۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
از ویژگیهای چاووش، داشتن صدای گرم، قوی و خوش، و برخورداری از هنر بدیههخوانی و حافظهای نیرومند، و آشنایی با راهها، منزلگاهها و زیارتگاهها و مراسم و مراحل سفر بود. چاووش این حرفه را از نوچگی و با روخوانی چاووشینامهها، حفظ آنها و همآوایی با چاووشان پیشکسوت آغاز میکرد تا بتواند علمدار شود.<ref>عناصری، آلمانی، همانجاها.</ref> چاووش باید به تقوا، پاکی و صداقت شهرت داشته باشد تا سخنش بر دل نشیند.<ref>عناصری، 136، 145.</ref> چاووشان با یکدیگر رقابت داشتند و با انتخاب و خواندن اشعار در محل و مواقع مناسب بر یکدیگر پیشی میگرفتند و از این طریق برخی از ایشان میتوانستند مسئولیت چاووشیخوانی محلهای را به خود اختصاص دهند.<ref>همو، 169.</ref> | از ویژگیهای چاووش، داشتن صدای گرم، قوی و خوش، و برخورداری از هنر بدیههخوانی و حافظهای نیرومند، و آشنایی با راهها، منزلگاهها و زیارتگاهها و مراسم و مراحل سفر بود. چاووش این حرفه را از نوچگی و با روخوانی چاووشینامهها، حفظ آنها و همآوایی با چاووشان پیشکسوت آغاز میکرد تا بتواند علمدار شود.<ref>عناصری، آلمانی، همانجاها.</ref> چاووش باید به تقوا، پاکی و صداقت شهرت داشته باشد تا سخنش بر دل نشیند.<ref>عناصری، 136، 145.</ref> چاووشان با یکدیگر رقابت داشتند و با انتخاب و خواندن اشعار در محل و مواقع مناسب بر یکدیگر پیشی میگرفتند و از این طریق برخی از ایشان میتوانستند مسئولیت چاووشیخوانی محلهای را به خود اختصاص دهند.<ref>همو، 169.</ref> | ||
در برخی از خانوادهها کار چاووشخوانی موروثی بود و چاووشان این کار را به فرزندان خود میسپردند و افزون بر آن به پرورش نوچههای شیرینزبان نیز میپرداختند.<ref>همانجا؛ شریعتزاده، 413.</ref> چاووشان | در برخی از خانوادهها کار چاووشخوانی موروثی بود و چاووشان این کار را به فرزندان خود میسپردند و افزون بر آن به پرورش نوچههای شیرینزبان نیز میپرداختند.<ref>همانجا؛ شریعتزاده، 413.</ref> چاووشان به جز چاووشخوانی در مساجد اذان میگفتند، در مراسم سوگواری مرثیه میخواندند، در مجالس عروسی مداحی میکردند و در تعزیهها در نقش چاووش، چاووشخوانی میکردند.<ref>عناصری، 136-137؛ همایونی، 216؛ نیز نک : شریفیان، 68.</ref> چاووشانْ حضرت ابراهیم(ع)، بلال حبشی، مقبل و بشیر را از پیران صنف خود میدانستند.<ref>محجوب، 2 /1075.</ref> | ||
شیوۀ چاووشی بیشتر تکخوانی بود و گاه نوچهها در سؤال و جوابهایی منظوم با چاووش همآوایی میکردند و بدرقهکنندگان و زائران به آنان میپیوستند و همسرایی میکردند.<ref>حمیدی، بش ؛ عناصری، 136، 154؛ میرفخرایی، نیز ایرانیکا، همانجاها.</ref> لحن آواز چاووش با توجه به نوع شعر (مدیحه-مرثیه) متفاوت بود. چاووشیخوان به هنگام خواندن اشعار وصفی، لحنی موزون و شوقانگیز، و در اشعار رثایی صوتی محزون داشت که اثراتی از تراژدی و ویژگیهای دراماتیک در آن احساس میشد.<ref>عناصری، 137، 154.</ref> | شیوۀ چاووشی بیشتر تکخوانی بود و گاه نوچهها در سؤال و جوابهایی منظوم با چاووش همآوایی میکردند و بدرقهکنندگان و زائران به آنان میپیوستند و همسرایی میکردند.<ref>حمیدی، بش ؛ عناصری، 136، 154؛ میرفخرایی، نیز ایرانیکا، همانجاها.</ref> لحن آواز چاووش با توجه به نوع شعر (مدیحه-مرثیه) متفاوت بود. چاووشیخوان به هنگام خواندن اشعار وصفی، لحنی موزون و شوقانگیز، و در اشعار رثایی صوتی محزون داشت که اثراتی از تراژدی و ویژگیهای دراماتیک در آن احساس میشد.<ref>عناصری، 137، 154.</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
{{ب|قبلۀ هفتم امام هشتمین باشد رضا|ما به نزد آن شهنشاه غریبان میرویم}} | {{ب|قبلۀ هفتم امام هشتمین باشد رضا|ما به نزد آن شهنشاه غریبان میرویم}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt">ما به نزد حضرت شاه خراسان میرویم</span> | | class="b" |<span class="beyt">ما به نزد حضرت شاه خراسان میرویم</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
{{ب| سر فدا کردیم در راه امام هشتمین| مژده ای یاران ز ایوان طلا برگشتهایم<ref>نصریاشرفی، تحقیقات: روایت علیاکبر رزمآرا، دامغان، پاییز، 1374ش.</ref>}} | {{ب| سر فدا کردیم در راه امام هشتمین| مژده ای یاران ز ایوان طلا برگشتهایم<ref>نصریاشرفی، تحقیقات: روایت علیاکبر رزمآرا، دامغان، پاییز، 1374ش.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۳: | ||
{{ب| بارها گفت محمد که علی جان من است| بر جان علی و جان محمد صلوات}} | {{ب| بارها گفت محمد که علی جان من است| بر جان علی و جان محمد صلوات}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt"> بارها گفت محمد که علی جان من است</span> | | class="b" |<span class="beyt"> بارها گفت محمد که علی جان من است</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* الئاریوس، آدام، سرزمین تزارهای مخوف (سفرنامه)، ترجمۀ حسین کُرد بچه، تهران، 1379ش. | *الئاریوس، آدام، سرزمین تزارهای مخوف (سفرنامه)، ترجمۀ حسین کُرد بچه، تهران، 1379ش. | ||
* شریفیان، محسن، اهل ماتم ( آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، تهران، 1383ش. | *شریفیان، محسن، اهل ماتم ( آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، تهران، 1383ش. | ||
* عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366ش. | *عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366ش. | ||
* موریه، جیمز، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، به کوشش محمدعلی جمالزاده، تهران، 1348ش. | *موریه، جیمز، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، به کوشش محمدعلی جمالزاده، تهران، 1348ش. | ||
* نصری اشرفی، جهانگیر، تحقیقات میدانی. | *نصری اشرفی، جهانگیر، تحقیقات میدانی. | ||
== پینوشت == | ==پینوشت== | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش