شیداى گراشى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۴۳۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ اوت ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''شیدای گراشی''' (زاده 1296 ه.ق در فارس- درگذشته 1338 در فارس) شاعر ایرانی بود.


==زندگینامه==
==زندگینامه==


نامش محمد جعفر خان تخلص شعرى‌اش«شیدا»ملقب به مقتدر الممالک که در سال 1296 ه.ق در گراش لارستان واقع در استان فارس به دنیا آمد و در سن 42 سالگى در جریان یک جنگ محلى به سال 1338 ه.ق در بلوک صحراى باغ لارستان کشته شد.نام پدرش حاج رستم خان گراشى و نام نیایش فتحعلى خان گراشى،بیگلر بیگى لارستان و بنادر بوده است.
محمد جعفر خان متخلص به «شیدا» و ملقب به «مقتدر الممالک»، نام پدرش حاج رستم خان گراشى و نام نیایش فتحعلى خان گراشى، بیگلر بیگى لارستان و بنادر بوده است. او خود نوحه مى‌سروده و در روزهاى عزادارى خود سر و پا برهنه در میان مردم گراش به سینه‌زنى و نوحه‌خوانى مى‌پرداخته و خود نوحه‌خوانى براى دسته‌هاى سینه‌زنى را با اشعار خود به عهده مى‌گرفته است و مردمان گراش با سروده و نوحه‌ها و نواهاى او آشنا بوده‌اند. در ایام سوگوارى خانه‌اش و خانه دامادش -مرحوم قهرمان خان اقتدارى- در گراش محل روضه‌خوانى بوده است و دسته‌هاى سینه‌زنى را اطعام مى‌کرده است. شیدا همچنین آشنا به موسیقى بوده است. وی در اخلاق و آداب اجتماعى، مردمى خلیق و مهربان بوده و با دلسوزى به حال مردم و حراست آن‌ها و نگهدارى حقوق مردم و شرکت در غم و شادى مردمان نهایت علاقه‌مندى به آن‌ها را نشان مى‌داده است...» <ref>دیوان شیداى گراشى،با مقدمه و تصحیح و تحشیه احمد اقتدارى،قم،موسسه فرهنگى همسایه،چاپ اول،سال 1376،ص 8 تا 10.</ref>


در مقدمه دیوان چاپى وى آمده است:
== آثار ==
شیداى گراشى داراى طبع توانا و روانى بوده و در انواع قالب‌هاى شعرى طبع‌آزمایى مى‌کرده ولى به سرودن غزل علاقه بیشترى داشته است و غزلیات پرشور او از بخش‌هاى خواندنى دیوان اوست. وى با پیروى از سبک عراقى و شیوه بیانى ساده و عارى از غموضى که داشته، موفق به آفرینش آثارى شده است. صفا و اخلاص و ارادت بى‌شایبه شیداى گراشى به ساحت سالار شهیدان و شهداى کربلا و بیقرارى‌هاى او در ایام سوگوارى و همراهى‌اش با مردم عزادار از وجود او چهره‌اى مردمى و دوست داشتنى در خاطر مردم زادگاهش باقى گذارده است.


«...مرحوم شیداى گراشى خود نوحه مى‌سروده و در روزهاى عزادارى خود سر و پا برهنه در میان مردم گراش به سینه‌زنى و نوحه‌خوانى مى‌پرداخته و خود نوحه‌خوانى براى دسته‌هاى سینه‌زنى را با اشعار خود به عهده مى‌گرفته است و مردمان گراش با سروده و نوحه‌ها و نواهاى او آشنا بوده‌اند.در ایام سوگوارى خانه‌اش و خانه دامادش-مرحوم قهرمان خان اقتدارى-در گراش محل روضه‌خوانى بوده است و دسته‌هاى سینه‌زنى را اطعام مى‌کرده است.شیدا مردى آشنا به موسیقى بوده...شیدا در اخلاق و آداب اجتماعى،مردمى خلیق و مهربان بوده و با دلسوزى به حال مردم و حراست آنها و نگهدارى حقوق مردم و شرکت در غم و شادى مردمان نهایت علاقه‌مندى به آنها را نشان مى‌داده است...» <ref>دیوان شیداى گراشى،با مقدمه و تصحیح و تحشیه احمد اقتدارى،قم،موسسه فرهنگى همسایه،چاپ اول،سال 1376،ص 8 تا 10.</ref>
====دیوان چاپى شیداى گراشى====


و در جایى دیگر از مقدمه دیوان وى در سرگذشت دیوان شیدا آمده است:
این دیوان در هفت بخش تدوین یافته است:


«...نوحه‌هاى سروده خویش را با نواى حزینى مى‌خوانده و مى‌گریسته و عزاداران را به گریستن مى‌آورده و سر و پا برهنه عاشق شیداى حسینى در ایام سوگوارى بوده است.ندیمان او و دوستان و کسان نزدیکش مى‌گفتند کاتب و یا کاتبانى داشته و سروده‌هایش را به وسیله آنان ثبت مى‌کرده است...» <ref>همان،ص 11.</ref>
* غزلیات
* مراثى و نوحه<ref>مراثى پرشورى که شیدا درباره واقعه کربلا و شهداى عاشورا دارد از آثار موفق عاشورایى در سده اخیر به شمار مى‌رود.</ref>
* قصاید و مدایح
* ترجیع‌بند
* ترکیب‌بند
* قطعات
* پند و اندرز


==سبک شعرى==


شیداى گراشى داراى طبع توانا و روانى بوده و در انواع قالب‌هاى شعرى طبع‌آزمایى مى‌کرده ولى به سرودن غزل علاقه بیشترى داشته است و غزلیات پرشور او از بخش‌هاى خواندنى دیوان اوست.وى با پیروى از سبک عراقى و شیوه بیانى ساده و عارى از غموضى که داشته، موفق به آفرینش آثارى شده است که مطالعه آنها براى اهل ادب مغتنم مى‌باشد.
'''مرثیه عاشورایى به شیوه قاآنى'''{{شعر}}
 
===دامنه تاثیر آثار عاشورایى===
 
همان‌گونه که در شرح حال وى آمد سروده‌هاى ماتمى او همراه با آواى حزین وى مخاطبان بسیارى داشته و مردم زادگاهش از علاقه‌مندان آثار ماتمى او بوده‌اند.صفا و اخلاص و ارادت بى‌شایبه شیداى گراشى به ساحت سالار شهیدان و شهداى کربلا و بیقرارى‌هاى او در ایام سوگوارى و همراهى‌اش با مردم عزادار از وجود او چهره‌اى مردمى و دوست داشتنى در خاطر مردم زادگاهش باقى گذارده است.
 
==برگزیده آثار عاشورایى==
 
دیوان چاپى شیداى گراشى در هفت بخش تدوین یافته است:غزلیات،مراثى و نوحه،قصاید و مدایح،ترجیع‌بند،ترکیب‌بند،قطعات و پند و اندرز.دو بخش مربوط به مراثى و مدایح آن، از بخش‌هاى خواندنى دیوان اوست و مراثى پرشورى که درباره واقعه کربلا و شهداى عاشورا دارد از آثار موفق عاشورایى در سده اخیر به شمار مى‌رود.براى نمونه به نقل منتخبى از آثار ماتمى او بسنده مى‌کنیم:
 
===مرثیه عاشورایى به شیوه قاآنى===
{{شعر}}
{{ب| گرید که؟شیعه،بهر که؟مظلوم کربلا | نور خدا شفیع امم،شاه اولیا }}
{{ب| گرید که؟شیعه،بهر که؟مظلوم کربلا | نور خدا شفیع امم،شاه اولیا }}


خط ۱۱۴: خط ۱۱۰:


{{ب| (شیدا)تو خون ببار ز چشمان و دم مزن | کآنش فتاد بر همه ارکان ما سوا <ref>همان،ص 216.</ref> }}
{{ب| (شیدا)تو خون ببار ز چشمان و دم مزن | کآنش فتاد بر همه ارکان ما سوا <ref>همان،ص 216.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}'''به مناسبت تقارن ماه محرم با نوروز'''{{شعر}}
===به مناسبت تقارن ماه محرم با نوروز===
{{شعر}}
{{ب| این چه شادى است که با درد و غم آمیخته‌اند | روز نوروز به ماه الم آمیخته‌اند }}
{{ب| این چه شادى است که با درد و غم آمیخته‌اند | روز نوروز به ماه الم آمیخته‌اند }}


خط ۱۳۶: خط ۱۳۰:


{{ب| لب فروبند تو(شیدا)سپس دم درکش | که به عالم ز جهان مدح و ذم آمیخته‌اند... <ref>همان،ص 199 و 200.</ref> }}
{{ب| لب فروبند تو(شیدا)سپس دم درکش | که به عالم ز جهان مدح و ذم آمیخته‌اند... <ref>همان،ص 199 و 200.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}'''قصیده عاشورایى'''{{شعر}}
===قصیده عاشورایى===
{{شعر}}
{{ب| باز این چه شیون است که در دور عالم است؟ | هر محفلى که مى‌روى اسباب ماتم است }}
{{ب| باز این چه شیون است که در دور عالم است؟ | هر محفلى که مى‌روى اسباب ماتم است }}


خط ۱۶۰: خط ۱۵۲:


{{ب| (شیدا)بنال در غم اولاد مصطفى | کاین ناله‌ها نعیم بهشتش مسلم است... <ref>همین،ص 209 تا 211.</ref> }}
{{ب| (شیدا)بنال در غم اولاد مصطفى | کاین ناله‌ها نعیم بهشتش مسلم است... <ref>همین،ص 209 تا 211.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}'''غزل مرثیه کربلا'''{{شعر}}
===غزل مرثیه کربلا===
{{شعر}}
{{ب| خون شو دلا ز داغ جوانان کربلا | غربت گزیدگان بیابان کربلا }}
{{ب| خون شو دلا ز داغ جوانان کربلا | غربت گزیدگان بیابان کربلا }}


خط ۱۸۱: خط ۱۷۱:
{{ب| (شیدا)به این مراثى جانسوز روز حشر | مى‌کن شفیع خویش تو سلطان کربلا <ref>همان،ص 230 و 231.</ref> }}
{{ب| (شیدا)به این مراثى جانسوز روز حشر | مى‌کن شفیع خویش تو سلطان کربلا <ref>همان،ص 230 و 231.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==منابع==


 
* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 486-490.]]
==منابع==
محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا،زمزم هدایت، ج1، ص 486-490.


==پی نوشت==
==پی نوشت==


[[رده:افراد]]
[[رده:افراد]]
خط ۱۹۳: خط ۱۸۱:
[[رده:مؤلفین]]
[[رده:مؤلفین]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
<references />
۳٬۴۸۸

ویرایش

منوی ناوبری