تعزیه نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==پیشینه==
==پیشینه==
سرودن نخستین تعزیه نامه ظاهرا با اجرای اولین تعزیه در ایران هم زمان است، ولی به درستی روشن نیست که اجرای نخستین تعزیه در چه زمانی صورت گرفته است. بسیاری براین باورند که تعزیه ریشه در نمایش واره های مذهبی در ایران پیش از اسلام داشته، و بعدها در دوران صفویه، حیاتی دوباره یافته است<ref>نکـ: چلکوفسکی، «گفت و گو...»، 14؛ بیضایی، نمایش...، 30-31؛ یارشاطر، 127-135؛ ملک پور، 211/1-213</ref>. نوشته های جهانگردان و یا سیاست پیشگانی که در سده های 1012ق/16-18م، از ایران بازدید کرده اند، مؤید این معناست که حکومت صفویه در ایجاد و تحول تعزیه به شکل کنونی و تحول آن، نقشی مؤثر داشته اند.<ref>نکـ: ملک پور، 213-229/1؛ مسعودیه، 10/1</ref>تعزیه با گذر از دوره صفویه و زندیه، در دوره قاجار به اوج تحول و تکامل خود رسید.<ref>یکتاش، 7: شهیدی، پژوهشی...، 76-81، 119-111؛ چلکوفسکی، «کتاب شناسی»، 365-376</ref> بدین ترتیب، تعزیه در شمار پدیده هایی است که در گذار از سده های متمادی، تحول یافته، و تعزیه نامه هم به دنبال تحول تعزیه، دگرگونیهایی پذیرفته است. ظاهرا کهن ترین تعزیه نامه موجود، در عصر کریم خان زند تدوین شده است.<ref>محجوب، 187-188</ref>
سرودن نخستین تعزیه نامه ظاهرا با اجرای اولین تعزیه در ایران هم زمان است، ولی به درستی روشن نیست که اجرای نخستین تعزیه در چه زمانی صورت گرفته است. بسیاری براین باورند که تعزیه ریشه در نمایش واره‌های مذهبی در ایران پیش از اسلام داشته، و بعدها در دوران صفویه، حیاتی دوباره یافته است<ref>نکـ: چلکوفسکی، «گفت و گو...»، 14؛ بیضایی، نمایش...، 30-31؛ یارشاطر، 127-135؛ ملک پور، 211/1-213</ref>. نوشته‌های جهانگردان و یا سیاست پیشگانی که در سده‌های 1012ق/16-18م، از ایران بازدید کرده اند، مؤید این معناست که حکومت صفویه در ایجاد و تحول تعزیه به شکل کنونی و تحول آن، نقشی مؤثر داشته اند.<ref>نکـ: ملک پور، 213-229/1؛ مسعودیه، 10/1</ref>تعزیه با گذر از دوره صفویه و زندیه، در دوره قاجار به اوج تحول و تکامل خود رسید.<ref>یکتاش، 7: شهیدی، پژوهشی...، 76-81، 119-111؛ چلکوفسکی، «کتاب شناسی»، 365-376</ref> بدین ترتیب، تعزیه در شمار پدیده‌هایی است که در گذار از سده‌های متمادی، تحول یافته، و تعزیه نامه هم به دنبال تحول تعزیه، دگرگونیهایی پذیرفته است. ظاهرا کهن ترین تعزیه نامه موجود، در عصر کریم خان زند تدوین شده است.<ref>محجوب، 187-188</ref>


تعزیه نامه در دوره قاجار، رشد کیفی یافت. در همین دوره بسیاری از تعزیه نامه ها تدوین شد و به چاپ رسید.<ref>کالمار، 49؛ همایونی، «سیر ...»، 93</ref> تعزیه نامه ها در آغاز بسیار ساده بود و فقط در یک یا دو روز (تاسوعا و عاشورا) از سال اجرا می شد، ولی از دوران زندیه به این سو، در تمام 10 روز اول محرم و نیز برخی دیگر از ایام مذهبی سال، مانند روز شهادت امام علی (ع) به اجرا در می آمد.<ref>چلکوفسکی، «تعزیه ...»، 19، شهیدی، پژوهشی، 74</ref>
تعزیه نامه در دوره قاجار، رشد کیفی یافت. در همین دوره بسیاری از تعزیه نامه‌ها تدوین شد و به چاپ رسید.<ref>کالمار، 49؛ همایونی، «سیر ...»، 93</ref> تعزیه نامه‌ها در آغاز بسیار ساده بود و فقط در یک یا دو روز (تاسوعا و عاشورا) از سال اجرا می شد، ولی از دوران زندیه به این سو، در تمام 10 روز اول محرم و نیز برخی دیگر از ایام مذهبی سال، مانند روز شهادت امام علی (ع) به اجرا در می آمد.<ref>چلکوفسکی، «تعزیه ...»، 19، شهیدی، پژوهشی، 74</ref>


اجرای تعزیه در مقیاس گسترده، سبب استفاده پی در پی از تعزیه نامه ها و نسخه برداری مکرر از آنها شد و این امر سبب آشفتگی، تحریف و اختلاط بخشهایی از تعزیه نامه ها با یکدیگر شد.<ref>همان، 127، 131</ref> ظاهرا این آشفتگی در زمان امیر کبیر (مقـ 1268 ق) به اوج خود رسیده بود، زیرا امیر از شهاب اصفهانی درباره او،<ref>نکـ: خیام پور، 517/2</ref> خواست تا 12 مجلس از وقایع کربلا را منظوم سازد و بدین سان از آشفتگیها بکاهد.<ref>آدمیت، 321</ref> به هر تقدیر تعزیه نامه در حرکت رو به رشد خود، دچار تغییرات و تحولاتی شد که از جمله آنها، کاهش آواز و کلام یک نفره و کاسته شدن از گفت و گوهای طولانی و ملال آور بود که به دنبال خود، حرکت و عمل را بر گفتار چیرگی داد.<ref>شهیدی، همان، 74-75، 561-562</ref>
اجرای تعزیه در مقیاس گسترده، سبب استفاده پی در پی از تعزیه نامه‌ها و نسخه برداری مکرر از آن‌ها شد و این امر سبب آشفتگی، تحریف و اختلاط بخشهایی از تعزیه نامه‌ها با یکدیگر شد.<ref>همان، 127، 131</ref> ظاهرا این آشفتگی در زمان امیر کبیر (مقـ 1268 ق) به اوج خود رسیده بود، زیرا امیر از شهاب اصفهانی درباره او،<ref>نکـ: خیام پور، 517/2</ref> خواست تا 12 مجلس از وقایع کربلا را منظوم سازد و بدین سان از آشفتگی‌ها بکاهد.<ref>آدمیت، 321</ref> به هر تقدیر تعزیه نامه در حرکت رو به رشد خود، دچار تغییرات و تحولاتی شد که از جمله آنها، کاهش آواز و کلام یک نفره و کاسته شدن از گفت و گوهای طولانی و ملال آور بود که به دنبال خود، حرکت و عمل را بر گفتار چیرگی داد.<ref>شهیدی، همان، 74-75، 561-562</ref>


==سرایندگان==
==سرایندگان==
شمار موضوع تعزیه نامه های موجود، به بیش از 100 می رسد.<ref>محجوب، 185؛ ملک پور، 229/1</ref> تنها شماری از سرایندگان این آثار شناخته شده، و اکثر آنها ناشناخته مانده است. علت این ناشناختگی به نظر برخی<ref>صیاد، «ب»</ref> آن است که تعزیه نویس از ابتدا در فکر ایجاد یک اثر ادبی نبوده است که بخواهد نام خود را در پای آن ثبت کند. به نظر برخی دیگر سبب این امر آن است که تعزیه نویس در واقع همان تعزیه گردان بوده که در زمان اجرای تعزیه، متون نمایشی را فی البداهه می سروده، و در اختیار بازیگران قرار می داده است.<ref>ملک پور، همانجا؛ آرین پور، 323/1؛ همایونی، تعزیه 268</ref> همچنین توجه تعزیه سرا به کسب اجر اخروی و نه اشتهار دنیوی، و ترس از تکفیر از سوی علمایی که تعزیه را مردود یا مکروه می شمردند، نیز از جمله علل ناشناختگی تعزیه سرایان به شمار می آید و نکته آخر آنکه تعزیه نامه در طول زمان، آن چنان دچار دستخوش تغییر و تبدیل می شد که اطلاق نام سراینده واحد بر آن امکان نداشت.<ref>همان، 266، 268؛ ممنون،16؛ شهیدی، پژوهشی، 511-513</ref> به هر روی، نام شماری از تعزیه سرایان مشهور که برخی از آنان تعزیه گردان هم بوده اند، در منابع ثبت شده است، مانند خواجه حسین علی خان، که در دربار فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار معین البکا بود<ref>خوجکو، 116؛ ممنون، 15</ref>، سید مصطفی کاشانی (میر عزا)، میرزا باقر (معین البکا) و میرزا محمد تقی خان، معروف به تعزیه گردان.<ref>برای آگاهی از این افراد و دیگر تعزیه سرایان، نکـ: ممنون، 15-16؛ شهیدی، همان، 511-514، «دگرگونی...»، 84، «تعزیه ها...» 128، 132؛ نیز نکـ: همایونی، همان، 266-267؛ ملک پور، همانجا؛ فقیهی، 250/1؛ منزوی، خطی، 4443/6؛ آستان قدس، 665/7؛ ملک، 156/2، صیاد، «الف»-«ب»</ref>
شمار موضوع تعزیه نامه‌های موجود، به بیش از 100 می رسد.<ref>محجوب، 185؛ ملک پور، 229/1</ref> تنها شماری از سرایندگان این آثار شناخته شده، و اکثر آن‌ها ناشناخته مانده است. علت این ناشناختگی به نظر برخی<ref>صیاد، «ب»</ref> آن است که تعزیه نویس از ابتدا در فکر ایجاد یک اثر ادبی نبوده است که بخواهد نام خود را در پای آن ثبت کند. به نظر برخی دیگر سبب این امر آن است که تعزیه نویس در واقع همان تعزیه گردان بوده که در زمان اجرای تعزیه، متون نمایشی را فی البداهه می سروده، و در اختیار بازیگران قرار می داده است.<ref>ملک پور، همانجا؛ آرین پور، 323/1؛ همایونی، تعزیه 268</ref> همچنین توجه تعزیه سرا به کسب اجر اخروی و نه اشتهار دنیوی، و ترس از تکفیر از سوی علمایی که تعزیه را مردود یا مکروه می شمردند، نیز از جمله علل ناشناختگی تعزیه سرایان به شمار می آید و نکته آخر آنکه تعزیه نامه در طول زمان، آن چنان دچار دستخوش تغییر و تبدیل می شد که اطلاق نام سراینده واحد بر آن امکان نداشت.<ref>همان، 266، 268؛ ممنون،16؛ شهیدی، پژوهشی، 511-513</ref> به هر روی، نام شماری از تعزیه سرایان مشهور که برخی از آنان تعزیه گردان هم بوده اند، در منابع ثبت شده است، مانند خواجه حسین علی خان، که در دربار فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار معین البکا بود<ref>خوجکو، 116؛ ممنون، 15</ref>، سید مصطفی کاشانی (میر عزا)، میرزا باقر (معین البکا) و میرزا محمد تقی خان، معروف به تعزیه گردان.<ref>برای آگاهی از این افراد و دیگر تعزیه سرایان، نکـ: ممنون، 15-16؛ شهیدی، همان، 511-514، «دگرگونی...»، 84، «تعزیه ها...» 128، 132؛ نیز نکـ: همایونی، همان، 266-267؛ ملک پور، همانجا؛ فقیهی، 250/1؛ منزوی، خطی، 4443/6؛ آستان قدس، 665/7؛ ملک، 156/2، صیاد، «الف»-«ب»</ref>


==موضوعات و مضامین==
==موضوعات و مضامین==
با گسترش تعزیه نامه ها و تحول و دگرگونی در آنها، موضوع شهادت امام حسین (ع) نقش محوری یافت و داستانهایی که موضوعشان مقدم بر واقعه عاشورا و یا بر گرفته از آن بود، به صورت دوایر متحدالمرکزی پیرامون محور اصلی (عاشورا) قرار گرفت، موضوعاتی مانند رحلت پیامبر (ص) و یا اسارت اهل بیت (ع) در روز عاشورا (هنوی، 258). به موازات آنکه تعزیه پایگاه جدید اجتماعی یافت، تعزیه نامه ها نیز در اشکال، موضوعات و مضامین خود دستخوش تغییر شدند. موضوعات جدید، عبارت بود از: الف- «واقعه» ، تعزیه نامه هایی که به شهادت و به خصوص شهادت امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا مربوط می شد، مثل تعزیه «هفتاد و دو تن»؛ ب- «پیش واقعه»، تعزیه نامه های فرعی که درباره یک «واقعه» نوشته می شد، مانند پیش واقعة «عباس هندو» که معمولا پیش از واقعه «شهادت حضرت عباس (ع)» اجرا می شد؛ ج- «گوشه»، شبیه هایی بودند بیشتر دارای داستانی مستقل، غیر مذهبی و غیر مرتبط با کربلا و عاشورا با غلبه عنصر طنز در آنها، مانند «شست بستن دیو».<ref>ملک پور، 242/1 -243؛ بیضایی، گوشه ای...،837؛ شهیدی، «دگرگونی»، 72-73 پژوهشی، 262</ref>
با گسترش تعزیه نامه‌ها و تحول و دگرگونی در آنها، موضوع شهادت امام حسین (ع) نقش محوری یافت و داستانهایی که موضوعشان مقدم بر واقعه عاشورا و یا بر گرفته از آن بود، به صورت دوایر متحدالمرکزی پیرامون محور اصلی (عاشورا) قرار گرفت، موضوعاتی مانند رحلت پیامبر (ص) و یا اسارت اهل بیت (ع) در روز عاشورا (هنوی، 258). به موازات آنکه تعزیه پایگاه جدید اجتماعی یافت، تعزیه نامه‌ها نیز در اشکال، موضوعات و مضامین خود دستخوش تغییر شدند. موضوعات جدید، عبارت بود از: الف- «واقعه» ، تعزیه نامه‌هایی که به شهادت و به خصوص شهادت امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا مربوط می شد، مثل تعزیه «هفتاد و دو تن»؛ ب- «پیش واقعه»، تعزیه نامه‌های فرعی که درباره یک «واقعه» نوشته می شد، مانند پیش واقعة «عباس هندو» که معمولا پیش از واقعه «شهادت حضرت عباس (ع)» اجرا می شد؛ ج- «گوشه»، شبیه‌هایی بودند بیشتر دارای داستانی مستقل، غیر مذهبی و غیر مرتبط با کربلا و عاشورا با غلبه عنصر طنز در آنها، مانند «شست بستن دیو».<ref>ملک پور، 242/1 -243؛ بیضایی، گوشه ای...،837؛ شهیدی، «دگرگونی»، 72-73 پژوهشی، 262</ref>


تنوع اشکال تعزیه نامه ها، همچنین سبب ورود موضوعات جدید به این گونه آثار شد و آن را به موضوعات تاریخی (امیر تیمور و والی شام)، افسانه ای (جابلقا و جابلسا) و اساطیری (قصاب جوانمرد)، تقسیم کرد.<ref>نکـ: همان، 261-263؛ همایونی، «سیر»، 92، آرین پور، 324/1</ref> موضوعات جدید نیز دست تعزیه نویس را برای استفاده از مضامین نو باز گذاشت و به وی امکان داد تا مضامینی از ایران باستان، فرهنگ زردشتی و فولکلور ایرانی (مانند سنت حنا بستن در تعزیه «حضرت قاسم»)، فرهنگ مسیحی (تعزیه «وهب») و فرهنگ یهودی (تعزیه «چهار مرغ») را در آثارشان وارد کنند.<ref>کالمار، 68، 97: فتحعلی بیگی، 37، 39، 41، 49، 50، 52؛ ملک پور، 230/1؛ شهیدی، همانجا، نیز «تعزیه ها»، 122؛ همایونی ، «تحلیلی...»، 37-38؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، همانجا</ref>
تنوع اشکال تعزیه نامه‌ها، همچنین سبب ورود موضوعات جدید به این گونه آثار شد و آن را به موضوعات تاریخی (امیر تیمور و والی شام)، افسانه ای (جابلقا و جابلسا) و اساطیری (قصاب جوانمرد)، تقسیم کرد.<ref>نکـ: همان، 261-263؛ همایونی، «سیر»، 92، آرین پور، 324/1</ref> موضوعات جدید نیز دست تعزیه نویس را برای استفاده از مضامین نو باز گذاشت و به وی امکان داد تا مضامینی از ایران باستان، فرهنگ زردشتی و فولکلور ایرانی (مانند سنت حنا بستن در تعزیه «حضرت قاسم»)، فرهنگ مسیحی (تعزیه «وهب») و فرهنگ یهودی (تعزیه «چهار مرغ») را در آثارشان وارد کنند.<ref>کالمار، 68، 97: فتحعلی بیگی، 37، 39، 41، 49، 50، 52؛ ملک پور، 230/1؛ شهیدی، همانجا، نیز «تعزیه ها»، 122؛ همایونی ، «تحلیلی...»، 37-38؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، همانجا</ref>


ویژگیهای ادبی:
=== ویژگیهای ادبی ===
اشعار تعزیه نامه‌ها به لحاظ شیوایی و فصاحت دارای پست و بلند بسیار است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نکـ: شهیدی، پژوهشی، 544 ببـ</ref> این ویژگی دوگانه، سبب داوریهای مختلف و گاه متضاد شده است؛ از جمله زرین کوب یک بار<ref>نکـ: نه شرقی...، 485</ref>، شیوه ترکیب و بیان این اشعار را «خشن و ساده و ابتدایی» می خواند و در جایی دیگر<ref>شعر...، 187</ref> اشاره می کند که تعزیه نامه‌ها دارای «اشعار خوب» نیز هستند که می تواند منشأ تحولات هنری شود.


اشعار تعزیه نامه ها به لحاظ شیوایی و فصاحت دارای پست و بلند بسیار است.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نکـ: شهیدی، پژوهشی، 544 ببـ</ref> این ویژگی دوگانه، سبب داوریهای مختلف و گاه متضاد شده است؛ از جمله زرین کوب یک بار<ref>نکـ: نه شرقی...، 485</ref>، شیوه ترکیب و بیان این اشعار را «خشن و ساده و ابتدایی» می خواند و در جایی دیگر<ref>شعر...، 187</ref> اشاره می کند که تعزیه نامه ها دارای «اشعار خوب» نیز هستند که می تواند منشأ تحولات هنری شود.
ویژگیهای ادبی متون تعزیه نامه از این جنبه قابل بررسی است:
 
==== الف - قالبهای شعری ====
بیشترین قالب مورد استفاده در تعزیه نامه‌ها، قالب مثنوی است، به ویژه در آثار قدیمی. از دورۀ ناصری به بعد، مسمط، ترجیع بند ، مستزاد و رباعی هم مورد استفاده تعزیه سرایان قرار می گیرد.<ref>شهیدی، همان، 586-571، «دگر گونی»، 81، «تعزیه ها»، 125</ref>
 
==== ب - صناعات ادبی ====
از میان صنایع ادبی، «تضمین» بیش از دیگر صنایع مورداستفاده قرار دارد و تعزیه سرا، به تضمین اشعار سعدی و حافظ توجهی خاص دارد. از دیگر صنایع مورد استفاده تعزیه سرا صنایع اقتباس، تلمیح، المام، براعت استهلال، تشابه الأطراف، استقبال، لف و نشر، تجنیس، تنسیق الصفات، سیاقة الأعداد، و ایهام قابل ذکر است.<ref>صیاد، «ب»؛ شهیدی، پژوهشی، 501، 558 - 557 ، 578 - 573 ، «دگر گونی»، 85، «تعزیه ها»، 122، 132 ،129 ،128</ref>


ویژگیهای ادبی متون تعزیه نامه از این جنبه قابل بررسی است:
==== ج- بحور عروضی ====
تعزیه نامه‌ها معمولا در بحور عروضی پذیرفته شده شعر فارسی عرضه می شدند.<ref>ساتن، 231</ref> از میان بحور مختلف، بحر مجتث ، بیشترین بسامد را در متون تعزیه دارد و پس از آن، رمل، مضارع، هزج، متقارب و خفیف، از بحور مورد استفاده بود.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، پژوهشی، 564-568، «دگرگونی»، 90، «تعزیه ها»، 119؛ هنوی، 261؛ ساتن، 231-255، 256</ref>


الف - قالبهای شعری: بیشترین قالب مورد استفاده در تعزیه نامه ها، قالب مثنوی است، به ویژه در آثار قدیمی. از دورۀ ناصری به بعد، مسمط، ترجیع بند ، مستزاد و رباعی هم مورد استفاده تعزیه سرایان قرار می گیرد.<ref>شهیدی، همان، 586-571، «دگر گونی»، 81، «تعزیه ها»، 125</ref>  
=== ویژگیهای زبانی ===
زبان تعزیه نامه، زبانی است روشن، ساده، صمیمی و دارای ویژگیهای نمایشی که بی هیچ تعقیدی، برای همگان قابل فهم است. سادگی زبان در این آثار چند دلیل عمده دارد، از جمله آنکه تعزیه نامه تنها برای خواندن، سروده نمی شد؛ بلکه جنبه اجرایی و نمایشی آن، بیشتر مورد توجه بود؛ از این رو سراینده مجبور به استفاده از زبانی بود که بتوان با آن، ارتباطی نزدیک با مخاطب (مردم کوچه و بازار برقرار کرد. سادگی زبان، آن چنان صمیمیتی میان تعزیه سرا و مردم بر قرار می ساخت که در مواردی، عامه مردم برخی از ظرایف زبان فارسی (مانند عبارات مصطلح و ضرب المثلها) را در پرتو شنیدن تعزیه نامه‌ها و تماشای تعزیه فرا می گرفتند.<ref>کالمار، 93؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، 83؛ ملک پور، 235 / 1 -236، به نقل از گوبینو ساتن، 245؛ برای اطلاعات بیشتر، نک: همایونی، تعزیه،  314 بب؛ شهیدی، پژوهشی، 534-539، صیاد، «ب»</ref>  


ب - صناعات ادبی: از میان صنایع ادبی، «تضمین» بیش از دیگر صنایع مورداستفاده قرار دارد و تعزیه سرا، به تضمین اشعار سعدی و حافظ توجهی خاص دارد. از دیگر صنایع مورد استفاده تعزیه سرا صنایع اقتباس، تلمیح، المام، براعت استهلال، تشابه الأطراف، استقبال، لف و نشر، تجنیس، تنسیق الصفات، سیاقة الأعداد، و ایهام قابل ذکر است.<ref>صیاد، «ب»؛ شهیدی، پژوهشی، 501، 558 - 557 ، 578 - 573 ، «دگر گونی»، 85، «تعزیه ها»، 122، 132 ،129 ،128</ref>  
تعزیه نامه‌ها به لحاظ زبانی دارای ویژگیهای دیگری نیز بودند، از جمله: داشتن لغات و اصطلاحات عامیانه همراه واژگان یا در کنار واژگان ادبی، مانند «گل سر سبد»؛ اصطلاحات و کلمات خاص تعزیه (تغییر کلمات بر حسب ضرورت)، مانند «شرار» به جای «شریر»؛ اصطلاحات، مفردات و ترکیبات درباری و نظامی و اداری، مانند «فرمان همایون» و «توپ»؛ و ترکیبات عربی (غافر الذنوب)، ترکی (قالوب غریب ...)، کلمات فارسی و خارجی متداول جدید (آمار، فامیل) و یا گویشهای محلی (حسن و حسین و فاطمه براره) از گویش مازندرانی.<ref>شهیدی، همان، 539-544</ref>


ج- بحور عروضی: تعزیه نامه ها معمولا در بحور عروضی پذیرفته شده شعر فارسی عرضه می شدند.<ref>ساتن، 231</ref> از میان بحور مختلف، بحر مجتث ، بیشترین بسامد را در متون تعزیه دارد و پس از آن، رمل، مضارع، هزج، متقارب و خفیف، از بحور مورد استفاده بود.<ref>برای اطلاعات بیشتر، نک: شهیدی، پژوهشی، 564-568، «دگرگونی»، 90، «تعزیه ها»، 119؛ هنوی، 261؛ ساتن، 231-255، 256</ref>
== منابع ادبی ==
بسیاری از متون ادبی - مذهبی به ویژه آن‌ها که از دوره صفویه به بعد، تصنیف و یا تألیف گردیده اند، مورد استفاده تعزیه سرایان بود که از آن جمله اند:


ویژگیهای زبانی: زبان تعزیه نامه، زبانی است روشن، ساده، صمیمی و دارای ویژگیهای نمایشی که بی هیچ تعقیدی، برای همگان قابل فهم است. سادگی زبان در این آثار چند دلیل عمده دارد، از جمله آنکه تعزیه نامه تنها برای خواندن، سروده نمی شد؛ بلکه جنبه اجرایی و نمایشی آن، بیشتر مورد توجه بود؛ از این رو سراینده مجبور به استفاده از زبانی بود که بتوان با آن، ارتباطی نزدیک با مخاطب (مردم کوچه و بازار برقرار کرد. سادگی زبان، آن چنان صمیمیتی میان تعزیه سرا و مردم بر قرار می ساخت که در مواردی، عامه مردم برخی از ظرایف زبان فارسی (مانند عبارات مصطلح و ضرب المثلها) را در پرتو شنیدن تعزیه نامه ها و تماشای تعزیه فرا می گرفتند.<ref>کالمار، 93؛ چلکوفسکی، «گفت و گو»، 83؛ ملک پور، 235 / 1 -236، به نقل از گوبینو ساتن، 245؛ برای اطلاعات بیشتر، نک: همایونی، تعزیه، 314 بب؛ شهیدی، پژوهشی، 534-539، صیاد، «ب»</ref>  
الف - مقتل‌ها و سوگنامه‌های داستانی: مانند آثاری که عالمان دینی و ذاکران، اولا به نثر و ثانیا به سبک مقاتل و مستند به احادیث و اخبار تالیف کرده اند. آثاری مانند جلاء العیون علامة مجلسی و نوحة الاحزان محمد یوسف دهخوارقانی<ref>شهیدی، همان، 499</ref>؛ یا داستانهایی که به نثر و گاه آمیخته به نظم نوشته شده است، مانند روضة الشهداء کاشفی و تحفة الذاکرین بیدل<ref>همان، 500-499؛ ملک پور، 213/1 -214؛ ساتن، 250، 252؛ هنوی، 258</ref>؛ و نیز آثاری که جنبه‌های قصه پردازی و نمایشی آن‌ها بر وجوه روایتی غلبه دارد. بسیاری از جنگ‌ها و سفینه‌ها و مجموعه‌هایی که تاکنون چاپ نشده اند، دارای این ویژگی هستند.<ref>شهیدی، همان، 500-506</ref>


تعزیه نامه ها به لحاظ زبانی دارای ویژگیهای دیگری نیز بودند، از جمله: داشتن لغات و اصطلاحات عامیانه همراه واژگان یا در کنار واژگان ادبی، مانند «گل سر سبد»؛ اصطلاحات و کلمات خاص تعزیه (تغییر کلمات بر حسب ضرورت)، مانند «شرار» به جای «شریر»؛ اصطلاحات، مفردات و ترکیبات درباری و نظامی و اداری، مانند «فرمان همایون» و «توپ»؛ و ترکیبات عربی (غافر الذنوب)، ترکی (قالوب غریب ...)، کلمات فارسی و خارجی متداول جدید (آمار، فامیل) و یا گویشهای محلی (حسن و حسین و فاطمه براره) از گویش مازندرانی.<ref>شهیدی، همان، 539-544</ref>   
ب - منظومه‌های نیمه نمایشی از شاعران ساده گوی دوران صفویه به بعد که بسیاری از اشعار آنها، عین و یا با اندکی تغییر در تعزیه نامه‌ها درج شده است، مانند مدایح و مناقبی که حسن کاشی سروده است<ref>همان، 506-510</ref>؛ سوگنامه‌هایی که از سده 5 و 6 ق/11 و 12م در ادب فارسی وارد شده است، مانند برخی سروده‌های سنایی غزنوی و قوامی رازی<ref>همان، 507</ref>؛ مرثیه‌هایی که دارای بار احساسی بسیار است و شاعر با استفاده از کلمات عاطفی به بر انگیختن احساسات خواننده و یا شنونده می پردازد، مانند مرثیه‌های محتشم کاشانی و صباحی بیدگلی.<ref>شهیدی، هنوی، همانجاها؛ محجوب، 185؛ نیز نک: اقبال، 279-293</ref>   


منابع ادبی: بسیاری از متون ادبی - مذهبی به ویژه آنها که از دوره صفویه به بعد، تصنیف و یا تألیف گردیده اند، مورد استفاده تعزیه سرایان بود که از آن جمله اند:
ج - حماسه‌های منظوم مذهبی که در بحر متقارب سروده شده، و شرح دلاوریهای پیامبر (ص) و امام علی(ع) و حمزة سیدالشهدا ست. از جمله این آثار است: حمله حیدری باذل مشهدی و خاوران نامه ابن حسام خوسفی.<ref>شهیدی، همان، 510-511: ملک پور، 213 / 1 -214؛ نیز نک: گلچین معانی، 193-203</ref>
الف - مقتلها و سوگنامه های داستانی: مانند آثاری که عالمان دینی و ذاکران، اولا به نثر و ثانیا به سبک مقاتل و مستند به احادیث و اخبار تالیف کرده اند. آثاری مانند جلاء العیون علامة مجلسی و نوحة الاحزان محمد یوسف دهخوارقانی<ref>شهیدی، همان، 499</ref>؛ یا داستانهایی که به نثر و گاه آمیخته به نظم نوشته شده است، مانند روضة الشهداء کاشفی و تحفة الذاکرین بیدل<ref>همان، 500-499؛ ملک پور، 213/1 -214؛ ساتن، 250، 252؛ هنوی،  258</ref>؛ و نیز آثاری که جنبه های قصه پردازی و نمایشی آنها بر وجوه روایتی غلبه دارد. بسیاری از جنگها و سفینه ها و مجموعه هایی که تاکنون چاپ نشده اند، دارای این ویژگی هستند.<ref>شهیدی، همان، 500-506</ref> ا ب - منظومه های نیمه نمایشی از شاعران ساده گوی دوران صفویه به بعد که بسیاری از اشعار آنها، عین و یا با اندکی تغییر در تعزیه نامه ها درج شده است، مانند مدایح و مناقبی که حسن کاشی سروده است<ref>همان، 506-510</ref>؛ سوگنامه هایی که از سده 5 و 6 ق/11 و 12م در ادب فارسی وارد شده است، مانند برخی سروده های سنایی غزنوی و قوامی رازی<ref>همان، 507</ref>؛ مرثیه هایی که دارای بار احساسی بسیار است و شاعر با استفاده از کلمات عاطفی به بر انگیختن احساسات خواننده و یا شنونده می پردازد، مانند مرثیه های محتشم کاشانی و صباحی بیدگلی.<ref>شهیدی، هنوی، همانجاها؛ محجوب، 185؛ نیز نک: اقبال، 279-293</ref>


ج - حماسه های منظوم مذهبی که در بحر متقارب سروده شده، و شرح دلاوریهای پیامبر (ص) و امام علی(ع) و حمزة سیدالشهدا ست. از جمله این آثار است: حمله حیدری باذل مشهدی و خاوران نامه ابن حسام خوسفی.<ref>شهیدی، همان، 510-511: ملک پور، 213 / 1 -214؛ نیز نک: گلچین معانی، 193-203</ref>
== دست نویس، چاپ و ترجمه ==
اجرای مداوم و مستمر تعزیه، سبب نسخه برداریهای مکرر از متون تعزیه نامه‌ها شده است؛ به گونه ای که هم اینک رونوشت بسیاری از آن‌ها به شکل دست نویس در گوشه و کنار، از جمله در کتابخانه‌ها یافت می شود.<ref>نک: منزوی، فهرستواره، 302/1</ref> در این میان، مجموعه کتابخانه واتیکان، قابل توجه است.<ref>نک: عناصری سراسر اثر</ref> برخی از این آثار تاکنون به شکل مجموعه‌هایی به چاپ رسیده، و حتی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه شده اند، مانند مجموعه‌های خوجکو، پلی، لیطن و چرولی.<ref>نک: ملک پور، 230/1 ؛ باستان، 15؛ مسعودیه، 29/1- 31</ref>


دست نویس، چاپ و ترجمه: اجرای مداوم و مستمر تعزیه، سبب نسخه برداریهای مکرر از متون تعزیه نامه ها شده است؛ به گونه ای که هم اینک رونوشت بسیاری از آنها به شکل دست نویس در گوشه و کنار، از جمله در کتابخانه ها یافت می شود.<ref>نک: منزوی، فهرستواره، 302/1</ref> در این میان، مجموعه کتابخانه واتیکان، قابل توجه است.<ref>نک: عناصری سراسر اثر</ref> برخی از این آثار تاکنون به شکل مجموعه هایی به چاپ رسیده، و حتی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه شده اند، مانند مجموعه های خوجکو، پلی، لیطن و چرولی.<ref>نک: ملک پور، 230/1 ؛ باستان، 15؛ مسعودیه، 29/1- 31</ref>
==پیوند به بیرون==
 
*منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3017 مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی]


==منابع==
==منابع==
خط ۵۴: خط ۶۶:
*همو، نه شرقی نه غربی، تهران، 1353ش، ساتن، الول، «منابع ادبی تعزیه)، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*همو، نه شرقی نه غربی، تهران، 1353ش، ساتن، الول، «منابع ادبی تعزیه)، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*شهیدی، عنایت الله پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، تهران، 1380ش
*شهیدی، عنایت الله پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، تهران، 1380ش
*همو، «تعزیه ها و لزوم گردآوری و تدوین و تصحیح و بازسازی آنها»، تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش
*همو، «تعزیه‌ها و لزوم گردآوری و تدوین و تصحیح و بازسازی آنها»، تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش
*همو، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*همو، «دگرگونی و تحول در ادبیات و موسیقی تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*صیاد، پرویز، مقدمه بر متن تعزیه حر منسوب به مصطفی کاشانی، تهران، 1350 ش
*صیاد، پرویز، مقدمه بر متن تعزیه حر منسوب به مصطفی کاشانی، تهران، 1350 ش
*عناصری، جابر، فهرست توصیفی نمایشنامه های مذهبی ایران، تهران، 1368 ش
*عناصری، جابر، فهرست توصیفی نمایشنامه‌های مذهبی ایران، تهران، 1368 ش
*فتحعلی بیگی، داوود، «همزیستی ادیان توحیدی در قلمرو تعزیه»، پل فیروزه، تهران، 1382ش، س3، شم 10
*فتحعلی بیگی، داوود، «همزیستی ادیان توحیدی در قلمرو تعزیه»، پل فیروزه، تهران، 1382ش، س3، شم 10
*فقیهی، علی اصغر، تاریخ جامع قم، قم، 1350 ش
*فقیهی، علی اصغر، تاریخ جامع قم، قم، 1350 ش
*کالمار، ژان، «بانیان تعزیه خوانی»، ترجمه جلال ستاری، درباره تعزیه و تئاتر، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش
*کالمار، ژان، «بانیان تعزیه خوانی»، ترجمه جلال ستاری، درباره تعزیه و تئاتر، به کوشش لاله تقیان، تهران، 1374ش
*گلچین معانی، احمد، «حماسه های دینی»، نامه آستان قدس، 1344 ش، س 6 شه 22 و 23
*گلچین معانی، احمد، «حماسه‌های دینی»، نامه آستان قدس، 1344 ش، س 6 شه 22 و 23
*محجوب، محمدجعفر، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، تعزیه هنر بومی و پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*محجوب، محمدجعفر، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، تعزیه هنر بومی و پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*مسعودیه، محمد تقی، موسیقی مذهبی ایران، تهران، 1367 ش
*مسعودیه، محمد تقی، موسیقی مذهبی ایران، تهران، 1367 ش
خط ۷۱: خط ۸۳:
*همایونی، صادق، «تحلیلی از تعزیه عروسی قاسم»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*همایونی، صادق، «تحلیلی از تعزیه عروسی قاسم»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*همو، تعزیه در ایران، شیراز، 1380ش
*همو، تعزیه در ایران، شیراز، 1380ش
*همو، «سیر تکامل تعزیه های ایرانی»، کاوه ، تهران، فروردین، 1352 ش
*همو، «سیر تکامل تعزیه‌های ایرانی»، کاوه ، تهران، فروردین، 1352 ش
*هنوی، ویلیام، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*هنوی، ویلیام، «صورت خیال قالبی در تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش
*یارشاطر، احسان، تعزیه و آیین سوگواری در ایران قبل از اسلام»، همان
*یارشاطر، احسان، تعزیه و آیین سوگواری در ایران قبل از اسلام»، همان
*علی میر انصاری
*علی میر انصاری
==پیوند به بیرون==
*منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3017 مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی]


==پی‌نوشت==
==پی‌نوشت==
<references />
<references />
۳٬۴۸۸

ویرایش

منوی ناوبری