۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تکیه دولت'''، بزرگترین تکیۀ ایران، ساخته شده در عصر ناصری که به نامهای تکیۀ همایونی و دولتی نیز خوانده میشد. این تکیه نه تنها از نظر معماری، بلکه از نظر رواج تعزیهخوانی و اجرای نمایشهای مذهبی و غیرمذهبی و شیوهها و مراسم آنها حائز اهمیت بود (مستوفی، 1/ 288). علاوه بر این رویدادهای تاریخی و سیاسی مهمی نیز در آن به وقوع پیوست. | '''تکیه دولت'''، بزرگترین تکیۀ ایران، ساخته شده در عصر ناصری که به نامهای تکیۀ همایونی و دولتی نیز خوانده میشد. این تکیه نه تنها از نظر معماری، بلکه از نظر رواج تعزیهخوانی و اجرای نمایشهای مذهبی و غیرمذهبی و شیوهها و مراسم آنها حائز اهمیت بود (مستوفی، 1/ 288). علاوه بر این رویدادهای تاریخی و سیاسی مهمی نیز در آن به وقوع پیوست. | ||
در دورۀ ناصری تکیههای بسیاری در دارالخلافه برپا بود که از مهمترین آنها میتوان به تکیههای ولیخان، سرچشمه، سپهسالار، عباسآباد و جز اینها اشاره کرد (گوبینو، 341؛ ذکاء، تاریخچه...، 284). ناصرالدین شاه به سبب نیاز به فضای بزرگتر برای اجرای مراسم مذهبی، در 1285ق/ 1868م تصمیم به ساخت تکیۀ دولت گرفت (اعتمادالسلطنه، «تکیه...»، بش). ساختمان تکیه در 1287ق آغاز، و با صرف هزینۀ هنگفتی از خزانۀ دولتی در 1290ق در گوشۀ جنوبی ارگ تهران و در محل زندان، انبار و... کاخ گلستان (ذکاء، همان، 287؛ نک: همو و سمسار، 1/14-15، نقشۀ دارالخلافۀ تهران، اثر آوگوست کریشیش، نیز 2/14، نقشۀ دارالخلافۀ ناصری، اثر عبدالغفار) به انجام رسید و نخستین مراسم تعزیه در ذیحجۀ همین سال در آن اجرا شد (اعتمادالسلطنه، همانجا، «اخبار...»، 833). | در دورۀ ناصری تکیههای بسیاری در دارالخلافه برپا بود که از مهمترین آنها میتوان به تکیههای ولیخان، سرچشمه، سپهسالار، عباسآباد و جز اینها اشاره کرد (گوبینو، 341؛ ذکاء، تاریخچه...، 284). ناصرالدین شاه به سبب نیاز به فضای بزرگتر برای اجرای مراسم مذهبی، در 1285ق/ 1868م تصمیم به ساخت تکیۀ دولت گرفت (اعتمادالسلطنه، «تکیه...»، بش). ساختمان تکیه در 1287ق آغاز، و با صرف هزینۀ هنگفتی از خزانۀ دولتی در 1290ق در گوشۀ جنوبی ارگ تهران و در محل زندان، انبار و... کاخ گلستان (ذکاء، همان، 287؛ نک: همو و سمسار، 1/14-15، نقشۀ دارالخلافۀ تهران، اثر آوگوست کریشیش، نیز 2/14، نقشۀ دارالخلافۀ ناصری، اثر عبدالغفار) به انجام رسید و نخستین مراسم تعزیه در ذیحجۀ همین سال در آن اجرا شد (اعتمادالسلطنه، همانجا، «اخبار...»، 833). | ||
نظریۀ تقلید از طرح بنای آلبرت هال برای ساختمان تکیۀ دولت به دستور ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر وی به اروپا (صـفـر ـ شـعـبـان 1290) (سـرنا، 172؛ پترسون، 69)، نمیتواند درست باشد، زیرا بنای آن پیش از سفر یاد شده آغاز و حتى به بهرهبرداری رسیده است (اعتمادالسلطنه، همانجا). ساخت سقف گنبدیشکل که قرار بود از «چوب و تخته و شیشه» بر فراز آن بسازند، به سبب مشکلات فنی عملی نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند(همو،«تکیه»، همانجا، «دارالخلافه...»،1274). جهانگردان اروپایی به ایرانی بودن معماری تکیه اشاره کردهاند. تکیۀ دولت نمونهای کمنظیر از نظر معماری، و از بزرگترین بناهای شهر تهران بهشمار میآمد، به گونهای که از خارج شهر و از فاصلۀ بسیار دور به آسانی دیده میشد (همانجا)؛ از اینرو آن را به آمفیتئاترِ ورونا تشبیه کردهاند (بنجامین، 382). | نظریۀ تقلید از طرح بنای آلبرت هال برای ساختمان تکیۀ دولت به دستور ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر وی به اروپا (صـفـر ـ شـعـبـان 1290) (سـرنا، 172؛ پترسون، 69)، نمیتواند درست باشد، زیرا بنای آن پیش از سفر یاد شده آغاز و حتى به بهرهبرداری رسیده است (اعتمادالسلطنه، همانجا). ساخت سقف گنبدیشکل که قرار بود از «چوب و تخته و شیشه» بر فراز آن بسازند، به سبب مشکلات فنی عملی نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند(همو،«تکیه»، همانجا، «دارالخلافه...»،1274). جهانگردان اروپایی به ایرانی بودن معماری تکیه اشاره کردهاند. تکیۀ دولت نمونهای کمنظیر از نظر معماری، و از بزرگترین بناهای شهر تهران بهشمار میآمد، به گونهای که از خارج شهر و از فاصلۀ بسیار دور به آسانی دیده میشد (همانجا)؛ از اینرو آن را به آمفیتئاترِ ورونا تشبیه کردهاند (بنجامین، 382). | ||
بنای مدور تکیه با 824‘2 مـ2 مساحت، 60 متر قطر، 24 مترارتفاع، 3 مرتبه بنا و یک زیرزمین داشت. در بنای آن سنگ، آجر و ساروج به کار رفته بود و دیوارهای پهن و شالودهای عمیق و محکم داشت (اعتمادالسلطنه، المآثر...، 1/87، «تکیه»، همانجا) و نمای آجری بیرون بنا آرایهای نداشت (سرنا، همانجا). تکیۀ دولت دارای ورودیهای چندگانه در شمال، شرق و غرب بود (منصوری فرد، 571-572). ورودی شمالی تکیه ویژۀ ساکنان ارگ سلطنتی بود و نمایی هماهنگ با بناهای مجاور خود داشت و شاهنشین تشریفاتی بر فراز آن واقع بود. ورودی غربی تکیه در میدان ارگ قرار داشت و از ایوانی با دو جرز پهن که بر بالای آن ایوانی با 3 دهانه و 6 مناره بود، شکل میگرفت. ورودی شرقی از طریق کوچۀ تکیۀ دولت به خیابان ناصرخسرو منتهی میشد. این ورودی دارای طاق تیزهدار رفیعی بود. ورودی اصلی را طاقنماهای آجری، مقرنسکاری و شیشههای رنگین مـیآراست (همانجـا؛ سرنا، 173؛ اُرسل، 250). | بنای مدور تکیه با 824‘2 مـ2 مساحت، 60 متر قطر، 24 مترارتفاع، 3 مرتبه بنا و یک زیرزمین داشت. در بنای آن سنگ، آجر و ساروج به کار رفته بود و دیوارهای پهن و شالودهای عمیق و محکم داشت (اعتمادالسلطنه، المآثر...، 1/87، «تکیه»، همانجا) و نمای آجری بیرون بنا آرایهای نداشت (سرنا، همانجا). تکیۀ دولت دارای ورودیهای چندگانه در شمال، شرق و غرب بود (منصوری فرد، 571-572). ورودی شمالی تکیه ویژۀ ساکنان ارگ سلطنتی بود و نمایی هماهنگ با بناهای مجاور خود داشت و شاهنشین تشریفاتی بر فراز آن واقع بود. ورودی غربی تکیه در میدان ارگ قرار داشت و از ایوانی با دو جرز پهن که بر بالای آن ایوانی با 3 دهانه و 6 مناره بود، شکل میگرفت. ورودی شرقی از طریق کوچۀ تکیۀ دولت به خیابان ناصرخسرو منتهی میشد. این ورودی دارای طاق تیزهدار رفیعی بود. ورودی اصلی را طاقنماهای آجری، مقرنسکاری و شیشههای رنگین مـیآراست (همانجـا؛ سرنا، 173؛ اُرسل، 250). | ||
نمای درونی تکیۀ دولت در آغاز از آجر بود و حتى آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال 1298ق/ 1881م با کاشیهای معرق و 7 رنگ آراسته شد (پترسون، همانجا؛ قس: سرنا، 172-173؛ بنجامین، 384). بنا از درون شامل چشمهطاقهای کوچک و بزرگ باز بود و در میانۀ قوس جنوبی آن، ایوانی بلند قرار داشت. بلندی این ایوان به ارتفاع تمام طبقات و با کاربندی و کاشیکاری آراسته شده بود (منصوری فرد، 573؛ سرنا، 175). در قوس شمالی تکیه در برابر ایوان یادشده، شاهنشین تکیه در دو طبقه با طاق بسیار بلند ساخته بودند، به گـونهای که ارتفاع آن به اندازۀ 3 طبقۀ تکیه بود و از بیرون پوششی از شیروانی داشت. این غرفه دارای یک ارسی سهدری و شمسهای گرهسازی شده و پرکار بر پیشانی بود. غرفههای دیگر طبقۀ دوم نیز با ارسیهای سه دری آراسته میشدند. دهانۀ غرفههای طبقۀ سوم، دو ستوننما و یک پیشانی مشبک داشتند. کتیبهای بر کاشی به خط بنایی بر رخ بام تکیه نصب شده بود و پیرامون بام نردهای قرار داشت. ورودیهای تکیـه در نمای داخلـی بلنـدتر از دیگـر طاقنماهـای طبقۀ همکف بود (منصوری فـرد، 573-574؛ بنجامین، 385-392؛ فوریه، 128-130). | نمای درونی تکیۀ دولت در آغاز از آجر بود و حتى آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال 1298ق/ 1881م با کاشیهای معرق و 7 رنگ آراسته شد (پترسون، همانجا؛ قس: سرنا، 172-173؛ بنجامین، 384). بنا از درون شامل چشمهطاقهای کوچک و بزرگ باز بود و در میانۀ قوس جنوبی آن، ایوانی بلند قرار داشت. بلندی این ایوان به ارتفاع تمام طبقات و با کاربندی و کاشیکاری آراسته شده بود (منصوری فرد، 573؛ سرنا، 175). در قوس شمالی تکیه در برابر ایوان یادشده، شاهنشین تکیه در دو طبقه با طاق بسیار بلند ساخته بودند، به گـونهای که ارتفاع آن به اندازۀ 3 طبقۀ تکیه بود و از بیرون پوششی از شیروانی داشت. این غرفه دارای یک ارسی سهدری و شمسهای گرهسازی شده و پرکار بر پیشانی بود. غرفههای دیگر طبقۀ دوم نیز با ارسیهای سه دری آراسته میشدند. دهانۀ غرفههای طبقۀ سوم، دو ستوننما و یک پیشانی مشبک داشتند. کتیبهای بر کاشی به خط بنایی بر رخ بام تکیه نصب شده بود و پیرامون بام نردهای قرار داشت. ورودیهای تکیـه در نمای داخلـی بلنـدتر از دیگـر طاقنماهـای طبقۀ همکف بود (منصوری فـرد، 573-574؛ بنجامین، 385-392؛ فوریه، 128-130). | ||
خط ۱۸: | خط ۱۴: | ||
صفۀ گردی به قطر حدود 18 و ارتفاع 1 متر با بدنۀ سنگی منقـوش در میان تکیه قرار داشت که آن را «تخت» مینامیدند و دارای دریچههایی در لبۀ صفه، دو پلکان 3 پلهای در دو سو و گذرگاهی با شیب تند بود. 4 چراغ پایـهدار چتردار نیز در 4 طـرف صفه قرار داشت (فروغ، 7؛ منصوریفرد، 574-575؛ نک: ذکاء، تاریخچه، 295، 297؛ بنجامین، 384). در فاصلۀ میان صفۀ مرکزی تا سکوی آجر فرش پیرامون تکیه، گذرگاهی به عرض 6 متر قرار داشت که با سنگهای بزرگ و کوچک فرش شده بود و برای عبور دستۀ سوگواران و نمایشهای تعزیه مانند پیکار، سوارکاری و مسافرت استفاده مـیشد. سکوهای مدوری هماهنگ با صفه در کنار گذرگاه پیرامون تکیه قرار داشت. این سکوها دارای شیبی ملایم به سمت مرکز تکیه بود. از اینرو افرادی که بر روی آن مـینشستند، به راحتی مراسم تعـزیه را تماشا میکـردند (همو، نیز فروغ، همانجاها). بر این سکوها نیز شماری چراغ پایهدار قرار داشت. هنگام اجرای تعزیه بیش از حدود 4 هزار زن با چادر مشکی و روبند سفید مینشستند. پس از سکوها پلکانی شامل 5 پله با ازارۀ سنگی منقوش قرار گرفته بود که به چشمـهطاقها و غرفههای اطراف تکیه منتهی میگردید (همانجاها). | صفۀ گردی به قطر حدود 18 و ارتفاع 1 متر با بدنۀ سنگی منقـوش در میان تکیه قرار داشت که آن را «تخت» مینامیدند و دارای دریچههایی در لبۀ صفه، دو پلکان 3 پلهای در دو سو و گذرگاهی با شیب تند بود. 4 چراغ پایـهدار چتردار نیز در 4 طـرف صفه قرار داشت (فروغ، 7؛ منصوریفرد، 574-575؛ نک: ذکاء، تاریخچه، 295، 297؛ بنجامین، 384). در فاصلۀ میان صفۀ مرکزی تا سکوی آجر فرش پیرامون تکیه، گذرگاهی به عرض 6 متر قرار داشت که با سنگهای بزرگ و کوچک فرش شده بود و برای عبور دستۀ سوگواران و نمایشهای تعزیه مانند پیکار، سوارکاری و مسافرت استفاده مـیشد. سکوهای مدوری هماهنگ با صفه در کنار گذرگاه پیرامون تکیه قرار داشت. این سکوها دارای شیبی ملایم به سمت مرکز تکیه بود. از اینرو افرادی که بر روی آن مـینشستند، به راحتی مراسم تعـزیه را تماشا میکـردند (همو، نیز فروغ، همانجاها). بر این سکوها نیز شماری چراغ پایهدار قرار داشت. هنگام اجرای تعزیه بیش از حدود 4 هزار زن با چادر مشکی و روبند سفید مینشستند. پس از سکوها پلکانی شامل 5 پله با ازارۀ سنگی منقوش قرار گرفته بود که به چشمـهطاقها و غرفههای اطراف تکیه منتهی میگردید (همانجاها). | ||
تلاش معماران برای ایجاد سقفی دائمی به سبب وسعت صحن تکیه و مشکلات فنـی آن بینتیجـه ماند؛ از اینرو به پیشنهاد یکی از نزدیکان ناصرالدین شاه سقف تکیه را با یک چادر کرباسی پوشاندند (سرنا، 173-174؛ مستوفی، 1/293). چادر تکیـه بر روی اسکلتـی گنبدیشکل مـرکب از 4 قوس نیـمدایـرۀ چوبـی قرار مـیگرفت. چادر روزنهایـی برای تهویه و روشنایی تکیه داشت. از مرکز این قوسها چلچراغی آویزان بـود. پایـۀ قـوسها برای پایـداری بیشتـر به میـزان یک طبقـه در نمای داخلی تکیه فرو رفته بود. همچنین برای مهار نیروی رانش، پشتبندهایی در پشت هریک از آنها ساخته شده بود (اعتمادالسلطنه، روزنامه...، 364؛ ذکاء، همان، 293). | تلاش معماران برای ایجاد سقفی دائمی به سبب وسعت صحن تکیه و مشکلات فنـی آن بینتیجـه ماند؛ از اینرو به پیشنهاد یکی از نزدیکان ناصرالدین شاه سقف تکیه را با یک چادر کرباسی پوشاندند (سرنا، 173-174؛ مستوفی، 1/293). چادر تکیـه بر روی اسکلتـی گنبدیشکل مـرکب از 4 قوس نیـمدایـرۀ چوبـی قرار مـیگرفت. چادر روزنهایـی برای تهویه و روشنایی تکیه داشت. از مرکز این قوسها چلچراغی آویزان بـود. پایـۀ قـوسها برای پایـداری بیشتـر به میـزان یک طبقـه در نمای داخلی تکیه فرو رفته بود. همچنین برای مهار نیروی رانش، پشتبندهایی در پشت هریک از آنها ساخته شده بود (اعتمادالسلطنه، روزنامه...، 364؛ ذکاء، همان، 293). | ||
در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد. از اینرو به دستور او در 1322ق مسیو بتن مأمور تعمیر تکیه شد. وی طبقۀ سوم تکیه را تخریب، و با اصلاح پیشانی مرتفع طبقۀ دوم، کتیبۀ دیگری را پیرامون تکیه نصب کرد. وی همچنین 12 قوس (6 نیمدایره) فلزی را از اروپا به ایران آورد و جایگزین اسکلت چوبی سقف تکیه کرد (معیرالممالک، 71؛ مستوفی، همانجا؛ ذکاء، همان، 294؛ همو و سمسار، 2/ 128، تصویر «6-13»). از دیگر عناصر معماری تکیه میتوان به منبر سفید مرمری 20 پلۀ آن اشاره کرد که به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شد. ارتفاع این منبر به اندازۀ یک طبقۀ تکیه بود (معیرالممالک، 72). | در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد. از اینرو به دستور او در 1322ق مسیو بتن مأمور تعمیر تکیه شد. وی طبقۀ سوم تکیه را تخریب، و با اصلاح پیشانی مرتفع طبقۀ دوم، کتیبۀ دیگری را پیرامون تکیه نصب کرد. وی همچنین 12 قوس (6 نیمدایره) فلزی را از اروپا به ایران آورد و جایگزین اسکلت چوبی سقف تکیه کرد (معیرالممالک، 71؛ مستوفی، همانجا؛ ذکاء، همان، 294؛ همو و سمسار، 2/ 128، تصویر «6-13»). از دیگر عناصر معماری تکیه میتوان به منبر سفید مرمری 20 پلۀ آن اشاره کرد که به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شد. ارتفاع این منبر به اندازۀ یک طبقۀ تکیه بود (معیرالممالک، 72). | ||
خط ۳۰: | خط ۲۴: | ||
با آنکه تکیۀ دولت یکی از مهمترین عناصر معماری در فضاهای شهری تهران بهشمار میآمد (حبیبی، 124-133)، در هیچیک از منابع همزمان بنا به معمار تکیۀ دولت اشاره نشده است، اما برخی از پژوهشگران معاصر، از حسینعلی مهرین (ذکاء، «معماران...»، 428) و نیز شیرجعفر کاشی و علیمحمد کاشی به عنوان معمار تکیه نام بردهاند (شهیدی، 97-101). | با آنکه تکیۀ دولت یکی از مهمترین عناصر معماری در فضاهای شهری تهران بهشمار میآمد (حبیبی، 124-133)، در هیچیک از منابع همزمان بنا به معمار تکیۀ دولت اشاره نشده است، اما برخی از پژوهشگران معاصر، از حسینعلی مهرین (ذکاء، «معماران...»، 428) و نیز شیرجعفر کاشی و علیمحمد کاشی به عنوان معمار تکیه نام بردهاند (شهیدی، 97-101). | ||
اگرچه تکیۀ دولت برای دورۀ خود معماری بینظیری داشت، اما شکوه و شهرت آن را بیشتر باید به سبب اجرای مراسم سوگواری و تعزیه دانست که در دو نوبت بعدازظهر و شب در آن اجرا میشد. تماشاچیان زن پیرامون صفۀ مرکزی تکیه، و مردان پشت سر آنان روی پلهها قرار میگرفتند (معیرالممالک، مستوفی، همانجاها؛ بنجامین، 396-397؛ اوبن، 170). غرفـههای طبقۀ اول تکیـه به امرا، وزرا و دیگـر بزرگان تعلق داشت. پیشکاران این افراد چندی قبل از آغـاز ماه محرم به آماده کـردن غرفهها میپرداختند. آنان با انواع چلچـراغ، دیوارکوب، قالیچه، شالهای کشمیری، تابلوهای نفیس و دیگـر اشیاء گرانبها غرفهها را تزیین میکردند (بنجامین، 383؛ معیرالممالک، 71). ایوان بزرگ تکیۀ دولت توسط شاه و با انبوهـی از چلچراغها، آیینهها و تابلوهای مذهبـی و تمثال متعلق به کاخ گلستان آراسته میشد (همانجا). به هنگام نمایشهای شبانۀ تعزیه بر پلکانهای روبهروی ایوان بزرگ، آیینـهها، شمعدانها و دیگـر وسایل روشنایـی چیده میشد که روشنایی آنها فضایی رویایی در تکیۀ دولت ایجاد میکرد (فوریه، همانجا؛ ذکاء، تاریخچه، همانجا). غرفههای طبقۀ دوم و سوم تکیـۀ دولت جایگـاه شاه، زنان شاه و مهمـانهای آنان بهشمار میآمد و برای حفاظت بهتر با پردههای زنبوری سبز یا مشکی پوشیده میشد (مستوفی، 1/293؛ فوریه، همانجا). در ماههای عزاداری پارچههای سیاه که بر آنها آیات قرآن و ابیاتی از اشعار محتشم نوشته میشد، از دیوارهای تکیۀ دولت آویخته میشد (اوبن، 169-170). غرفههای تکیه به دو بخش تقسیم میشدند: در بخش جلو صاحب غرفه و مهمانها، و در بخش عقب خـدمۀ پذیرایی قـرار میگرفتند (بنجامین، 382-383). | اگرچه تکیۀ دولت برای دورۀ خود معماری بینظیری داشت، اما شکوه و شهرت آن را بیشتر باید به سبب اجرای مراسم سوگواری و تعزیه دانست که در دو نوبت بعدازظهر و شب در آن اجرا میشد. تماشاچیان زن پیرامون صفۀ مرکزی تکیه، و مردان پشت سر آنان روی پلهها قرار میگرفتند (معیرالممالک، مستوفی، همانجاها؛ بنجامین، 396-397؛ اوبن، 170). غرفـههای طبقۀ اول تکیـه به امرا، وزرا و دیگـر بزرگان تعلق داشت. پیشکاران این افراد چندی قبل از آغـاز ماه محرم به آماده کـردن غرفهها میپرداختند. آنان با انواع چلچـراغ، دیوارکوب، قالیچه، شالهای کشمیری، تابلوهای نفیس و دیگـر اشیاء گرانبها غرفهها را تزیین میکردند (بنجامین، 383؛ معیرالممالک، 71). ایوان بزرگ تکیۀ دولت توسط شاه و با انبوهـی از چلچراغها، آیینهها و تابلوهای مذهبـی و تمثال متعلق به کاخ گلستان آراسته میشد (همانجا). به هنگام نمایشهای شبانۀ تعزیه بر پلکانهای روبهروی ایوان بزرگ، آیینـهها، شمعدانها و دیگـر وسایل روشنایـی چیده میشد که روشنایی آنها فضایی رویایی در تکیۀ دولت ایجاد میکرد (فوریه، همانجا؛ ذکاء، تاریخچه، همانجا). غرفههای طبقۀ دوم و سوم تکیـۀ دولت جایگـاه شاه، زنان شاه و مهمـانهای آنان بهشمار میآمد و برای حفاظت بهتر با پردههای زنبوری سبز یا مشکی پوشیده میشد (مستوفی، 1/293؛ فوریه، همانجا). در ماههای عزاداری پارچههای سیاه که بر آنها آیات قرآن و ابیاتی از اشعار محتشم نوشته میشد، از دیوارهای تکیۀ دولت آویخته میشد (اوبن، 169-170). غرفههای تکیه به دو بخش تقسیم میشدند: در بخش جلو صاحب غرفه و مهمانها، و در بخش عقب خـدمۀ پذیرایی قـرار میگرفتند (بنجامین، 382-383). | ||
تعزیهخوانی در عصر ناصری و در تکیۀ دولت به اوج شکوفایی خود نایل آمد (نک: چلکوفسکی، 6)، اما پس از ناصرالدین شاه به مرور از اهمیت و شکوه آن کاسته شد (بیضایی، 150) و در پی آن تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد؛ به گونهای که در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به سبب در خطر بودن بنای تکیه مراسم تعزیه تا 1323ق (که بنا مجدداً تعمیر شد) در آن اجرا نگردید (نک: سپهر، مرآة...، 125، 244، «یادداشتها»، 127). مراسم تعزیه در تکیۀ دولت تا اوایل سلطنت پهلوی اجرا میشد، اما شکوه و رونق دوران گذشتۀ خود را از دست داده بود (نک: هدایت، 385). در پی ممنوعیت عزاداری محرم و اجرای تعزیه در 1311ش (غفاری، 148) تکیۀ دولت بیش از پیش متروک شد. تاریخ تخریب تکیۀ دولت به درستی دانسته نیست. گزارشهای گوناگونی دربارۀ واگذاری زمین آن در 1325ش یا 1327ش به بانک ملی که بعدها شعبۀ بازار آن بر همان زمین ساخته شد، وجود دارد (بلاغی، 56؛ غفاری، همانجا). براساس عکسهای هوایی سال 1335ش نیز محل تکیه به صورت گودالی مشاهده میشود. | تعزیهخوانی در عصر ناصری و در تکیۀ دولت به اوج شکوفایی خود نایل آمد (نک: چلکوفسکی، 6)، اما پس از ناصرالدین شاه به مرور از اهمیت و شکوه آن کاسته شد (بیضایی، 150) و در پی آن تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد؛ به گونهای که در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به سبب در خطر بودن بنای تکیه مراسم تعزیه تا 1323ق (که بنا مجدداً تعمیر شد) در آن اجرا نگردید (نک: سپهر، مرآة...، 125، 244، «یادداشتها»، 127). مراسم تعزیه در تکیۀ دولت تا اوایل سلطنت پهلوی اجرا میشد، اما شکوه و رونق دوران گذشتۀ خود را از دست داده بود (نک: هدایت، 385). در پی ممنوعیت عزاداری محرم و اجرای تعزیه در 1311ش (غفاری، 148) تکیۀ دولت بیش از پیش متروک شد. تاریخ تخریب تکیۀ دولت به درستی دانسته نیست. گزارشهای گوناگونی دربارۀ واگذاری زمین آن در 1325ش یا 1327ش به بانک ملی که بعدها شعبۀ بازار آن بر همان زمین ساخته شد، وجود دارد (بلاغی، 56؛ غفاری، همانجا). براساس عکسهای هوایی سال 1335ش نیز محل تکیه به صورت گودالی مشاهده میشود. | ||
تکیۀ دولت محل وقوع رویدادهای مهمی نیز بوده است. از جملۀ این رویدادها میتوان به جلسۀ سنجش عیار سکه در دورۀ مسئولیت امینالضرب بر ضرابخانه (هدایت، 86)، تشیع پیکرهای ناصرالدین شاه در 1313ق/1895م (ظهیرالدوله، 35؛ سالور، 1/933) و مظفرالدین شاه در 1324ق/1906م (ناظمالاسلام، 2/61-62؛ اوبن، 129) و برگذاری نمایشگاه امتعۀ وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در 1302ش (امیر طهماسب، 430) اشاره کرد؛ اما مهمترین رویداد تکیۀ دولت تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 است (مستوفی، 3/ 668؛ هدایت، 369) که در طی 5 جلسه احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع، و پادشاهی ایران را به خاندان پهلوی واگذار کرد (مستوفی، 3/671؛ نک: مکی، 3/493-586). | تکیۀ دولت محل وقوع رویدادهای مهمی نیز بوده است. از جملۀ این رویدادها میتوان به جلسۀ سنجش عیار سکه در دورۀ مسئولیت امینالضرب بر ضرابخانه (هدایت، 86)، تشیع پیکرهای ناصرالدین شاه در 1313ق/1895م (ظهیرالدوله، 35؛ سالور، 1/933) و مظفرالدین شاه در 1324ق/1906م (ناظمالاسلام، 2/61-62؛ اوبن، 129) و برگذاری نمایشگاه امتعۀ وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در 1302ش (امیر طهماسب، 430) اشاره کرد؛ اما مهمترین رویداد تکیۀ دولت تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 است (مستوفی، 3/ 668؛ هدایت، 369) که در طی 5 جلسه احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع، و پادشاهی ایران را به خاندان پهلوی واگذار کرد (مستوفی، 3/671؛ نک: مکی، 3/493-586). | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3099 منبع مقاله: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3099 منبع مقاله: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی] | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
* اعتمادالسلطنه، محمدحسن، «اخبار رسمیۀ دربار همایون»، ایران (شم 209)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2 | *اعتمادالسلطنه، محمدحسن، «اخبار رسمیۀ دربار همایون»، ایران (شم 209)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2 | ||
* همو، «تکیۀ مبارکۀ دولتی»، شرف، 1304ق، شم 53 | *همو، «تکیۀ مبارکۀ دولتی»، شرف، 1304ق، شم 53 | ||
* همو، «دارالخلافۀ ناصری»، ایران (شم 318)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2 | *همو، «دارالخلافۀ ناصری»، ایران (شم 318)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2 | ||
* همو، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345ش | *همو، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345ش | ||
* همو، المآثر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش | *همو، المآثر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش | ||
* امیر طهماسب، عبدالله، تاریخ شاهنشاهی رضاشاه، تهران، 1355ش | *امیر طهماسب، عبدالله، تاریخ شاهنشاهی رضاشاه، تهران، 1355ش | ||
* بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350ش | *بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350ش | ||
* بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1344ش | *بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1344ش | ||
* حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، 1375ش | *حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، 1375ش | ||
* ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، 1349ش | *ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، 1349ش | ||
* همو، «معماران ـ استادکاران دورۀ اسلامی»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، تهران، 1366ش | *همو، «معماران ـ استادکاران دورۀ اسلامی»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، تهران، 1366ش | ||
* همو و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر، تهران، ج 1، 1369ش، ج 2، 1376ش | *همو و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر، تهران، ج 1، 1369ش، ج 2، 1376ش | ||
* سالور، قهرمان میرزا، روزنامۀ خاطرات عینالسلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374ش | *سالور، قهرمان میرزا، روزنامۀ خاطرات عینالسلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374ش | ||
* سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368ش | *سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368ش | ||
* همو، «یادداشتها»، همراه مرآةالوقایع | *همو، «یادداشتها»، همراه مرآةالوقایع | ||
* همو، شهیدی، عنایتالله، «تکیۀ دولت»، تئاتر، تهران، 1378ش، شم 18 و 19 | *همو، شهیدی، عنایتالله، «تکیۀ دولت»، تئاتر، تهران، 1378ش، شم 18 و 19 | ||
* ظهیرالدوله، علی، خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1351ش | *ظهیرالدوله، علی، خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1351ش | ||
* فروغ، مهدی، «تکیۀ دولت»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم 29 | *فروغ، مهدی، «تکیۀ دولت»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم 29 | ||
* کمالالملک، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1382ش | *کمالالملک، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1382ش | ||
* مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341ش | *مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341ش | ||
* معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش | *معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش | ||
* مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، تهران، 1357ش | *مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، تهران، 1357ش | ||
* منصوری فرد، محسن، «تکیۀ دولت»، مجموعه مقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375ش | *منصوری فرد، محسن، «تکیۀ دولت»، مجموعه مقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375ش | ||
* ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357ش | *ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357ش | ||
* هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344ش | *هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344ش | ||
نیز: | نیز: | ||
Aubin, E., La Perse d'aujourd'hui, Paris, 1908; Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Chelkowski, P. J., »Taªziyeh: Indigenus Avant-Garde Theatre of Iran«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, New York, 1979; Février, J. G., Trois ans á la cour de Perse, Paris, 1906; Gaffary, F., »Les Lieux de spectacle à Téhéran«, Téhéran capitale bicentenaire, ed. Ch. Adle and B. Hourcade, Tehran, 1992; Gobineau, J., Religions et philosophies dans l’Asie Centrale, Paris, 1933; Orsolle, E., Le Caucase et la Perse, Paris, 1885; Peterson, S. R., »The Taªziyeh and Related Arts«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883. | Aubin, E., La Perse d'aujourd'hui, Paris, 1908; Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Chelkowski, P. J., »Taªziyeh: Indigenus Avant-Garde Theatre of Iran«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, New York, 1979; Février, J. G., Trois ans á la cour de Perse, Paris, 1906; Gaffary, F., »Les Lieux de spectacle à Téhéran«, Téhéran capitale bicentenaire, ed. Ch. Adle and B. Hourcade, Tehran, 1992; Gobineau, J., Religions et philosophies dans l’Asie Centrale, Paris, 1933; Orsolle, E., Le Caucase et la Perse, Paris, 1885; Peterson, S. R., »The Taªziyeh and Related Arts«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883. |
ویرایش