موسیقی تعزیه، موسیقی آوازی، سازی و غیرآوازی و تحول و تنوع آنها و نیز سازهای موسیقی تعزیه، نک: همو، 435-494.</ref>


در دورۀ ناصری موسیقیدانانی که با علم و آوا نگاری در موسیقی، یا نت‌ نویسی آشنایی داشتند، برای موسیقی نظامی و موسیقی ملی که تا آن زمان به طور شفاهی انتقال می‌یافت، نت نوشتند. در سال‌های اخیر نیز محمدتقی مسعودیه آواز‌های مجلس «تعزیۀ ‌شهادت امام ‌حسین‌ (ع)» و مجلس «تعزیۀ شهادت هفتاد و دو تن» را آوا نویسی کرد و آوازهای هر دو تعزیه را به کمک موسیقیدان دیگر، مجید کیانی، با ردیف موسیقی سنتی ایران سنجید و مقام‌ها، گوشه‌‌ها و لحن‌های آنها را مشخص و تعیین کرد. اگر در گذشته موسیقیدانان نت‌ شناس، نت اشعاری را که تعزیه‌ خوانان در نقش‌های گوناگون می‌خواندند، می‌نوشتند، امروزه موسیقی‌ پژو‌هان تعزیه در شناخت مایه‌ها و گوشه‌های آوازهای مجالس مختلف تعزیه و تشخیص دستگاه‌ها و مقام‌ها به حدس و گمان و تناقض‌ گویی دچار نمی‌شدند (بلوکباشی، همانجا).
در دورۀ ناصری موسیقیدانانی که با علم و آوا نگاری در موسیقی، یا نت‌ نویسی آشنایی داشتند، برای موسیقی نظامی و موسیقی ملی که تا آن زمان به طور شفاهی انتقال می‌یافت، نت نوشتند. در سال‌های اخیر نیز محمدتقی مسعودیه آواز‌های مجلس «تعزیۀ ‌شهادت امام ‌حسین‌ (ع)» و مجلس «تعزیۀ شهادت هفتاد و دو تن» را آوا نویسی کرد و آوازهای هر دو تعزیه را به کمک موسیقیدان دیگر، مجید کیانی، با ردیف موسیقی سنتی ایران سنجید و مقام‌ها، گوشه‌‌ها و لحن‌های آنها را مشخص و تعیین کرد. اگر در گذشته موسیقیدانان نت‌ شناس، نت اشعاری را که تعزیه‌ خوانان در نقش‌های گوناگون می‌خواندند، می‌نوشتند، امروزه موسیقی‌ پژو‌هان تعزیه در شناخت مایه‌ها و گوشه‌های آوازهای مجالس مختلف تعزیه و تشخیص دستگاه‌ها و مقام‌ها به حدس و گمان و تناقض‌ گویی دچار نمی‌شدند.<ref>بلوکباشی، همانجا.</ref>


به هر روی موسیقی‌ ما، به نظر روح‌الله خالقی (همانجا) از راه آواز در تعزیه‌ خوانی حفظ شد و استمرار یافت و «خوانندگانی از مکتب تعزیه درآمدند که در فن آواز خوانی به مقام هنرمندی رسیدند». همین خوانندگان نیز موسیقی ملی ایران را از نابودی رهانیدند.
به هر روی موسیقی‌ ما، به نظر روح‌الله خالقی<ref>همانجا.</ref> از راه آواز در تعزیه‌ خوانی حفظ شد و استمرار یافت و «خوانندگانی از مکتب تعزیه درآمدند که در فن آواز خوانی به مقام هنرمندی رسیدند». همین خوانندگان نیز موسیقی ملی ایران را از نابودی رهانیدند.


==فراز و فرود تعزیه‌ خوانی==
==فراز و فرود تعزیه‌ خوانی==
تعزیه‌ خوانی در جامعۀ دورۀ ناصری و چند دهه پس از آن به اوج شکوفایی و درخشندگی خود رسید و جذابیت بسیاری در میان مردم یافت. در آن دوره، از سویی دربار و حکومت و اعیان و اشراف از تعزیه‌ خوانی حمایت می‌کردند و هر ساله در تکیه‌ها و خانه‌های خود تعزیه‌هایی با شکوه و جلال بر پا می‌کردند؛ و از سویی دیگر عامۀ مردم -که رکن اصلی حامیان و مشوقان مجالس تعزیه‌ خوانی بودند- تعزیه‌‌ خوانی را بخشی از مراسم عزاداری در ایام سوگواری حسینی می‌پنداشتند و در برپایی آن کوتاهی نمی‌کردند (بلوکباشی، «تعزیه‌‌ خوانی، سازگاری»، 35-36). در دورۀ قاجار، دوره‌ای که ایران به سبب تعلل حکمرانانش کم‌ و‌ بیش مسیر انحطاط و زوال اجتماعی-فرهنگی را می‌گذراند، بنابر نظری، مردم تعزیه‌ خوانی را شکوه بخشیدند، چرا که به قهرمانان واقعی و عظمت اخلاقی، دست‌ کم بر روی صحنه، احساس نیاز می‌کردند. مردم می‌کوشیدند تا با مشارکت در تعزیه‌ خوانی‌ها تا حدی از هرزگی و فساد و زبونی زندگی پیرامون خود فاصله بگیرند و از آن دوری جویند (تسیپک 1، 683).
تعزیه‌ خوانی در جامعۀ دورۀ ناصری و چند دهه پس از آن به اوج شکوفایی و درخشندگی خود رسید و جذابیت بسیاری در میان مردم یافت. در آن دوره، از سویی دربار و حکومت و اعیان و اشراف از تعزیه‌ خوانی حمایت می‌کردند و هر ساله در تکیه‌ها و خانه‌های خود تعزیه‌هایی با شکوه و جلال بر پا می‌کردند؛ و از سویی دیگر عامۀ مردم -که رکن اصلی حامیان و مشوقان مجالس تعزیه‌ خوانی بودند- تعزیه‌‌ خوانی را بخشی از مراسم عزاداری در ایام سوگواری حسینی می‌پنداشتند و در برپایی آن کوتاهی نمی‌کردند.<ref>بلوکباشی، «تعزیه‌‌ خوانی، سازگاری»، 35-36.</ref> در دورۀ قاجار، دوره‌ای که ایران به سبب تعلل حکمرانانش کم‌ و‌ بیش مسیر انحطاط و زوال اجتماعی-فرهنگی را می‌گذراند، بنابر نظری، مردم تعزیه‌ خوانی را شکوه بخشیدند، چرا که به قهرمانان واقعی و عظمت اخلاقی، دست‌ کم بر روی صحنه، احساس نیاز می‌کردند. مردم می‌کوشیدند تا با مشارکت در تعزیه‌ خوانی‌ها تا حدی از هرزگی و فساد و زبونی زندگی پیرامون خود فاصله بگیرند و از آن دوری جویند.<ref>تسیپک 1، 683.</ref>


در دورۀ قاجار به سبب رونق مجالس تعزیه‌ خوانی و استقبال مردم از آنها، ساختن تکیه و وقف آن برای عزاداری و تعزیه‌ خوانی نیز بازار گرمی داشت. در تهران قدیم، و در برخی از شهرهای قدیم ایران، اهالی هر محله دست‌ کم یک تکیه برای عزاداری و تعزیه‌ خوانی در محل زندگی خود ساخته بودند. با نگاهی به وضع تعزیه‌ خوانی در دهه‌های اخیر، و مقایسۀ آن با دوره‌های پیشین، به ویژه دورۀ قاجار، در می‌یابیم که با وجود کوشش برخی نهادها و گروه‌های مذهبی و هنری در اعتبار بخشیدن به آن، تعزیه‌ خوانی نقش پویا و مؤثر گذشتۀ خود را در زندگی اجتماعی و معنوی مردم به میزان بسیاری از دست داده و ناکارآمد شده است (بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 75-76).
در دورۀ قاجار به سبب رونق مجالس تعزیه‌ خوانی و استقبال مردم از آنها، ساختن تکیه و وقف آن برای عزاداری و تعزیه‌ خوانی نیز بازار گرمی داشت. در تهران قدیم، و در برخی از شهرهای قدیم ایران، اهالی هر محله دست‌ کم یک تکیه برای عزاداری و تعزیه‌ خوانی در محل زندگی خود ساخته بودند. با نگاهی به وضع تعزیه‌ خوانی در دهه‌های اخیر، و مقایسۀ آن با دوره‌های پیشین، به ویژه دورۀ قاجار، در می‌یابیم که با وجود کوشش برخی نهادها و گروه‌های مذهبی و هنری در اعتبار بخشیدن به آن، تعزیه‌ خوانی نقش پویا و مؤثر گذشتۀ خود را در زندگی اجتماعی و معنوی مردم به میزان بسیاری از دست داده و ناکارآمد شده است.<ref>بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 75-76.</ref>


دورۀ رونق و شکوفایی تعزیه‌ خوانی، آنچنان‌ که می‌نماید، از اواخر دورۀ قاجار کم‌ کم روبه رکود نهاد. ملک‌ الشعرا بهار این واقعیت را در آغاز دهۀ 30 این قرن دریافته بود و صراحتاً به رنگ‌ باختگی نمایش منظوم تعزیه‌ خوانی از دورۀ مشروطه به این سو اشاره کرده است (3/ 399). در چند 10 سال اخیر، با توجه به جمعیت روزافزون شهرها شاهد کاهش شدید شمار مجالس تعزیه‌ خوانی و میزان اندک جمعیت استقبال‌ کنندۀ شهرها از این نمایش هستیم. مردم، به ویژه نسل جوان، دیگر چون گذشته شور و اشتیاقی برای حضور در تعزیه‌ خوانی‌ها نشان نمی‌دهند. در این سال‌ها، نه‌ تنها تکیه‌ای ساخته نشده است، بلکه ساختمان بیشتر تکیه‌های آباد و فعال قدیم شهرها، به خصوص شهر تهران را خراب کرده، و به پایگاه‌های اقتصادی و شغلی یا به فضا‌های متفرقۀ دیگر تبدیل کرده‌اند (بلوکباشی، همان، 76).
دورۀ رونق و شکوفایی تعزیه‌ خوانی، آنچنان‌ که می‌نماید، از اواخر دورۀ قاجار کم‌ کم روبه رکود نهاد. ملک‌ الشعرا بهار این واقعیت را در آغاز دهۀ 30 این قرن دریافته بود و صراحتاً به رنگ‌ باختگی نمایش منظوم تعزیه‌ خوانی از دورۀ مشروطه به این سو اشاره کرده است.<ref>3/ 399.</ref> در چند 10 سال اخیر، با توجه به جمعیت روزافزون شهرها شاهد کاهش شدید شمار مجالس تعزیه‌ خوانی و میزان اندک جمعیت استقبال‌ کنندۀ شهرها از این نمایش هستیم. مردم، به ویژه نسل جوان، دیگر چون گذشته شور و اشتیاقی برای حضور در تعزیه‌ خوانی‌ها نشان نمی‌دهند. در این سال‌ها، نه‌ تنها تکیه‌ای ساخته نشده است، بلکه ساختمان بیشتر تکیه‌های آباد و فعال قدیم شهرها، به خصوص شهر تهران را خراب کرده، و به پایگاه‌های اقتصادی و شغلی یا به فضا‌های متفرقۀ دیگر تبدیل کرده‌اند.<ref>بلوکباشی، همان، 76.</ref>


چلکوفسکی علت رکود تعزیه‌ خوانی را در حرکت به سوی یک تئاتر غیر مذهبی، از رونق افتادن آن در میان مردم، دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی اواخر سدۀ 19م و از دست دادن گروه حامیان و مشوقان درباری و رجال مملکتی در جامعۀ پس از آن زمان می‌داند («تعزیه»، 15). برخی از پژوهشگران تعزیه‌ شناس و نویسندگان و تحلیل‌گران، منع تعزیه‌ خوانی از سوی حکومت رضاشاهی را عامل بزرگ توقف تعزیه‌ خوانی و از رونق افتادن آن در جامعه دانسته، و نوشته‌اند: رضاشاه که در تحکیم حکومت خود به حمایت مردم نیاز داشت و اعتراض روحانیان و متشرعان را در ممنوع کردن تعزیه‌ خوانی و مخالفت روشن‌ فکران آن زمان با تعزیه‌ خوانی به خوبی می‌دانست، تصمیم به اعمال تضییقات در مجالس تعزیه‌ خوانی گفت (همایونی، گفتار‌ها، 52). تضییقات حکومتی در ‌برگزاری مجالس تعزیه‌ خوانی و منع تعزیه‌ خوانی‌های ثابت و سیار در شهر‌ها، به‌ویژه شهر تهران، هیچ‌گاه تعزیه‌ خوانی را در ایام محرم به یکبارگی تعطیل نکرد. همین امر حتى مردم معتقد و مؤمن به این شیوۀ عزاداری را به مقابله با حکومت و ایستادگی در حفظ و تداوم تعزیه‌ خوانی برانگیخت و آنها را واداشت تا آشکارا و نهان به برپایی مجالس تعزیه برخیزند (یادداشت مؤلف). در آن دوره با همه بگیر و ببندهای مأموران دولتی «تعزیه‌های نذری و تعزیه‌هایی که تعزیه‌ خوانان دوره‌ گرد می‌خواندند، رواج بیشتری» گرفته بود و همین تعزیه‌ خوانی‌ها «موجب ادامه و استمرار تعزیه‌ خوانی و حتى تا اندازه‌ای سبب تحول و تکامل آن شد» (شهیدی، 149).
چلکوفسکی علت رکود تعزیه‌ خوانی را در حرکت به سوی یک تئاتر غیر مذهبی، از رونق افتادن آن در میان مردم، دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی اواخر سدۀ 19م و از دست دادن گروه حامیان و مشوقان درباری و رجال مملکتی در جامعۀ پس از آن زمان می‌داند.<ref>«تعزیه»، 15.</ref> برخی از پژوهشگران تعزیه‌ شناس و نویسندگان و تحلیل‌گران، منع تعزیه‌ خوانی از سوی حکومت رضاشاهی را عامل بزرگ توقف تعزیه‌ خوانی و از رونق افتادن آن در جامعه دانسته، و نوشته‌اند: رضاشاه که در تحکیم حکومت خود به حمایت مردم نیاز داشت و اعتراض روحانیان و متشرعان را در ممنوع کردن تعزیه‌ خوانی و مخالفت روشن‌ فکران آن زمان با تعزیه‌ خوانی به خوبی می‌دانست، تصمیم به اعمال تضییقات در مجالس تعزیه‌ خوانی گفت.<ref>همایونی، گفتار‌ها، 52.</ref> تضییقات حکومتی در ‌برگزاری مجالس تعزیه‌ خوانی و منع تعزیه‌ خوانی‌های ثابت و سیار در شهر‌ها، به‌ویژه شهر تهران، هیچ‌گاه تعزیه‌ خوانی را در ایام محرم به یکبارگی تعطیل نکرد. همین امر حتى مردم معتقد و مؤمن به این شیوۀ عزاداری را به مقابله با حکومت و ایستادگی در حفظ و تداوم تعزیه‌ خوانی برانگیخت و آنها را واداشت تا آشکارا و نهان به برپایی مجالس تعزیه برخیزند.<ref>یادداشت مؤلف.</ref> در آن دوره با همه بگیر و ببندهای مأموران دولتی «تعزیه‌های نذری و تعزیه‌هایی که تعزیه‌ خوانان دوره‌ گرد می‌خواندند، رواج بیشتری» گرفته بود و همین تعزیه‌ خوانی‌ها «موجب ادامه و استمرار تعزیه‌ خوانی و حتى تا اندازه‌ای سبب تحول و تکامل آن شد».<ref>شهیدی، 149.</ref>


به‌ طور‌ کلی عامل‌هایی چند در کاهش اعتبار و جاذبۀ این نمایش مؤثر بوده‌اند:
به‌ طور‌ کلی عامل‌هایی چند در کاهش اعتبار و جاذبۀ این نمایش مؤثر بوده‌اند:
خط ۲۲۸: خط ۲۲۷:
5. پسرفتِ نمایش آیینی تعزیه و ناکارآمدی و بی‌ اثر شدن نقش آموزشی و معنوی آن در زندگی اجتماعی مردم امروز؛
5. پسرفتِ نمایش آیینی تعزیه و ناکارآمدی و بی‌ اثر شدن نقش آموزشی و معنوی آن در زندگی اجتماعی مردم امروز؛


6. تغییر پایگاه‌های عمومی ارتباط‌ رسانی سنتی جامعه به پایگاه‌های ارتباط‌ رسانی نوین (بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 78- 79).
6. تغییر پایگاه‌های عمومی ارتباط‌ رسانی سنتی جامعه به پایگاه‌های ارتباط‌ رسانی نوین.<ref>بلوکباشی، تعزیه‌ خوانی، حدیث، 78- 79.</ref>


در این روزگار تعزیه‌ خوانی در میان دو گروه سنت گرای و روشنفکر جامعه -که با دو دید متفاوت به تعزیه‌ خوانی می‌نگرند- اعتبار و گیرایی دارد. دل سپردگی گروه سنت‌ گرا به تعزیه‌ خوانی و شرکت در مجالس آن بیشتر به سبب پایداری و ماندگاری عناصر فرهنگ سنتی در ذهن و باور آنان و وابستگی شدیدشان به سنت‌های دینی‌-مذهبی و نظام اعتقادی نیاکانشان و عادت آنان‌ به تکرار و استمرار الگوهای رفتاری و فرهنگی گذشتگان است. تعزیه‌ خوانی در میان این گروه هنوز نقش و کارکرد آموزشی-مذهبی پیشین خود را تا حدودی حفظ کرده است. مقبولیت تعزیه‌ خوانی در میان گروه روشنفکر و تحصیل‌ کردۀ امروزی، به‌ویژه دانشجویان هنرهای نمایشی، بیشتر به سبب نگرش خاص آنان به تعزیه‌ خوانی به مثابۀ یک هنر نمایشی سنتی، یا یک درام مذهبی‌-قومی با مجموعه‌ای از ارزش‌های فنی و اجرایی و بیانی در نمایش است. تعزیه‌ خوانی برای این گروه از جامعه ارزش واعتبار هنری و تئاتری مطلق دارد.
در این روزگار تعزیه‌ خوانی در میان دو گروه سنت گرای و روشنفکر جامعه -که با دو دید متفاوت به تعزیه‌ خوانی می‌نگرند- اعتبار و گیرایی دارد. دل سپردگی گروه سنت‌ گرا به تعزیه‌ خوانی و شرکت در مجالس آن بیشتر به سبب پایداری و ماندگاری عناصر فرهنگ سنتی در ذهن و باور آنان و وابستگی شدیدشان به سنت‌های دینی‌-مذهبی و نظام اعتقادی نیاکانشان و عادت آنان‌ به تکرار و استمرار الگوهای رفتاری و فرهنگی گذشتگان است. تعزیه‌ خوانی در میان این گروه هنوز نقش و کارکرد آموزشی-مذهبی پیشین خود را تا حدودی حفظ کرده است. مقبولیت تعزیه‌ خوانی در میان گروه روشنفکر و تحصیل‌ کردۀ امروزی، به‌ویژه دانشجویان هنرهای نمایشی، بیشتر به سبب نگرش خاص آنان به تعزیه‌ خوانی به مثابۀ یک هنر نمایشی سنتی، یا یک درام مذهبی‌-قومی با مجموعه‌ای از ارزش‌های فنی و اجرایی و بیانی در نمایش است. تعزیه‌ خوانی برای این گروه از جامعه ارزش واعتبار هنری و تئاتری مطلق دارد.


در چند دهۀ اخیر هنرمندانی از این گروه روشنفکر کوشیدند تا با استفاده از تکنیک هنری تعزیه‌ خوانی و شیوۀ اجرایی و ریزه‌ کاری‌های آن، تعزیه‌ خوانی را به صورتی نو و بدیع به صحنۀ تالارهای نمایشی یا به پردۀ سینما ببرند، تا بلکه تعزیه را از وضع ایستای کنونی‌ رها سازند و هنر نمایشی تازه و پویا و پذیرفتنی، به جامعۀ امروز ارائه دهند. نخستین هنرمندی که از تعزیه در تئاتر استفاده کرد، پرویز صیاد بود. او در 1344ش شبیه‌ نامۀ «عبدالله عفیف» و در 1346ش مجلس «شهادت حر» را بر روی صحنۀ تئاتر برد (بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی، سازگاری»، 38- 39، نیز تعزیه‌ خوانی، حدیث، 81؛ صیاد، مقدمه...).
در چند دهۀ اخیر هنرمندانی از این گروه روشنفکر کوشیدند تا با استفاده از تکنیک هنری تعزیه‌ خوانی و شیوۀ اجرایی و ریزه‌ کاری‌های آن، تعزیه‌ خوانی را به صورتی نو و بدیع به صحنۀ تالارهای نمایشی یا به پردۀ سینما ببرند، تا بلکه تعزیه را از وضع ایستای کنونی‌ رها سازند و هنر نمایشی تازه و پویا و پذیرفتنی، به جامعۀ امروز ارائه دهند. نخستین هنرمندی که از تعزیه در تئاتر استفاده کرد، پرویز صیاد بود. او در 1344ش شبیه‌ نامۀ «عبدالله عفیف» و در 1346ش مجلس «شهادت حر» را بر روی صحنۀ تئاتر برد.<ref>بلوکباشی، «تعزیه‌ خوانی، سازگاری»، 38- 39، نیز تعزیه‌ خوانی، حدیث، 81؛ صیاد، مقدمه....</ref>


==جستارهای وابسته‌==
==جستارهای وابسته‌==
۳٬۴۸۸

ویرایش

منوی ناوبری